- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
قالَ رَسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): اِنَّ اَوَّلَ ما یَنحَلُ اَحَدُکَم ولَدهُ الاسِمُ الحَسَن؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: اولین بخشش و عنایت شما به فرزندانتان، انتخاب نام نیکو مىباشد.(کافى، ج۶؛ وسائل ج۱۵؛ ص ۱۱۵)
نامگذارى پدیدهها و موجودات در عالم آفرینش، از همان نخستین رابطههاى انسان با جهان آغاز شده است. احتمالاً این نامگذاریها ابتدا مبتنى بر اصوات و آواهاى طبیعى بوده است؛ مانند: شُرشُر (صداى آب)، قورباغه (که هجاى اول صداى حیوان است)، جیرجیرک و غیره.
در میان اقوام و ملل گوناگون در طول تاریخ، نامها و عنوانها بر گرفته از نام پدیدهها، اسطورهها و الههها و سپس چهرهها و شخصیتهاى برجسته ى قبیله و ملت بوده است. در ایران باستان، نام ستارگان، ناهید یا آناهیتا (زهره)، ماه، خورشید، فصول و ماه هاى سال مانند: بهار، مهر، آذر، و گل ها و درخت ها مانند: سوسن، سرو و گاه به صورت ترکیبى: مهرنوش، مهرداد و گلناز و … براى تسمیه به کار مىرفت.
در فرهنگ برخى جامعهها، نامها بر اساس ویژگى موجودات و گاه متفاوت با جامعههاى دیگر بوده است؛ به همین دلیل در یک فرهنگ، داراى بار مثبت و در فرهنگ دیگر، داراى بار منفى بوده است. احمد بن هیثم از حضرت امام رضا (علیه السلام) سئوال کرد که چرا اعراب فرزندان خود را کلب (سگ)، فَهد (یوز) و نَمر (پلنگ) و مانند آن نامگذارى مىکردند؟ حضرت در پاسخ فرمود: عربها مردان رزم و نبرد بودند و این نامها را بر فرزندان خویش مىنهادند تا در صحنه ى جنگ با صدا زدن آنها، دل دشمن را از هراس و ترس لبریز کنند.
نامها در تکوین شخصیت انسان، تأثیرى شگرف و انکارناپذیر دارند. نام نیکو مىتواند انگیزه ى نیکوکارى و گرایش به سمت الگوهاى مطلوب را در فرد ایجاد کند و نام گذارىهاى تحقیر آمیز و نکوهیده، ممکن است منجر به گرایش هاى منفى، انزوا، انتقام و پرخاشگرى شود.
اسلام و نامگذارى
قال على (علیه السلام): وَ حَقُّ الوَلِدِ اَن یُحسِنَ اِسمِهُ و یُحسِنَ اَدَبَهُ و یُعَلِّمَهُ القُرانَ؛ امام على (علیه السلام) فرمود: و حق فرزند بر پدر، این است که نام نیکو براى او برگزیند و ادبش را، نیکو سازد و قرآن به او بیاموزد.
اسلام به عنوانهاى پسندیده و نامهاى خجسته و مناسب در نامگذارىها، توصیه فرموده است. پروردگار متعال در سوره حجرات، از به کارگیرى القاب ناپسند نهى فرموده و نام و عنوان ناپسند دادن را، نتیجه سقوط اخلاقى و تباهى درونى دانسته است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در برخورد با افراد، نامها و کنیههاى جاهلیت را تغییر مىدادند. عمر، دخترى داشت که ” عاصیه “(یعنى گناهکار) صدایش مىزدند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) او را جمیله (زیبا) نامگذارى فرمودند. امام صادق (علیه السلام) مىفرماید: رسول خدا نام ناشایسته ى مردان و شهرها را تغییر مىدادند.
در سیره و رفتار پیشوایان نیز همواره به کاربرد نام و کنیه ى مناسب، سفارش شده است. چه بسا پدران و مادرانى که هنگام اظهار محبت به فرزندانشان، نامهایى نامناسب و زشت به آنها مىدادند، ائمه بزرگوار آنها را از این کار باز مىداشتند و سفارش به نام نیکو نهادن مىکردند. در مجمع البحرین از معصوم (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند:
“ حَقُّ المؤمِن عَلى اَخیهِ، اَن یُسمیه بِاَحَبَّ اَسمائه “ یعنى حق مؤمن بر برادرش، این است که او را به بهترین نامها و زیباترین کنیهها نامگذارى کند.” به همین دلیل، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: “ کسى که چهار فرزند بیاورد و هیچ کدام را به اسم من نامگذارى نکند، به من جفا کرده است. “
پس نام، بر اثر تکرار و القا در شکلگیرى شخصیت و رفتار انسان تأثیر شگرفى دارد و چه بسا نام و عنوان بر یک شخص، شهر، ملت، کوچه و خیابان به نوعى همسان سازى منجر شود.
