- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
ابو الفرج اصفهانى در کتاب مقاتل الطالبیّین خود آورده است :
روش و اخلاق امام موسى کاظم علیه السلام چنین بود که اگر کسى پشت سر حضرتش حرفى زشتى مى زد و بدگوئى مى کرد، امام علیه السلام اظهار ناراحتى نمى کرد، بلکه هدیه اى برایش مى فرستاد.
همچنین مورّخین در کتابهاى مختلفى آورده اند:
یکى از فرزندان عمر بن خطّاب هرگاه امام کاظم علیه السلام را ملاقات مى کرد، به امام علىّ علیه السلام دشنام و ناسزا مى گفت و بدین شیوه حضرت را مورد آزار و اذیّت قرار مى داد. و مرتّب دوستان و اطرافیان حضرت مى گفتند: یا ابن رسول اللّه ! اجازه فرمائید تا او را مجازات و نابود کنیم ، و لیکن امام علیه السلام از این کار جلوگیرى مى نمود؛ و مانع مجازات او مى گردید. روزى حضرت از دوستان خود پرسید: محلّ کار این شخص کجاست ؟ و چه مى کند؟
عرضه داشتند: در اطراف مدینه مزرعه اى دارد، روزها در آنجا مشغول کشاورزى است . حضرت سوار مرکب الاغ خود شد و به سوى مزرعه آن شخص بد زبان ، رهسپار گشت ؛ و چون به مزرعه رسید، با الاغ وارد زراعتها و محصول او گردید.
آن شخص با دیدن چنین صحنه اى ، فریاد کشید: زراعت ما را لگدمال نکن ؛ ولى حضرت به راه خود ادامه داد تا نزدیک او رسید و سپس از الاغ پیاده شد و کنارش نشست و با او مشغول شوخى و مزاح گردید؛ و بعد از آن فرمود: چقدر براى این زراعت هزینه کرده اى ؟
گفت : صد دینار، حضرت فرمود: براى درآمد و سود از آن ، چه مقدار آرزو و امید دارى که بهره ببرى ؟
در پاسخ گفت : علم غیب نمى دانم ، حضرت فرمود: پرسیدم : چه مقدار آرزومندى ؟
آن شخص گفت : دویست دینار. امام علیه السلام سیصد دینار به او داد و با ملاطفت فرمود: درآمد زراعت هم مال خودت باشد. ناگاه آن شخص با مشاهده چنین برخورد، تعجّب کرده ؛ و پیشانى حضرت را بوسید و از جسارتهاى گذشته خود عذرخواهى کرد.
و چون شب هنگام نماز فرا رسید و مردم به مسجد آمدند، دیدند آن شخص پشت سر امام علیه السلام نماز جماعت مى خواند.
پس از آن ، حضرت به دوستان خود فرمود: حال این کار و روش صحیح بود، یا آنچه که شما پیشنهاد مى دادید؟!(۱)
پی نوشت:
۱- إ رشاد: ۲۹۷، س ۱، اعیان الشّیعه : ج ۲، ص ۷، بحارالا نوار: ج ۴۸، ص ۱۰۲، ح ۷، مناقب ابن شهرآشوب : ج ۴، ص ۳۱۹، دلائل الا مامه : ص ۳۱۱، س ۱، کشف الغمّه : ج ۲، ص ۲۸۸، مدینه المعاجز: ج ۶، ص ۱۹۲، ح ۱۹۳۶٫