- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
مذهب اهل سنت یکی از مذاهی اسلامی است که اکثریت مسلمانان از آن پیروی می کنند. مذهب اهل سنت در برابر مذهب شیعه امامیه قرار دارد و در طول تاریخ بین این دو مذهب اختلافات مختلفی در عرصه فکر و عمل بروز داشته است. درباره تاریخ پیدایش این مذهب با همین نام اقوال مختلفی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود.
۱. عدهای گفتهاند که پیدایش اهل سنّت به زمانی بر میگردد که پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ خبر از چند دستگی قریب الوقوع امت خود به ۷۳ فرقه را داده و فرمودند: که فقط یک گروه از آنها اهل نجات است و چون از حضرت پرسیدند که آن گروه کدام است، فرمود: «روش من و یارانم».(۱) اهل سنّت میگویند: در میان فرقههای اسلامی هیچ فرقهای همانند، ما پیرو اخبار پیامبر نیست، و لذا فرقه ناجیه، فقط اهل سنّت میباشد(۲). امّا باید گفت: که این سخن نه تنها از سوی سایر فرقههای اسلامی پذیرفته نشده، بلکه برخی از علمای اهل سنّت نیز حدیث مزبور را از حیث سند قابل اعتماد ندانسته و آن را نپذیرفتهاند.(۳) و درباره فرقه ناجیه گفتهاند: «تاکنون فرقه ناجیه یعنی فرقهای که بر روش پیامبر و اصحاب او عمل کند، روشن نشده است، زیرا هر یک از فرقههای اسلامی روش خود را مطابق روش پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اصحاب میداند.»(۴)
حدیث سفینه(۵) و حدیث ثقلین(۶) که از روایات متواتر اسلامی هستند، طریق نجات را روش اهل بیت(علیهمالسلام) معرفی میکنند. جالب این که یکی از علمای اهل سنّت به نام «حافظ حسن بن محمد صمغانی» در کتاب خود به نام «الشمس المنیره» پس از نقل حدیث، چند دستگی امت را نقل میکند که مسلمانان از پیامبر خواستند، تا فرقه ناجیه را به آنان معرفی کند، تا از آنها پیروی کنند، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «همانا من در میان شما دو گوهر گرانبها به یادگار گذاشتم، مادامی که به آن دو چنگ زدهاید، بعد از من گمراه نمیشوید: یکی کتاب خدا و دیگری خاندان پاکم….»(۷)
۲. برخی هم گفتهاند که: تاریخ پیدایش اهل سنّت به عهد خلفای عباسی بر میگردد، صاحب کتاب اعیان الشیعه از ابوحاتم رازی نقل میکند که: «در عصر معاویه گروهی از مسلمانان که هواخواه عثمان بودند «عثمانیه» نامیده میشدند و دوستداران علی ـ علیه السّلام ـ «علویه» خوانده میشدند و آنان پیش از آن به شیعه معروف بودند، آن گاه در عهد حکومت عباسیان نام «علویه و عثمانیه» نسخ و «علویه» به نام پیشین خود یعنی «شیعه» معروف شدند و دیگران نیز «اهل سنّت» نامیده شدند و این دو نام پس از آن ادامه یافت.»(۸)
به هر حال به نظر میرسد علل و فلسفه به وجود آمدن اهل سنت به اختلاف مهمی که بعد از رحلت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ اسلام رخ داد، بر میگردد ـ (گرچه شاید هنوز اسم و رسم خاصی در آن زمان نداشتهاند و بعدها به چنین اسمی که به احتمال خیلی زیاد، برای دوری از اتهام مخالفت با احادیثی همچون ثقلین، غدیر،(۹) منزلت،(۱۰) و… این نام را انتخاب و خود را طرفدار و پیرو احادیث پیامبر معرفی کردند.(۱۱) ـ و آن اختلاف درباره امامت و خلافت بود، آنگاه که حضرت علی ـ علیه السّلام ـ مشغول تجهیز پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود، انصار در سقیفه بنیساعده پیشنهاد دادند که هر یک از دو گروه مهاجر و انصار امیر و رهبری داشته باشند، ولی با ورود ابوبکر و عمر در میان آنها و ایراد سخنرانی از جانب ابوبکر، عمر قبل از آن که انصار سخنی بگویند، با ابوبکر به عنوان خلیفه پیامبر بیعت کرد و تعدادی نیز از عمر تبعیت کرده با او بیعت نمودند.(۱۲) و این در حالی بود که همه آنها شاهد جریان تاریخی غدیر خم بودند که پیامبر اسلام به فرمان خدا حضرت علی ـ علیه السّلام ـ را به جانشینی خود انتخاب کرد و عمر و ابوبکر برای این مسئولیت به وی تبریک گفتند.(۱۳)
خلاصه بعد از واقعه سقیفه امت اسلامی به دو دسته تقسیم شد، یک دسته با استناد به آیات قرآن و احادیث پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ معتقد بودند که خلیفه پیامبر و امام مسلمین از جانب خداوند تعیین شده، و او امیر المؤمنین علی بن ابیطالب است(۱۴) و دسته دوم آیات و احادیث مربوط به امامت را نادیده گرفته، راه تعیین خلیفه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را انتخاب و بیعت مردم دانستند.(۱۵)
پس، جدایی اهل سنّت بعد از رحلت پیامبر آغاز شد. لیکن با آغاز دوره بنیعباس به سازمان دهی خود پرداخت، از همین دوران نام اهل سنّت به خود گرفت.
پی نوشت:
- الموسوعه العربیه العالمیه، ناشر مؤسسه اعمال الموسوعه، طبع دوم، ریاض، ج ۳، ص ۳۰۱ ـ ۳۰۲.
- ر.ک: الموسوعه العربیه العالمیه، ج ۳، ص ۳۰۲.
- ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ص ۱۳. به نقل از الفرق بین الفرق، مقدمه، محمد محی الدین، ص۶، محقق کتاب.
- فرق و مذاهب کلامی، ص ۱۶، به نقل رشید رضا، المنار، ج ۸، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۲.
- ر.ک: الطبرانی، سلیمان بن احمد بن ایوب اللخمی، المعجم الاوسط، جامع دار الحرمین، ص ۱۰.
- ر.ک: حنبل، الامام احمد، مسند، ناشر دار صادر، بیروت، ج ۴، ص ۳۶۷.
- ر.ک: سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، مرکز مدیریت حوزه علمیه، چ اول، قم، ج ۱، ص ۳۲ ـ ۳۴.
- ر.ک: امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، ج ۱، ص ۱۵.
- ر.ک: ابن حنبل، الامام احمد، مسند، ناشر دار صادر، بیروت.
- ر.ک: نیشابوری، ابن حجاج، صحیح مسلم، کتاب فضائل صحابه، ناشر دارالفکر، بیروت، ح ۴۴۱۸.
- ر.ک: الموسوعه العربیه العالمیه، ناشر موسسه اعمال الموسوعه، طبع دوم، ریاض، ج ۳، ص ۳۰۲.
- ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، ناشر مرکز جهانی علوم اسلامی، ص ۲۶.
- ر.ک: خطیب بغدادی، ابیبکر احمد بن علی، تاریخ بغداد، ناشر دار الکتب العلمیه، طبع اول، بیروت، ج ۸، ص ۲۸۴.
- ر.ک: فرق و مذاهب کلامی، ص ۲۷.
- ر.ک: شرف الدین، سید عبدالحسین، المراجعات، نشر جمعیت اسلامیه، طبع دوم، ص ۳۴۸ ـ ۳۴۹، ذیل نامه شماره ۸۴.
منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه.