- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
امام صادق علیهالسلام در سال های آخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان، با استفاده از درگیری بنی امیه و بنی عباس و مشغولیت آنان به مسایل خود که موجب تخفیف خفقان شده بود، نهضت علمی و مذهبی خود را گسترش داده و عملا مدینه را حوزه درسی قرار دادند که در آن هزاران پژوهنده مشتاق، در رشته های گوناگون از محضر آن امام بهره می گرفتند.
شهرت علمی امام در بلاد اسلامی آن چنان چشمگیر و زبانزد خاص و عام بود که از نقاط بسیار دور سرزمین های اسلامی برای کسب فیض به مدینه و حوزه درس او می آمدند و از دریای بی کران علوم الهی او بهره می بردند. حتی بسیاری از متفکران غیرمسلمان نیز برای مذاکره علمی با امام به خدمتش می رسیدند و حضرت به میزان سطح درک و علمشان پاسخ می گفتند.[۱]
محدثان، نام راویان موثق آن امام را گرد آورده اند که شمار آنان، با وجود اختلاف در آرا و گفتار به چهارهزار تن مى رسد. تنها ابن عقده زیدى در کتاب رجال خود چهار هزار راوى براى آن حضرت برشمرده و کتابهاى آنان را یاد کرده است تا چه رسد به دیگران و تنها یکى از راویان آن حضرت به نام ابان بن تغلب سى هزار حدیث از آن امام نقل کرده است.
حسن بن على وشا گوید: در این مسجد، (مسجد کوفه) نهصد تن از مشایخ حدیث را درک کردم که همگى مى گفتند جعفر بن محمد چنین حدیث کرد.
برخی از یاران خاص امام صادق (علیه السلام):
بسیارى از از پرورشیافتگان مکتب امام صادق (علیه السلام) خود از دانشمندان و بزرگان فقهای زمان خود بودهاند. در ادامه به تعدادی از این افراد اشاره می شود:
زراره بن اعین و دو برادرش بکر و حمران
جمیل بن صالح
جمیل بن دراج
محمد بن مسلم طائفى
برید بن معاویه
هشام بن حکم
هشام بن سالم
ابوبصیر
عبیدالله و محمد و عمران حلبى
عبدالله بن سنان
ابوالصباح کنانى و بسیارى دیگر از فضلا اشاره کرد.[۲]
ابان بن تغلب
ابو حمزه ثمالى
عبدالرحمن بن حجاج بحلی
معلى بن خنیس بزّاز کوفى
معاذ بن کثیر الکسائى الکوفى
محمّد بن على بن نعمان کوفى
فیض بن المختار کوفى
هشام بن محمّد السّائب الکلى ابوالمنذر
عمران بن عبداللّه بن سعد اشعرى
عبداللّه بن ابى یعفور
صفوان بن مهران
حریز بن عبداللّه سجستانى
اسحاق بن عمّار صیرفى
محمد بن ابیعمیر
بهلول
مفضل بن عمر جعفی
یونس بن ظبیان کوفى
جابر بن حیان: ابن خلکان در شرح حال امام صادق (علیه السلام) نویسد: شاگرد او ابوموسى جابر بن حیان صوفى طرسوسى است. وی کتابى در هزار ورق تالیف کرده و رساله هاى جعفر صادق (علیه السلام) را که پانصد رساله است در آن فراهم آورده.[۳]
جمیل بن دراج: از دیگر خواص امام بوده است و روایت است که حضرت اسراری را به وی میآموخت که به دیگران تعلیم نمیداد.[۴]
لیث بن البخترى: از شاگردان امام صادق و امام باقر (علیه السلام) بوده و امام صادق (علیه السلام) او را از ارکان زمین و از دانشمندان معرفی میکند.[۵]
هشام بن حکم: از بزرگترین متکلمین شیعه و از اصحاب امام صادق (علیه السلام) بود. جایگاه او در نزد امام صادق (علیه السلام) تا حدی است که در مورد او میفرماید: هشام بن حکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابودکننده نظرهای باطل دشمنان ماست. کسی که از او پیروی کند، از ما پیروی کرده است و کسی که با او مخالفت کند با ما مخالفت ورزیده است.[۶]
جابر بن یزید جعفی: از خواص امام باقر و امام صادق (علیه السلام) بوده است. از امام صادق (علیه السلام) در مورد او نقل شده است که همانا او را جابر نامیدند زیرا کمبودهای مؤمنین را با دانش خویش جبران میکند و اوست دریائی بیکران و بابی از علم در عصر خویش.[۷]
حمران بن اعین شیبانى: برادر زراره است که از حواریین امام باقر و امام صادق (علیه السلام) بشمار رفته و امام باقر (علیه السلام) به او فرموده که تو از شیعه مایى در دنیا و آخرت.[۸]
خوشه چینی دانشمندان برجسته و پیشوایان مذاهب اهل سنت از علم سرشار امام صادق (علیه السلام):
علاوه بر کسانی که در حال اعتقاد و ارادت کامل به آن حضرت از خرمن علم او بهره میبردند و مذهب شیعه را به پیروی از آن حضرت اختیار نموده بودند، شمار بسیارى از دانشمندان برجسته و پیشوایان مذاهب اهل سنت نیز از آن حضرت حدیث نقل کرده و از بهره وران دانش آن حضرت محسوب مى شده اند. ابن حجر عسقلانی در صواعق کسانی مانند یحیى بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان عینیه، سفیان ثورى، ابوحنیفه، شعبه و ایوب سختیانى را روایتکنندگان از آن حضرت دانسته است.
