- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
آغاز سخن
برای ساختن جامعهای نمونه و تربیت انسانهای کامل و سالم، اصول و روشهایی لازم است که انسان در سایه آنها بتواند به دور از هر گونه انحراف مسیر سعادت را بپیماید. ارائه کاملترین و سالمترین روشهای اطمینان بخش تربیتی، انسان را به سعادت حقیقی و زندگی جاودانه و رضای پروردگار متعال نزدیک میکند.
این شیوهها را میتوان از زندگی و رفتار و گفتار اسوههای حقیقی دین اسلام و پیشوایان راستین به دست آورد. در این نوشتار، به بررسی سیره تربیتی امام حسن مجتبی(علیه السلام) میپردازیم، به امید این که بتوانیم از راه و روش آن پیشوای معصوم کمال بهره را برده و در پرتو رهنمودهای نورانیاش تربیت شویم.
ضرورت تربیت
انسان، موجودی متعالی و دارای استعداد رسیدن به کمال است و برای سیر تکاملی خویش نیازمند پیروی از یک روش تربیتی قوی و کامل میباشد. انسان فاقد تربیت، فاقد همه چیز است، پس باید به دنبال تربیت روح و روان خویش باشد.
امام مجتبی(علیه السلام) در زمینه ضرورت تربیت روحی و معنوی انسان و تغذیه روان او میفرماید:«عجبت لمن یتفکر فی ماکوله کیف لا یتفکر فی معقوله، فیجنب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یردیه؛۱ تعجب میکنم از فردی که در غذای جسمانی خود فکر میکند(که سالم و بهداشتی باشد) اما در غذای روح و جان خویش نمیاندیشد، در نتیجه شکم خود را از غذاهای زیانبخش حفظ میکند ولی سینهاش را در مقابل آنچه آن را پست میگرداند رها میکند.»
بخش اول: عوامل تربیت
الف: خانه و خانواده
خانواده، از مهمترین عوامل تربیتی محسوب میشود که هدف از آن، ایجاد و پرورش نسل و هدایت آن به سوی اهداف صحیح تربیت میباشد. خانواده، کانون مقدسی است که در پرتو پیوند زناشویی دو انسان پایهگذاری شده و با پیدایش فرزند جلوهای تازه به خود میگیرد.
نتیجه این پیوند، فرزندانی است که هر کدام ممکن است در آینده سرباز یا سربار جامعه باشند. روانشناسان اجتماعی، خانواده را یکی از پاسداران آثار تمدن میدانند. در مورد تاثیر و نقش خانواده در روند صحیح تربیت از امام مجتبی(علیه السلام) سخنان قابل توجهی به ما رسیده است.
نقش پدر صالح
پدر که رکن مهم خانواده است، باید دارای شرایط و صفات پسندیدهای باشد. امام مجتبی(علیه السلام) به مردی که برای نظرخواهی به حضورش آمده بود، فرمود: «شایسته است که همسر دخترت، مردی با تقوا و مومن باشد؛ زیرا اگر او دختر تو را دوست بدارد وی را احترام خواهد کرد و اگر از او خوشدل نباشد، به وی ستم روا نمیدارد.»۲
مطمئنا اگر پدر به عنوان مدیر خانواده، فردی صالح و باایمان باشد، همسر و سایر اعضای خانواده را در پرتو مهر و محبت خویش قرار داده و در اثر شایستگیهای معنوی خویش، کانون خانواده را به محیطی امن تبدیل نموده و زمینه تربیت فرزندانی باایمان و مسئولیتپذیر را فراهم خواهد نمود.
تاثیر مادر شایسته
مادر، نقش قابل توجهی در رشد و شکوفایی استعداد فرزندان در محیط خانه دارد تا آن جا که یکی از عوامل سعادت و شقاوت انسان را در گرو اعمال مادر او دانستهاند. حضرت مجتبی(علیه السلام) در مورد نقش ویژه مادر در ساختار شخصیت افراد، سخنی دارد که ما را در درک این مهم یاری میکند.
آن حضرت هنگامی که با معاویه مناظره میکرد، در مورد یکی از علل شقاوت معاویه و سعادت خویش، به نقش مادر اشاره کرده و فرمود: «چون مادر تو هند است و در دامن چنین زن پست و فرومایهای پرورش یافتهای، این گونه اعمال زشت از تو سر میزند و سعادت خانواده ما در اثر تربیت مادرانی پاک همچون فاطمه(علیها السلام) و خدیجه(علیها السلام) میباشد.»۳
مادر به عنوان یک موجود عاطفی، در ایجاد محیطی آرام برای فرزندان موثر است و نقش تعیینکنندهای از هنگام انعقاد نطفه تا رسیدن به سن آموزش کودکان دارد؛ به ویژه در دوران بارداری و هنگام شیر دادن که شخصیت روانی و اخلاقی کودک ساخته میشود، مادر منبع تغذیه مستقیم کودک میباشد.
