- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
کودک نوازی در سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
توجه به بهداشت روانى کودکان
در مباحث روان شناسى عمومى، در بخش «یادگیرى، حافظه و فراموشى» به عوامل تأثیرگذار بر رشد بدن و حافظه پرداخته می شود و یادآورى مى کنند که یکى از مهمترین عوامل اختلال در حواس و حافظه کودکان و مانع جدّى از رشد استعدادهاى آنان، و بلکه عامل عقب ماندگى ذهنى، محرومیت از مهرورزی و بهداشت روانى است.
کودک به هر علت آرامش روان خود را از دست دهد، بخشى از فعالیت هاى مغز وى که تنظیم کننده رشد ذهنى اوست مختل و آینده وى دچار مخاطره می شود. مشکلات خانوادگى، فقر، بد رفتارى والدین با یکدیگر و با فرزندان، خشونت، تأکید بى اندازه بر رعایت نظم و مقررات و ترس هاى موهوم، همه عواملى است که روان کودک را نابسامان می نماید.
اگر رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) هر صبحگاه که از خواب بر می خیزد و دست نوازش بر سر فرزندان و نوادگانش می کشد، این رفتار از هر هدیه براى کودک مناسب تر است و ما به درستى نمى توانیم تأثیر عمیق این رفتار ساده را لمس کنیم. کودکى که در آغاز صبح از چنین نوازشى بهره مند شود احساس آرامش، امنیت، پذیرفتگى، امید و شادى مى کند. اطمینان می یابد که وجودش در خانه زاید نیست. جایگاهش نزد والدین شناخته شده و محفوظ و مورد توجه است.
روان شناسان معتقدند بهره مندى از محبت والدین در ماه هاى آغاز طفولیت و آغاز هر روز، از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تأمین بهداشت روانى کودک است. کودکى که از مهر و محبت مادر و پدر برخوردار است، نگرش مطلوبى نسبت به خود می یابد و روابط سالمتر و پذیرفته ترى با دیگران برقرار مى کند. ۱ و ترس هاى موهوم و بى پایه را که مانع شکوفایى استعدادهاى اوست، از وى دور می سازد.
مهرورزی مهمترین ابزار تربیت
زمانى که آهن، نرم و گداخته شود، به هر صورت که بخواهیم شکل می پذیرد. «مهرورزى» به افرادـ به ویژه کودکان ـ همان حرارتى است که افراد را نرم، تسلیم و گوش به فرمان می سازد.
تربیت، نوعى کوشش براى نفوذ در ناخودآگاه افراد است. رنج و اندوه ها، آرزوها، شکست ها و گفته هاى ناگفته پیوسته در ضمیر ناخودآگاه جاى می گیرند. پیرامون این ضمیر، مأمورانى آماده به خدمت وجود دارند که مانع از نفوذ دیگران بدان می شوند. از طرفى تا فردى به درون آن راه نیابد نمى تواند به اسرار آن پى ببرد و راه حلّى براى مشکل آن ارائه کند.
پدر و مادرى که ابزار نفوذ به ناخودآگاه فرزندان خود را نشناخته و شیوه ورود به آن را ندانند هیچ گاه نخواهند توانست ارتباط صمیمى با ایشان برقرار سازند؛ دردهایشان را بشناسند و درمان کند.
«مهرورزى به کودک»، از مهمترین ابزار نفوذ به ضمیر ناخودآگاه اوست. زمانى که فردى به کودک محبت و مهربانى مى کند، قلب او را در اختیار می گیرد و آرام آرام می تواند از رنج هایش آگاه شود و راه درمانش را شناسایى و دنبال نماید.
