- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
تزکیه نفس از رذائل اخلاقى و شهوات نفسانى به جهت آثار و فوائدى که براى انسان دارد مورد توجه تمام ملت ها و ادیان الهى بوده و آنان براى تحصیل این امر از روش هاى گوناگونى بهره مى جسته اند. اهل کتاب یعنى یهود، نصارى و مجوس نیز به تزکیه نفس اهتمام زیادى مى ورزیدند و در کتب آنان دستورهاى فراوانى براى اصلاح نفس و تهذیب آن از شهوات وجود دارد. در ادیان ابراهیمی و آسمانی بزرگترین هدف پیامبران تهذیب و تزکیه و پرورش نفوس انسانها بوده است که در این مقاله به برخی از مطالب در این حوزه ارائه شده است.
خدا در قرآن کریم مى فرماید: «خدا بر مؤمنین منت نهاد که رسولى از خودشان را در میان خودشان برانگیخت تا آیات خدا را بر آنان تلاوت کند و نفوسشان را تزکیه نماید و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، گرچه قبلا در ضلالتى آشکار بودند»[۱].
موضوع تعلیم و تربیت، آن قدر مهم بوده که هدف ارسال پیامبران قرار گرفته و خداى متعال در این باره بر بندگانش منت نهاده است. شخصیت فردى و اجتماعى، سعادت یا شقاوت دنیوى و اخروى انسان به این موضوع بستگى دارد که چگونه خویشتن را ساخته و مى سازد. به همین جهت خودسازى براى انسان یک امر حیاتى و سرنوشت ساز محسوب مى شود. پیامبران آمدند تا راه خودسازى و پرورش و تکمیل نفس را به انسانها بیاموزند و در این امر حیاتى و سرنوشت ساز رهنما و مددکارشان باشند. پیامبران آمدند تا نفوس انسانها را از رذائل و اخلاق زشت و صفات حیوانیت پاک و منزه سازند و فضائل و مکارم اخلاق را پرورش دهند. پیامبران آمدند تا به انسانها درس خودسازى بیاموزند، و در طریق شناخت اخلاق زشت و کنترل و مهار کردن امیال و خواسته هاى نفسانى یار و مددکارشان باشند، و با تحذیر و تخویف، نفوسشان را از بدیها و زشتیها پاک و منزه سازند.
آمدند تا نهال فضائل و مکارم اخلاق را در نفوس پرورش دهند و شکوفا سازند و با رهنمود و تشویق و ترغیب یار و مددکارشان باشند.
رسول خدا (صلیالله علیه و آله) فرمود: «شما را به مکارم اخلاق توصیه مى کنم زیرا خدا مرا به همین منظور فرستاده است»[۲].
باز هم پیامبر اکرم فرمود: «من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را در نفوس به اتمام برسانم»[۳].
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: خداى متعال پیامبرانش را به مکارم اخلاق برگزید، پس هرکس که مکارم اخلاق را در خودش یافت خداى را بر این نعمت بزرگ سپاس گوید، و هرکس که نفس خویش را فاقد مکارم اخلاق یافت به درگاه خدا تضرع و زارى کند و مکارم اخلاق را از او بخواهد[۴].
امیر المؤمنین (علیهالسلام) فرمود: اگر فرضا به بهشت امید نداشتیم و از آتش دوزخ نمى ترسیدیم و به ثواب و عقاب هم عقیده نداشتیم باز هم سزاوار بود که در جستجوى مکارم اخلاق باشیم زیرا مکارم اخلاق راه پیروزى و سعادت مى باشد[۵].
امام محمد باقر (علیهالسلام) فرمود: کامل ترین مؤمنین، از جهت ایمان، کسى است که اخلاقش بهتر باشد[۶].
رسول خدا (صلیالله علیه و آله) فرمود: در قیامت چیزى را در نامه عمل نمى گذارند که افضل از حسن خلق باشد[۷].
پیامبر اسلام فرمود: بیشترین چیزى که امت من به وسیله آن داخل بهشت مى شوند تقواى الهى و حسن خلق مى باشد[۸].
مردى خدمت رسول خدا رسید و عرض کرد: یا رسول اللّه دین چیست؟
فرمود: حسن خلق. مرد رفت و از طرف راست حضرت برگشت و عرض کرد: دین چیست؟ فرمود: حسن خلق. باز رفت و از طرف چپ برگشت و عرض کرد: دین چیست؟ فرمود: حسن خلق. بعدا از پشت سر آمد و عرض کرد: دین چیست؟
حضرت به او نگاه کرد و فرمود: آیا نمى فهمى؟ دین عبارتست از اینکه غضب نکنى [۹].
