- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
چکیده:
جستجوی آموزه های اخلاقی در تعالیم دینی از چند جنبه حائز اهمیت است ، به ویژه توجه به سیره عملی بزرگان دین ، ائمه اطهار و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نکات علمی آموزنده ای را در پی خواهد داشت . قرآن کریم شخصیت رسول الله را الگو و اسوه ای برای دیگران دانسته است : و لکم فی رسول الله اسوه حسنه . لمن کان یرجوالله و الیوم الآخر- احزاب ۲۱ ،در روایات مختلف نیز بعد اخلاقی رسالت اسلامی مورد تاکید قرار گرفته ، چنانکه در حدیث شریف آورده است : انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق .نگاهی اجمالی و گذرا به نقل های تاریخی و کتب سیره ، اوج عظمت اخلاقی شخصیت رسول اکرم را نشان می دهد. این ترتیب که منشاء الهی و ربّانی دارد چنانکه ایشان فرموده اند : ادبنی ربی فاحسن تادیبی – کنز العمال ج ۱۱ ص ۴۰۶ ، موجب تاثیرگذاری در اطرافیان و جامعه پیرامون حضرت که تا حد زیادی از رذائل اخلاقی و تعصبات و نادانی و انحرافات رنج می برد ، می گردید.
فضائل اخلاقی پیامبر(صلی الله علیه و آله)
جلوه فضائل اخلاقی آن حضرت ، حتی پیش از بعثت هم در جامعه جاهلی آن روز منور و پر فروغ بود و ایشان به صداقت و امانتداری و متانت شهره بود و در روابط اجتماعی با اطرافیان از مقبولیت و نفوذ بهره می برد.پس از عهده دار شدن مسئولیت تبلیغ رسالت و دعوت الی الله این منش و روش استمرار یافت و بلکه تقویت شد. چرا که خاستگاه اصلی این دعوت ، رحمت و رافت نسبت به انسانها و جامعه بود. تعبیر قرآن کریم در این زمینه بسیار ظریف و معنا دار است: فبما رحمت من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لا نفضّوا من حولک .لذا با تمام آزار و اذیت هایی که از طرف مخالفان و دشمنان برایشان وارد می گشت که : ما اوذی نبی مثلما او ذیت ، اما همچنان دست دعای پیامبر بالا بود و نوای مهربانانه ایشان به گوش می رسید که : اللهّم اغفر لقومی فانهم لا یعلمون .
شخصیت اخلاقی پیامبر به مثابه معجزه
این جنبه از شخصیت اخلاقی و فضیلت گرای پیامبر رحمت آن چنان تاثیر گذار بود که می توان آنها را معجزه ای در کنار دیگر معجزات نبوت ایشان تلقی کرد ، چرا که این همه بزرگی و کرامت از عهده انسان های عادی برنمی آید .بخش دیگری از سیره اخلاقی ایشان را پس از هجرت به مدینه منوره در بعد اجتماعی و حکومتی می توان جستجو کرد .رفتار صمیمی و متواضعانه و به دور از هر تکلف و تجمل و تفاخر با یاران و اصحاب به گونه ای بود که اگر شخص غریبه ای وارد جمع ایشان می شد، نمی توانست تشخیص دهد که رسول الله کدام است و کجا نشسته اند . ایشان در عبادت و زهد بر خود بیشتر از دیگران سخت می گرفت و در سختی ها و مشکلات ، شریک و همراه با امت خود ، گرسنگی و تشنگی و خستگی را تحمل می نمود و برای خود امتیازی در بهره مندی از امکانات و نعمت ها قائل نمی شد . کار و تلاش و مجاهدت و سخت کوشی را افتخاری برای خود و مسلمانان و مومنان می دانست و کسب روزی حلال و فعالیت های اقتصادی را تشویق فرموده و جوانان را از تنبلی و کاهلی و سستی منع می فرمود . جهل و نادانی را صفاتی شیطانی می نامید و تاکید فراوانی بر کسب علم و دانش و افزایش معرفت و دانایی و ترویج آن میان مسلمانان و یاران خود می نمود و عبادت و دیانت جاهلانه را نکوهش می کرد . با خانواده و همسران و اطرافیان ، به ویژه کودکان و نوجوانان با عطوفت و مهربانی معاشرت کرده و همگان را به نیکی به پدر و مادر و رعایت حقوق آنان توصیه می کرد. ازدواج و تشکیل خانواده و صله ارحام را جزو سنت دینی و الهی برمی شمرد و رهبانیت و گوشه گیری و عزلت از اجتماع و خانواده را به عنوان مفاهیمی مغایر با دستورات الهی و انحراف از مسیر اسلام و خروج از راه هدایت بیان می فرمود .
امید به رحمت الهی
خود بینی و عجب و غرور را برای مومنان و عابدان همچون آتشی که سوزاننده تمام اعمال نیک آنان است نکوهش کرده و توبه کاران پشیمان را که امیدوار به رحمت و فضل الهی هستند می ستود و نا امیدی از رحمت خداوند متعال را بزرگترین گناه بر می شمرد.نیازمندان و تنگدستان را به صبر و تحمل و توکل توصیه می فرمود و در مقابل به ثروتمندان و امرا و والیان ، لزوم دستگیری از محرومان و فقرا و مساکین و رفع نیازهای ایشان و پرداخت زکات و صدقات و دوری از مال اندوزی و حرص و طمع و بخل یادآوری و تاکید می فرمود. ایشان همواره ظاهری پاکیزه و آراسته و چهره ای متبسم و خوشرو داشتند ، در سخن گفتن آرامش و وقار داشته و در برابر درشتی ها و ناسزاهای جاهلان و بادیه نشینان ، صبور و بردبار بودند و با بزرگی و بزرگواری رفتارهای محبت آمیزی در برابر متعصبان و ساده لوحان از خود بروز می دادند ، که باعث شرمندگی و جذب آنان به اسلام می شد . ستایش دیگران را درباره خود نمی پذیرفت و از تملق و چاپلوسی بیزار بودند و در عین حال ، خوبی و زیبائی را می ستودند و بدی را خوار می شمردند . در کتب مختلف سیره ، از رسول الله به عنوان فردی اهل شوخی و مزاح یاد شده و حکایت ها و نقل های متعددی در این خصوص ذکر شده است . کینه و حسادت و دورویی را در میان اصحاب خویش نمی پسندید و همه را به اخلاص در عبودیت و اطاعت از خدا و خوش رفتاری با خلق خدا توصیه می فرمود . در مکتب اسلام، عبادت جزء ناگسستنی برنامه های تربیتی محسوب می شود. در واقع عبادت، از اهداف خلقت و وسیله ای برای تقرب به حق و تکامل واقعی و در عین حال مقدمه و زمینه ساز تربیت اجتماعی و اخلاقی بشر است.
