- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
تقدّم شیعه در علم اخبار و تواریخ و آثار؛ و مزیّت ایشان بر دیگران
ابن ندیم گوید: من به خطِّ احمد بن حارِث خُزاعى خواندم که علماء گویند: أبومِخْنَف در تاریخ و أخبار و امور وارد بر عراق و فتوح آن اطّلاعاتش بیشتر از غی اوست. و مَداینى در امور خراسان و هند و فارس. و واقِدى در امور حجاز و سیره. و این دو نفر اخیر اشتراک دارند در اخبار و مطالب راجع به فتوح شام – انتهى.
و من میگویم: شیعه از ایشان أبومِخنَف و واقِدى هستند. و چون از نصّ ابنخَلّکان مطَّلع شدیم که هشام بن محمد کَلْبى اعلم مردم میباشد به علم أنساب، و ترجمه او گذشت. لهذا اینک میپردازیم به ترجمه احوال أبومخنَف و واقِدى و امثالهما از آنان که بر اقرانشان تفوّق داشتهاند، لهذا میگوئیم:
أبومِخْنَف أزْدى غامِدى شیخ اصحاب اخبار میباشد از شیعیان در کوفه، و مرد مورد نظر و توجّه و رجوع آنان است. اسمش لُوط بن یحیى بن سعید بن مِخْنَف بن سالِم، و یا سُلَیمان، و یا سلیم است. پدرش از اصحاب امیرالمومنین علیهالسّلام، و جدَّش از اصحاب رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، و از راویان اوست. پس از پیغمبر از صحابه امیرالمومنین علیهالسّلام بود، و رایت طائفه أزْد در صِفّین با وى بود. و در سنه ۶۴ در عینالْوَرْدَه به طورى که در «تقریب» آمده است به شهادت رسید.
أبومِخْنَف از حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام روایت میکند، و گفته شده است از حضرت امام محمد باقر علیهالسّلام. امّا مشایخ، این گفتار را صحیح نمیدانند. و کسى که وى را از اصحاب امیرالمومنین علیهالسّلام شمرده است به خطا رفته است. چون او آن حضرت را دیدار و ملاقات ننموده است. از جمله کتابهاى مصنَّفه أبومخنف کتاب «الرِّدَّه»، کتاب «فتوح الشَّام»، کتاب «فتوح العِراق»، کتاب «الجَمَل»، کتاب «صِفِّین»، کتاب «اهل النَّهْرَوان و الخوارج»، کتاب «الغَارَات»، کتاب «حَرْث بن رَاشِد و بنیناجِیَه»، کتاب « مَقْتَل على علیهالسّلام »، میباشد که مرحوم سید حسن صدر با سى و سه کتاب دگر هر یک را جداگانه با ذکر نام برشمرده است.
و از جمله مورّخین شیعى، واقدى میباشد. نامش أبو عبدالله محمد بن عُمَر مولاى أسْلَمین از سَهْمبنأسْلَم است. اصلش ازمدینه است که بهبغداد انتقال یافت، و در عسکر مهدى ولایت قضاء مأمون به او تفویض گردید. او به مغازى و سِیَر و فتوحات، و به اختلاف مردم در حدیث و فقه و احکام و أخبار، عالم بوده است.
ابن ندیم گفته است: وى شیعى و حسن المذهب بوده و تقیّه میکرده است. و گفته است: اوست راوى این روایت که على علیهالسّلام از معجزات پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بوده است مانند عصا براى موسى پیغمبر – على نبیّنا و آله و علیه السّلام – و مانند زنده کردن مردگان براى عیسى بن مریم، و غیرذلک از أخبار – انتهى. تولّد واقدّى در سنه ۱۰۳، و مرگش در سنه۲۰۷ در هفتاد و هشت سالگى واقع شد.(۱) وى داراى کتابهائى است از جمله کتاب «التَّاریخ و المَغازى و المَبْعَث»، کتاب «أخبار مَکَّه»، کتاب «الطَّبقات»، کتاب «فتوح الشَّام»، کتاب « فتوح الْقُرْآن»، با بیست و سه کتاب دیگر که یکایکشان را مرحوم صدر ذکر نموده است.
ابن ندیم گفته است: واقدى پس از وفاتش ششصد قِمَطْر (صندوق کتاب) باقى گذارد که هر قمطرى را باید دو مرد حمل کنند، و دو غلام کاتب داشته است که شب و روز براى وى مینوشتهاند. و پیش از آن بعضى از کتب او به دو هزار دینار فروخته شد.(۲)
پى نوشت:
[۱]. روى این حساب باید عمر او یکصد و چهار سال گردد. و چون مرحوم صدر علاوه بر عدد ۱۰۳ عبارت ثلاث و مأه را ضبط کردهاند لهذا تغییر نمیشود داد. اما چون ابنسعد در «طبقات» ج ۷ ص ۷۷ در ترجمه احوال واقدى ضبط کرده است که: او در سنه ۱۳۰ در آخر خلافت مروان بن محمد بوده است، لهذا لفظ و عدد ۱۰۳ و ثلاث و مأه سهو القلم بوده است و عمر وى همان هفتاد و هشت سال میباشد.
[۲].«الشّیعه و فنون الاسلام» ص ۱۰۴ تا ص ۱۰۸٫
منبع :علامه طهرانى ،امام شناسى جلد ۱۶ و ۱۷