- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
۳- شنا
یکى دیگر از سرگرمىهایى که در روایات به آن سفارش شده شنا است، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «خیر لهو المؤمن من السّباحه، و خیر لهو المرأه المفزل؛(۲۴) بهترین لهو و بازى مؤمن شنا کردن است و بهترین لهو و بازى زن (مؤمنه) بافندگى است.»
۴- گردش در صحرا و باغات
نمونه دیگر از تفریحات سالم، گردش در صحرا، باغات، مزارع کشاورزى و کلّاً در فضاى سبز است. گردش در چنان محیطى غم انسان را مىزداید، شاعر عرب با استفاده از روایات این جمله را گفته:
ثلاثه یذهبن عن قلب الحزن و الماء و الخضرا و الوجه الحسن
سه چیز(غم را) از قلب محزون مىبرد، آب (و دریا) فضاى سبز و صورت (نورانى) و نیکو.
این بخش نیز هم مورد سفارش معصومان (علیهم السلام) قرار گرفته و هم عملاً خود حضرات از چنین تفریحى استفاده مىبردند از جمله:
۱- عمرو بن حریث مىگوید: به محضر امام صادق (علیه السلام) شرفیاب شده و او را در منزل برادرش عبداللّه پیدا کردم. عرض کردم: «جعلت فداک ما حوّلک الى هذا المنزل؛ فقال: طلب النّزهه؛(۲۵) فدایت بشوم چه باعث شد به این جا آمدید؟ فرمود: براى تفریح نمودن.»
۲- ابراهیم بن ابى محمود روایت مىکند حضرت امام رضا (علیه السلام) در جمعى از ما پرسید؟ چه نوع خورشتى بهتر و پراستفادهتر است؟ جمعى گفتند: گوشت و بعضى گفتند: روغن زیتون و بعضى دیگر گفتند: روغن بهتر است؛ فقال (علیه السلام): لا! بل الملح لقد خرجنا الى النّزهه لنا و نسى الغلمان الملح فما انتفعنا شىءٌ حتّى انصرفنا؛(۲۶)
پس حضرت فرمود: نه! (هیچ از آنچه گفته شد نیست) بلکه نمک (مفیدترین است) براى این که روزى ما(با جمعى) براى تفریح و سیاحت(از شهر) خارج شدیم و غلامان نمک را فراموش کردند: پس از چیزى (که از خوردنىها همراه داشتیم) بهره نبردیم و استفاده نکردیم تا آن که (همان طور) برگشتیم.»
ابن سکیت مىگوید: «خرجنا نتنزّه اذا خرجوا الى البساتین؛(۲۷). خارج شدیم براى تفریح، وقتى گفته مىشود که براى (دیدن) باغات و بوستان خارج شوند.
موارد فوق و غیر آن نشان مىدهد که یکى از موارد تفریح (و شاید بهترین مورد) رفتن به باغات و فضاى سبز اطراف شهر است، منتهى حدود شرعى مراعات شود و از کارهاى خلاف شرع پرهیز شود. امام رضا (علیه السلام) مىفرماید:
«از لذائذ دنیا نصیبى براى (کامیابى) خویش قرار دهید و تمنّیات دل را از راههاى مشروع و حلال برآورید و (مراقبت کنید که) مردانگى و عزتتان آسیب نبیند و دچار اسراف نشوید و با این تفریحات سالم به زندگى دنیا مدد رسانید.(۲۸)
۵- مزاح و شوخى با برادران دینى
از دیگر تفریحات که مجاز شمرده شده، شوخى و مزاحهایى است که از نزاکت خارج نباشد و مرز شخصیّت انسان را نیز نشکند و همین طور حدود شرعى در آن مراعات شود.
در روایت آمده که: «کان یمزح و لایقول الّا حقّاً؛(۲۹) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مزاح مىکرد و غیر از حق نمىگفت.»
و نمونههایى از مزاح آن حضرت در تاریخ نقل شده است: از جمله روزى به یک زنى از طایفه اشجع فرمود: پیرزنها به بهشت وارد نمىشوند، زن به گریه افتاد، بلال حبشى علّت گریه را پرسید، بعد از این که متوجه شد نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رفت، حضرت فرمود: سیاهها هم به بهشت راه ندارند، او هم شروع کرد به گریه، هر دوى آنها را عبّاس عموى پیغمبر دیدار کرد و مسأله را به عرض پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رساند، حضرت فرمود: پیرمردها هم به بهشت راه ندارند، او نیز ناراحت شد، سپس حضرت همه آنها را احضار کرد و فرمود: اهل بهشت همه جوان و بى مو و آراستهاند و اضافه نمود که:
«انّهم یدخلون الجنّه شبّاناً منورّین؛(۳۰) آنها به صورت جوان و نورانى وارد بهشت مىشوند.» و همین طور بلال نیز گاهى شوخى و مزاح مىکرد؛ و خود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمود: «انّى لامزح و لا اقول الّا حقّا؛(۳۱) من شوخى مىکنم و جز واقع و حق نمىگویم.»
