- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
بحث و گفتگو بر سر مسئله خلافت و جانشینی رسول گرامی اسلام، در شمار مباحثی است که از نخستین ساعات درگذشت نبی مکرّم اسلام در میان مسلمانان مطرح بوده و در طی چهارده قرن که از درگذشت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میگذرد، همواره مطمع نظر متکلمان و مورخان و سایر دانشمندان فریقین بوده است.
از آن تاریخ تاکنون، چه توسط دانشمندان مسلمان و چه توسط نویسندگان سایر ادیان و ملل، هزاران کتاب و رساله و مقاله در اینباره به رشته تحریر در آمده است. بدینسان این موضوع، همواره به عنوان موضوعی زنده و مهم، نقش تعیینکنندهای در اعتقاد و عمل امت اسلامی ایفا نموده است.
گرچه در روزهای نخست درگذشت نبی اکرم (صلیاللهعلیهواله) به دلیل فضای خشن و آشفتهای که توسط جناح حاکم بر جامعه نوپای اسلامی سایه گسترده بود، و نیز به دلیل وجود سپاه جرّاری از جاعلان حدیث و وجود علل و عوامل دیگر، شرایط به گونهای بود که تشخیص حق از میان آنهمه گرد و غبار برخاسته از جَوَلان باطل، آنهم برای مردم مسلمانی که به تازگی از بندهای جهل رهیده و به وادی توحید قدم نهاده بودند، چندان کار سادهای نبود.
اکنون که تا حدودی آن گرد و غبارها فرو نشسته و علوم مختلف اسلامی و بخصوص علم حدیث، مدوّن گشته و با پیشرفت ابزار چاپ و نشر، زمینههای نشر و گسترش علوم، بیش از پیش فراهم شده و دستیابی به منابع گوناگونِ مذاهب مختلف اسلامی آسان گشته است، بهتر میتوان در این زمینه به بحث و گفتگو پرداخت و به داوری نشست.
در متون اهل سنت احادیث نبوی در باره خلفای دوازده گانه پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله)به صورت کلی نقل شده است. این خلفاء و جانشنیان پیامبر با عبارات متنوع تحت عناوین دوازده امیر و دوازده خلیفه که همه آنان از قریش اند از سوی اهل سنت مورد قبول قرار گرفته است.
اما هرگز نخواسته اند مصداق آنها را معرفی کنند. اما در روایات شیعه به تعداد و نام جانشینان پیامبر(صلىالله علیه وآله) تصریح شده است که به عنوان نمونه برخى از این روایات را ذکر مى کنیم:
۱. اصبغ بن نباته مى گوید:
از حسن بن على(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: «امامان بعد از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) دوازده نفرند، نه نفر آن ها از صلب برادرم حسین است، و از جمله آن هاست مهدى این امت».(۱)
۲. زراره مى گوید:
از امام باقر(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: «نحن اثناعشر اماماً منهم حسن وحسین ثم الأئمه من ولد الحسین(علیه السلام)»؛ «ما دوازده امامیم که از جمله آن ها حسن و حسین است، سپس امامان از اولاد حسین(علیه السلام)».(۲)
۳. امام حسین(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) سؤال کرد:
«یا رسول الله! هل یکون بعدک نبىّ؟ فقال: لا انا خاتم النبیین، لکن یکون بعدى ائمه قوّامون بالقسط بعدد نقباء بنى اسرائیل»؛ «اى رسول خدا! آیا بعد از شما پیامبرى خواهد بود؟ حضرت فرمود: خیر، من خاتم انبیایم، لکن بعد از من امامانى خواهند بود که قیام کننده به قسط اند، عدد آن ها به تعداد نقیبان بنى اسرائیل است».(۳)
۴. حضرت زهرا(علیه السلام) مى فرماید:
از پدرم شنیدم که مى فرمود: «الأئمه بعدى عدد نقباء بنى اسرائیل»؛ «امامان بعد از من به تعداد نقیبان بنى اسرائیلند؛ یعنى دوازده نفر».(۴)
۵. امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«منّا اثناعشر مهدیاً»؛ «از ما است دوازده مهدى».(۵)
۶. امام سجاد(علیه السلام) مى فرماید:
«انّ الله خلق محمداً وعلیاً واحد عشر من ولده من نور عظمته، فاقامهم اشباحاً فی ضیاء نوره یعبدونه قبل خلق الخلق، یسبحون الله ویقدّسونه وهم الائمه من ولد رسول الله(صلى الله علیه وآله)»؛ «همانا خداوند محمّد و على و یازده نفر از اولاد او را از نور عظمت خود خلق نمود. آنان را در شبه هایى در پرتو نور خود قرار داد که خدا را قبل از خلقت خلق، عبادت مى کردند. او را تسبیح گفته و تقدیس مى نمودند، و آنان اند امامان از اولاد رسول خدا(صلى الله علیه وآله)».(۶)
۷. امام على(علیه السلام) در حدیثى طولانى چنین فرمود:
«فانّ لهذه الأمه اثناعشر اماماً هادین مهدیین، لایضرّهم خذلان من خذلهم»؛ «… همانا براى این امّت دوازده امام هدایت گر هدایت شده است کسى که در صدد خوارى آن ها باشد به آنان ضرر نمى رساند».(۷)
۸. جابر بن عبدالله انصارى مى گوید:
«دخلت على فاطمه(علیه السلام) وبین یدیها لوح فیه اسماء الاوصیاء من ولدها، فعددت اثنى عشر احدهم القائم، ثلاثه منهم محمّد واربعه منهم علىّ علیهم السلام»؛ «بر حضرت فاطمه(علیه السلام) وارد شدم در حالى که مقابل او لوحى با اسماى اوصیاى از فرزندانش مکتوب قرار داشت، آن ها را شمردم دوازده نفر بودند، یکى از آن ها قائم(علیه السلام) بود، و سه نفر محمّد و چهار نفر على».(۸)
۹. شیخ صدوق به سندش از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: «انا سیّد النبیین وعلى بن ابى طالب سیّد الوصیین، وانّ اوصیائى بعدى اثنى عشر، اوّلهم على بن ابى طالب(علیه السلام) وآخرهم القائم(علیه السلام)»؛ «من سید انبیا وعلى بن ابى طالب سید اوصیا است.
همانا اوصیاى بعد از من دوازده نفرند: اوّل آن ها على بن ابى طالب و آخر آن ها قائم است».(۹)(۱۰)
پی نوشت ها
۱. کفایه الأثر، ص ۲۲۳، باب ۳۰، ح ۱.
۲. کافى، ج ۱، ص ۵۳۳، باب ۱۸۴، ح ۱۶.
۳. مناقب ابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۳۰۰.
۴. کفایه الأثر، ص ۱۹۷، باب ۲۸، ح ۶.
۵. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۸۸، باب ۳۳، ح ۱۴.
۶. کافى، ج ۱، ص ۵۳۰، باب ۱۸۴، ح ۶.
۷. کمال الدین، ج ۱، ص ۲۹۷، باب ۲۶، ح ۵.
۸. من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۸۰، ح ۵۴۰۸.
۹. عیون الاخبار الرضا(علیه السلام)، ج ۱، ص ۶۴، ح ۳۱؛ اعلام الورى، ص ۳۹۶.
۱۰. على اصغر رضوانى، امام شناسى و پاسخ به شبهات(۲)، ص ۲۵۶.