- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
یکی ازآیاتی که مصداق عینی و خارجی آن فقط به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله، قابل تطبیق است،وعصمت، امامت ودر نتیجه مرجعیٌت دینی آنهارا ثابت می کند، آیه تطهیر است که خدا می فرماید: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»[۱]«خداوند فقط مى خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد»
بادقت در آیه شریفه، این سؤال به ذهن می آید که منظور از اهل بیت چه کسانى هستند؟ آیا این آیه، ارتباطی به آیات قبلی[۲] دارد که درباره همسران پیامبر نازل شده است وخطاب این آیه هم، آنهاراشامل می شودیا اینکه مقصود از اهل بیت در آیه افراد خاصٌی غیر از همسران پیامبر هستند.
با توجه به اینکه اهل سنت در تلاشند تا هر طوری شده ،مصداق آیه را به زنان پیامبر (ص)توجیه کنند، با بررسی در معروفترین منابع اهل سنت که مورد قبول آنها است، در صدد هستیم به این نکته برسیم که مصداق مشخص اهل بیت در آیه تطهیر،که دارای طهارت وعصمت هستند، چه کسانی می باشند.
قبل از اینکه اقوال وروایات درباره مصداق اهل بیت را نقل کنیم ،ضروری است لغات کلیدی آیه که دلالت بر عصمت وامامت اهل بیت می کند رامورد بررسی قرار بدهیم .
واژه شناسی
واژه«انما»به معنی «فقط »ودلالت بر حصر حکم بر موضوع می کند .
وکلمه «یرید»اصلش «الرُود» بوده است به معنی رفت و آمد با مدارا در طلب چیزى.اگر واژه- اراده- در خداى تعالى بکار رود مراد حکم و نتیجه و پایان آن است هر گاه گفته شود: أَرَادَ اللّهُ بکذا یعنى خداوند در آن حکم کرد که آنطور هست وآنطور نیست[۳]
اراده بر دونوع است تکوینی[۴] وتشریعی که هردو در قرآن آمده است مانند آیه«إِنَّما أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»[۵]فرمان او چنین است که هر گاه چیزى را اراده کند، تنها به آن مى گوید: «موجود باش!» آن نیز بى درنگ موجود مى شود!.وآیه« یُریدُ اللهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»[۶]خداوند راحتى شما را مى خواهد، نه زحمت شما را !
آیه اول اراده تکوینی و آیه دوم اراده تشریعی خداوندرا بیان می کند.
«رجس» در لغت شی قذر وپلید را گویند [۷]آلوسی می گوید رجس در اصل، «شی قذر» را گویند {بعد از عده ای نقل می کند} که رجس، شامل شرک ،گناه ،عذاب،نجاست ونقایص می شود[۸]
رجس، در اصطلاح قرآن به پلیدی ظاهری وباطنی ومعنوی اطلاق شده است مانند آیه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیسِرُ وَالاَْنْصابُ وَاْلاَزْ لامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»[۹] اى کسانى که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بتها و از لام (=نوعى بخت آزمایى) پلید و از عمل شیطان است، از آنها دورى کنید تا رستگار شوید
در این آیه «رجس» به معناى پلیدى ظاهرى وپلیدى معنوى آمده است زیرا شراب پلیدى و آلودگى ظاهرى دارد، ولى قمار وازلام پلیدى ظاهرى ندارند، ولی پلیدى معنوى دارند.
راغب اصفهانی در باره« اهل [۱۰]» می گوید: أهل الرّجل- در اصل کسانى هستند که مسکن و خانهاى واحد، آنها را در یک جا جمع و فراهم مىآورد سپس این معنى توسعه یافته و گفتهاند- أهل بیت- یعنى کسانى که نسب خانوادگى وسیله جمع آنهاست و بعدا اصطلاح- أهل بیت- بطور مطلق به خاندان پیامبر (ص) اطلاق شده است[۱۱] ابن منظور «اهل الرجل» را به معنی عشیره وخاندان معنی می کند [۱۲]
بنابراین «اهل بیت» مفهوم وسیعى دارد که فرزندان و همسران انسان را نیز دربرمى گیرد،لذا قرآن به روشنى آن را در مورد همسر ابراهیم به کار برده و آورده است که فرشتگان خطاب به او گفتند«رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ»[۱۳] رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است.
با توجه به این مقدمه ای که ذکر شد وقت آن فرارسیده است که به آن پرسش اساسی که مصداق اهل بیت چه کسانی هستند، پاسخ بدهیم وبعد از آن هم مقداری درباره دلالت آیه بر عصمت وامامت اهل بحث کنیم.
