- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
آشنایی با مهمترین ترس های انسان ها و نیز شناخت علل ترس کودکان و شیوه های درمانی آن، می تواند در ایجاد آرامش روان و احساس امنیت در کودک و بزرگسال بسیار موثر باشد.
فوبیا، هراس یا ترس شدید، پدیده ای است که به صورت آگاهانه یا ناخودآگاهانه، زندگی بسیاری از انسان های جهان را مختل می کند. این پدیده، بیشتر ناشی از ترس از قرار گرفتن در موقعیتی خطرناک است و معمولا کنترل آن برای فرد مبتلا، سخت و گاهی غیر ممکن است.
در حدود ۱۹٫۲ میلیون نفر انسان در سن ۱۸ سالگی در آمریکا، به گونه های مختلفی از این اختلال روحی مبتلا هستند که در ادامه، نشریه لایو ساینس به مشهورترین آنها اشاره کرده است:
۱۰ ترس رایج در بین انسان ها
۱-ترس از مار (Ophidiophobia)
یکی از رایج ترین فوبیاها در میان بسیاری از مردم، ترس از مار است که به احتمال زیاد، ریشه ای تکاملی دارد. در گذشته های دور، تشخیص دادن مارها و عنکبوت ها برای بقای انسان، نقشی حیاتی داشته است. توانایی تشخیص مارها در یک چشم به هم زدن، یکی از رفتارهای تکاملی است که به اجداد انسان در جهان وحشی ما قبل تاریخ، امکان بقا داده است.
۲-ترس از خزندگان عجیب (Entomophobia)
شاید برخی از افراد، با دیدن برخی از حشرات، تنها احساس چندش آوری پیدا کنند، اما این جانداران کوچک، در واقع این توانایی را دارند که برخی از انسان ها را به شدت بترسانند که این شدت، در زنان نسبت به مردان چهار برابر است.
مطالعه دانشمندان دانشگاه کارنگی ملون نشان می دهد دختر بچه های ۱۱ ماهه به سرعت قادرند در برابر تصاویری از مارها با عنکبوت ها نشانه های ترس را در صورت خود انعکاس دهند در حالی که این خصوصیت در پسربچه هایی با همین سن وجود ندارد.
دیدگاه تکاملی این فوبیا بر این اساس است که زنان در دوران باستانی حیات بشر در هنگام جمع آوری غذا با چنین جاندارانی مواجه می شده اند و انقباض ماهیچه های بدن و صورت در برابر چنین منظره ای، به عنوان ابزار محافظت مادر و فرزند در برابر جاندار شناخته شده است.
۳-ترس از مکان (Agoraphobia)
در حدود ۱٫۸ میلیون جوان ۱۸ ساله در آمریکا، از قرار گیری در اماکنی که فرار کردن از آن مشکل باشد، هراس دارند. مکان ها و فعالیت هایی که شامل این فوبیا می شوند، آسانسور، حضور در رقابت های ورزشی، پل ها، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، رانندگی، فروشگاه های بزرگ و فرودگاه ها بر شمرده شده اند.
این هراس می تواند باعث شود افراد، هرگز خانه های خود را ترک نکنند، به سفر نروند و در مناطق شلوغ قرار نگیرند.
۴-ترس از دیگران (Xenophobia)
در صورتی که صحبت کردن در برابر دیگران، رنگ چهره شما را دگرگون ساخته، صدای شما را گرفته کرده و عرق از سر و روی شما جاری می کند، بدانید که نشانه های این فوبیا در شما وجود دارد.
بیگانه ترسی، پدیده ای است که ۱۵ میلیون جوان آمریکایی از آن در عذابند و تنها صحبت کردن آنها را در جمع تحت تاثیر قرار نمی دهد بلکه خوردن و آشامیدن این افراد نیز در برابر جمع دچار اختلال خواهد شد. این فوبیا از سن ۱۳ سالگی در نوجوانان آغاز می شود.
