- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- 0 نظر
جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (علیه السلام)، فرهنگی عاشورایى، عمیق و تأثیر گذار در زندگانى انسان هاست که از عاشورا تاکنون نه تنها قدیمى و فرسوده نشده بلکه همواره یک امید، الگو، ارزش، فرهنگی حسینی بوده و عاشقانى که عمق قیام حضرتش را درک کردند، حاضر شدند عزیزترین سرمایه زندگانى خود را در این مسیر در طبق اخلاص گذارده و تقدیم نمایند.
مقام والای حضرت سید الشهدا (ع) سبب شد، که قیام حضرت الگویى پایدار براى اقامه حق و زدودن باطل و جلوگیرى از کژی ها و بدعت ها در دین خداوند، براى همه مسلمانان تا قیام قیامت می باشد. در این راستا به برخی از جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (ع) اشاره می کنیم:
افتخار ملائکه
یکى از ظهورات معنوی امام حسین (علیه السلام) محل نزول و فرود ملائکه بودن است؛ چنانکه در روایتى آمده است:
«إِنَّ مَلکاً نَزَل مِنَ السَّماء على صِفَهِ الطیر، فَقَعَدَ عَلى یدِ النّبی (ص) فَسَلَّمَ علیه بالنّبوّه و عَلى یدِ علىّ (ع) فَسَلَّمَ علیه بِالوَصِیه و عَلى یدِ الحسن و الحسین، فَسَلَّمَ عَلَیهِما بِالْخِلافَه، فقال رسول الله (ص): لِمَ لَمْ تَقْعُدْ عَلى یدِ فلان؟ فقال: أَنَا لا أَقْعُدْ فی أرض عصی علیها الله، فَکیفَ أَقْعُد على ید عُصَتِ الله؟»[۱]
«به درستى که فرشته اى از آسمان به صورت یک پرنده بر پیامبر فرود آمد و بر دست پیامبر نشست و به ایشان به عنوان نبوّت سلام نمود. سپس بر روى دست على (ع) نشست و بر وى به عنوان وصى پیامبر سلام نمود. سپس بر روى دست حسن و حسین (ع) نشست و بر ایشان به عنوان خلافت سلام نمود. پیامبر (ص) فرمودند: چرا بر دست فلانى ننشستى؟! عرض نمود: من بر روى زمینى که در آن خداوند را نافرمانى کنند، نمى نشینم؛ پس چگونه ممکن است بر روى دستى که خداوند را معصیت کرده، بنشینم!؟»
مباهله و صولت شکنی یهود
در جریان مباهله، رهبر اسلام حضرت محمّد مصطفى (صلی الله علیه و آله و سلم) مسیحیان نجران را براى پذیرش اسلام دعوت نمود و آنان نخست حاضر شدند با رسول خدا (ص) مذاکره کنند؛ در این هنگام، خداوند متعال این آیات نورانى را بر حضرت نازل فرمود:
«فَـقل تعالوا نَدْعُ أبنائنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم ثمّ نَبتهل فَنجعلْ لَعنتَ اللّهِ عَلى الکاذبِین.»[۲] بگو بیایید ما فرزندان مان و زنان مان و خودمان را و شما نیز فرزندان تان و زنان تان و خودتان را بخوانید، آنگاه با هم مباهله نماییم و سپس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
در پى نزول این آیات شریفه، رسول خدا (ص) به آنان پیشنهاد مباهله داد.[۳] علماى مسیحى نزد اسقف رفته و گفتند: رهبر مسلمانان به ما چنین پیشنهادى کرده است. نظر شما چیست؟
اسقف گفت: فردا ملاحظه کنید محمّد با چه افرادى براى مباهله مى آید، اگر به همراه خانواده خود بیاید، با او مباهله نخواهیم کرد، امّا اگر با اصحاب و یاران خود باشد، مباهله ضررى ندارد.
روز بعد، علماى نصارى و اسقف آنان، مشاهده کردند که رسول خدا (ص) با برخى از همراهانش به سوى محل مباهله در حرکت است. اسقف، اطرافیان پیامبر را نمى شناخت. لذا پرسید: همراهان پیامبر چه کسانى هستند؟
اطرافیان او گفتند: جوانى که پشت سر محمّد است، على، پسر عمّ اوست و آن دو کودک نیز نوه هاى او حسن و حسین و آن زن هم، فاطمه زهرا، دختر اوست.
