- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : < 1 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
مرحوم قطب الدّین راوندى و ابوحمزه طوسى به نقل از ابوهاشم جعفرى حکایت کند:
روزى از روزها به محضر مبارک حضرت ابوالحسن هادى صلوات اللّه علیه وارد شدم و پس از عرض سلام نشستم .
پس از گذشت لحظاتى، حضرت با من به زبان هندى صحبت فرمود؛ ولى من نتوانستم پاسخ فرمایشات وى را بدهم ، چون به زبان هندى آشنا نبودم .
در همین اثناء، متوجّه شدم که ظرفى پُر از سنگ ریزه در کنار امام علیه السلام قرار دارد، حضرت یکى از آن ریگ ها را برداشت و درون دهان مبارکش نهاد و آن را مقدارى مکید و سپس همان ریگ را به من عطا نمود و فرمود داخل دهان خود بگذار.
دستور حضرت ، آن ریگ را داخل دهان خود نهادم و قبل از آن که از محضر شریف آن حضرت مرخّص شوم ، حالتى را در خود احساس کردم ، مثل این که مى توانم غیر از عربى هم سخن بگویم و در همان موقع به هفتاد و سه زبان ، سخن گفتن را فرا گرفتم که یکى از آن ها زبان هندى بود.(۱)
۱- الخرایج و الجرائح : ج ۲، ص ۶۷۳، ح ۳، الثّاقب فى المناقب : ص ۵۳۲، ح ۴۶۷، بحارالا نوار: ج ۵۰، ص ۱۳۸، ح ۳۲، مناقب ابن شهر آشوب : ج ۴، ص ۴۰۹٫