اقوال اهل سنت در مقصود از اهل بیت
مفسٌران اهل سنٌت در تعیین مصداق «اهل بیت» در آیه تطهیراختلاف دارند که به چند نمونه اشاره می کنیم.
۱. عده ای مثل عکرمه ،عروه بن زبیر[۱۴] ، مقاتل مصداق «اهل بیت »را همسران پیامبر معرفی کرداند .[۱۵]
۲. برخی دیگرآیه را مخصوص پیامبر(ص)، علیّ، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام و همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله)قلمداد کردند. [۱۶]
۳. عده ای مصداق آیه راتنها شامل پیامبر صلی الله علیه وآله می دانند
۴. وعده ای دیگر زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) و تمامی بنی هاشم که صدقه بر آنان حرام است را مصداق حقیقی آیه تطهیر، معرفی می کنند[۱۷].
۵. بزرگانی از اهل سنت نیزآیه رامخصوص پیامبر(ص) وعلی(ع) وفاطمه(ع) وحسن(ع) وحسین(ع) می دانند [۱۸]
اهل بیت وانحصار آن در پنج تن آل عباء
کسانی که همسران پیامبر (ص)ودیگران را مصداق اهل بیت معرفی کرده اند،در پاسخ به آنها بایدگفت؛ درست است که این آیه در لابلاى آیات مربوط به همسران پیامبر (ص)است ولى آیه تطهیر که در لابلاى آنها نازل شده لحن جداگانه اى دارد و نشان مى دهد هدف دیگرى را دنبال مى کند، چرا که آیات قبل و بعد همه با ضمیرهاى «جمع مؤنث» است، ولى آیه مورد بحث با ضمائر «جمع مذکر» آمده است!وبا کمی دقت درمتن روایتی که بعد از نزول آیه تطهیر نقل شده است ،خواهند دید که پیامبر چه به صورت گفتاری ویا رفتاری زنان خود را از مصداق آیه خارج کرد .واهل بیت را محدود به یک عده خاصٌی کرد.اکنون دو روایت از همسران پیامبر(ص) نقل می کنیم تا مشخصٌ شود «اهل بیت» چه کسانند وشأن نزول آیه درباره کیست .
مسلم به سند خود از عائشه نقل می کند :«خَرَجَ النَّبِىُّ -صلى الله علیه وسلم- غَدَاهً وَعَلَیْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَیْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَهُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِىٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا)»: »
پیامبر(صلی الله علیه وآله) صبحگاهی از حجره خارج شد، در حالی که بر روی دوش او پارچه ای از پشم سیاه خیاطی نشده بود. حسن بن علی (ع)بر او وارد شد، او را داخل کسا کرد، آن گاه حسین(ع) وارد، او نیز در آن داخل شد. سپس فاطمه(ع) وارد شد، او را نیز داخل آن کرد، بعد علیّ (ع)وارد شد، او را نیز داخل کسا نمود; آن گاه این آیه را تلاوت کرد.[۱۹] «خداوند فقط مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد».
ترمذی، دانشمند معروف اهل سنت، از ابی سلمه، پسر خوانده پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل می کند: هنگامی که آیه تطهیر در خانه ام سلمه بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل شد، فاطمه(ع) و حسن (ع)و حسین( ع) را دعوت نمود و روی آنان کسایی کشید. علی (ع)نیز پشت سرش بود آنگاه کساء را بر روی همه کشید سپس عرض کرد: بار خدایا! اینان اهل بیت من هستند، رجس و پلیدی را از آنان دور کن و پاکشان گردان. امّ سلمه عرض کرد: ای رسول خدا! آیا من هم با آنانم؟ حضرت فرمود: تو در جای خود هستی، تو بر خیری[۲۰].
روایاتى که درباره آیه تطهیر و اختصاص آنها به پیامبر (صلى الله علیه وآله) و على و فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) در منابع معروف اسلامى آمده است به قدرى زیاد است که آن را در ردیف روایات متواتره[۲۱] قرار مى دهد،
نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که پیامبر (ص)با جمع کردن اهل بیت خود در زیر عباءوبااجازه ندادن به داخل شدن همسرش در زیر کساء،مصداق آیه تطهیر را مشخص ومحدود کردند وهمسران خود را از مصداق اهل بیت،جداکردند. با این کار به مردم وخانواده خود نشان دادند که«اهل بیت» رابه افراد دیگر تطبیق ندهند وتنها کسانی که شایسته رهبری ومرجعیٌت دینی مردم هستندوسنُت آنها برای همه مردم حجٌت است وباید بااقتداء به آنها خودرا در مسیرراه مستقیم الهی قرار داد،پنج تن آل کساء { پیامبر (ص) ،علی(ع)، فاطمه(ع)،حسن(ع) وحسین(ع) }می باشند واطاعت از آنهاکه از همه افضل ودارای عصمت هستندواز گناه وخطاء واشتباه در امان می باشند،بر همه واجب است وچنین اشخاصی فقط شایسته رهبری جامعه را دارند.