اینجا یکى از جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (ع) وقتی ظاهر شد، که اسقف گفت: اى پیروان مسیح! به خدا سوگند! من در چهره آنان چنان آثار حقّانیت و ایمانى را ملاحظه مى کنم که اگر دعا کنند، کوه ها از جا کنده خواهد شد، لذا به پیامبر (ص) عرضه داشت: ما حاضر به مباهله نیستیم و هر کس بر دین خود بماند!
محبّ ایشان محبّ خدا و پیامبر (ص)
در کتب معتبر اهل تشیع و تسنّن، روایات فراوانى وجود دارد که رسول خدا (ص) فرموده است: «مُحِبّ امام حسن و امام حسین، مُحِبّ من است و هر کس که مُحِبّ من باشد، مُحِبّ خداوند است. دشمنان آنان، دشمن من هستند و هر کس دشمن من باشد، دشمن خداوند است.»[۴]
سلمان فارسى گوید پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ (ع) أَحْبَبْتُهُ وَ مَنْ أَحْبَبْتُهُ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَدْخَلَهُ الْجَنَّه.»[۵] «کسى که حسن و حسین را دوست بدارد، من او را دوست مى دارم، و کسى را که من دوست داشته باشم، خداوند نیز او را دوست دارد و هر کس را که خداوند دوست داشته باشد، او را وارد بهشت مى نماید.»
دشمنانش، محرومان از شفاعت
در احادیث متعددی آمده که در روز قیامت و محشر، گروهى از شفاعت معصومین (ع) و پیامبر اکرم (ص) محرومند، که بر طبق روایات فراوان، علّت محرومیت آنها، دشمنی امام حسن و امام حسین (ع) است؛ چنانکه امام صادق (ع) فرمودند:
«قال رسول الله (ص): من أَبْغَضَ الحَسَن و الحسینَ (ع) جاءَ یومَ القِیامَهِ وَ لَیسَ عَلى وَجْهِهِ لَحْمٌ وَ لَمْ تَنَالَهُ شَفاعَتِی.»[۶] «پیامبرخدا (ص) فرمودند: کسى که با حسن و حسین دشمنى کند، در روز قیامت در حالى مى آید که در صورت او گوشت وجود ندارد و هرگز شفاعت من به او نمى رسد.»
گل پیامبر (ص)
در این جهان، خداوند عالَم، موجودات گوناگونى را آفریده است، یکى از آن موجودات، گل هاى معطّر و زیبا هستند، که انسان به آنها علاقه فراوان دارد؛ ولی امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) گل هایى هستند که در سرتاسر عالم، جلوه کرده و نورهایى هستند که عالم دنیا و آخرت را نورافشانى نموده اند. و این موردی از جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (ع) می باشد، که ظاهر و آشکار است؛ چنانکه رسول خدا (ص) فرمودند:
«إِنَّکما مِنْ رَیحانِ الله.» فقال قومٌ: أَ تُحبُّهما یا رسول الله!؟ فقال: «ما لی اُحِبُّ رَیحانَتی مِنَ الدُّنیا.»؛ «امام حسن و امام حسین (ع) گل هاى خداوند هستند.» برخى سؤال کردند: اى رسول خدا! آیا این دو را دوست مى دارى؟! پیامبر(ص) فرمودند: «چرا دوست نداشته باشم، این دو، گل هاى من در دنیا مى باشند.»[۷]
آقاى جوانان بهشت
در روایات فراوانى از منابع شیعه و اهل سنّت رسیده است که امام حسن و حسین (ع)، آقاى جوانان اهل بهشت هستند؛ چنانکه حذیفه از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین نقل مى کند:
قَالَ النَّبِی فِی خَبَرٍ: «أَ مَا رَأَیتَ الْعَارِضَ الَّذِی عَرَضَ لِی؟» قُلْتُ: بَلَى. قَالَ: «ذَاک مَلَک لَمْ یهْبِطْ إِلَى الْأَرْضِ قَبْلَ السَّاعَهِ فَاسْتَأْذَنَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ یسَلِّمَ عَلَی وَ یبَشِّرَنِی أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّه.»[۸]
«آیا ندیدى آنچه بر من عارض شد؟» عرض کردم: چرا. پیامبر(ص) فرمودند: «این فرشته، تاکنون به زمین فرود نیامده است، اکنون از خداوند متعال اجازه خواسته که به من سلام کند و بشارت بدهد که امام حسن و امام حسین (ع) آقایان جوانان بهشت هستند.»