روانشناسى و نام
نام، یکى از نمودارهاى شخصیت و استقلال فرد است. تحقیقات نشان مىدهد که کودکان از حدود دو تا سه سالگى نام خود را تشخیص مىدهند. در این دوران، کودک از خود به عنوان یک شخص منفرد و جداگانه سخن مىگوید و در استعمال کلمات “ من، به من، مال من “ راه افراط مىپیماید.
نام، براى به دست آوردن هویت و شخصیت، نقش تعیین کنندهاى را ایفا مىکند. نام، یک کودک را از کودکان دیگر متمایز مىسازد و جنس او را نشان مىدهد؛ به همین دلیل کودکان، چندان میل ندارند نامى داشته باشند که بین دختر و پسر مشترک است. حدود صد سال پیش، آزمایش هوشى توسط بینه سیمون صورت گرفت و در آن به نتیجه رسید که پاسخ کودک به نام خود(یعنى اعلام هویت)، از نخستین عکسالعملهاى او است.
نام و نقشهاى اجتماعى
در تحلیلى که “ اینیاس میرسون “ فیلسوف فرانسوى درباره ى وظیفه اجتماعى نام کرده، اهمیت آن را در جوامع باستانى نشان داده است. او این نکته را تذکر مىدهد که در یونان، وقتى نام یکى از اجداد کودک به وى داده مىشد، گویى به حیات نیاى او نوعى دوام و استمرار بخشیده مىشد و یا این که کودک به صورت نیاى خودش در مىآمد.
در جامعه شرقى به ویژه درکشورهاى عربى، همواره نام فرزند و پدر با هم، هویت شخص را تشکیل مىدهد و در جامعه سنتى ایرانى عمدتاً نام اجداد(به خصوص در میان سادات) همواره در حال انتقال به نسلهاى بعدى است.
گرچه پس از انقلاب اسلامى، گرایش به سمت نامگذاریهاى اصیل با بهره گیرى از الگوهاى اعتقادى گسترش یافت، اما مع الاسف در نامگذارىهاى اصیل سالهاى اخیر، دوباره گرایشهاى متأثر از عرب گرایى یا گونه اى “تجدد گرایى“ متداول شده و نامهاى بىریشه که گاه پدر و مادر به معناى آن نیز واقف نیستند، به کار گرفته مىشود که این خود، واپس گرایىهاى ارزش سوز برخى افراد در جامعه ى ماست.
اگر قول “ هانرى والون “ روان شناس مشهور را به درستى در یابیم که مىگوید “ کودک به تدریج و خاصه از طریق تمرینات و بازی ها موفق به تشخیص شخصیت و هویت خویش مىشود و خود را از آنچه به او تعلق ندارد، فرق مىگذارد و نام او عمدهترین واژه اى است که گوشش را مىنوازد”، تأثیر نام و اندیشیدن کودک به نامش را مىتوانیم، دریابیم.
در کلاس و مدرسه وقتى معلم به حضور و غیاب مىپردازد، گاه یک خطاى تلفظى یا نیم لبخندى در بیان نام دانشآموزان، اسباب تفریح و تفنن و دستاویزى براى بچههاى کنجکاو و بازیگوش و زمینه ساز انزوا و تحقیر یک دانشآموز مىشود.
اجتناب معلم و مدیر و سایر عناصر مدرسه از به کار بردن القاب و نامگذارىهاى نابجا، نکته اى مهم و اساسى در تربیت است و رعایت همین مسئله اساسى توسط والدین و خانوادهها، ضرورتى اجتناب ناپذیر است. شاید به همین دلیل باشد که در میان روایات اسلامى، نخستین وظیفه ى پدر و مادر “ نام نیکو بر فرزند نهادن “ معرفى شده است. خوشبختانه غناى فرهنگى اسلام و وجود الگوهاى بزرگ و ارزنده زن و مرد در تاریخ اسلام، مجال و میدان فراخى براى انتخاب نامهاى نیکو و زیباست.