در جاى دیگر فرمود: «المؤمن دعبٌ لعبٌ و المنافق قطب غضب؛(۳۲) مؤمن، مزاحکننده و بازىکن است و منافق، ترشرو و خشمگین است.»
امامان معصوم (علیهم السلام) نیز به این مسئله سفارش نمودهاند، و خود نیز گاهى مزاح مىفرمودند: یونس شیبانى مىگوید، امام صادق از من پرسید: «کیف مداعبه بعضکم بعضاً قلت قلیلاً، قال: هلّا تفعلوا فانّ المداعبه من حسن الخلق و انّک لتدخل بها السّرور على اخیک و لقد کان النّبى یداعب الرّجل یرید ان یسرّه؛(۳۳)
چگونه است شوخى و مزاح شما با (برادران دینى و) دیگران، گفتم: خیلى کم. فرمود: چرا(در این کار سستى و کمکارى مىکنید و) انجام نمىدهید. به راستى شوخى و مزاح، از شاخههاى حُسن خلق است و تو با این عمل، شادى را در قلب برادر(دینى) خود وارد میکنى. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این گونه بود که هرگاه مردى را مىخواست خوشحال کند، با او شوخى مىکرد.»
۶- تفریح در خانواده و با خانواده
نوعى دیگر از تفریحات سالم، تفریحاتى است که در منزل با اهل و عیال، و با همراه آنها به مسافرت رفتن و به بیرون از شهر رفتن انجام مىگیرد، این بخش در سه قسمت بیان مىشود:
الف: همراه با خانواده در خارج از شهر و باغات
رفتن به تفریحگاهها همیشه مجرّدى و همراه رفقا و دوستان نباید باشد، گاه لازم است خانواده را از این تفریحات بهرهمند سازیم، چنان که معصومان (علیهم السلام) ما این گونه بودند، اگر گاهى همراه دوستان و رفقاى خویش به تفریح مىرفتند زمانى نیز دست زن و بچه را گرفته به خارج از شهر براى تفریح مىرفتند.
ابى بصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت مىکند، که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روزى به در خانه فاطمه(سلام الله علیها) آمد و او را سوار الاغ کرده و به على و حسن و حسین (علیهم السلام) هم دستور داد که از شهر مدینه همراه او خارج شوند هنگامى که از دیوارهاى شهر فاصله گرفتند سر دو راهى رسیدند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دست راست را انتخاب کرد تا رسیدند به محلى که در آنجا درخت خرمایى وجود داشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گوسفندى خرید که در یکى از گوشهایش نقطههاى سفید داشت و دستور داد آن را ذبح نمودند و آن را پختند.(۳۴)
ب: شوخى و بازى با همسر
مورد دیگر از تفریح سالم که باید به آن توجّهى جدّى شود، و مناصب و مقامهاى علمى و سیاسى و… مانع آن نگردد، توجّه ویژه به همسران و شوخى و تفریح با آنهاست. در روایت متعددى به این امر اشاره شده است که نشان دهنده اهمیت آن است از جمله:
۱- رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هر لهوى از مؤمن باطل است مگر در سه مورد، تأدیب و تربیت، اسب (سوارکارى)، تیراندازى «و ملاعبته امرأته؛ و بازى کردن مؤمن با همسرش، این موارد حقّند.»(۳۵)
۲- همان حضرت فرمود: «کل شىءٍ لیس من ذکر اللّه لهوٌ و لعبٌ الا ان یکون اربعهً: ملاعبه الرّجل امرأته…؛(۳۶) هر چیزى غیر از یاد خدا، لهو و بازى است، جز چهار چیز (که تفریح سالم شمرده مىشود) شوخى و بازى مرد با همسرش، تربیت اسب، تیراندازى، و یاد دادن شنا».