زینت عرش و بهشت
در آیات و روایات متعدّد، خداوند متعال، بزرگى و کرامت انسان را در تقوا و رعایت عدالت دانسته و جوامع بشرى را به رعایت این دو دعوت می نماید و امام حسن و حسین (ع)، به خاطر تقوا و پرهیزکاریى که داشتند، زینت عرش الهى و بهشت به شمار رفته اند و این یکى دیگر از ظهورات نورانی امام حسین (ع)، البته برای اهلش می باشد؛ چنانکه در روایتى از رسول خدا (ص) چنین آمده است:
«إذا کانَ یومَ القیامهِ، زَینَ عَرْش الرّحمن بِکلِّ زِینَه، ثُمَّ یؤتى مِنْبَرَینِ مِنْ نُور، طُوْلِهِما مِائَهُ مِیل، فَیوضَعُ أَحَدِهِما عَنْ یمِینِ الْعَرْشِ وَ الآخَرُ عَنْ یسارِ الْعَرْشِ، ثُمَّ یؤتى بالحسنِ و الحسینِ وَ یزینُ الربّ تبارک و تَعالى بِهِما عَرْشَهُ کما تَزَینَ المرأهُ قرطباها.»[۹]
«هنگامى که روز قیامت بر پا و عرش رحمان به تمام زینت ها مزین شود، دو منبر از نور آورده مى شود که طول آن ها دویست میل است؛ یکى را به سمت راست عرش و دیگرى را بر سمت چپ عرش مى گذارند، سپس حسن و حسین را مى آورند تا خداوند عرش خود را به ایشان مزین فرماید؛ مانند زن که او را، گوشواره مزین کرده است.»
در روایات متعدّدى وارد شده است که امام حسین (ع) زینت بهشت محسوب مى شود، مانند این روایت: «و اِنَّ الجنَّهَ قالت: یاربِّ اسْکنْتَنِی الضُّعَفاء و المساکین!؟ فقال الله: اَلا تَرْضِینَ انّى زَینتُ اَرْکانَک بالحسن و الحسین؟»[۱۰] «هنگامى که بهشت صدا مى زند: پروردگارا! ساکنان من همه فقیران و بیچارگانند! خطاب مى رسد آیا با اینکه حسن و حسین (ع) ساکنان تواند؛ هنوز راضى نیستى؟!»
نور خدا
در آیات و روایات متعدّد آمده است که نور امامان سبب هدایت است و این از جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (ع) است؛ چنانکه از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمودند:
«لَمّا خَلَقَ اللهُ الجَنَّهَ، خَلَقَها مِنْ نُورِ وَجْهِهِ، ثُمّ أَخَذَ ذلِک النُّورَ فَقَذَفَهُ، فَأَصابَنِی ثُلْثُ النُّور وَ أَصاب فاطِمَه ثلْثُ النّورِ وَ أَصابَ عَلِیاً وَ أَهْلُ بَیتِه ثُلْثُ النُّورِ، فَمَنْ أَصابَهُ مِنْ ذلِک النُّورِ، إِهْتَدى إِلى وِلایهِ آلِ مُحمّد وَ مَنْ لَمْ یصِبْهُ مِنْ ذلِک النّورِ، ضَلَّ عَن وِلایهِ آلِ محمّد.»[۱۱]
«هنگامى که خداوند، بهشت را از نور خود آفرید، سپس آن نور را پراکنده کرد، به من و فاطمه یک سوم از آن نور رسید و به على و اهل بیتش، یک سوم از آن نور رسید. پس به هر کسى که از آن نور برسد، به ولایت آل محمّد (ص) هدایت پیدا مى کند و به کسى که از آن نور نرسد، از ولایت آل محمّد (ع)، گمراه مى شود.»