۵-ترس از بلندی (Acrophobia)
یکی از رایج ترین ترس ها در میان افراد است که در حدود ۳ تا ۵ درصد از آمریکایی ها را تحت تاثیر خود قرار داده است. بر خلاف تصور پیشین دانشمندان که این فوبیا را ناشی از ترسی غیر واقعی می دانستند، مطالعات جدید نشان می دهد مبتلایان به این ترس، ارتفاع ساختمان ها را بسیار بیشتر از ارتفاع واقعی می بینند و همین امر بر ترس آنها می افزاید.
۶-ترس از تاریکی (Lygophobia)
برای بسیاری از کودکان، خاموش شدن چراغ اتاق همراه با بروز ترسی شدید ناشی از بیرون آمدن هیولایی از زیر تختخواب و یا از داخل کمد دیواری است. در واقع ترسیدن از تاریکی، یکی از رایج ترین ترس ها در میان کودکان است که در پس آن تفکرات و توهمات جالب توجهی نهفته است.
کودکان، در تاریکی به هر پدیده ممکنی فکر می کنند و معتقدند در تاریکی، دزدی خواهد آمد و آنها را خواهد ربود و یا اسباب بازی های آنها را به سرقت خواهد برد. ریشه این ترس کودک، از ناشناخته های آنان سرچشمه می گیرد و در صورت درمان نشدن، تا زمان بزرگسالی نیز ادامه پیدا خواهد کرد.
۷-ترس از صاعقه (Astraphobia)
صدای مهیب رعد و برق می تواند علائمی مانند تپش شدید قلب را برای افرادی که از فوبیای رعد و برق رنج می برند در برداشته باشد و به همین دلیل، بسیاری از افراد مبتلا، زندگی خود را به مناطقی منتقل می کنند که از شرایط جوی آرامی برخوردار است. نکته جالب درباره این فوبیا این است که مبتلایان، از ترس خود، احساس خجالت داشته و آن را مخفی نگاه می دارند.
۸-ترس از پرواز (Aviophobia)
ترسی است که در حدود ۲۵ میلیون انسان، تنها در آمریکا به آن مبتلا هستند. این افراد در دو گروه ترس، ترس از سقوط هواپیما و ترس از کابین کوچک هواپیما تقسیم می شوند. جالب است بدانید نسبت مرگ انسان ها در سقوط هواپیما، یک در ۲۰ هزار است در حالی که این نسبت در مرگ های ناشی از سوانح رانندگی، یک در ۱۰۰ و در مرگ ناشی از حملات قلبی، یک در پنج است.
۹-ترس از سگ (Cynophobia)
حتی کوچک ترین و با مزه ترین سگ های نژاد ژرمن شپرد، می توانند ترسی مهیب را در مبتلایان به این نوع از فوبیا ایجاد کنند. این ترس معمولا از احتمال گاز گرفته شدن خود فرد و یا افرادی دیگر توسط سگ ها ناشی می شود؛ البته برخی تنها نسبت به سگ های شکاری و یا تازی، هراسناک هستند.
۱۰-ترس از دندانپزشک (Odontophobia)
در حدود ۹ تا ۲۰ درصد از آمریکایی ها، به دلیل ترس و واهمه، از رفتن به دندانپزشکی خودداری می کنند. در صورت ابتلا به این فوبیا، فرد به هیچ قیمتی حاضر به مراجعه به یک دندانپزشک نبوده و تنها در صورتی که درد امان آنها را ببرد به مطب دندانپزشکی خواهند رفت.
از دلایل ریشه ای ارائه شده برای ابتلا این ترس، تجربیات بد گذشته از دندانپزشک، ترس از تزریق لثه و ترس از صندلی و مته دندانپزشکی عنوان شده اند که معمولا می توان آن را با همکاری دندانپزشک از میان برداشت. ترس کودک از دندانپزشکی، یکی از رایجترین ترس ها در بین کودکان است.
ترس کودک
بسیاری از والدین با مشکلاتی از قبیل ترس کودک از حیوانات، ترس از تاریکی، ترس از غریبه ها و… مواجه می شوند و واقعا نمی دانند که چگونه رفتاری باید در مقابل این ترس ها داشته باشند.
