- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
بخشندگی با خون و گوشت اهل البیت علیهم السلام آمیخته بود.آنان همواره با بخشش های خود،دیگران را به شگفتی وا می داشتند .گاه آن قدر می بخشیدند که رفتارشان معجزه به شمار می امد تا آنجا که در این مقام در توصیف حضرت هادی علیه السلام می گفتند:«انفاق امام هادی علیه السلام به قدری بود که جز پادشاهان کسی توانایی انجام آن را نداشت و مقدار بخشش های ایشان تا آن زمان از کسی دیده نشده بود و در جغرافیای اندیشه ها نمی گنجید»(۱)
بخشش در روز عرفه
ماه ذی الحجه روز عرفه بود.اسحاق جلاب می گوید:«برای ابوالحسن گوسفندان بسیاری خریدم .سپس مرا خواست و از منزلش مرا به جایی برد که بلد نبودم و فرمود تا تمامی این گوسفندان را میان مردم و بستگان خود تقسیم کرد و مردم را برای قربانی در روز عید قربان و تجلیل و احترام به شعائر مذهبی در عید قربان آماده نمود(۲)
بی آنکه دیگران متوجه شوند آنان را از نسیم بخشندگی خود می نواخت و مورد تفقد قرار می داد .گوسفندانی را می خرید با دست خود ذبح و بین نیازمندان توزیع می کرد(۳)
ارشاد و راهنمایی در سایه کمک مالی :
گاه نیز در حد توان خود و به همان اندازه ای که شخص درخواست کرده بود،به آنان بخشش می کرد. ابوهاشم جعفری می گوید: «در تنگنای مالی بسیار گرفتار آمده بودم تا آنجا که تصمیم گرفتم برای درخواست کمک نزد امام هادی علیه السلام بروم . هنگامی که خدمت امام رسیدم،پیش از انکه سخنی بگویم،فرمود: ای اباهاشم!
کدام یک از نعمتهای خدا را می خواهی شکر کنی،
ایمانی که به تو داده که به وسیله آن بدن خود را از آتش دوزخ دور سازی
و یا سلامتی و عافیتی که به تو ارزانی داشته که از آن در راه عبادت و بندگی خدا بهره بری،
یا از آن قناعتی که به شما هدیه کرده تا در پی آن،از درخواست مردم بی نیازتان کند؟
ای اباهاشم!علت آنکه سخن آغاز کردم ،آن است که گمان کردم می خواهی از برخی مشکلات خود شکایت کنی. دستور داده ام دویست دینار طلا به شما بدهند که با آن مشقت برا برطرف سازی. آن را بگیر و به همان مقدار بسنده کن(۴)
بخشش بی انتها:
سه نفر از اصحاب حضرت امام هادی علیه السلام بر امام علیه السلام وارد شدند:۱-ابوعمر عثمان بن سعید عمروی که یکی از نواب اربعه و سفرای جلیل القدر بود.۲- احمد بن اسحاق اشعری،۳- علی بن جعفر همدانی.انگاه احمد از قرض خود شکایت کرد سپس حضرت به عثمان فرمود سی هزار اشرفی به احمد بهد و سی هزار اشرفی به عبی بن جعفر بدهد و سی هزار اشرفی هم خودش بردارد که تاکنون برای هیچ قدرتمند مبسوط الیدی چنین انفاق و بخششی نیفتاده که در یک مجلس سه نفر اینگونه بخشش نماید جز والیان امراء هستی که حکومتشان تمام نمی شود و قدرتشان در دنیا و آخرت جاوید است.(۶)
پی نوشت:
(۱)مناقب آل ابی طالب،ج۴،ص۴۰۹
(۲)اصول کافی،ج۱،ص۴۹۸٫ترجمه ارشاد:ج۲،ص،۲۸۹،داستانهای شنیدین،ص۱۸۱٫
قاسم میر خلف زاده،داستانهایی از امام هادی و امام عسگری علیهما السلام،قم:روحانی،۱۳۸۰،ص۳۶٫
(۳)سید محسن امین،اعیان الشیعه،بیروت،دارالتعارف للمطبوعات،بی تا،ج۲،ص۳۷٫
(۴)بحارالانوار،ج۵۰،ص۱۲۹
(۵)ابوالفضل هادی منش،مشکات هدایت،مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما:سروش مهرف۱۳۸۳،ص۲۴و۲۵٫
(۶)قاسم میر خلف زاده،داستانهایی از امام هادی و امام عسگری علیهما السلام،قم:روحانی،۱۳۸۰،ص۹۲٫