۳- امام باقر (علیه السلام) فرمود: «لهو المؤمن فى ثلاثه اشیاء: التّمتّع بالنساء…؛ لهو و تفریح مؤمن در سه چیز است: بهرهورى و لذّت بردن از زنان، شوخى با برادران (دینى) و نماز شب.»(۳۷)
ج: بازى با کودکان
از جمله تفریحاتى که هم براى خود انسان مفید است و هم کودکان، بازى با کودکان و به بازى گرفتن آنهاست. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «من کان عنده صبىّ، فلیصاب له؛(۳۸) هر کس کودکى نزد اوست، پس باید با او کودکانه رفتار کند.»
چون که با کودک سرو کارت فتاد پس زبان کودکى باید گشاد
حتّى شخص پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با آن همه عظمت، با کودکان بازى مىکرد، جابر بن عبداللّه گوید: «دخلت على النّبىّ (صلی الله علیه و آله و سلم) و الحسین و الحسن على ظهره و هو یحبثو لهما و یقول نعم الجمل جملکما و نعم العدلان انتما؛(۳۹)
بر رسول خدا وارد شدم در حالى که حسن و حسین سوار پشت رسول اللّه بودند، وى پشت خود را خم کرده بود(مانند حالت رکوع) براى آن دو مىفرمود: بهترین شتر، شتر شما است و بهترین سواره شما هستید.»(۴۰) و عمر بن خطاب مىگوید: حسن و حسین را بر دوش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دیدم، گفتم چه اسب خوبى دارید؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «چه سواران خوبى هستند آن دو».
۷- نماز شب و ارتباط با خدا
از مهمترین موارد تفریح سالم که نشاط درونى عمیق و انبساط روحى پایدار در انسان ایجاد مىکند، دعا و مناجات و ارتباط با خداى متعال است. او که قدرت و علم و کرم بىنهایت دارد، که هر کس به دریاى رحمت و یاد او وصل شود، انبساط روحى گستردهاى پیدا مىکند، در بین ارتباطات با خدا نماز شب از جایگاه و منزلت خاصى برخوردار است.
در روایت پیش گفته از حضرت باقر (علیه السلام) چنین مىخوانیم: «لهو المؤمن فى ثلاثه اشیاء… و الصّلوه باللیل؛ لهو و تفریح مؤمن در سه چیز است، بهرهورى از زنان، شوخى با برادران و خواندن نماز شب.»
راز این که نماز شب باعث نشاط درونى مىشود، یکى این است که خدا نماز شبخوانها را دوست مىدارد و با بشاشت و نشاط و بشارت، با آنها برخورد مىکند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «ثلاثه یحبّهم اللّه و یضحک الیهم و یستبشرون بهم… و الّذى له امرأه حسناء و فراشٌ لهن حسن فیقوم من اللیل فبذر شهوته فیذکرنى و یناجینى و لو شاء رقد؛
سه گروه را خداوند دوست مىدارد و با آنها با خنده (و نشاط) برخورد نموده آنها را (به بهشت) بشارت مىدهد… و کسى که براى او زن زیبایى است و بستر نرم و (گرم و) و نیکو دارد (با این حال) پس شب بر مىخیزد و شهوت خویش را رها نموده مرا یاد نموده و با من مناجات مىکند و (با این که) اگر مىخواست، مىتوانست بخوابد.»(۴۱)
و نکته دیگر این که نماز شب، باعث صحّت و سلامتى انسان مىشود، و این خود در شادى و نشاط انسان نقش دارد، على (علیه السلام) فرمود: «قیام اللیل مصحّه للبدن و مرضاهٌ للرّبّ عزّ و جلّ و تعرّض للرّحمه و تمسّک باخلاق النبییّن؛(۴۲) برخاستن در شب (براى نماز) باعث سلامتى بدن، خشنودى پروردگار عزیز و جلیل، در معرض رحمت الهى قرار گرفتن و (باعث) چنگ زدن به اخلاق انبیاء مىشود.»
تذکّر این نکته ضرورى است آنچه مورد اشاره قرار گرفت، نمونههایى از تفریحات سالم بود که در منابع دینى آمده و گرنه تفریحات سالم منحصر به این موارد نیست هر قوم و ملّتى متناسب با فرهنگ خویش، از ورزشها و تفریحاتى برخوردارند که اگر خلاف دستورات شرعى نباشند و گناهى در آن انجام نگیرد، مورد تأیید اسلام نیز مىباشد.
پىنوشتها
۱- ر ک تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازى، دارالکتب الاسلامیّه، ج ۹، ص ۳۳۴؛ شعارهاى فضیلت، محمد باقر مدرس، انتشارات سوره، اول ۱۳۷۴، ج۴، ص۲۳۱ با تغییر و اضافات.