بر این اساس، ایمان و اخلاق و الدین که دو رکن مهم خانواده هستند، شرط اساسی در نیل به اهداف بلند تربیت میباشد.
ب: دوستان
بعد از خانواده، دوستان و هم بازیها و هم کلاسیهای یک کودک، میتوانند به عنوان یک عامل محیطی در تربیت و خلق و خوی او تاثیرگذار باشند. کودک و نوجوان، گرایش زیادی به دوستان هم سن و سال خود دارد و بدون تردید این همنشینی و همگرایی دوستان، در یکدیگر موثر خواهد بود. البته معاشرت با دوستان صمیمی، یک نیاز طبیعی است و لذتبخشترین ساعات زندگی برای یک کودک و نوجوان لحظاتی است که با دوستان سپری میکند.
پیشوایان معصوم(علیهم السلام) ما، ضمن بیان اثرهای مثبت و منفی رفاقت و همنشینی، پیروان خود را به مصاحبت با افراد شایسته سوق دادهاند.
حضرت مجتبی(علیه السلام) در این رابطه به فرزندش میفرماید: «یا بنی لا تواخ احدا حتی تعرف موارده و مصادره فاذا استنبطت الخبره و رضیت العشره فآخه علی اقاله العثره و المواساه فی العسره؛۴ فرزندم! با هیچ کس دوستی نکن مگر این که از رفت و آمد(و خصوصیات روحی و اخلاقی) او آگاه گردی، هنگامی که دقیقا بررسی نمودی و معاشرت با او را برگزیدی، آنگاه با او بر اساس گذشت و چشمپوشی از لغزشها و یاری کردن در سختیها دوستی کن.»
ج – تشکُلها و محافل اجتماعی
انسان با رفت و آمد به مجالس و محافل، تحت تاثیر رفتارها و حرکات شرکتکنندگان در آنها قرار میگیرد.
امام حسن مجتبی(علیه السلام) در سخنی، هم به اصل تاثیر مجالس اجتماعی اشاره دارد و هم به شرکت در محافل سالم و مفید توصیه و ترغیب میفرماید، آن جا که میفرماید: «من ادام الاختلاف الی المسجد اصاب احدی ثمان: آیه محکمه و اخا مستفادا و علما مستطرفا و رحمه منتظره و کلمه تدله علی الهدی او ترده عن ردی؛ هر کس پیوسته به مساجد برود، یکی از هشت بهره را خواهد برد: آیه و نشانهای محکم، برادری سودمند، علمی نو، رحمتی مورد انتظار، سخنانی که او را به راه راست هدایت میکند و یا سخنی که او را از هلاکت میرهاند.»۵
بخش دوم: شیوههای تربیت
۱ – استفاده از حس کمالجویی
کودکان و نوجوانان، فطرتا کمالات و صفات زیبای انسانی را دوست دارند. مربی میتواند از طریق ارضای صحیح تفوقخواهی، متربیان خود را به سوی اهداف مورد نظر خویش هدایت کند، و آنان را با دلگرمی و نشاط به کسب کمالات وادار سازد.
امام مجتبی(علیه السلام)، روزی فرزندان خود و فرزندان برادر خود را دعوت کرده و به آنان فرمود: «همه شما کودکان اجتماع امروز هستید و امید میرود که بزرگان جامعه فردا باشید، دانش بیاموزید و در کسب علم کوشش کنید، هر کدام که نمیتوانید در مجلس درس، مطالب استاد را حفظ کنید، آنها را بنویسید و نوشتهها را در منزل نگهداری نمایید تا در موقع لزوم مراجعه کنید.»۶
آن حضرت با این روش صحیح تربیتی، فرزندان را به کسب دانش و درس خواندن ترغیب و تشویق میکند و آنان به این طریق با عشق و علاقه به دنبال کسب دانش و سایر کمالات بشری میروند و در این شیوه، نیازی به تهدید و مجازات نیست.
۲ – معرفی اسوههای تربیت
کودک و نوجوان، فطرتا به دنبال الگو میگردد و این خواسته درونی او، در حس تقلید وی جلوه میکند.