اسلام نسبت به اخلاق عنایت خاصى داشته است، و به همین جهت در قرآن آیات اخلاقى به مراتب بیشتر از آیات احکام دیده مى شود. حتى داستان هاى قرآن هم غالبا هدف اخلاقى دارند. شما در کتب حدیث هزاران حدیث اخلاقى مى یابید که اگر از موضوعات دیگر بیشتر نباشد کمتر هم نیست. نویدها و ثواب هائى که براى اخلاق نیک ذکر شده از ثوابهائى که براى سایر اعمال ذکر شده کمتر نیست، و تحذیرها و کیفرهائى که براى اخلاق زشت بیان شده از سایر اعمال کمتر نیست.
بنابراین اخلاقیات اساس اسلام را تشکیل مى دهند و نباید آنها را در درجه دوم احکام دین، و اسباب آرایش و زیبائى دینداران محسوب بداریم. اگر در احکام، امر و نهى داریم در اخلاق هم امرونهى داریم. اگر در احکام تشویق و ترغیب و ثواب یا تحذیر و تخویف و کیفر داریم در اخلاقیات نیز همین امور را داریم. چه فرقى باهم دارند؟ پس ما اگر طالب سعادت و کمال هستیم نمى توانیم نسبت به اخلاقیات بى عنایت باشیم. نمى توانیم واجبات اخلاقى را به بهانه اینکه واجبات اخلاقى هستند ترک کنیم و منهیات اخلاقى را به عنوان اینکه محرمات اخلاقى هستند انجام دهیم.
اگر نماز واجب است و ترک آن حرام و عقاب دارد، وفاى به عهد نیز واجب است و خلف وعده حرام و عقاب دارد. چه فرقى مى کند؟ دیندار واقعى و سعادتمند کسى است که هم نسبت به احکام و تکالیف تقیّد داشته باشد و هم نسبت به اخلاقیات. بلکه اخلاقیات در سعادت و کمال معنوى و نفسانى از اهمیت بیشترى برخوردارند چنانکه بعدا خواهیم گفت.[۱۰]
پی نوشت:
[۱] . لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ. آل عمران/ ۱۶۴.
[۲] . قال رسول اللّه (صلیالله علیه و آله): علیکم بمکارم الاخلاق فانّ اللّه عز و جل بعثنى بها. بحار/ ج ۶۹ ص ۳۷۵.
[۳] . عن النبى (صلیالله علیه و آله) انه قال: انّما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. مستدرک/ ج ۲ ص ۲۸۲.
[۴] . قال ابو عبد اللّه (علیهالسلام): انّ اللّه تبارک و تعالى خصّ الانبیاء بمکارم الاخلاق، فمن کانت فیه فلیحمد اللّه على ذلک، و من لم یکن فلیتضرع الى اللّه و لیسئله. مستدرک/ ج ۲ ص ۲۸۳.
[۵] . قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): لو کنّا لا نرجو جنه و لا نخشى نارا و لا ثوابا و لا عقابا لکان ینبغى لنا ان نطلب مکارم الاخلاق فانها مما تدلّ على سبیل النجاح. مستدرک/ ج ۲ ص ۲۸۳.
[۶] . عن ابى جعفر (علیهالسلام) قال: انّ اکمل المؤمنین ایمانا احسنهم خلقا. کافى/ ج ۲ ص ۹۹.
[۷] . قال رسول اللّه (صلیالله علیه و آله): ما یوضع فى میزان امرئ یوم القیامه افضل من حسن الخلق. کافى/ ج ۲ ص ۹۹.
[۸] . قال رسول اللّه( صلیالله علیه و آله): اکثر ما تلج به امتى الجنه تقوى اللّه و حسن الخلق. کافى/ ج ۲ ص ۱۰۰.
[۹] . جاء رجل الى رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) من بین یدیه فقال: یا رسول اللّه ما الدین؟ فقال:حسن الخلق. ثم اتاه من قبل یمینه فقال: یا رسول اللّه ما الدین؟ فقال: حسن الخلق. ثم اتاه من قبل شماله فقال: ما الدین؟ فقال: حسن الخلق. ثم اتاه من ورائه فقال: ما الدین؟ فالتفت الیه فقال: اما تفقه؟ هوان لا تغضب. محجه البیضاء/ ج ۵ ص ۸۹.
[۱۰]. برگرفته از: امینى، ابراهیم، خودسازى(یا تزکیه و تهذیب نفس)، ص ۱۳- ۱۶، شفق . ایران . قم، چاپ: ۸، ۱۳۷۵ش.