۲- یرتع یعنى علف خوارى از گیاهان صحرایى و شیره درختان، و به معناى فراوان خوردن نیز آمده، تفسیر نمونه، همان، ص ۳۳۰، و ستارههاى فضیلت، همان ص ۲۳۱؛
۳- سوره یوسف، آیه ۱۲؛
۴- سوره آل عمران، آیه ۱۳۷، سوره انعام، آیه ۱۱، سوره نمل، آیه ۳۶؛
۵- سوره سبأ، آیه ۱۷ ۱۸؛
۶- سوره شعراء، آیه ۷؛
۷- سوره سجده، آیه ۲۷؛
۸- سوره بقره، آیه ۱۶۴؛
۹- تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازى، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۰، ج ۹، ص ۳۳۶؛
۱۰- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، ص ۷۲۴، حکمت ۳۹۰؛
۱۱- تفسیر نمونه، ص ۳۳۴، ستارههاى فضیلت، همان، ص ۲۳۲؛
۱۲- بحار، ج ۷۸، ص ۳۴۶، حدیث ۶؛
۱۳- محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، بیروت، دارالحدیث، دوّم، ۱۴۱۹، ج ۳، ص ۱۲۹۰ روایت ۸۴۵۷؛
۱۴- همان، روایت ۸۴۵۶؛
۱۵- همان، روایت ۸۴۵۱؛
۱۶- همان، ۸۴۵۲؛
۱۷- همان، ص ۱۲۹۰، حدیث ۸۴۴۸؛
۱۸- شیخ عباس قمى، سفینه البحار، ص ۵۹۶، به نقل از تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۳۳۵؛
۱۹- سفینه البحار، ج ۱، ص ۵۹۶؛
۲۰- حرّ عاملى، وسائل الشیعه، داراحیاء التراث العربى، ج ۲، ص۵۱۷؛
۲۱- همان، ج ۱۳، ص ۳۴۶؛
۲۲- شیخ طوسى، مبسوط، بحث سبق و رمایه، به نقل از ستارههاى فضیلت، همان، ص ۲۴۵ ۲۴۶؛
۲۳- میزان الحکمه، همان، ج ۷، ص ۲۸۰۴، روایت ۱۸۳۶۸؛
۲۴- محمد بن جریر بن رستم الطبرى، دلائل الامه، نجف، منشورات المطبعه الحیدریّه، ۱۳۸۳ه.ق، ص ۱۰۵ و ر ک سیره پیشوایان، مهدى پیشوایى، ص ۳۴۰ ۳۴۱؛
۲۵- میزان الحکمه، همان، ج ۷، ص ۲۸۰۴؛
۲۶- اصول کافى، محمد بن یعقوب کلینى، ج ۳، ص ۳۶؛
۲۷- شیخ عباس قمى، سفینه البحار، ج ۲، ص ۵۸۴؛
۲۸- ستارههاى فضیلت، همان، ج ۴، ص ۲۴؛
۲۹- بحار، ج ۷۸، ص ۳۴۶ «اجعلوا لانفسکم حظّا من الدّنیا باعطاءها ما تشتهى من الحلال و ما لا ثلم المروه و ما لا سرف فیه و استعینوا بذلک على لهو الدّنیا.»
۳۰- بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۹۴؛
۳۱- همان، ص ۲۹۴، حدیث ۹۵؛
۳۲- همان، ج ۱۶، ص ۲۹۶؛
۳۳- همان، ج ۷۷، ص ۱۵۳؛
۳۴- همان، ج ۱۶، ص ۲۹۸؛اصول کافى، ج ۲، ص ۶۶۲؛
۳۵- حارالانوار، ج ۷۶، ص ۱۹۲، حدیث ۱۳ با تلخیص.
۳۶- میزان الحکمه، همان، ج ۷، ص ۲۸۰۴ و روایت ۱۸۳۶۸؛
۳۷- همان، روایت ۱۸۳۷۰؛
۳۸- همان، روایت ۱۸۳۶۷؛
۳۹- وسایل، همان، ج ۱۵، ص ۲۰۳؛
۴۰- بحارالانوار، همان، ج۴۳، ص ۲۸۵؛
۴۱- الدّر المنثور، ج ۲، ص ۳۸۳، به نقل از میزان الحکمه، همان، ج۴، ص ۱۶۵۴ روایت، ۱۰۷۵۵؛
۴۲- همان، روایت ۱۰۷۵۹؛
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام؛ شماره ۲۹۷؛ نویسنده: سید جواد حسینى