خیلی از آنها تلاش زیادی می کنند تا به کودک خود نشان دهند که ترس او، موردی ندارد و هیچ جای ترس وجود ندارد. اما گویا هر چه بیشتر تلاش می کنند، ترس کودکشان بیشتر می شود.
در برخورد با چنین ترس هایی، والدین در اولین گام باید دلایل ترس کودک را مشخص کنند. برخی از این ترس ها طبیعی بوده و لازم نیست والدین حساسیت زیادی در مورد آنها نشان دهند و برخی بنا به دلایلی رخ می دهند که لازم است در رفع این ترس ها مورد توجه قرار گیرند.
علل ترس کودک
این که چرا کودکان می ترسند، مورد توجه بسیاری از صاحب نظران رشد کودک و روانشناسان بوده است. برخی از محققان عوامل زیستی را به عنوان علت برخی از ترس ها عنوان کرده اند و برخی دیگر، عوامل روانشناختی، عوامل خانوادگی و سایر عوامل را مطرح کرده اند.
در برخی اوقات، ترسی که کودک از خود نشان می دهد، به یک نیاز روانی ارتباط دارد. مثلا کودکی که ترس از مدرسه را نشان می دهد، ممکن است از لحاظ روانی، وابستگی زیادی به پدر یا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ریشه در این وابستگی او دارد.
گاهی اوقات یک تغییر در شیوه زندگی مثل تغییر محل سکونت، جدا شدن از والدین و… به صورت ترس از تاریکی، ترس از حیوانات و غیره خود را نشان می دهد. بنابراین می توان گفت برخی از ترس های مشخص و معین کودک، می تواند ریشه های روانشناختی داشته باشد و مستقیما با موضوع آن ترس مرتبط نباشد.
در برخی اوقات این خانواده است که مشکل ترس و ترس کودک را به وجود می آورد. ممکن است ترس کودک از یک مساله خاصی را در محیط خانواده یاد گرفته باشد.
مثلا مادری که از عنکبوت می ترسد، همین عامل ترس کودک شده و این ترس را به کودک منتقل می کند. این اتفاق بر اساس فرایند یادگیری صورت می پذیرد، به طوری که والدین در آموزش اکثر رفتارها به عنوان الگو و سرمشق کودک هستند.
کودکی که نیاز به احساس امنیت دارد، با مشاهده رفتار و حالات والدین و خانواده خود، شروع به شناسایی محیط ها و موقعیت های امن از ناامن می نماید و در این راستا، کاملا متکی بر آنهاست.
بنابراین آنچه رفتار مادر نشان می دهد، برای او الگو و اساس رفتارش است. کودک با مشاهده رفتارهای مختلف می آموزد که چه چیزی ترسناک است و چه چیزی ترسناک نیست.
گاهی اوقات ترس کودک، ناشی از شیوه های زیستی غلط والدین است. والدینی که برای وادار کردن کودک به انجام کاری او را تهدید می کنند و یا از چیزی می ترسانند، مثلا مادر به کودک خود می گوید اگر شلوغی کنی می روم و دیگر بر نمی گردم، یا برای وادار کردن او به خوردن دارو، او را از آمپول می ترساند.
فشار روانی که به این طریق والدین به کودکان خود وارد می کنند، می تواند به صورت ترس های مختلف، خود را بروز دهد. در کودکان ناراحتی ها و اضطراب های روانی اغلب با مواردی از قبیل ترس و… مشخص می شوند.
از جمله عوامل دیگر ترس کودک، شرایطی است که کودک در محیط پیرامون ممکن است با آنها مواجه شود، مثل دیدن تصادف دو اتومبیل و دزد و…
همین طور است تماشای فیلم های ترسناک و وحشت انگیز که با تاثیری که روی قدرت تخیل کودک می گذارد، موجب وسعت یافتن این صحنه ها و شاخ و برگ داده شدن آنها در ذهن کودک می شود و ترس و وحشت زیادی را در کودک ایجاد می کند.
