- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
مقدمه
توضیح مرگ به کودکان، یکى از سختترین کارها براى اولیاست، به خصوص هنگامى که خود آنها، با غم مرگ عزیزى دست به گریبان هستند. اما مرگ، یک بخش غیر قابل انکار از زندگى است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از خیلى خردسالى، کودکان نسبت به آن کنجکاو مىشوند و به فهمیدن و پرسیدن درباره روشهایى که احساس غم مربوط به آن را به طور طبیعى نشان بدهد، علاقهمند هستند، روشهایى که بزرگترها، عزادارى مىنامند.
چگونگى نگاه کودکان به مقوله مرگ
شاید باعث تعجب باشد که بدانید حتى کودکان دو ساله، از مرگ آگاه هستند. کودکان در قصههایشان یا برنامههاى تلویزیون از مرگ مىشنوند، یا در اطراف خود، حیوانات خانگى یا خیابانى مرده را مىبینند. علیرغم این موارد، هیچ کدام از کودکان، مفهوم مرگ را نمىدانند. آنها نمىتوانند مفهوم همیشگى بودن مرگ را درک کنند و در عوض، آن را به عنوان یک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مىگیرند.
آنها تصور مىکنند که اجساد، هنوز مىخورند و مىخوابند و کارهاى همیشگى خود را انجام مىدهند، فقط با این فرق که این کارها را یا در آسمانها و یا در زیر خاک انجام مىدهند. حتى وقتى یکى از اولیا یا خواهران و برادران کودک درگذشته است، او نمىتواند این اتفاق را براى آنها در نظر بگیرد.
واکنش کودکان نسبت به مرگ
کودکان به روشهاى مختلف، نسبت به مرگ واکنش نشان مىدهند. اصلا تعجب نکنید اگر کودک ۲ سالهاى، در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت کند، یا کودک ۵ سالهاى نخواهد به مهد کودک همیشگىاش برود، چرا که کودک در جست و جوى علت پریشانى و غمگینى بزرگترها است و مىخواهد بداند چرا برنامه روزمرهاش تغییر کرده است. او با خودش فکر مىکند چرا به ناگهان جهان اطرافش این همه نگران کننده شده است. از سوى دیگر، ممکن است کودکى هم باشد که اصلا واکنشى به مرگ نشان ندهد، یا گاه گاهى در بین شادى و خوشحالىهاى کودکانهاش، به یاد آن بیفتد که این هم کاملا طبیعى است و دلیل سنگدلى کودک نیست!
اصولا کودکان، این مفهوم را کمکم و به آهستگى درک مىکنند و نباید انتظار داشت که همه موضوع را در یک لحظه یا یک روز بفهمند و حتى بسیارى از آنها، تا وقتى که کاملا احساس امنیت نکنند، به احساس غم خود، اجازه ظهور نمىدهند، یعنى فرایندى که ممکن است ماه ها تا سالها به طول بینجامد، به خصوص اگر مرگ عزیزى را شاهد بوده باشند. بعضى از کودکان، رفتارهایى انجام مىدهند که به نظر عجیب مىرسد. مثل بازیهاى تشییع جنازه یا اداى مردن کسى را درآوردن. این هم امرى طبیعى است، حتى اگر به نظر بزرگترها غیر معقول باشد. بنابراین، این روش ابراز احساسات در مورد مرگ را، نباید از کودک گرفت.
احساسات خود را در مورد مرگ توضیح بدهید
سوگوارى، یک قسمت بسیار مهم براى التیام غم مرگ عزیزان است و این، هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان، صادق است. کودک را نباید با سوگوارى شدید، وحشتزده کرد، ولى از طرفى هم نباید مسأله را بىاهمیت جلوه داد. به کودک باید توضیح داد که بزرگترها هم نیاز به گریه کردن دارند و این که ما به خاطر از دست دادن کسى ناراحت هستیم. در غیر این صورت، کودک کنجکاوانه تغییرات خلقى شما را درک مىکند و به خصوص وقتى حس کند مسألهاى وجود دارد، ولى شما سعى در مخفى کردن آن دارید، نگرانتر مىشود.
پاسخ دادن به سوالات کودکان
به سؤالات کودک پاسخ دهید. کنجکاوى کودکان درباره مرگ، یک امر عادى است و نباید از سؤالات آنها فرار کرد، بلکه بهتر است از فرصت پیش آمده استفاده کرده و به کودک کمک کنیم تا بتواند با مسأله از دست دادن دیگران روبرو بشود. جوابهاى آسان و کوتاه عرضه کنید. کودکان، قدرت درک اطلاعات پیچیده و سنگین را ندارند. بنابراین سعى کنید براى توضیح مرگ، وارد جزئیات و بحثهاى پیچیده آن نشوید. آنچه براى کودکان به خصوص زیر ۵ سال درک بهترى دارد، توضیح مرگ به عنوان توقف تمام کارهاى جسمانى است.