نجات دهنده گنهکاران از دوزخ
کسانى که امام حسن و امام حسین (ع) را با خصوصیات و جلوه های معنوی و عرفانی ایشان بشناسند، گناهانشان آمرزیده مى شود و در روز قیامت، به زیارت آنان مفتخر مى گردند و از آتش جهنم رهایى پیدا مى کنند و این خود، از آثار عظیم جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (ع) می باشد؛ چنانکه ابوذر غفارى گوید:
رَأَیتُ رسول الله (ص) یقبّل الحسن و الحسین (ع) و هو یقول: «مَنْ أَحَبَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ وَ ذُرِّیتَهُمَا مُخْلِصاً لَمْ تَلْفَحِ النَّارُ وَجْهَهُ وَ لَوْ کانَتْ ذُنُوبُهُ بِعَدَدِ رَمْلِ عَالِجٍ إِلَّا أَنْ یکونَ ذَنْبُهُ ذَنْباً یخْرِجُهُ مِنَ الْإِیمَانِ.»[۱۲]
دیدم پیامبر (ص) روزى حسن و حسین را مى بوسید و مى فرمود: «کسى که حسن و حسین و فرزندان این دو را از روى اخلاص، دوست بدارد، آتش جهنّم صورت هاى آنان را نمى سوزاند، گر چه گناهان آنان به عدد ریگ هاى زیر دریا باشد؛ مگر اینکه آن گناه، گناهى باشد که آنان را از دین خارج کند.»
آیینه پیامبر(ص)
آشکارترین جلوه از جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (ع)، که همه آن را می دیده اند، این است که شخصیت ظاهرى رهبر و پیشواى عالم بشریت، حضرت محمّد مصطفى (ص) در وجود ایشان متجلّى بود؛ چنانکه در احادیث فراوانى به آنها اشاره شده است:
حضرت على (ع) فرمودند: «مَنْ أَرادَ أَنْ ینْظُرَ إلى وجه رسول الله (ص) من رأسِهِ إلى عُنُقِهِ، فلینظُرَ إِلى الحسنَ، و من أَرادَ أَنْ ینظر إلى ما لَدُنَّ عنقه إلى رِجْلِهِ، فلینظر إلى الحسین، إِقْتَسَماهُ.»[۱۳] «هر کس مى خواهد از سر تا گردن به رسول خدا (ص) بنگرد، پس به حسن بنگرد و هر کس مى خواهد از گردن به پایین به رسول خدا (ص) بنگرد، به حسین بنگرد. این دو شباهت پیامبر را در میان خود تقسیم نموده اند.»
درجه وسیله در بهشت
حقیقت عالَم هستى، عالم اسباب و مسببّات است. چنانکه در دنیا، هر انسانى براى رسیدن به اهدافش، اسباب و وسایلى را فراهم مى کند. در روز قیامت نیز انسان احتیاج به اسباب دارد. اینک سؤال این است که اسباب آبرومندى براى بشر در روز قیامت نزد خداوند چیست؟ فرزندان، مال و ثروت و یا چیزى غیر از اینهاست!؟
در احادیث فراوانى با عنوان «وسیله»؛ یعنی راه نجات خلق، برخورد می کنیم و این خود از جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (ع) می باشد؛ چنانکه علىّ بن ابى طالب (ع) از پیامبر (ص) نقل نموده که فرمودند:
«فی الجنَّهِ درجهٌ، تُدْعى الوسیله، فإذا سألْتمُوا الله فسألوا إلى الوسیله.» قالوا: یارسول الله! من یسکن معک فیها؟ قال (ص): «علىٌّ و فاطمه و الحسنُ و الحسینُ.»[۱۴] «در بهشت درجه اى است که به آن وسیله گفته مى شود، هنگامى که از خداوند سؤال کردید، از آن وسیله سؤال کنید.» گفتند: اى رسول خدا! در آن درجه، چه کسانى با تو هستند؟ فرمودند: «على، فاطمه، حسن و حسین.»
جلوه های معنوی در حدیث کساء
در روایات متواترى وارد شده است که همه پلیدى ها از وجود معصومین (ع) برداشته شده است، که نمونه اى از آن حدیثِ کساء است که از جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (ع) است. عمربن ابى سلمه پسرخوانده پیامبر اکرم (ص) نقل کرده:
نزلت هذه الآیه على النبی (ص) (إنَّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیراً)[۱۵] فی بیت امّ سلمه، فدعا النبىّ (ص) فاطمه و حسناً و حسیناً فحللهم بکساء و علىٌّ خلف ظهره فحلله بکساء؛ ثمّ قال: «اللّهمّ هؤُلاء أهل بیتى فاذهب عنهم الرّجس و طهِّرْهم تطهیراً.» قالت امّ سلمه: و أنا معهم یا نبىّ الله؟ قال: «أنتِ على مکانک و أنتِ إلى خیرٌ.»[۱۶]
هنگامى که آیه: (همانا خداوند مى خواهد پلیدى را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد)، بر پیامبر (ص) در خانه امّ سلمه نازل گردید؛ پیامبر، حضرت فاطمه، حسن و حسین را صدا زد؛ سپس ایشان را به کساء پوشاند و على پشت سر پیامبر قرار داشت و او را نیز پوشاند و فرمود: «بارالها! اینان اهل بیت من هستند، پس دور کن از ایشان پلیدى را و ایشان را کاملاً پاک گردان.» امّ سلمه گفت: من نیز با شما هستم اى رسول خدا!؟ پیامبر (ص) فرمودند: «تو در جاى خود باش، که عاقبت تو به خیر است.»