والدین و مربیان باید با معرفی الگوهای صحیح، حس تقلید او را جهت دهند. آنچه در این میان اهمیت ویژه دارد، شناساندن الگوهای راستین و نمونههای کامل در به وجود آوردن صفات پسندیده در نهاد فرزندان است. این شیوه در قرآن کریم فراوان دیده میشود. قرآن کریم با معرفی الگوهای کامل و بیعیب و نقص، در آموزش خوبیها و کمالات و فضائل انسانی بهره میگیرد. حضرت مجتبی(علیه السلام) نیز به پیروی از قرآن در سیره تربیتی خویش این روش را دنبال میکند.
آن حضرت بعد از شهادت علی(علیه السلام)، خطابه بلیغی ایراد کرد و در ضمن آن، به معرفی شخصیت ممتاز علی(علیه السلام) پرداخته و میفرماید: «ای مردم! در این شب مردی از دنیا رفت که در هیچ کار نیکی، پیشینیان بر او سبقت نگرفتند و بندگان خدا در هیچ سعادتی نمیتوانند به او برسند، او به همراه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جهاد میکرد و جان خود را فدای او مینمود.» آنگاه با شمردن صفات دیگر امیرمؤمنان(علیه السلام) او را به عنوان امام و الگوی مردم مطرح میکند.۷
۳ – ایجاد خودباوری و عزت نفس در کودکان
به وجود آوردن خودباوری و عزت نفس در کودکان، آنها را در زندگی آینده موفقتر خواهد نمود. این صفت زیبا را میتوان از همان دوران کودکی و با شیوههای مختلف در او پرورش داد. برخی از آن شیوهها عبارتند از:
یک) احترام به کودک
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بارها امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) را در ایام کودکی احترام مینمود. روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بود که آن دو کودک وارد شدند، پیامبر به احترام آنها از جای برخواسته و به انتظار ایستاد، لحظاتی طول کشید، آنها نرسیدند.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به طرف کودکان پیش رفت و از آنان استقبال نمود، بغل باز کرد و هر دو را بر دوش خود سوار نمود و به راه افتاد و به آنان فرمود: «فرزندان عزیز! مرکب شما چه خوب مرکبی است و شما چه سواران خوبی هستید!»۸
در روایت دیگری عبدالله بن عباس میگوید: «با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به خانه فاطمه(علیها السلام) رفتیم. حسن(علیه السلام)(که کودکی بیش نبود) صورتش را شسته و تمیز و پاکیزه از منزل بیرون آمد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، حسن(علیه السلام) را در آغوش گرفته و بوسید و سپس فرمود: «این پسر من، آقاست.»۹
دو) همبازی شدن با او
کودکان و نوجوانان از بازی و ورزش لذت میبرند و به این وسیله، ضمن آشنایی بیشتر با جهانی که در آن زندگی میکنند، رشد یافته و در عین حال فرصتهای خوبی را برای بیان احساسات و عواطف خود مییابند. همبازی شدن والدین و بزرگترها با آنان در ایجاد خودباوری در وجودشان نقش مهمی دارد.
ابورافع، یکی از یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) روزی با امام حسن(علیه السلام) که کودک خردسالی بود، همبازی شد. آنان روی قرار دوش گرفتن از همدیگر بازی میکردند. هنگامی که نوبت سواری به ابورافع میرسید، حضرت مجتبی(علیه السلام) به او میفرمود: عجب دارم از تو که میخواهی بر دوش کسی سوار شوی که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) او را بر دوش خود سوار میکند.
وقتی نوبت سواری امام حسن(علیه السلام) میشد، ابورافع میگفت: همان طوری که تو به من سواری ندادی من هم تو را سوار نمیکنم. حضرت به او فرمود: آیا میل نداری کسی را که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر دوش خود مینشاند بر دوشت سوار کنی؟ ناچار ابورافع طفل را بر دوش خود سوار میکرد.
شخصیت روحی این کودک، از خلال گفتار و کیفیت استدلالش پیداست. طفلی را که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در آغوش خود پرورش داده و شخصیت روانی او را احیا نموده است، بزرگی خود را باور دارد و هرگز با ذلت و زبونی سخن نمیگوید.۱۰
سه) انتخاب نام زیبا برای کودک
نام کودک، نقش مهمی در شخصیت او ایفا میکند. باید برای طفل نامی را انتخاب کرد که بعدها به خاطر آن، مورد استهزاء و تحقیر قرار نگیرد و در آینده، احساس حقارت نکند. نامی که یادآور وابستگی او به خداوند متعال بوده و نشانگر فرهنگ و مکتب او باشد.