مثلا به او گفته شود مردن این گربه، یعنى این که او دیگر راه نمىرود یا غذا نمىخورد و چیزى را نمىبیند و هیچ دردى را احساس نمىکند و جسم آن، دیگر کار نمىکند. کودکان نیاز دارند در مورد خودشان اطلاعاتى داشته باشند. ممکن است بپرسند که «من کى مىمیرم؟» که در جواب بهتر است گفته شود: «هیچ کس نمىداند که کى کسى مىمیرد، ولى بیشتر ما، زمان خیلى خیلى زیادى زندگى مىکنیم. من مطمئنم که تو تا وقتى که خیلى پیر بشوى، زندگى مىکنى»، یا ممکن است کودک بپرسد: «مامان، تو کى مىمیرى؟!» این سؤال معمولا براى اولیا، خیلى تکاندهنده است.
عملا منظور کودک از این نوع سؤال، این است که آیا تو از من مراقبت مىکنى و یا چه کسى بعد از این، از من مراقبت مىکند، بنابراین بهتر است به کودک گفته شود «مامان، قوى و سالم است و خیلى خیلى وقت زیادى، پیش تو خواهد ماند». حتى به اولیا توصیه مىشود به کودکان زیر ۵ سال بگویند: «مامان نمىمیرد»، «بابا نمىمیرد». بنابراین اگر این گونه جواب بدهیم که «فرزند عزیزم! همه ما یک روزى مىمیریم» براى کودک مانند این است که بگوییم ما همین امروز مىمیریم!
از عبارتهایى که به یک امر خوب اشاره مىکند، پرهیز کنید
عبارتهاى معمول بزرگترها در مورد مرگ مثل «در آرامش، استراحت کردن» یا «خواب ابدى» یا «رفتن به یک جاى دور» براى خردسالان، بسیار گیجکننده است. پس نگویید که «پدربزرگ خوابیده است» یا «به یک جاى دور رفته است». کودک ممکن است با این توضیحات، از رفتن به تختخواب نگران بشود و فکر کند که او هم ممکن است بخوابد و دیگر برنگردد، یا اگر شما به خرید و کار بروید، فکر کند که شما هم برنمىگردید.
مرگ را هر چه قابل لمستر براى او توضیح بدهید مثلا بگویید: «پدربزرگ خیلى خیلى پیر شده بود و بدنش قادر به کارکردن نبود». اگر پدربزرگ قبل از مرگ مریض بوده، اطمینان حاصل کنید که کودک بفهمد مریض شدن، مثل سرماخوردن معنى مردن نمىدهد. به او توضیح بدهید که این مریضىها، نمىتواند کسى را بکشد.
در مورد کاربرد واژههاى خداوند و بهشت، با احتیاط کامل رفتار کنید
دقت کنید این مفاهیم را براى یک کودک ۵ ساله یا حتى کوچکتر بکار مىبرید و هدف شما این است که او را آرام کنید. پس مراقب باشید او را بیشتر گیج و مضطرب نکنید. براى مثال اگر بگویید «مادربزرگ، الان خیلى خوشحال است، چون توى بهشت است». کودک فکر مىکند «چطور مادربزرگ واقعا خوشحال است اگر همه کسانى که دور و بر من هستند، این همه ناراحتند؟!» یا مثلا بگویید که «عمو آنقدر خوب بود که خداوند او را پیش خودش برد». کودک فکر مىکند اگر خدا عمو را پیش خودش برده چون خوب بوده، پس ممکن است مامان، من یا هرکس خوب دیگرى را نیز پیش خودش ببرد!» یا «اگر من هم خیلى خوب باشم، مىتوانم برم پیش خداوند و بابابزرگ را ببینم» یا اینکه «سعى کنم که بچه بدى باشم تا بتوانم بیشتر پیش بابا و مامان بمانم!» بنابراین عبارتى بکار ببرید که او را نگرانتر نسازد. مثلا بگویید: «ما خیلى ناراحتیم که بابابزرگ دیگر پیش ما نیست و ما خیلى دلتنگ او مىشویم، ولى این خوب است که بدانى او الان پیش خداوند است».