پاکى امام حسین (ع)
امّ سلمه گوید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «اَلا إنّ مسجدی حرام على کلّ حائض من النّساء و کلّ جنب من الرّجال إلاّ على محمّد و اهل بیته، علی و فاطمه و الحسن و الحسین رضى الله عنهم.»[۱۷] «آگاه باشید! به درستى که مسجد من بر هر زن حائض و بر هر جنب از مردها حرام است؛ مگر اهل بیتم، على، فاطمه، حسن و حسین (ع).»
نتیجه گیری
با درک و فهم صحیح از جلوه های معنوی و عرفانی امام حسین (ع)، شناخت و معرفتی عمیق و پایدار نسبت به آن حضرت بدست می آید و به نورانیت و یقینی می رسیم که ما را از افتادن در دام شبهات شبه افکنان بازداشته و از سستی و تزلزل در عقیده در امان می مانیم. پایداری در مسیر محبّت و ولایت و نجات از ضلالت و گمراهی فکری و اعتقادی، ارمغان ارزشمند آشنایی با جلوه های معنوی حسینی است.
پی نوشت ها
[۱] . مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۹۱.
[۲] . سوره آل عمران، آیه ۶۱.
[۳] . طبرسی، مجمع البیان، ج۲.
[۴] . هیثمی، مجمع الزواید، ج۹، ص۱۷۹.
[۵] . شیخ مفید، الارشاد للمفید، ج۲، ص۲۸.
[۶] . ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۵۱.
[۷] . مجلس، بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۸۱.
[۸] . مسند زید بن على، ص۴۶۱.
[۹] . مجلسی، بحارالانوار ج۴۳، ص۲۹۳.
[۱۰] . مجلسی، بحارالانوار ج۴۳، ص۲۹۳.
[۱۱]. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب (علیهم السلام)، لابن شهرآشوب، ج۳، ص۳۲۵.
[۱۲] . ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۵۱.
[۱۳] . المتقی هندى، کنزالعمّال، ج۱۳، ص۶۹۵.
[۱۴] . عز الدین ابن الأثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۹.
[۱۵] . سوره الاحزاب، آیه ۳۳.
[۱۶] . ابن الأثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۱۲.
[۱۷] . بیهقی، سنن الکبرى، ج ۸، ص۶۵.
فهرست منابع
- قرآن کریم.
- ابن الأثیر، علی بن محمّد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، دار الکتب العلمیه، بیروت – لبنان، ۱۴۱۵ق.
- ابن شهر آشوب مازندرانى، محمّد بن على، مناقب آل ابی طالب (ع)، لابن شهر آشوب، قم، علامه، ۱۳۷۹ش.
- ابن قولویه، جعفر بن محمّد، کامل الزیارات، دار المرتضی، نجف اشرف ۱۳۵۶ش.
- بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، دار الکتب العلمیه، لبنان – بیروت، ۱۴۲۴ق.
- زید بن علی، مسند الامام زید، گردآورنده: واسطی، عمرو بن خالد، الدار العالمیه، بیروت – لبنان، ۱۴۱۲ق.
- شیخ مفید، محمّد بن محمّد، الارشاد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، دار المعرفه، بیروت، ۱۴۱۲ق.
- المتقی هندى، علاء الدین، کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال، موسسه الرساله، بیروت، ۱۴۰۹ق.
- مجلسی، محمّد باقر، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت ۱۴۰۳ق.
- هیثمی، علی بن أبو بکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، مکتبه القدسی، القاهره، ۱۴۱۴ق.
منبع مقاله
جمعى از نویسندگان، فرهنگ عاشورایى ـ جلد ۱، «شخصیت و زندگانى امام حسین (ع)»، مرکز چاپ و نشر مجمع، ۱۳۸۲ش.