- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
نسبت خانوادگی نزدیکتر، میزان دخالت بیشتر!
هر چه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانواده ها، به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت می دهند و به تدریج، زندگی زوجین دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود.
یکی از مقوله های بسیار مهمی و اساسی در امر ازدواج، شناخت طرفین نسبت به همدیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود. این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانواده ها، بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج، به شدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانواده ها، فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع می کنند.
در گذشته به دلیل این که ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل، رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را می سنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب می کردند در حالی که این ازدواج ها، معمولا تحمیلی بود و بر اساس شناخت پدر و یا مادر صورت می گرفت. این در حالی است که در مورد انتخاب همسر باید به صورت مجموعه ای از ملاک ها، معیار و پارامترها توجه کرد و هر فردی با توجه به روحیات خود، همسر خود را با توجه به شناخت از او انتخاب کند.
تجربه ها نشان داده است برخی مواقع، زمانی که ازدواج فامیلی صورت می گیرد، زوجین زندگی خوب و خوشی ندارند زیرا شناختی از قبل از هم نداشته و بر اساس فامیل بودن، با هم ازدواج کردند و در این موارد، اقدام بسیار جاهلانه و اشتباهی انجام داده اند. اما در بعضی اوقات، ازدواج فامیلی صورت نمی گیرد و دو نفر، هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند ولی چون قبل از ازدواج، همدیگر را شناخته و زندگی موفقی دارند. به همین دلیل، ازدواج های فامیلی و یا غیر فامیلی، باید همه بر مبنای شناخت صورت بگیرد.
یکی از آفت و آسیب های ازدواج فامیلی، دخالت خانواده و فامیل ها است زیرا بستگان و فامیل ها، به خودشان این حق را می دهند که در زندگی زوجین دخالت و مالکیت کنند و بستگان دو طرف حق انتخاب و اختیار را از زن و مرد گرفته و اجازه زندگی مستقل و پایدار را به آنها نمی دهند و آنها دچار سرگردانی می شوند. موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و در دادگاه ها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان، دخالت خانواده ها و یا بستگان است.
هر چه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانواده ها به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت را می دهند و به تدریج زندگی آنها دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود؛ زیرا خود زوجین هم نمی توانند تشخیص بدهند که خانواده کدام طرف، دلسوز آنها بوده و تصمیم درست را می گیرد.
شناخت عمیق در زندگی زن و شوهر، بسیار مهم و این شناخت را در فامیل نمی توان پیدا کرد. بارها اتفاق افتاده زن و شوهری که هیچ نسبت فامیلی نداشته، سالیان سال در کمال آرامش باهم زندگی می کنند، زیرا همه زوایای همدیگر را می دانند و با صداقت و معیار، همسر آیندهشان را انتخاب کرده اند و بر اساس احساس تصمیم نگرفته اند.
در قرآن، آیات و روایات، بیشتر بر دلیل شناخت تاکید شده است. زمانی که در قرآن آمده که ما شما را در کنار همدیگر آفریدیم تا جفت و عشق خود را پیدا کنید و در کنار هم به آرامش برسید، نتیجه می گیریم که عشق عمیق و شناخت بعد از ازدواج مهم است نه قبل از ازدواج. در نتیجه فامیل بودن به معنای شناخت نیست و کلیت ندارد.
منبع: میگنا