تاکید پیامبر (ص )در معرفى اهل بیت (ع)
پـس از نزول آیه تطهیر، پـیامبر اکرم(ص )در معرفى اهل بیت اهتمام بیشتری داشتندتا مسلمانان بدانند منظور از اهل بیت چـه کسانى هستند تاکسی به ناحق خود رااز اهل بیت به حساب نیاورد.
بسیارى از آنان که شاهد رفتار پـیامبر (ص)در معرفى اهل بیت بوده اند آن را روایت کرده اندابوسعیدخدری نقل می کند پیامبر به مدت چهل صبح بر در خانه علی(ع) آمدو ودر هربارکه داخل خانه فاطمه(ع) می شد می فرمود: السلام علیکم أهل البیت ورحمه الله وبرکاته[۲۲] { إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهرکم تطهیرا } ” .انس بن مالک نیزمی گوید: پیامبر به مدت شش ماه بر در خانه فاطمه عبور میکردوسه مرتبه آیه را تکرار می کرد .[۲۳]
دلالت آیه تطهیر برعصمت وامامت اهل بیت (ع)
پس ازاثبات اینکه این آیه فقط بر اهل بیت پیامبر(ص)که به اصحاب کساء(عباء)مشهورند ،قابل تطبیق است حال باید روش اثبات عصمت وامامت آنها را با دقت در کاربرد الفاظ وچینش کلماتی که در کنار هم به کاررفته است، به دست آورد.
الف )بیان شد که «انُما»دلالت بر حصر حکم بر موضوع می کند یعنی اینکه چیزی در این آیه برای« اهل بیت» ثابت است که دیگران از آن بی بهره هستند.
ب)واراده خدابراین تعلق گرفته است که پلیدی رافقط از«اهل بیت» دور کند ودیگران مشمول این حکم نمی شوند،علاوه بر این آن «پلیدى» هم، پلیدى خاصّى است که از افراد خاصّى برطرف شده و تنها آنها تطهیر شده اندزیرا پرهیزکاری ودوری از گناهان وپلیدی بر همه واجب است ومخصوص افراد خاصی نیست ولی آنچه که این آیه در صدد اثبات آن برای افراد مخصوص است چیزی فراتر از تقوا ودوری ازگناه است بلکه آیه مطلق پلیدی را از این افراد نفی می کند.
ج)در بحث لغت شناسی بیان شد که اراده بر دو قسم است: تکوینى و تشریعى. تکوینی یعنى ایجادوخلق ؛ هرگاه خدا وجود یافتن چیزى را اراده کند، به محض تعلق اراده الهى ، آنچـیز وجود پـیدا مى کند. این اراده تکوینى است که تخلف ناپذیر بوده است .
اما هرگـاه خداوند انجام یا ترک فعلى را از بنده بخواهد، بدان امر یا نهى مى کند، این همان اراده تشریعى است . در این مورد، ممکن است بنده امر و نهى راامتثال کند و اراده خدا را محقق سازد و یا امتثال نکند و برخلاف خواست و رضاى خداعمل نماید.
با دقٌت در معنای «اراده» به خوبی روشن می شود که اراده در آیه همان اراده تکوینی خدا می باشد نه تشریعی زیرا اراده تشریعی خدا مخصوص افراد خاصٌ نیست بلکه برای عموم مردم است وخدا از همه خواسته است که به اختیار خود از گناه وپلیدی دوری کنندو اراده تکوینی خدا، در این آیه بر این تعلق گرفته است که «اهل بیت(ع)» از در جه بالای از طهارت به نام« عصمت» برخوردار باشندتا آنهارااز معصیت وپلیدی وخطاءواشتباه حفظ کند. این عنایتی است ازطرف خداوند که فقط به «اهل بیت (ع)» اختصاص داده شده است ودیگران از آن سهمی ندارند .
د)بنابراین با اختصاص وحصر اراده تکوینی خداوندبر زدودن هرپلیدی مثل گناه، خطاء، اشتباه وفراموشی ،از اهل بیت علیهم السلام ، عصمت ،افضلیت، امامت ومرجعیٌت دینی آنها به اثبات می رسد.