چه نامى را انتخاب کنیم؟
روح کنجکاو انسان، سرانجام او را به اندیشیدن درباره ى نام و وجه تسمیه ى خویش مىکشاند. از پدر و مادر، معلم و دوستان مىپرسد و یا با جستجو در فرهنگ لغات در پى یافتن مفهوم دقیق نام و عنوان خویش بر مىآید. شعف و رضایت و احساس غرور و آرامش را در چهره ى آنانى که به معناى نام خویش دست مىیابند و به گستره ى معنایى و ارزش عنوانى خویش پى مىبرند، مىتوان یافت. در کلاس درس، وقتى معلم به توضیح نام دانشآموز مىپردازد، انتظار، تمرکز و توجه عمیق را در نگاه وى مىتوان مشاهده کرد.
راستى اگر نام او چنگیز، تیمور، اسکندر و … باشد، پس از شناخت این چهرهها، چه احساسى به او دست مىدهد؟ وقتى دانشآموز در تاریخ با جنایات هولناک و قساوت تیمور و تجاوز گرى و غارت سپاه اسکندر آشنا مىشود، چه احساسى نسبت به پدر و مادر خواهد داشت؟
حتماً در کلاس درس دیده اید، وقتى درباره ى آن شخص تاریخى سخن مىگویند، نگاه همه ى دانشآموزان به سمت دانشآموزى که داراى نام یا فامیل چنین شخصى است، بر مىگردد و اگر آن چهره منفور باشد بر روح لطیف کودک در پى آن نگاهها و احیاناً تمسخرها، چه اثرى خواهد گذاشت؟ ناصر خسرو مىگوید:
نامى نکو گزین که بدان چون بخوانمت
در دلت شادى آید و در جانت خرمى
معمولا ً نامهاى غریب و کم کاربرد، بیشتر در معرض پرسش و کنجکاوى دیگران قرار مىگیرد و امروزه متأسفانه برخى از پدران و مادران به جاى اندیشیدن به بار ارزشى و تأثیر روانى آن در آینده، به نادر بودن، تازه بودن و استثنایى بودن آن! مىاندیشند، گاه دیده مىشود که پدر و مادر، از این که در میان همسالان “ همنام “ فرزندشان نیست با تفاخر و غرور یاد مىکنند، در حالى که ممکن است همین نام، احیاناً در تقلیدهاى سطحى اندیشانه نیز فراوان و عادى شود.
پدر و مادرها عمدتاً در نامگذارى فرزندان خویش خیلى دیر تصمیم مىگیرند و اگر قبل از تولد نیز از نامگذارى سخن به میان آید، چندان جدى و قطعى نیست. همین بىبرنامگى باعث مىشود که پس از تولد فرزند، هر کس اعمال سلیقه کند و چه بسا ناخواسته نامى نامقبول و تحمیلى بر فرزند نهاده شود.
دستورات اسلام براى نامگذارى فرزند
در فرهنگ مقدس اسلام، دستور این است که پیش از تولد فرزند (دوران تکوین جنین و دمیدن روح در کودک) بهتر است پدر و مادر تصمیم بگیرند و براى فرزند، چه دختر و چه پسر، نامى تعیین نمایند. امام على (علیه السلام) مىفرماید: “ فرزند خویش را پیش از تولد، نامگذارى کنید. هرگاه نمىدانید پسر است یا دختر، آنان را به تناسب مرد و زن بودن، نامگذارى کنید چرا که مردم در هنگامه ى قیامت به نامهاى خویش خوانده مىشوند و فرزندى که سقط شده باشد و نامى براى او تعیین نکرده باشند، در روز قیامت از پدر مؤاخذه خواهد کرد.”
در فقه الرضا توصیه شده است: “هرگاه پیش از تولد نامى براى فرزند تعیین نکرده اید، حتماً تا روز هفتم نامى مناسب انتخاب کنید.”
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نامهایى زیبا و با مسّمى همچون حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) را انتخاب فرمودند و حتى جنین حضرت زهرا (سلام الله علیها) را پیش از ولادت “محسن“ نامیدند. از نظر گاه روانى، نامگذارى پس از تولد عمدتاً مبتنى بر احساسات، آن هم احساسى متناسب با نوزادى لطیف و ظریف است و به همین دلیل ممکن است نامى خوش آوا، اما رقیق و کم محتوا و یا بدون اندیشه به فرداى کودک و بزرگسالى او انتخاب شود.