عبادت و بندگی خدا
در حقیقت، عبادت پروردگار و در راستای بندگی خدا قرار گرفتن امری است که بدون آن بشر به تعالی و کمال واقعی خود نمی رسد و پلههای سعادت را نمی تواند بپیماید. بر طبق آیات قرآن کریم هدف از خلقت بشر و بعثت انبیاء «عبادت و بندگی خدا، معرفی شده است که به عنوان یک امر استمراری از هنگام بلوغ بشر شروع شده و تا لحظه مرگ ادامه می یابد: «وَ اعبُد رَبُّکَ حَتی یَأتیَکَ الیَقین-حجر۹۹»؛ پروردگارت را عبادت کن تا لحظه یقین مرگ فرا رسد.انبیاء و ائمه اطهار(ع) همواره لحظهای از عبادت و مناجات با خداوند غافل نبودهاند، روح عبادت و بندگی بر تمام اعمال آنها حاکم بوده است به طوری که آنها را تابع محض اوامر پروردگار گردانیده و هوای دوست را بر خواستههای خویش ترجیح دادهاند.در وصف کیفیت عبادت رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) آمده است که: «آن حضرت وقتی به نماز می ایستاد از ترس خدا رنگ از رخسارش می پرید و از درون دل و قفسه سینه اش صدائی نظیر صدای اشخاص خائف و وحشت زده شنیده می شد» (نوری، ۱۴۰۸ق، ج ۱، ص ۲۶۳).در روایت دیگری آمده است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) وقتی که نماز می خواند مانند پارچه ای می شد که در گوشه ای افتاده باشد(همان). همچنین بنابر روایتی عایشه گفته است: «هنگامی که با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) صحبت می کردیم، همین که موقع نماز می شد حالتی به خود می گرفت که گوئی نه او ما را می شناخته و نه ما او را می شناخته ایم (همان، ص ۲۶۴).مفیدالدین طوسی نقل نموده که حضرت علی (ع) آن هنگام که ولایت مصر را به محمد بن ابی بکر داد، دستورالعملی به او تدوین نمود و در ضمن آن فرمود: «مواظب رکوع و سجود خودت باش، زیرا؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از همه مردم نمازش کاملتر و در عین حال اعمالش در نماز از همه سبکتر و کمتر بود»(صدوق، ۱۴۰۸ق، ۱۵۶).در میان انواع عبادت های رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، هیچ یک با نماز یکسان نبودند. نماز محبوب ترین عبادت آن حضرت و نور چشمان ایشان بود(حاکم حسکانی، ۱۴۱۱ق، ص ۵۰۴).در این زمینه پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)، به ابوذر فرمود: «ای ابوذر، خداوند نور چشم مرا در نماز قرار داده و آن را آنچنان محبوبِ من ساخته که غذا را برای گرسنه و آب را برای تشنه؛ [جز آنکه] گرسنه با خوردن غذا و تشنه با نوشیدن آب سیر و سیراب می شوند اما من از نماز سیر نمی شوم» (حرعاملی، ۱۴۰۹ق، ج۱۵، ص۳۱۲).یکى از بزرگ ترین مظاهر عبادت آن حضرت این بود که در همه شرایط و اوضاع و احوال، تسلیم الهى بوده و رو به سوى او داشت. به یقین کسى که با تسلیم در برابر حقّ، به سوى خدا رو آورد، می توان گفت بهترین و برترین مظاهر دیانت را از خود نشان داده است. خداوند متعال فرمود: «وَ مَنْ أَحْسَنُ دِیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ-نساء۱۲۵»این سخن الهى از لحاظ محتوایی در بین کتب آسمانى منحصر به فرد بوده و بیانگر چگونگى تسلیم شدن در برابر خدا است
اخلاق،اخلاص و شکیبایی
بنابر آنچه اشاره شد از مهمترین سلاح های پیامبر در دعوت مردم به اسلام ، ر ویژگی های اخلاقی و فضایل انسانی و صداقت و اخلاص و شکیبائی و مهربانی بود که از اسرار موفقیت ایشان و عامل اساسی در جذب مردم و گسترش اسلام به حساب می آید. امید است که با تاسّی از رفتار و سیره ایشان ، ما نیز خد را مزین به اخلاق محمدی (صلی الله علیه و آله) و اهل بیتی بنماییم، تا شاهد رفع بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی که گریبانگیر جامعه امروز ماست باشیم.
منابع و ماخذ :
سیره ابن هشام /کنز العمال/نفحات محمدیه ، شیخ مغنیه /الحضال شیخ صدوق /الکافی/مستدرک الوسائل /تاریخ طبری/مکارم الاخلاق شیخ طبرسی/شرح نهج البلاغه ابن ابی الحریر/تاریخ ابن عساکره /تحف العقول/تفسیر المیزان /تفسیر مجید فخر رازی /الرشاد فی سیره خیر العباد