ابن شهر آشوب در مورد مالک بن انس که یکی از مذاهب بزرگ اهل سنت به نام مالکی پیرو فقه اوست میگوید: مالک در بسیارى از موارد ادعا مى کرد که روایات را شخصاً از امام شنیده است و بعضى اوقات مى گفت: راوى موثق و بسیار معتمد، جعفر بن محمد برایم این گونه حدیث نقل کرد.[۹]
اصحاب اجماع از شاگردان امام صادق (علیه السلام):[۱۰]
به نظر کشی که از علمای علم رجال است، این جمع، نخبگان و راویان موثقی هستند که همه علمای درایه و حدیث و فقها به روایاتی که از ایشان به طریق صحیح نقل شده بدون تردید و دغدغه خاطر اعتماد میکنند و آنها را صحیح میدانند و عمل به آنها را لازم میشمرند، اگرچه از افراد ناشناخته یا ضعیف نقل خبر کرده باشند.
این جملات بعدها به مجامع فرهنگی دینی و کتب علمی راه یافت و گروهی از متقدمان و متأخران آن را پذیرفتند و در محاورات و نوشتههای خود بکار بردند و اصطلاح اصحاب اجماع ابداع شد و جمعی از راویان به اصحاب اجماع شهرت پیدا کردند.
در تعداد اصحاب اجماع بین دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد.
مشهور دانشمندان آنها را هیجده تن دانستهاند که شش تن آنها از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیه السلام) هستند و شش تن دیگر از اصحاب امام صادق (علیه السلام) هستند و شش تن باقیمانده از اصحاب امام کاظم و امام رضا (علیه السلام) محسوب میشوند.
الف) اصحاب اجماع امام باقر و امام صادق (علیه السلام):
زراره بن اعین شیبانى
محمّد بن مسلم بن رباح
فضیل بن یسار البصرى
برید بن معاویه المعجلى، ابوالقاسم
ابوبصیر اسدی؛بعضی به جای ابوبصیر اسدی، ابوبصیر مرادی لیث بن مراد بختری را روایت کرده اند
معروف بن خربوذ
کشی در میان این شش نفر، زراره را افضل میداند.
ب) اصحاب اجماع امام صادق (علیه السلام):
جمیل بن دراج
ابان بن عثمان
عبدالله بن بکیر شیبانی
عبدالله بن مسکان
حمّاد بن عیسی
حماد بن عثمان
که در میان آنها جمیل بن دراج را افضل دانستهاند.
غلام های امام صادق (علیه السلام):
از غلام های آن حضرت نیز کسانى مانند ابو یزید بسطامى و ابراهیم بن ادهم و مالک بن دینار از مکتب آن حضرت بهره ها بردند[۱۱] که همگی از بزرگان و مشاهیر عرفانند.
فرزندان امام صادق (علیه السلام):
حافظ عبدالعزیز بن اخضر جنابذى در کتاب خود موسوم به معالم العتره الطاهره نوشته است: روایت شده که از فرزندان امام صادق (علیه السلام) موسى، محمد، اسماعیل و اسحاق از آن حضرت روایت مى کرده اند. آنگاه وى از هر یک از آنها حدیثى نقل کرده است.[۱۲]
پی نوشت:
نگاهی به شیوههای تبلیغی امام صادق علیهالسلام، پاسدار اسلام: بهمن ۱۳۷۸ – شماره ۲۱۸٫
سیره معصومان، سید محسن امین، ترجمه على حجتى کرمانى، ج ۵، ص ۶۶٫
زندگانى امام صادق علیهالسلام، سید جعفر شهیدى، ص ۶۵ به نقل از وفیات الاعیان، ج ۱، ص ۲۹۱٫
همان، ص ۶۶٫
همان، ص ۶۶٫
هشام بن حکم مدافع حریم ولایت، سید احمد صفائی، تهران، نشر آفاق، ط ۲، ۱۳۵۹ هـ.ش، ص ۱۴٫
سفینه البحار، ج ۱، ص ۱۴۱-۱۴۲٫
منتهی الآمال، قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیهالسلام.
سیره معصومان، سید محسن امین، ترجمه على حجتى کرمانى، ج ۵٫
«اصحاب اجماع». ناصر باقری بیدهندی، علوم حدیث، ش ۶ (زمستان ۱۳۷۶)، ص ۵۵-۸۰٫
سیره معصومان، همان.
سیره معصومان، همان.