- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اهل سنت یک فرقه واحد و خاصی نیست بلکه دارای مذاهب، مکاتب و جریانهای مختلف و گوناگونی میباشند، که هر کدام دیدگاهها و نظرات خاص خودشان را در باره عقل و جایگاه آن در استنباط احکام شرعی و معارف دینی دارند. و همه اهل سنت را نمیتوان در یک نگاه ارزیابی نمود، به طور کلی از این نگاه میتوان اهل سنت را به پنج گروه زیر دسته بندی نمود:
۱. ظاهر گرایان که به أنها اهل حدیث نیز میگویند از احمد حنبل شروع میشوند و با ابو محمّد حسن بن علی بن خَلَف بَرْبَهاری، ادامه پیدا نموده و تقویت میشود و سپس با آمدن ابن تیمیه حرانی نظم و نسق پیدا نموده که اکنون در قالب جریان وهابیت ظهور و بروز دارند، همه منکر نقش عقل در امور شرعی میباشند و تکیه گاه آنان در این امور صرفاً ظواهر آیات قرآن و حدیث است. از اینرو آنان گرفتار تحجر و جمود و انحرافات زیادی در بُعد اعتقادی و کلامی میباشند. اگر به آثار این گروه در بخش خدا شناسی مراجعه شود تعجب هر مسلمانی را بر میانگیزاند، آنان با استفاده از ظواهر برخی آیات و روایات خداوند متعال را به گونهای توصیف میکنند که سر از تشبیه و تجسیم در میآورد! آنان متأسفانه خداوند را دارای اجزا و جوارح(چشم، دست، پاه) میدانند[۱] و تأویل و نقش عقل را به کلی منکر اند.
۲. گروه دوم معتزله است که فعلاً منقرض شده ولی دیدگاهها و نظراتشان در مجامع علمی مطرح است آنان برای عقل نقش ویژه در آموری دینی اعم از اعتقادی و فقهی قائلند و را ه افراط را برگزیدهاند و عقل را مهم ترین منبع در استنباط و دفاع از عقاید مىدانستند و به همین دلیل شعار «الفکر قبل ورود السمع» میان آنان یک اصل حاکم روشى به شمار مىآمد. این افراط معتزله در به کارگیرى عقل، رفته رفته این احساس را پدید آورد که آنان مى خواهند همه چیز و حتى احکام فرعى شرع را از راه عقل استنباط کنند.[۲]
۳. گروه سوم فرقه اشاعره و ماتردیه است. این دو مذهب کلامی اهل سنت که از داخل جریان اهل حدیث برای اصلاحات در نظام فکری آن بوجود آمده است، در حقیقت یک انشعاب در جریان اهل حدیث به وجود آورد که نه مانند فرقه اول مخالف دخالت عقل در آموزههای دین میباشند و نه مانند معتزله است که از عقل به طور گسترده در همه معارف دین استفاده نموده و راه افراط را در این عرصه پیمودهاند، بلکه این دو مذهب کلامی اهل سنت به نحوی راه اعتدال را پیمودهاند، در برخی مسائل از ابزار عقل استفاده نموده و بیشتر مسائل کلامی را با استدلالهای عقلی تبیین نمودهاند. و متکلمین بزرگ این دو مکتب امام فخر الدین رازی و سعد الدین تفتازانی و ابو منصور ماتریدی و عمر نسفی است که در آثارشان بر عقل تکیه نمودهاند.[۳]
۴. گروه چهارم دانشمندانی از اهل سنت اند که گرایش به حکمت و فلسفه داشته اند و آنها دارای آثار فلسفی عمیقی میباشند که با ابزار خرد به تحلیل و تبیین آموزههای دینی و غیر دینی پرداختهاند گرچند از سوی محافظه کاران سنی مورد نقد قرار گرفتهاند و گاهی تکفیر شدهاند و لکن آنان عمیقاً منتسب به مذاهب اهل سنت بودهاند و خودشان را سنی میگفتهاند، مانند شیخ ابوالبرکات بغدادی، ابوحامد غزالی، محمد بن احمد بن رشد اندلسی، سید شریف جرجانی و…[۴] گرچه ابوحامد غزالی در پایان عمر در برابر فلاسفه قرار گرفت و کتاب «تهافت الفلاسفه» را نوشت ولی در ابتدا گرایش فلسفی داشته است.
۵. گروه پنجم از اهل سنت که گرایش به خرد گرایی دارند عرفا و تصوف میباشند آنان در آثارشان افزون بر راه دل و اشراق به براهین عقلی نیز توجه داشتهاند، خصوصاً پس از ابن عربی صاحب «فتوحات مکیه» تلاش نمودهاند که راهآورد سلوک عرفانی خویش را در قالب برهانهای عقلی تبیین نمایند، که از آن به «عرفان نظری» یاد میکنند، تعداد این عده در میان اهل سنت زیاد میباشند، مانند ابن عربی اندلسی که از او به پدر عرفان نظری یاد میشود و ابن فناری صاحب کتاب مصباح الانس، داوود قیصری صاحب کتاب «شرح فصوص الحکم ابن عربی»، شیخ محمود شبستری صاحب کتاب «گلشن راز» و…[۵] که همه از عنصر عقل استفاده نمودهاند.
در نتیجه همه اهل سنت یک دست نمیباشند، ظاهرگرایان که از آنها به اهل سنت یاد میشود با عقل میانه خوبی ندارند و خرد را در مسائل دینی دخالت نمیدهند، و دستههای دیگر از اهل سنت به عنصر عقل توجه داشته و از آن در تبیین و اثبات برخی از معارف دینی استفاده نمودهاند و منکر دخالت عقل در مسائل دینی نمیباشند.
پی نوشت:
[۱]. ر.ک: کتاب التوحید وإثبات صفات الرب عز وجل، أبو بکر محمد بن إسحاق بن خزیمه بن المغیره بن صالح بن بکر السلمی النیسابوری (المتوفى: ۳۱۱هـ)، عبد العزیز بن إبراهیم الشهوان، مکتبه الرشد – السعودیه – الریاض، الخامسه، ۱۴۱۴هـ – ۱۹۹۴م، ص ۱۵۴.
[۲]. موسوعه الفرق المنتسبه للإسلام، مجموعه من الباحثین بإشراف الشیخ عَلوی بن عبد القادر السقاف، بیتا، بیجا، بینا. ج۳، ص ۳۸۲.
[۳]. ر.ک: : المطالب العالیه من العلم الإلهی، فخر الدین رازى، کلام اشاعره، ۶۰۶ ق، دار الکتاب العربی، مکان چاپ: بیروت، ۱۴۰۷ ق، اول، ج۳، ص۶۷.
[۴]. ر.ک: تاریخ فلسفه، میان محمد شریف، ترجمه : گروه مترجمان زیر نظر نصرالله پورجوادی، مرکز نشر دانشگاهی، اول، ۱۳۶۲ش
[۵]. ر.ک: آشنایی با علوم اسلامی، مرتضی مطهری، صدرا، کل کتاب.