امیرمؤمنان على (علیه السلام) می فرماید: از همان کودکى، پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) مرا از پدرم برگرفت و من شریک آب و نان او شدم و پیوسته مونس و همسخن وى بودم…. او مرا در کنار خود می نشانید و بر سینه خویش جاى می داد و در بسترش (کنار خود) می خوابانید، به طورى که تنم را به تن خویش می چسباند و بوى خوش خود را به مشامم می رساند. ۲
من پیوسته در پى او روان بودم، مانند بچه در پى مادر. هر روز براى من از اخلاق خود نمونه اى آشکار می ساخت و مرا به پیروى از آن وا مى داشت. در سال[چند روزى را [در غار حرا خلوت می گزید. من او را می دیدم و جز من کسى او را نمى دید…. او مرا از کودکى در دامن خود پروراند و. . . هزینه زندگى مرا بر عهده گرفت.
در هر صبح و شام یک نشست خصوصى با او داشتم که در آن احدى جز من و او شرکت نمى کرد. در این اوقات، من با او بودم و هر جا که او می رفت و از هر درى که سخن می گفت، من با او همراه و هماهنگ بودم. ۳
نیز در همین باره می نویسند: زمانى که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) کودکان انصار را می دید بر سر آنان دست می کشید و به آنان سلام می کرد و دعایشان می فرمود. ۴
روزى پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از راهى می گذشت که کودکان بازى می کردند. چون نگاهش به یکى از آنها افتاد نزد او نشست و پیشانى او را بوسید و به وى محبت نمود. . . و فرمود: روزى دیدم این کودک با فرزندم حسین بازى مى کند و خاک هاى زیر پاى حسین را برمى دارد و به صورت خود می مالد. چون او از دوستان حسین است من هم او را دوست دارم. ۵
گاه می شد کودکى را نزد آن حضرت می آوردند و او در دامن حضرت، خود را خیس می کرد. اطرافیان با پرخاش به کودک می کوشیدند از کار او جلوگیرى کنند و وى را از دامن رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) جدا سازند، که آن حضرت آنان را از این کار باز می داشت و می فرمود: با تندى از ادرار کردن کودک جلوگیرى نکنید. سپس کودک را به حال خود رها می کرد تا حاجتش برآورده شود. آنگاه خود می رفت و لباسش را تطهیر می کرد. ۶
روزى آن حضرت با گروهى از مردم نماز جماعت می خواند. در هنگام سجده، حسین (علیه السلام) که کودکى خردسال بود، بر پشت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) مىنشست و پاهایش را حرکت می داد. وقتى پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) سر از سجده بر می داشت او را می گرفت و کنار خود روى زمین می گذاشت و در سجده دیگر این رفتار حسین (علیه السلام) و آن حضرت تکرار می شد.
فردى یهودى که شاهد این صحنه بود، پس از نماز به رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) گفت: با کودکان خود طورى رفتار مى کنید که ما هرگز رفتار نکرده ایم. حضرت فرمود: اگر شما به خدا و فرستاده او ایمان داشتید، با کودکان خود مهربان بودید. آن مرد پس از مشاهده آن رفتار و شنیدن این سخن، مسلمان شد. ۷
مفهوم دیگر بوسیدن
بزرگترى که کودکى را می بوسد، بدین وسیله به او اظهار علاقه مى کند و به کودک احساس آرامش، امید و شادمانى دست می دهد. با بوسه دیگران درمى یابد که هستند کسانى که به وى علاقمندند و خواهان اظهار محبت به اویند.
این عمل، نوعى اظهار علاقه غیرزبانى است. در جایى که زبان به هر علت از اظهار علاقه باز می ایستد، لب این نقش را ایفا مى کند. شاید یکى از علت هایى که کودکان بیش از بزرگسالان از بوسه لذت می برند، به همین سبب است که آنان را ـ به ویژه در سنین طفولیت ـ نمی توان چندان با اظهار علاقه هاى زبانى خشنود ساخت و علایق خود را به ایشان ثابت کرد و بدین وسیله بدان ها آرامش و امید بخشید.
