- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
آیا باید طلاق بگیرید؟ این سۆالی است که اگر زندگیتان به بن بست رسیده باشد ممکن است از خودتان بپرسید. پرسشی که پاسخ به آن چندان هم راحت و روشن نیست.
اگر به مرحلهای رسیدهاید که احساس میکنید ماندن در رابطه زناشویی هر روز مشکلات و مسائل حادی به همراه دارد گزینه طلاق یکی از اولین چیزهایی است که به آن فکر خواهید کرد. اما یادتان باشد که تصمیمهای احساسی معمولاً نتایج خوبی در پی ندارند و اگر فقط با احساساتتان تصمیم بگیرید شاید خیلی زود پشیمان شوید.
مشاوران و متخصصان خانواده بیشترین راهنمایی را میتوانند به شما بکنند. اگر تصمیمگیری برایتان سخت است از این مشاوران کمک بگیرید. آنها با شنیدن مسائل و مشکلات شما میتوانند به نکاتی پی ببرند که ممکن است خودتان آنها را در رابطه زناشوییتان نادیده گرفته باشید و یا متوجه آن نشده باشید.
نباید توقع داشته باشید که آنها به شما بگویند زندگیتان را ادامه بدهید و یا از همسرتان جدا شوید. آنها فقط میتوانند شما را راهنمایی کنند تا تصمیم درست را بگیرید. شما فقط زندگی خودتان و اطرافیانتان را میبینید اما مشاوران با بررسی چندین مورد مشابه شما میتوانند نتایج تصمیمی که میگیرید را هشدار بدهند و آنها را در اختیارتان قرار بدهند.
ماندن یا ترک زندگی، خواندن سرگذشت زندگی دیگران نیست بلکه خود زندگی است. شما درون یک رابطه قرار دارید، آنچه از سر گذراندهاید و آنچه در پیش رو دارید همگی واقعی هستند و فقط خود شما هستید که با عمیقتر و دقیقتر نگاه کردن به آن میتوانید درباره آن تصمیم بگیرید.
تصمیم به جدایی همان قدر مهم و جدی است که برای ازدواج یا بچهدارشدن تصمیم گرفتهاید زیرا تمام آینده شما را تحت تأثیر قرار میدهد.
اما این نکته را فراموش نکنید که ابهام در ترک رابطه یا باقی ماندن در آن، زمانی به وجود میآید که هنوز گزینههای بهتری برای انتخاب وجود دارند. به همین دلیل است که شما نگران انتخابتان هستید. در مواردی که آزار جنسی، جسمی و روحی شدیدی وجود دارد، همسرتان اعتیاد سنگین به مواد مخدر پیدا کرده است و تهدید جدیای برای زندگی شما و فرزندانتان به حساب میآید تصمیمگیری چندان سخت و پیچیده نیست زیرا میبینید که همسرتان به هیچ وجه صلاحیت پدر یا مادر و همسری خوب بودن را ندارد.
اگر با کسانی که از همسرشان خیانت دیدهاند و یا به شدت مورد آزار قرار گرفتهاند صحبت کنید، آنها به شما خواهند گفت که از جداییشان راضیاند و با این کار خودشان و زندگیشان را نجات دادهاند. زندگی شما چقدر به نوع زندگی آنها نزدیک است؟
چگونه به تصمیم درست نزدیک شوم؟
اگر در گرفتن یک تصمیم قطعی برای ترک زندگی یا ادامه آن ماندهاید، میتوانید از این راهنماییهای کلی و پیشنهادی استفاده کنید. به این ۱۲ مسئله و نکته در زندگی زناشوییتان توجه کنید. اگر آنها را در زندگیتان لحاظ کردید و به نتیجه رسیدید میتوانید راحتتر برای ماندن یا ترک رابطه تصمیم بگیرید:
۱ـ زود جدا نشوید
شما برای ازدواج وقت، انرژی، پول، امیدها و رویاهایتان را هزینه کردید. فقط کسانی از جداییشان رضایت دارند و احساس گناه و خطا نمیکنند که مطمئن باشند تمام تلاششان را برای بهترکردن این رابطه کردهاند اما چیزی تغییر نکرد. پیش از تصمیمگیری سعی کنید همه انرژیتان را برای بهبود رابطهای که درآن هستید بگذارید.
۲ـ فرزندانتان را در نظر بگیرید و تأثیر طلاق را بر زندگی آنها جدی بگیرید
کودک نوپا، بچه دبستانی و فرزندتان که از لحاظ عاطفی به پدر و مادرش وابسته است را نمیتوانید قربانی تصمیمهای خودخواهانه خودتان بکنید. تصمیم برای طلاق یا زندگی در شرایطی که به کودک آسیبهای روانی وارد میشود بسیار حساس است. تغییر شرایط مالی، مکان زندگی و سبک زندگی برای کودک بسیار سخت است و او را تحت تأثیر قرار میدهد.
۳ـ از همه فرصتهای درمانی استفاده کنید
اگر همسرتان اعتیاد دارد و یا خشونت طلب است از همه فرصتهای درمانی و حمایتهای اجتماعی و خانوادگیتان استفاده کنید. مثلاً اگر همسرتان اعتیاد دارد پیش از تصمیم به جدایی به مشاوره بروید. او را به مراکز ترک اعتیاد بفرستید. از روانپزشکان کمک بگیرید و از خانواده بخواهید تا او را برای حفظ زندگی ترغیب و تشویق کنند. اما اگر بعد از همه تلاشها و برنامهریزی هایتان او رویهاش را تغییر نداد، گزینه جدایی، انتخاب خوبی است زیرا اگر فرزندانی هم داشته باشید آنها را از این بلای خانمانسوز دور نگه میدارید.
۴ـ تغییر کنید
چطور میتوانید همسر بهتری باشید؟ در بیشتر مواقع لازم است کمی انعطاف پذیر باشید زمانی که خودتان را تغییر میدهید و عادتها و تفکرات اشتباهتان را کنار میگذارید نتیجهاش را در تغییر رفتار همسرتان خواهید دید. گاهی شما تلاش میکنید با اجبار همسرتان را تغییر بدهید غافل از اینکه خودتان باید عوض شوید. این به این معنی نیست که همسرتان هیچ ایرادی ندارد. شاید ریشه مشکلات از او باشد اما زمانی که انعطاف پذیر باشید، او را نیز تغییر میدهید بدون اینکه مجبور به بحث و دعوا بر سر این موضوع شوید.
۵ ـ مشاوره بگیرید
اگر از آن دسته آدم هایی هستید که رفتن پیش یک مشاور خانواده را وقت تلف کردن یا پول دور ریختن میدانید، بسیار اشتباه میکنید. این طرز تفکر غلط را کنار بگذارید و مطمئن باشید کمی هزینه برای حفظ زندگی به شما ضرری نمیزند.
۶ـ همسرتان را پیش مشاور ببرید
او را تشویق کنید تا برای حل مشکلاتی که در رابطه به وجود آمده است با مشاور گفت و گو کند. شاید او مخالفت کند اما اگر ببیند شما برای جدایی جدی هستید و زندگیش را دوست داشته باشد، حتماً به پیشنهاد شما گوش خواهد داد. اگر او این پیشنهاد را نپذیرد و همچنان بر سر مواضعش باشد، تصمیمگیری را برای هر دوی شما سخت خواهد کرد.
۷ـ خودتان را امتحان کنید
پیش از جدایی با توافق همسرتان، مستقل زندگی کنید. آیا به او وابسته هستید؟ آیا در این مدت به آرامش رسیدید؟ آیا دلتان برایش تنگ میشود یا خوشحال هستید؟ آیا به تنهایی از پس زندگی برمیآیید؟ این روش به شما کمک میکند بیشتر و عمیقتر فکر کنید. مطمئن باشید به نتایج جالبی میرسید.
۸ ـ همسرتان را ارزیابی کنید
روی یک کاغذ خوبیها و بدیهای همسرتان را بنویسید. تجربههای مثبت و منفیای که در این زندگی به دست آوردید را نیز فهرست کنید. هر روز به این ویژگیها چیزی اضافه کنید. از همسرتان نیز بخواهید همین کار را بکند. فهرست هایتان را باهم مقایسه کنید. چه میبینید؟ امید برای بهبود زندگی یا نتایجی تأسفبار؟
۹ـ ناامیدانه رفتار نکنید
ممکن است به خاطر افسردگی و فشاری که در زندگی تحمل کردهاید، نتوانید برای ادامه زندگی قدمی بردارید و تلاشی بکنید. وضعیت روحیتان را بررسی کنید آیا روزها خوشحال هستید. آیا فرزندانتان را دوست دارید؟ آیا به خودتان اهمیت میدهید. پاسخ هر کدام از اینها اگر نه باشد به این معنی است که از لحاظ روحی ضعیف شدهاید. ممکن است این حالت مانع تحرک و تلاش شما برای بهبود وضعیت رابطهتان باشد. اگر این چنین است به فکر درمان باشید.
۱۰ـ عشق را رها نکنید
علاقه میتواند مشکل گشای شما باشد. اگر میبینید هنوز هم همسرتان را دوست دارید و نگاه دلسوزانهای به زندگی دارید میتوانید برای بهبود رابطه امیدوار باشد. اما نفرت دریچههای قلب و فکر شما را برای مسالمت و همزیستی همدلانه با همسرتان مسدود خواهد کرد. اگر همسرتان رفتاری دارد که شما را آزار میدهد اما باز هم در درون وجودتان بارقههای محبت را میبینید برای زندگی تلاش کنید و تصمیم برای طلاق را عقب بیندازید.
۱۱ـ برای همسرتان نامه بنویسید
اگر نمیتوانید احساساتتان را بیان کنید آنها را در نامهای برای همسرتان شرح بدهید. زن و شوهرهای زیادی هستند که مشکلات، افکار و احساساتشان را برای یکدیگر مینویسند و از آن نتیجه میگیرند. این روش نه قدیمی و نه بیفایده است. گزینهای است که شاید همسرتان از آن خوشش بیاید.
۱۲ـ آخرین راه
اگر همه تلاشتان را در مدت زمانی حداقل یک ساله کردید و همسرتان هیچ تغییری نکرد و زندگیتان سختتر شد تصمیم برای جدایی چندان غیرمعقول نخواهد بود. در هر صورت، این زندگی شماست که از این رابطه آسیب میبیند و خودخواهانه نیست اگر نمیخواهید اجازه بدهید کسی آن را با فشارهای روانی، آسیبهای روحی و عاطفی و جسمی خراب کند.
اگر شما زوج محترم، تصمیم به جدایی گرفتهاید و فکر میکنید وقت طلاق رسیده، بهتر است این مقاله را دوباره مرور کنید.
بخش خانواده ایرانی تبیان؛ فرآوری: نسرین صفری