- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
امام حسین (علیه السلام) در مسیر خود به سوى کربلا با استعاره لطیفى در مورد اهل دنیا و چگونگی استخدام دین براى دنیای خود، به ایراد خطبه می پردازد. با توجه به نکات بسیار غنی این خطبه، در این نوشتار به آن اشاره خواهیم کرد.
متن و ترجمه خطبه امام حسین (علیه السلام) درباره اهل دنیا
وَ قَالَ (علیه السلام) فِی مَسِیرِهِ إِلَى کَرْبَلَاءَ: إِنَّ هَذِهِ الدُّنْیا قَدْ تَغَیرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ یبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَهٌ کَصُبَابَهِ الْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیشٍ کَالْمَرْعَى الْوَبِیلِ
أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا یعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یتَنَاهَى عَنْهُ لِیرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً. فَإِنِّی لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَهً وَ لَا الْحَیاهَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَماً.
إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ.[۱]
امام حسین (علیه السلام) فرمودند: این دنیا دگرگون شده و متنکرا چهره زشت خود را مى نمایاند و خوبى ها و به امور پسندیده دنیا پشت نموده و از خوبى هاى آن چیزى نمانده است مگر به قدر مختصرى به اندازه آبى که در ته ظرفى که آب آن را خالى کرده اند، جمع می گردد؛ و مگر عیش و زندگانى پست و بى ارزش، مانند چراگاهى که در آن چریده و علف هاى آن را خورده و پایمال نموده و نابود کرده اند.
آیا شما نمى بینید که به حق عمل نمى شود و از باطل نهى نمى گردد؟ و در این صورت مومن از روى حق و حقیقت باید در لقاى خداى خود و مرگ رغبت داشته باشد. پس در این شرایط من نمى بینم مرگ را مگر سعادت؛ و مشاهده نمى کنم زندگى با ستمگران را مگر ذلت و ملالت.
به درستی که مردم، بندگان و غلامان حلقه به گوش دنیا هستند؛ و دین و مذهب، مانند آب دهانى است که بر روى زبان هایشان مى چرخد؛ از دین دفاع مى کنند زمانى که معیشت هاى آنان تامین شود. پس زمانى که امتحان در پیش آید معلوم می شود که دین داران چه بسیار کم هستند».[۲]
توضیح خطبه
امام حسین (علیه السلام) در این خطبه با جمله «الا تَرَوْنَ انَّ الْحَقَّ لایُعْمَلُ بِهِ وَ الْباطِلَ لایُتَناهى عَنْهُ، لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فى لِقاءِ اللَّهِ مُحِقّاً»؛ آیا نمى بینید که به حق رفتار نمى شود و از باطل جلوگیرى نمى شود؟ می فرماید مومن در یک چنین شرایطی باید تن به شهادت در راه خدا بدهد و نفرمود «لِیَرْغَبِ الْامامُ» به این معنا که وظیفه امام این است که آماده شهادت شود و نفرمود «لِیَرْغَبِ الْحُسَیْنُ» که وظیفه شخص حسین این است که آماده شهادت گردد، بلکه فرمود: «لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ» یعنی وظیفه هر مومن در یک چنین احوالى این است که مرگ را بر زندگى ترجیح دهد.
یک مسلمان از آن جهت که مسلمان است، هر وقت که ببیند به حق رفتار نمى شود و مقابل باطل گرفته نمى شود، وظیفه اش این است که قیام کند و آماده شهادت گردد.[۳]
اما با کمال تاسف در این زمان اهل شهادت و ایمان قلیل و اهل دنیا بسیار زیاد بودند. کوفیانی که امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردند تا آنان را از ظلم یزید بن معاویه نجات دهند، به دلیل اینکه اهل دنیا بودند، امام را تنها گذاشتند و همچنین مسلمانان مکه و مدینه نیز به دلیل اینکه اهل دنیا بودند امام حسین (علیه السلام) راهمراهی نکردند. این سخن امام حسین (علیه السلام) به صورت عینی ثابت کرد که دینداران اندک و اهل دنیا و دنیاگرایان بی شمار هستند.
اقسام اهل دنیا در خطبه ای از امام علی (علیه السلام)
امام علی (علیه السلام) در خطبه ۳۲، مردم را ابتدا به دو گروه تقسیم مى کند: اهل دنیا و اهل آخرت. اهل دنیا نیز به چهار گروه تقسیم شده اند:
- گروه اول مردمى آرام و گوسفند صفت مى باشند و هیچ گونه تباهکارى (نه به صورت زور و تظاهر و نه به صورت فریب و پشت پرده) از آن ها دیده نمى شود؛ این ها آرزویش را دارند اما قدرتش را ندارند.
- گروه دوم، هم آرزویش را دارند و هم همت و قدرتش را؛ دامن به کمر زده، پول و ثروت گرد مى آورند یا قدرت و حکومت به چنگ مى آورند و یا مقاماتى را اشغال مى کنند و از هیچ فسادى کوتاهى نمى کنند.
- گروه سوم گرگانى هستند در لباس گوسفند، جو فروشانى هستند گندم نما، اهل دنیا اما در سیماى اهل آخرت؛ سرها را به علامت قدس فرو مى افکنند، گام ها را کوتاه برمى دارند، جامه را بالا مى زنند، در میان مردم آن چنان ظاهر مى شوند که اعتمادها را به خود جلب کنند و مرجع امانات مردم قرار گیرند.
- گروه چهارم در حسرت آقایى و ریاست به سر مى برند و در آتش این آرزو مى سوزند اما حقارت نفس، آنان را خانه نشین کرده است و براى اینکه پرده روى این حقارت بکشند به لباس اهل زهد در مى آیند.
امام على (علیه السلام) این چهار گروه را على رغم اختلافاتى که از نظر برخوردارى و محرومیت و از نظر روش و سبک، و یا روحیه دارند، جمعا یک گروه یعنی اهل دنیا معرفی می کند؛ براى اینکه همه آن ها در یک خصیصه مشترکند و آن اینکه همه آن ها مرغانى هستند که به نحوى مادیات دنیا آن ها را شکار کرده و از رفتار و پرواز انداخته است، انسان هایى هستند اسیر و برده.[۴]
جمع بندی
اهل دنیا فقط در دنیا فکر می کنند و از دین و مذهب نیز به نفع دنیای خود استفاده می کنند. با توجه به اینکه دنیا جذابیت دارد و هوای نفس انسان به سوی آن گرایش پیدا می کند، اهل دنیا در همه زمان ها و مکان ها بیشتر از اهل آخرت و اهل دین هستند. مسلمانان اهل دنیا ظاهرا دیندار اما در باطن دنیاگرا هستند؛ هرگاه منافع دنیاشان به خطر افتد، از دینداری دست بر می دارند.
پی نوشت ها
[۱]. تحف العقول، ص ۲۴۵.
[۲]. معاد شناسى، ج۵، ۲۴۶ – ۲۴۷.
[۳]. مجموعه آثار، ج۲۵، ص ۳۳۷.
[۴]. مجموعه آثار، ج۱۶، ص ۵۶۴ – ۵۶۵.
منابع
- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۴۱۴ق.
- حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسى، مشهد، نور ملکوت قرآن، چ۱، ۱۴۲۳ ق.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، بی تا.