آنان با بوسه والدین به علاقه ایشان به خود پى می برند و چون خود را مورد علاقه کسى می بینند آرام می گیرند، پرخاش نمى کنند، فریاد نمى زنند و با دروغ و شیطنت نمى کوشند سبب جلب توجه والدین را فراهم آورند. آنها از این بوسه ها اطمینان می یابند که محبوب پدر و مادرند و آنان از وجود ایشان ناخرسند نیستند. این اظهار علاقه وقتى در حضور دیگران باشد تأثیرگذارتر است.
افزون بر این همه، بوسه براى کودکان معناى حیات دارد، در سنین طفولیت بیش از حس بویایى، بینایى و شنوایى، حسّ چشایى و لامسه او فعالیت مى کند و مفهوم بودن خود را با این دو حس درک مى کند. بوسه ها براى کودک مفهومى بسیار لطیف تر و عمیق تر از آن دارد که ما می پنداریم. هر بوسه براى او مفهوم و اثرى ویژه و تازه دارد و تکرار آن برایش تکرارى نیست. به همین میزان که بزرگسالان از بوسه بیش از اندازه دلتنگ می شوند، خردسالان ـ به ویژه نوزادان ـ از آن خشنود می گردند.
حال شاید تعجب انگیز باشد اگر بشنویم که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده است: کسى که فرزند خود را ببوسد خداوند براى او یک حسنه [در قبال هر بوسه [مى نویسد. ۸ بر پایه همین رهنمود است که امام صادق (علیه السلام) می فرماید: فرزندان خود را بسیار ببوسید. زیرا به خاطر هر بار بوسیدن، خداوند درجه اى به شما عنایت خواهد کرد. ۹
ابن عباس می گوید: من نزد پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) بودم. بر زانوى چپ خود، فرزندش ابراهیم قرار داشت و بر زانوى راست، حسین (علیه السلام) . آن حضرت هر دم گاه ابراهیم را می بوسید، گاه حسین را. ۱۰ نیز در روایت می خوانیم: آن حضرت دخترش فاطمه (علیهاالسلام) را خیلى زیاد می بوسید. ۱۱ شبها پیش از خوابیدن، او را می بوسید و صورت خود را بر سینه دخترش می نهاد و براى او دعا می کرد. ۱۲
نیز می نویسند: روزى مردى نزد پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: من ده فرزند دارم که تاکنون هیچ یک از ایشان را نبوسیده ام. (بر طبق روایتى دیگر گفت: تاکنون هیچ کودکى را نبوسیده ام) همین که او از نزد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و سلم دور شد، آن حضرت فرمود: این مرد از نظر من از دوزخیان است. ۱۳
پی نوشت ها
- المحجه البیضاء، ج ۳، ص ۳۳۶؛ به نقل رفتار پیامبر با کودکان و جوانان، ص ۳۱
- در این باره، ر. ک: روان شناسى رفتار غیر عادى، دکتر پروین بیرجندى؛ نقش نیازهاى روانى در بهداشت روانى و آموزش و پرورش، على میرزا بیگى.
- الخصال، شیخ صدوق، ص ۶۸۶ ؛نهج البلاغه، خطبه قاصعه؛ به نقل مشاهدات امیر مؤمنان (علیه السلام)، ص ۱۲
- مشاهدات امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ص ۱۴ـ ۱۶
- رفتار پیامبر با کودکان و جوانان، ص ۳۱؛ به نقل از شرف النبى، خرگوشى، ج ۱، ص ۱۱۵
- بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۴۲
- همان، ج ۶، ص ۲۴۰
- همان، ج ۴۳، ص ۲۹۴ـ ۲۹۶
- همان، ج ۲۳، ص ۱۱۳
- وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۲۶
- بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۶۱
- همان، ج ۸، ص ۱۴۲ باید توجه داشت که بوسیدن دختر بچه بزرگتر از شش سال براى مردان، و بوسیدن پسر بچه اى در این سن براى زنان، کراهت دارد.
- همان، ج ۴۳، ص ۴۲
منبع: فرهنگ کوثر؛ شماره ۵۰؛ نویسنده: یوسف غلامى