منتظر واکنشهاى مختلفى از سوى کودک باشید
کودکان، علاوه بر احساس غم درباره مرگ، احساس گناه یا خشم نیز پیدا مىکنند. به خصوص اگر متوفى، یک فرد نزدیک خانواده باشد. مثلا کودک ممکن است فکر کند خواهرش به خاطر حسادتهاى او، مرده است یا چون او، خواهرش را کتک مىزده و اذیت مىکرده، مرده است و از این احساس، به احساس گناه شدید برسد. گاهى ممکن است کودک نسبت به متوفى، خشمگین بشود که چرا او را ترک کرده و رفته، یا حتى نسبت به شما، پزشکان و پرستاران احساس خشم کند.
ازسوى دیگر، کودک ممکن است با بروز رفتارى کاملا بىتفاوت، شما را متعجب کند؛ مثلا بگوید: «حالا که بابا پیش ما نیست، من راحتتر مىتوانم بازى کنم!» از این گونه عبارات، تعجب نکنید و آنها را به حساب ناتوانى کودک از درک مفهوم پیچیده مرگ بگذارید. کودکان نمىتوانند آن طور که بزرگترها معنى و اثر مرگ را درک مىکنند، این موضوع را درک کنند، بنابراین چنین کودکانى، سنگدل و بىاحساس نیستند.
انتظار تکرار سوالات کودک را داشته باشید
سوالات تکرارى در مورد مرگ و توضیح علائم غم و ناراحتى براى کودک، ممکن است مدتها به طول بینجامد. حتى با بزرگتر شدن وى و رشد مهارتهاى شناختى او، سوالات تازهترى مطرح مىشود. نگران نباشید که توضیحات شما ناقص بوده، چرا که سوالات تکرارى کودکان، یک امر طبیعى است. تنها کارى که باید بکنید، این است که با صبر هر چه تمامتر، به آنها پاسخ دهید.
به کودک کمک کنید خاطرات خوب فرد فوت شده را به یاد بیاورد
صحبت از شیرینى با او بودن و اجازه تعریف از گذشته دادن، به کودک خیلى آرامش مىدهد. کودکان به روشهاى قابل لمس براى سوگوارى، نیازمند هستند، بنابراین به جاى شرکت در مراسم تدفین، کودک زیر ۵ سال مىتواند در خانه شمع روشن کند، یا یک آواز براى فرد درگذشته بخواند، تصویر او را بکشد یا در مراسم دیگر سوگوارى، شرکت داده شود. دادن یک وسیله از فرد فوت شده به کودک، براى ایجاد احساس آرامش در او بسیار موثر است، مثلا مىتوان یک گردنبند از مادربزرگ را در اتاقش گذاشت.
گاهى اوقات مادر به علت سقط جنین بیمار، دچار سوگ مىشود. در این موارد، کودک نیز نگران مادر مىشود، حتى بدون این که بداند حاملگى و تولد چه معنى مىدهد. او ممکن است احساس گناه کند و یا به سوگ از دست رفتن نقش خواهر یا برادر بزرگتر شدن خودش بنشیند که شما از قبل به او وعده داده بودید.
در این مواقع، کودک احتیاج دارد مطمئن بشود این گونه مرگ و میر، خیلى نادر است، به خصوص اگر شما قصد باردارى دیگرى دارید. به کودک باید توضیح داد «بچه فوت شده، به اندازه کافى بزرگ نشده بود که بتواند به دنیا بیاید و بیرون شکم مامان زندگى کند». به کودک خود اجازه بدهید با کشیدن یک نقاشى یا درست کردن یک کاردستى، در این باره سوگوارى خود را نشان بدهد.
وقتى با مساله مرگ رو به رو میشوید
در شرایط دشوارى که خود شما از یک غم بزرگ در رنج هستید، انتظار رفتار کامل و بدون اشکال از خود نداشته باشید. در این مواقع، ممکن است شما جلوى کودک گریه کنید، یا جواب سوالات او را در وهله اول نداشته باشید که این ها همه طبیعى است. بنابراین از دوستان و اقوام کمک بخواهید و به یاد داشته باشید هر چه شما به خودتان بیشتر کمک کنید تا با مسأله سوگ کنار بیایید، به کودکتان نیز بیشتر مىتوانید یارى برسانید.
در مواقعى که از تلویزیون یک حادثه را مشاهده مىکنید، کودک شما اضطراب و نگرانى شما را درک مىکند. بنابراین به او بگویید: «از این که مردم ناراحت شدهاند و با سختى رو به رو هستند، من هم ناراحت هستم. ولى در کنار تو، کودکم، خواهم بود و از تو مراقبت خواهم کرد».
سعى کنید که کودک هر چه زودتر، به زندگى همیشگى و روزمرهاش برگردد، فعالیتها و برنامههاى همیشگى، به کودک کمک میکند که زودتر احساس امنیت و آرامش کند.
منبع: دانشنامه رشد؛ على غلام پور طالمى