چه موقع ترس کودک به توجه و درمان نیاز دارد؟
در مواجهه با ترس کودک، اول باید به سن کودک توجه داشت. برخی از ترس ها، در سنین خاصی طبیعی تر هستند. بنابراین اگر چنین ترس هایی بیش از دو سال دوام داشته باشند، حتما به توجه و درمان نیاز دارند.
اصولا یک ترس عادی، نباید چنین مدت زمانی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده و بالاخره از بین می رود. همین طور برای تشخیص ترس های غیر عادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت.
هر چند گاهی اوقات کودکان از چیزی می ترسند ولی این ترس کودک، چندان وحشت زا نیست و مشکل خاصی در عملکرد روزانه کودک ایجاد نمی کند و واکنش ترس در او، چندان شدید و ناهنجار نیست.
اما زمانی که نوع ترس کودک، غیر عادی است و نیاز به مداخلات درمانی دارد، واکنش کودک به عامل ترس، بسیار شدید است. کودک بسیار وحشت زده می شود و رفتارهایی از خود نشان می دهد که اغلب، خارج از کنترل دیگران است.
غلبه بر ترس
ترس واقعیتی است که در زندگی ما حضور خارجی دارد که با پیامدهای خود، می خواهد ما را متقاعد می سازد که هرگز نمی توانیم به آرزوهایمان دست یابیم و از این رو ما را دائماً در حالت سکوت نگه می دارد. ترس، ما را از بیان عشق و محبت به عزیزانمان محروم می کند.
ترس، قلمرو زندگی ما را چنان محدود می کند تا ما در دایره کوچک زندگی خود محبوس شویم. اما واقعا چگونه می توان با این موضوع رو به رو شد و بر آن غالب آمد. باید اذعان داشت که ترس لزوماً در شرایطی خاص، واکنش بدی نیست.
ترس می تواند به عنوان عنصری برای حفاظت ما باشد. اما تفاوت بارزی بین ترسی که مانع سقوط ما از ارتفاعی بلند می شود با ترسی که ما را از حق زندگی کردن محروم می دارد، وجود دارد.
راه های مبارزه با ترس
دکتر هنری کلاد، مشاور و نویسنده در مقاله خود «غلبه بر ترس» نکاتی را جهت مبارزه با ترس کنترل کننده بر زندگی ابراز می دارد که در ذیل به آنها می پردازیم:
۱-ارتباط با دیگران
همه انواع ترس، چه بزرگ و چه کوچک، در تنهایی شخص، نیرویی مضاعف می یابند. دوستی را پیدا کنید تا ترس هایتان را با او در میان بگذارید. غالباً از ابراز ترس هایمان می ترسیم؛ زیرا فکر می کنیم نظر دیگران درباره ما عوض می شود.
پس بهتر است با شخصی قابل اعتماد، ترجیحاً یک مشاور درددل کنید. آنان به شما کمک می کنند تا ترس هایتان را در نور جدیدی ببینید و شما را تشویق می کنند تا از مواجه شدن با آنها نترسید.
۲-برنامه داشتن برای زندگی روزانه
زندگی روزانه خود را برنامه ریزی کنید. ساعات مشخصی را برای فعالیت های مختلف در نظر بگیرید. برنامه مشخص، خود عامل ایجاد امنیت است؛ زیرا که می دانیم در صدد انجام چه کاری هستیم.
بسیاری از اوقات عناصر غیرقابل پیش بینی که غالباً در نتیجه نداشتن برنامه خاص به وجود می آیند، عامل ایجاد ترس هستند. اگر بتوانید آنچه را که قابل کنترل است را انجام دهید (برنامه ریزی)، آنگاه توان رویارویی شما با عناصر غیرقابل کنترل بیشتر می شود.
۳-یادگیری فنون آرامش بخش
اگر ترس منجر به آسیب های جدی به سلامتی شخص می شود، باید از فنون آرامش بخش استفاده شود. کتابخانه ها معمولاً حاوی کتبی پیرامون این تکنیک ها و فنون هستند.
