- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
یکی از حوادثی که در متون تاریخی نقل شده، داستان ترور پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیه و آله) است. تروریست های این حادثه به نام اصحاب عقبه نامیده می شود. در این نوشته به صورت مختصر از این جریان سخن گفته شده است.
جریان اصحاب عقبه از حوادث سال نهم هجرت واقعه تبوک است که در پی آن سپاه اسلام به فرماندهی پیامبراکرم(صلیالله علیه و آله) تا مرزهای روم پیش رفتند ولی برخلاف گزارشهای رسیده، خبری از سپاه روم نبود و لذا پیامبر (صلیالله علیه و آله) دستور بازگشت به مدینه را صادر نمود.
در برگشت از تبوک عدّه ای از منافقین که در میان سپاه اسلام حضور داشتند، طرح ترور حضرت پیامبر(صلیالله علیه و آله) را در سر داشتند.(۱) برای عملی کردن این طرح درگردنه کوه کمین کردند.
در روایتی آمده که عدّه ای از امام باقر (علیه السّلام) درباره اصحاب عقبه سؤال کردند. حضرت در جواب فرمود در شبی تاریک پیامبر(صلیالله علیه و آله) سوار بر ناقه (شتر) غضباء بود . به همراه اصحاب در حال برگشت از تبوک بود. دوازده نفر از منافقین پنهانی اجتماع کرده و نقشه ترور را کشیدند و گفتند این بهترین فرصت برای از میان برداشتن اوست. هنگام عبور از تنگه شترش را رم کرده وکارش را یکسره کنیم .(۲) اما پیامبر(صلیالله علیه و آله) به وسیله جبرئیل از نقشه منافقین مطلع گردید و دستور داد عمار از طرف جلو افسار شتر را گرفته و حذیفه بن یمان نیز از پشت سر شتر آن حضرت را برانند و حضرت همچنین اجازه نداد کسی پیش ایشان از عقبه عبور کند وقتی که به گردنه رسیدند متوجه شدند که افرادی پشت سر آنها در حرکت هستند و می خواهند هجوم بیاورند و از پیامبر جلو بزنند ولی حذیفه مانع از این کار منافقان شده و آنها را فراری داد و این در حالی بود که آن افراد صورتهای خود را با پارچه ای پوشانده بودند. حذیفه نتوانست آنها را بشناسد ولی با توجه به خصوصیات مرکب و اسب افراد حدسهایی در مورد برخی میزد تا اینکه پیامبر (صلیالله علیه و آله) بعد از عبور از گردنه همه آنها را به نام خود و پدرانشان نام برد و حذیفه را از نقشه آنان آگاه ساخت. حذیفه گفت یا رسول الله اگر اجازه دهید آنها مجازات می شوند حضرت اجازه نداد. بنابه برخی گزارشها حتی اجازه نداد حذیفه نام آنها را فاش نماید ازاینروی حذیفه را صاحب سری می شناختند که دیگران آگاه نبودند. (۳) بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) حذیفه در نماز هرکس شرکت نمیکرد گفته می شد او جزو منافقین است.(۴)
البته در برخی نقلها واقعه اصحاب عقبه را در ذیل وقایع حجه الوداع و هنگام بازگشت پیامبر (صلیالله علیه و آله) از سفر حج ذکر کرده اند. که این افراد در کنار کعبه با هم همقسم می شوند تا نگذارند خلافت و جانشینی پیامبر (صلیالله علیه و آله) به اهل بیت آن حضرت برسد و به همین منظور نیز با هم پیمانی میبندند و متعهد میشوند که در موقع مراجعت به مدینه پیامبر را در عقبه (گردنه)ترور کنند.(۵) ولی نظریه اول در منابع تاریخی دقیقتر به نظر میآید. درباره تعداد و نام افرادی که در جریان عقبه و نقشه ترور پیامبر شرکت داشتند اقوال و نظرات مختلفی نقل شد و تعداد آنها را از ۱۲ نفر تا چهل نفر ذکر کرده اند. بعد از برملا شدن توطئه اصحاب عقبه با وجود اینکه مورد نفرین پیامبر(صلیالله علیه و آله) قرار گرفتند؛ اما پیامبر(صلیالله علیه و آله) از مجازات این گروه خائن گذشت ونام آنها را فاش نکرد.
پی نوشت:
- یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، (بی تا)، ج ۲، ص ۶۸.
- خصیبی، حسین بن حمدان، هدایه الکبری، بیروت، مؤسسه بلاغ، چاپ چهارم، ۱۴۱۱، ص ۷۸.ـ ۸۴ـ ۸۴ـ ۸۴
- ابوزهره، محمد، خاتم پیامبران، ترجمه حسین صابری، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۳، ج ۲،ص ۴۳۶ ـ۴۳۲ و قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۳، ج ۱، ص ۱۸۰.
- ابوزهره، محمد، همان، ص ۴۳۶ و قمی همان.
- حسینی، شرف الدین، تأویل الآیات، قم چاپ امیر ۱۴۰۷ هـ، ج ۱، ص ۲۰۸.
منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه.