- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
مطابق گزارشات تاریخی، زن در جاهلیت و پیش از اسلام، هیج جایگاهی و منزلت اجتماعی نداشته بود و حتی به عنوان کالا و اموال قابل انتقال به ارث می رسید. قرآن کریم در این باره می فرماید: «یایُّها الَّذینَ ءامَنوا لا یَحِلُّ لَکُم ان تَرِثوا النّساءَ کَرهًا ….»[۱]
در دوران جاهلیت به طوری که در تاریخ و در روایات آمده رسم چنین بوده که همسر مردی که فوت می کرده اگر مادر وراث نبود، جزء ارث به حسابش می آوردند، ورثه، او را نیز مانند اموال میت به ارث می بردند، و در اینکه کدامیک از ورثه، همسر میت را ارث ببرد رسم چنین بود که هر کس می خواست، جامه ای بر سر او می انداخت، و زن از آن او می شد، اگر دلش می خواست با او ازدواج می کرد، آنهم بدون مهریه، چون او را ارث برده بود، و اگر علاقه ای به این کار نمی داشت نزد خود نگه می داشت تا به نحوی از او استفاده مادی کند، یا شوهرش دهد، و مهریه اش را بگیرد و خرج کند، و یا اگر خواستگاری نمی داشت- در خانه اش بماند و بمیرد تا اموالش را- اگر مالی داشت- بارث ببرد.[۲]
زنده به گور کردن زن در جاهلیت
یکى از دردناک ترین و وحشیانه ترین پدیده هاى عصر جاهلیت عرب پدیده «واد» است که در قرآن مجید مکرر به آن اشاره شده است. گرچه بعضى معتقدند که این جنایت در همه قبایل عرب جاهلی عمومیت نداشته، و تنها در قبیله « کند» (یا بعضى از قبائل دیگر) بوده است، ولى مسلما مساله نادرى نیز محسوب نمى شده، و گرنه قرآن با این تاکید و به طور مکرر، روى آن صحبت نمی کرد. به هر حال این کار به قدرى وحشتناک است که حتى موارد نادر آن، قابل دقت و بررسى است.
مفسران گفته اند: در جاهلیت عرب، هنگامى که وقت وضع حمل زن فرا مى رسید، حفره اى در زمین حفر مى کرد و بالاى آن مى نشست، اگر نوزاد دختر بود، آن را در میان حفره پرتاب مى کرد، و اگر پسر بود، آن را نگاه مى داشت، لذا یکى از شعراى آن ها در همین زمینه با لحن افتخار آمیزى مىگوید:
سمیتها اذا ولدت تموت | و القبر صهر ضامن ذمیت |
” نام آن نوزاد دختر را به هنگام تولد«تموت»(یعنى مى میرد در مقابل یحیى که مفهومش این است که زنده مى ماند) گذاشتم!* و قبر داماد من است که او را در بر گرفته و خاموش ساخته است”![۳].
عوامل و انگیزه ها در زنده به گور کردن دختران
زنده به گور کردن دختران و بطور کلى کشتن فرزندان در میان عرب جاهلی، به خاطر انگیزه هاى گوناگونى صورت مى گرفت و ما در اینجا با استفاده از قرآن کریم به سه انگیزه اشاره می کنیم:
۱- زن در جاهلیت و تعصب
عرب ها قومى جنگجو بودند و همواره در میان قبایل مختلف جنگ هایى در مى گرفت و گاهى جنگ میان دو قبیله چندین سال ادامه مى یافت که یک نمونه آن جنگ فجار بود که بیش از چهار سال طول کشید[۴].
در این جنگ هاى طولانى گاهى دخترانى از یک قبیله اسیر قبیله دیگر می شدند و این براى آنان بسیار ناراحت کننده و مایه ننگ و رسوایى بود. به همین سبب به هر نحوى بود جنگ را ادامه می دادند تا آنها نیز از طرف مقابل اسیر بگیرند. براى همین بود که آنها دختر داشتن را براى خود ننگ و خوارى می انگاشتند.
برخى از قبایل عرب جاهلی جهت رهایى از این ننگ و رسوایى دختران را در همان آغاز که محبتشان در دل آنها جا نگرفته می کشتند و بدین گونه خودشان را از عواقب بعدى آن خلاص می کردند. البته محبت پدرى گاهى آنها را از این کار باز می داشت و آنها تردید داشتند که آیا این دختر را نگه دارند یا دفن کنند.
قرآن کریم در این باره می فرماید: وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ. یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ (نحل/ ۵۸- ۵۹)
و چون یکى از آنها به زاده شدن دختر مژده داده مى شد، صورت او سیاه می گردید و خشم خود را فرو می خورد. از بدى آنچه به او مژده داده شده از مردم پنهان می شد، آیا او را با خوارى نگه دارد و یا او را در خاک نهان سازد؟ آگاه باشید که بد است آنچه داورى می کنند.
۲- ترس از گرسنگی
یکی از محرومیت های زن در جاهلیت ترس از گرسنگی بوده است، از این جهت انگیزه دیگر عرب جاهلی در قتل فرزندان دختر شان فقر و تنگدستى بود. گاهى فرزندان بیشترى به دنیا می آوردند و نمی توانستند غذاى آنان را تأمین کنند و لذا بعضى از آنها را می کشتند.
قرآن کریم در این باره می فرماید: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ (انعام/ ۱۵۱)؛ و فرزندان خود را از تنگدستى مکشید، ما شما و آنان را روزى می دهیم.
البته اگر مى خواستند از فرزندان خود کسى را براى این کار انتخاب کنند دختران را انتخاب می کردند و پسران را باقى مى گذاشتند چون پسران کار می کردند و خرج خود را در می آوردند و حتى به خانواده کمک می کردند ولى دختران فقط مصرف کننده بودند.
۳- قربانى کردن جهت بت ها
زن در جاهلیت به اندازه محروم و ناچیز شمرده می شد که آنها را برای بت ها قربانی می کردند، یکى دیگر از انگیزه هاى اعراب جاهلى در کشتن فرزندانشان، نزدیک شدن به بتها و شفاعت خواهى از آنان بود. آنها به تحریک کاهنان و سدنه بت ها، گاهى فرزندان خود را قربانى مى کردند و آن را کارى پسندیده مى دانستند و به آن افتخار مىکردند و لذا در قرآن کریم چنین آمده که قتل فرزندان در نظر آن ها جلوه داده شده بود: وَ کَذلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَکاؤُهُمْ لِیُرْدُوهُمْ وَ لِیَلْبِسُوا عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ (انعام/ ۱۳۷)؛ و همچنین براى بسیارى از مشرکان، شریکانشان (از بت ها یا خادمان بتخانه) کشتن فرزندانشان را جلوه دادند تا آنان را هلاک کنند و دینشان را بر آنان پوشیده سازند.
قرآن کریم در آیه دیگرى این کار را مایه خسران و ناشى از نادانى مىداند: قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ (انعام/ ۱۴۰)، همانا کسانى که از روى سفاهت و نادانى فرزندان خود را کشتند، زیان کردند.
در میان انگیزهها از همه مهمتر، انگیزه نخست بود، و عربها به خاطر رهایى از ننگ دختر داشتن، آنها را زنده به گور مى کردند و به این کار «وأد البنات» و به دختر زنده به گور شده «موؤوده» مى گفتند. و «وأد» در اصل به معناى صداى کوبیدن پا به زمین است، گویا عرب ها پس از ریختن خاک روى دختر، پاهاى خود را بر آن مى کوبیدند تا سفت شود.
در قرآن کریم، از این عمل سخت انتقاد شده و اعلام گردیده است که در روز قیامت راجع به «موؤوده» از کسانى که این کار را انجام داده اند بازخواست خواهد شد و آنها مسئول کشته شدن این کودکان بىگناه خواهند بود. وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (تکویر/ ۸- ۹)، و آن گاه که راجع به دختر زنده به گور شده مى پرسند که به کدام گناه کشته شده است؟
همچنین در آیهاى از قرآن که راجع به بیعت زنان با پیامبر اسلام (ص) است، یکى از مواردى که باید آن زنان به آن ملتزم باشند، این است که آنها نباید فرزندان خود را بکشند: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ عَلى أَنْ لا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئاً وَ لا یَسْرِقْنَ وَ لا یَزْنِینَ وَ لا یَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَ (ممتحنه/ ۱۲)، اى پیامبر! هنگامى که زنان مؤمن نزد تو می آیند که با تو بیعت کنند با این شرط که چیزى را براى خدا شریک قرار ندهند و دزدى و زنا نکنند و فرزندانشان را نکشند (با آنها بیعت کن).
پیامبر خدا بارها مردم را از این کار نهى کرده و به شدت با آن مبارزه نمود. نهى النبیّ عن عقوق الامهات و وأد البنات[۵].
پیامبر خدا (ص) از عاق شدن به مادران و زنده به گور کردن دختران نهى کرد.
از نظر اسلام زنده به گور کردن دختر، قتل نفس شمرده شد و کسى که چنین کند باید قصاص شود و در آخرت نیز مؤاخذه خواهد شد و از این گذشته اسلام فرهنگ مردم را که به زن با دیده حقارت مىنگریستند عوض کرد و به زنان جایگاه شایستهاى داد و محبّت به آنان را توصیه کرد.
پس از گسترش اسلام در جزیره العرب و مسلمان شدن عرب ها، بعضى از آنها که در گذشته دختران خود را زنده به گور می کردند و یا کسانى که با این کار در آن زمان مخالف بودند، پیش پیامبر خدا مىآمدند و قصّه هایى نقل مى کردند که برخى از آن ها در کتاب هاى تاریخى نقل شده است و مادر این جا چند نمونه از آنها را می آوریم:
۱- قیس بن عاصم که احتمالا پایه گذار این سنت غلط در میان عرب ها بود، پس از ظهور اسلام در حالى که مسلمان شده بود و پیرى سالخورده بود، نزد پیامبر اسلام (ص) آمد و عرضه داشت که من در جاهلیت هر دخترى داشتم زنده به گور کردم و براى هیچ کدام از آنها دلم نسوخت جز یک دختر که من در سفر بودم و او به دنیا آمده بود و مادرش او را به دایى هایش سپرده بود و نزد آن ها بود که من از سفر آمدم و از جریان وضع حمل پرسیدم، همسرم به من گفت: بچه مرده به دنیا آمد.
چند سالى گذشت و آن دختر بزرگ شد. روزى نزد مادرش آمده بود، من او را دیدم در حالى که موهایش را به هم بافته بود و عطر زده بود و گردن بندى از عقیق بر گردنش بود، پس گفتم: این دختر کیست که زیبایى و فراست او مرا به شگفتى وادار کرده است؟
همسرم گریه کرد و گفت: این دختر توست. به تو گفته بودم که بچه ام مرده به دنیا آمد. این همان بچه است. من او را به دایى هایش سپرده بودم و اکنون به این حد رسیده است.
من چیزى نگفتم تا این که روزى او را با خود بردم و گودالى کندم. و او را در آن قرار دادم. او مى گفت: پدر جان چه کار مى کنى؟ و من روى او خاک مى ریختم و او مى گفت: پدر مى خواهى مرا زیر خاک پنهان کنى؟ مى خواهى مرا این جا تنها بگذارى و بروى؟ و من کار خود را مى کردم و آن قدر روى او خاک ریختم تا این که صدایش قطع شد. من براى هیچ یک از دخترانى که زنده به گور کرده بودم دلم نسوخته بود، ولى براى او دلم سوخت. در این جا بود که اشک از چشمان پیامبر جارى شد و فرمود: این قساوت است و هر کس رحم نکند به او رحم نمى شود[۶].
در روایتى نقل شده است که قیس از پیامبر پرسید: براى جبران این اعمال چه کارى باید بکنم؟ پیامبر فرمود: در برابر هر دخترى که کشته اى یک برده آزاد کن. او گفت: من برده ندارم ولى شتر دارم و پیامبر فرمودند: براى هر یک از آنها یک شتر قربانى کن.[۷]
نتیجه گیری
با توجه به مستندات تاریخی، زن در جاهلیت هیچ جایگاهی نداشته اند و ظلم ها و تعدی های گوناگون بر آن ها می شده که از مهمترین آن ها، زنده به گور نمودن دختران است که لکه ننگی بر دامن آنهاست. قرآن کریم به این جنایت تاریخی تصریح نموده و جنایتکاران آن را به شدت مورد نکوهش قرار داده است.
پی نوشت ها
[۱] . نساء (۴)، آیه ۱۹،
[۲] . طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۴، ص۴۰۲.
[۳] . مجمع البیان، جلد ۱۰ صفحه ۴۴۴.
[۴] . جاد المولى، ایام العرب، ص ۳۲۲.
[۵] ( ۱)- بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۳۴۳.
[۶] ( ۱)- ابو الفرج اصفهانى، الاغانى، ج ۱۴، ص ۷۱،
[۷] ( ۲)- متقى هندى، کنز العمال، ج ۲، ص ۵۴۶ و تفسیر قرطبى، ج ۹۱، ص ۲۳۲.
منابع
- مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، ایران- تهران، ۱۳۷۱ ه. ش
- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار( ط- بیروت)، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، دوم، ۱۴۰۳ ق.
- طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناصر خسرو، ایران- تهران، ۱۳۷۲ ه. ش
- جاد المولی، محمد احمد و دیگران، ایام العرب فی الجاهلیه، ریاض، مکتبه الریاض الحدیثه. بی تا.
- ابو الفرج اصفهانى، الاغانى، دار الکتب العلمیه، بیروت ۱۴۰۷.