۴-رشد زندگی معنوی و روحانی
در مواقع بحران، حقایق روحانی که تحت هر شرایطی تغییر نمی کنند، کمک بزرگی به شخص می نمایند. این حقایق علاوه بر حس امنیت به ما دلیلی برای زندگی و امید داشتن می دهند.
۵-مواجه شدن با ترس
آخرین اقدام، رویارویی با ترس هاست. اگر ترسی که با آن رو به روییم، در فکر ما ریشه دارد تا در خارج از آن، به عبارت دیگر، اگر خطری واقعی در بیرون ما را تهدید نمی کند و ما صرفاً از خطری تخیلی در ذهنمان می ترسیم، بهترین پادزهر انجام دادن آن است.
فراموش نکنید که باید قدم به قدم و مرحله به مرحله با ترس ها رو به رو شد. نباید به یکباره بخواهید ترس از سخن گفتن در جمع را با سخنرانی در تالاری بزرگ رفع کنید. اول از گروه های کوچک و اشخاصی که با آنها آشنایید شروع کنید. مواجه شدن با ترس ها یک فرایند و روند است.
بدیهی است در ترس کودک و مقابله با آن نیز می بایست شرایط سنی و روحی کودک را در نظر گرفت و در مواردی که نیاز به درمان هست، حتما از یک متخصص مجرب یاری خواست.
برای درمان ترس کودکان چه باید کرد؟
روانشناسان برای کاهش ترس های کودکان، راه های زیادی را توصیه می کنند. آنها در وهله اول، به والدین توصیه می کنند که در رفع مشکل کودک، عجولانه عمل نکنند.
تعجیل و شتابزدگی آنها در کاهش ترس کودک، می تواند به جای درمان، اضطراب و ترس او را افزایش دهد. این ترس کودک، معمولا به تدریج از بین می رود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش، اقدام به کاهش این ترس ها نمایند.
توصیه بعدی روانشناسان این است که هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند، تحقیر و سرزنش نکنیم.
هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها، کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر می رسد، اما خود کودک، چنین احساسی ندارد و نمی تواند غیر منطقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد؛
حتی زمانی که کودک تحت نظر یک متخصص یا روانشناس درمان می شود، اگر عامل اصلی ایجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد، چندان فایده ای نخواهد کرد.
مثلا زمانی که خود مادر از تاریکی می ترسد، هر چند کودک حمایت ها و درمان هایی را از روانشناس و مشاور خود دریافت می کند، اما الگویی که در خانه از رفتار مادر می پذیرد، الگویی قوی تر است که نتایج یک درمان ثمربخش را از بین می برد. بنابراین لازم است علل اساسی ترس، کشف و مرتفع شوند.
بازی، موقعیت مناسبی است که ترس کودک را از بین ببریم؛ مثلا برای کودکی که از آمپول می ترسد، می توانیم یک بازی خوب ترتیب بدهیم که در آن، کودک، آمپول زدن را تمرین کند.
در مراحل دیگر می توان از روش های خاص رفتار سازمانی که توسط روانشناسان استفاده می شود بهره جست. با مراجعه به یک روانشناس و درمان های رفتاری او، می توان اقدام به حل مشکل کودک نمود.
جمع بندی
پدیده ترس، هر چند که یک غریزه طبیعی است که در انسان از همان بدو تولد وجود دارد، اما هرگاه به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن به وجود می آید، از حالت عادی خارج می شود.
این ترس ها تحت عنوان ترس های مرضی شناخته می شوند که هم کودک و هم اطرافیان او را آزار می دهند. توصیه های مناسب روانشناسان و استفاده از مداخلات رفتاری در این راستا می تواند سودمند باشد.
در زمینه ترس کودک می بایست ابتدا ترس ریشه یابی و سپس متناسب با سن او، درمان صحیح صورت پذیرد تا ترس کودک ریشه کن شود.
منبع :میگنا (پایگاه خبری، علمی و تخصصی روانشناسی و بهداشت روان) برگرفته از مقاله روانکاوی ترس (با تغییرات)