تکیه بر زیبایى “ لفظ “ به ویژه در سالهاى اخیر رایج شده است. در یکى از مدارس در پرسش از سى مادر، تنها هفت مادر با معنى نام فرزندشان و یا شخصیتى که نامش را بر فرزند خویش نهاده بودند، آشنایى داشتند. آروین، آتوسا، پوپک، بیوک، پرمون، سالومه، سمیرا، شیده، مانا، مونا، از جمله نامهایى بوده و هستند که پدران و مادران به خوش آهنگى و روانى آنها توجه دارند، نه معنا و احیاناً معادل چهره ى تاریخى آنها.
امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند: “راستترین نامها، نامى است که دلالت بر بندگى خدا کند؛ مانند عبدالله و بهترین نامها، نام پیامبران است.”
حضرت امام خمینى(ره) نیز در دیدار و ملاقات افرادى که از حضرتش تقاضاى نامگذارى فرزندشان را داشتند، عبدالله و فاطمه و زهرا و … را پیشنهاد مىکردند. ایشان در رساله عملیه مىفرمایند:
“فقر و بینوایى داخل خانهاى نمىشود که در آن خانه، محمد یا احمد یا على و یا حسین و یا جعفر و طالب و عبدالله و فاطمه باشد.”
نامها اگر برگرفته از چهرههایى باشند که در تاریخ، به بزرگ منشى و نیکى از آنان یاد مىشود، کودک بعدها در انطباق با نام خویش، هویتى مطلوب و ارزشمند مىیابد. گاه یک چهره ى مقطعى، نام یک ستاره ى سینما یا ورزشکار، عنوان و نام فرزندى مىشود که چندى بعد در ذهنها فراموش مىشود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: “ حق فرزند بر پدر، این است که نام او را نیک، جاى او را نیک و ادب او را نیک کند.”
در دستورات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بهترین نامها، عبدالله و عبدالرحمن است و نامهایى همچون حبیب، مؤمن، امین، جمیل، سعد، مسعود، صابر، صدیق، مهدى، هادى، مرتضى، عیسى، مجتبى، صادق، موسى، سعید، مسلم، داوود، طاهره، طیّب، صالح، فضل الله، جلال، جمال، رضا، راضى، رضیّ، تقى، جواد، هاشم، مصطفى و … براى پسران پیشنهاد شده است، و نیز توصیه شده است؛ اسامى دختران را فاطمه، مریم، سوسن، زهره، زکیه، زهرا، عذرا، ریحانه، صدیقه، طیّبه، آمنه، طاهره، خدیجه، آسیه، راضیه، رضیّه، مرضیه، معصومه، مبارکه، جملیه، حلیمه، حمیده، نرجس، محدثـّه، ساره، منصوره، ملیحه، فریده، وجیهه، عاتکه، عالیه، صفیه، حورا، زینب، عصمت، عفت، عزّت، کبرى، رحیمه، ناعمه، شهربانو، و کلثوم و … انتخاب کنند.
ائمه (علیهم السلام) گاه انتخاب نام را، نوعى مبارزه و پاسدارى از حریم ارزشها مىدانستند. امام سجاد (علیه السلام) در پاسخ یزید که گفت چرا پدرت همه ى فرزندانش را “ على “ نامگذارى کرده است؟ فرمود: «اگر پدرم هزار فرزند پسر مىداشت، همه را “ على “ نام مىنهاد». و این در شرایطى است که نظام اموى در صدد محو نام على (علیه السلام) بود.
نکته قابل طرح در این زمینه، نحوه ى خطاب و صدازدن نام هاست. گاه براى سهولت در نامیدن و یا از سر تفنّن و تسامح، نامها را ابتر و ناقص صدا مىزنند. مثلاً ابراهیم را “ ابى “ و اسماعیل را “ اسى “ و فاطمه را “ فاطى “ خطاب مىکنند که این شیوه، پسندیده و مناسب نیست.
انتخاب نام مناسب براى فرزندان، شناسنامه فرهنگى – اعتقادى پدر و مادر است. نام نیکوى فرزند، گواه سلیقه ى سالم خانواده و دوراندیشى و سلامت و حسن انتخاب آنان است.
منبع: خانواده مطهر