- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
عدل این است که هر چیزی در جایگاه حقیقی و اصلی خود قرار گیرد و تسویه و اعتدال داشته باشد. عدل اجتماعی به معنای حرکت جامعه به سوی هدف صحیح و درست بوده و ظلم نقیض آن است. بنابراین، عدل در مقابل ظلم تنها عدالت و دادگری حکومتی و اجتماعی نیست، بلکه معنایی گسترده دارد که آن ها را برمی شمریم:
اول: یکی از صفات برجسته الهی است که امام(علیه السلام) فرمودند: اساس دین، توحید و عدل است۱؛ دوم: از فضایل فردی انسان است. انسان عادل یعنی کسی که مرتکب گناه بزرگ نمی گردد و به گناه کوچک اصرار نمی ورزد؛ سوم: گاهی هم طراز حق به کار رفته است و به گفتار درست و حق، قول عدل گفته اند. به واسطه عدلی که با ظهور و قیام مهدی(علیه السلام) برپا می شود هیچ کس نمی تواند به دیگری ظلم کند. احادیث زیادی در این زمینه نقل شده و فراگیر شدن عدالت یکی از مهم ترین ویژگی های مهم دوران ظهور برشمرده شده است. پیامبر اکرم(ص) فرموده اند:
یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً۲٫
از امام رضا(علیه السلام) روایت شده است که فرمودند:
خداوند زمین را به دست قائم(علیه السلام) از هر ستمی پاک و از هر ظلمی پاکیزه سازد… آن گاه که او قیام کند ترازوی عدل را در میان مردم نهد و بدین گونه هیچ کس نتواند به دیگری ستمی کند۳٫
در تمام دوران زندگی زمین، انبیا و اولیا، انسان ها را به فطرت و عقل و ندای تربیتی عدل و عدالت اجتماعی فرا می خواندند، اما زندگی بشر هیچ گاه تماماً میل به سوی صلاح و تقوا و خالی شدن ظلم و جور و عدل الهی نشده است و این تنها به دست صاحب اصلی این قیام حضرت مهدی(علیه السلام) تحقق خواهد یافت. امام صادق(علیه السلام) درباره استقرار عدل و دادگری امام عصر(علیه السلام) و در زمان قیام و ظهور و حکومتشان این چنین بیان می کنند:
پس آگاه باشید. به خدا قسم که قائم(علیه السلام) عدالت را به درون خانه های مردم وارد می سازد. چنان که سرما و گرما وارد خانه های آن ها می شود»۴٫
به این ترتیب، با ظهور دولت امام زمان(علیه السلام) و تحولی اساسی، همه آرمان های اسلامی بشر تحقق می یابد و عدالت به تمامی طلوع می کند و بیداد به کلی غروب می نماید.
در این قسمت با توجه به روایات به مظاهر دولت و عدالت سایه گستر در حیات بعد از ظهور اشاره می کنیم:
- نتایج و ثمرات عدالت امام زمان(علیه السلام) احیای زمین و آدمیان است. عدالت مهدوی چنان نشاط آور است که به تغییر قرآن و روایات زمین پیش از تحقق آن عدالت، مرده و بی جان است و با برقراری آن زنده می گردد و حیات می یابد.
چنانچه خدای تعالی ما را از این شگرفی آگاه ساخته است:
إعلموا أنّ الله یحیی الأرض بعد موتها۵٫
بدانید که خدا زمین را پس از مرگش زنده می گرداند.
هر کس و هر چیز که استعداد زنده شدن داشته باشد به دست مهدی(علیه السلام) و با دولت او زنده می شود. چنانچه بنا بر روایات، تفسیر این آیه کریمه احیای زمین با عدالت و بر پا ساختن حدود الهی است. تا جایی که می فرمایند:
عدالت حیات احکام است.
- ثمره برپایی قسط و عدل در حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) فطرت و ایمان انسان است. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:
ساعتی از دولت پیشوای عدل برتر از عبادت هفتاد سال است؛
- عدالت دولت امام مهدی(علیه السلام) امنیتی فراگیر و همه جانبه را به ارمغان می آورد. امام باقر(علیه السلام) در توصیف امنیت فراگیر دوران ظهور می فرمایند:
چنان امنیتی برقرار شود که پیرزنی ناتوان از شرق به غرب رود و هیچ کس آزاری به او نرساند۶؛
- عدالت ایشان در سیره اقتصادی به گونه ای است که در دوران خویش اموال عمومی را بین مردم به طور مساوی تقسیم خواهند کرد و نخواهند گذاشت کسی از حق خود بی نصیب بماند۷؛
- از نمونه های عدالت امام مهدی(علیه السلام) آن است که ایشان به هر کس بنا بر شایستگی هایش سمت می دهد. پیامبر اکرم(ص) در خطبه غدیر خم می فرمایند:
آگاه باشید! آخرین امام از ما قائم مهدی خواهد بود… و آگاه باشید که او هر صاحب فضلی را بر مبنای فضلش و هر صاحب جهلی را بر مبنای جهلش نشان و سمت می بخشد۸؛
- نظام قضاوت و دادرسی نیز در حکومت مهدی(علیه السلام) شکل ویژه ای دارد. آن بزرگوار مانند حضرت داوود به حق حکم می کند. خداوند ایشان را از اسرار پنهانی مطلع می سازد و از شاهد و بینه بی نیازشان می گرداند. بدین ترتیب دیگر هیچ ستمی از دید نافذ امام مهدی(علیه السلام) مخفی نمی ماند، هیچ مظلومی تنها گذاشته نمی شود و هیچ ظالمی راه گریز از اجرای حد و حکم الهی را نمی یابد؛
- در بیان معنای عدل چنین آمد که عدل برابر است با حق و انسان عادل کسی است که به حق عمل کند. پس ظهور امام زمان(علیه السلام) و برقراری از جانب ایشان به این معناست که انسان ها نه فقط به دیگری ظلم نکنند بلکه در حق خود نیز ظلم ننمایند. به عبارتی عدل با تقوا برابر است و تقوا یعنی خود نگهداری و نگه داشتن اعضا و جوارح از انحراف برای تحقق هدف که همان بندگی و عبودیت است. در آن روزگار آنچه که ازروایات برمی آید:
خداوند دل های امت را آکنده از بی نیازی می سازد، ریشه های تهمت و دروغ کنده می شود. ریا از بین می رود و در امانتداری رواج می یابد. فحشا و تجاوز ناپدید می شود و در آن روزگار مردم به عبادت و اعمال شرعی و دین داری روی می آورند و همواره نماز جماعت به پا می دارند.
پی نوشت:
- الصدوق، التوحید، ص۹۶٫
- زمین را آکنده از قسط و عدل می سازد، همان گونه که از ظلم و جور پر گشته باشد؛ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ف۲، ب۲۵٫
- الصدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۲٫
- المجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۳۶۲٫
- سوره حدید (۵۷)، آیه ۱۷٫
- صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۰۸٫
- مجلسی، همان، ج۵۱، ص۹۱٫
- موسوی اصفهانی، سید محمدتقی، مکیال المکارم، ج۱، ص۴۹٫