سیره عملی امام مجتبی(علیه السلام) در نامگذاری فرزندان خویش، گواه روشنی بر توجه آن حضرت به این مهم میباشد. نام فرزندان پسر آن حضرت عبارتند از: حسن، زید، قاسم، عمرو، عبدالله، عبدالرحمن، حسین، طلحه و نام فرزندان دختر او عبارتند از: امالحسن، امالحسین، فاطمه، امعبدالله، امسلمه، رقیه.۱۱
چهار) مشورت با فرزندان
یکی از شیوههای شخصیت دادن به فرزندان، مشورت کردن با آنهاست. امام مجتبی(علیه السلام) ضمن توصیه به این کار پسندیده، با فرزندان خویش در موارد مختلف مشورت میکرد و بدین وسیله شخصیت آنان را پرورش داده و در آنها عزت نفس ایجاد مینمود. روزی معاویه بن خدیج به عنوان خواستگار به منزل آن حضرت آمد، حضرت مجتبی(علیه السلام) به او فرمود: «انا قوم لا نزوج نسائنا حتی نستأمرهن؛۱۲ ما قومی هستیم که دختران خود را بدون نظرخواهی و مشورت با خودشان، شوهر نمیدهیم.»
پنج) سلام کردن به کودکان
حضرت مجتبی(علیه السلام) میفرماید: «هر کس قبل از سلام کردن، به سخن آغاز کند، او را جواب ندهید.»۱۳
این سخن در مورد معاشرت والدین با کودکان اهمیت ویژهای مییابد، زیرا کودکی که به او سلام داده شود و بدین وسیله از وی احترام نمایند، لیاقت و شایستگی خود را باور میکند و از همان دوران کودکی احساس میکند که دیگران برای او اهمیت و ارزش قائل هستند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «پنج چیز را تا لحظه مرگ ترک نمیکنم… یکی از آنها، سلام دادن به کودکان است.»۱۴
۴ – مطابقت رفتار با گفتار
والدین و مربیان اگر به گفتههای خویش جامه عمل بپوشانند، بهترین و مؤثرترین و پرثمرترین شیوه را در تربیت به کار گرفتهاند و به طور غیر مستقیم و ناخودآگاه متربیان را تحت تاثیر قرار دادهاند. پندها و نصیحتهای مربیان و والدین زمانی بر فرزندان موثر واقع خواهد شد که آنان هر یک نمونهای عملی از آن توصیه باشند و گفتار خویش را با عمل هماهنگ سازند.
حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام) یکی از دوستان خود را که شایسته تمجید آن بزرگوار بود، با صفات زیبایی معرفی کرد و در ضمن خصلتهای پسندیده او میفرمود: «کان لا یقول ما لا یفعل و یفعل ما لا یقول؛۱۵ او آنچه را که عمل نمیکرد، نمیگفت و کارهایی را که نگفته بود انجام میداد.»
پینوشتها
۱- الدعوات، قطب الدین راوندی، قم، مدرسه الامام المهدی(عج)، ۱۴۰۷ ه. ق، ص ۱۴۴ و ۱۴۵؛
۲- مکارم الاخلاق، ص ۲۳۳؛
۳- احتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۲۷۹؛
۴- تحف العقول، ص ۲۳۳؛
۵- تحف العقول، ص ۲۳۵؛
۶- منیه المرید، ص ۳۴۰؛
۷- منتهی الآمال، ج ۱، ص ۲۲۵؛
۸- کودک فلسفی، ج ۱، ص ۱۱۵؛
۹- اعلام الوری، ص ۲۱۱؛
۱۰- کودک فلسفی، ج ۲، ص ۱۳۳؛
۱۱- الارشاد، ج ۲، ص ۱۶؛
۱۲- حیاه الحسن(علیه السلام)، ج ۱، ص ۳۲۹؛
۱۳- مسند الامام المجتبی(علیه السلام)، ص ۶۸۸؛
۱۴- الخصال، ج ۱، ص ۲۷۱؛
۱۵- تحف العقول، ص ۲۳۴؛
منبع: نویسنده: عبدالکریم تبریزی؛ کتاب سبک زندگی؛ مؤلف: اداره کل قرآن، عترت و نماز معاونت پرورشی؛ انتشارات مؤسسه فرهنگی منادی تربیت؛ چاپ اول؛ ۱۳۹۳