با این توضیحی که بیان شد، مصداق آیه فقط اهل بیتی را شامل می شود که خود پیامبر (ص)آنهارا معیٌن ومعرفی کرده است وفقط این افراد دارای ویژگی منحصر به فرد، عصمت می باشندنه همسران پیامبر که نه تنها فاقد مقام عصمت بودند بلکه در زندگی آنها اشتباهاتی وجود دارد که قابل تطبیق به آیه تطهیر نیست واینکه آنها هم هیچگاه ادعا ی عدم ارتکاب گناه واشتباه وخطاء نکرده وخود را جزء مصداق اهل بیت در آیه شریفه به شمار نیاورده اند.واز همه مهمتر اینکه خطاب در آیه به صورت مذکر «کم»آمده است که زنان پیامبر(ص) را در بر نمی گیرد.
پی نوشت:
[۱] .سوره احزاب آیه ۳۳
[۲] .از ایه ۲۸ تا مقداری از صدر آیه «۳۳وَ قَرْنَ فى بُیُوتِکُنَّ وَلاتَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الجاهِلیَّهِ الاوُلى وَاَقِمْنَ الصَّلوهَ و آتینَ الزَّکاهَ وَاَطِعْنَ اللّهَ وَرَسُولَهُ »«و در خانههاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید»خطاب در باره زنان پیامبر است
[۳]اصفهانى،. حسین بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن ،لبنان –سوریه ،دار العلم -الدار الشامیه ، ۱۴۱۲ ه ق،چاپ اول ص۳۷۱
[۴]. در تکوینى مستقیماً اراده به تحقق مراد و ایجاد آن در خارج تعلّق مىگیرد و هرگز از مراد تخلّفبردار نیست ولی اراده تشریعى مستقیماً به ایجاد فعل در خارج تعلّق نمىگیرد، بلکه اراده به فعل بندگان تعلّق مى گیرد تا با اختیارشان در خارج ایجاد شود و مستلزم وقوع مراد درخارج به طور جبر نیست.
[۵] .یس، ایه ۸۲
[۶] .بقره آیه ۱۸۵
[۷] .مفردات الفاظ القران ص۳۴۲
[۸] آلوسى ،سید محمودآلوسی، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: على عبدالبارى عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه ،۱۴۱۵ق، چاپ: اول،ج۱۱ص۱۹۳
[۹] .مائده آیه ۹۰
[۱۰].واژه« آل » مقلوب لفظى- أهل- و تصغیرش- أُهَیْل است.فرق میان (آل) و (أهل) اینست که واژه (آل) مخصوص اعلام و معروفین است، و از این روى به ناشناختهها و زمانها و مکانها اضافه نمىشود مثلا مىگویند- آل فلان- و نمىگویند- آل رجل- و نه- آل زمان یا مکان، و نمىگویند- آل الخیّاط- بلکه واژه آل به شریفتر و با فضیلتترها اضافه مىشود مانند: آل اللّه- و- آل النّبى و آل السّلطان، امّا واژه- أهل، اضافه شدنش کلّى و عمومى است مانند أهل اللّه- و- أهل الخیاط، چنانکه مىگویند اهل آن زمان و اهل آن مکان.راغب اصفهانی مفردات الفاظ قران ص۹۸
[۱۱] اصفهانى، ،مفردات الفاظ القران ،ص۹۶
[۱۲] ابن منظور، ابو الفضل، جمال الدین، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت- لبنان، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع- دار صادر،۱۴۱۴ ه ق،۱۴۱۴ ه ق،ج۱۱ص۲۸
[۱۳] .هود آیه ۷۳
[۱۴]. عکرمه؛ کسى است که مردم را به گمراهی وانحراف می کشاند و ذهبى او را از خوارج برشمرده است. وى در دروغگویى به حدّى رسیده بود که حتّى به استاد خود ابنعباس دروغ مىبست؛ تا اینکه دروغ او ضربالمثل شد. ابنسیرین، یحیى بن معین و مالک او را کذّاب توصیف کردهاند. ابن ذویب او را غیرثقه معرفى کرده و مالک، نقلِ روایت از او را حرام کرده و مسلم بن حجاج از روایات او اعراض نموده است. «ذهبی، شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد الذَهَبی، سیر أعلام النبلاء ،(بی جا )مؤسسه الرساله (بی تا)ج۵ ص۱۱ -۳۴» عروه بن زبیر هم مشهور به بغض و دشمنی با امیرالمؤمنین(علیه السلام) است. عروه بن زبیر کسى است او کسى بود که بغض شدیدى نسبت به على علیه السلام داشت، به حدّى که هرگاه نام آن حضرت نزد او برده مىشد، او را سبّ مىکرد «.ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه – ابن ابی الحدید، بیروت ،دار الکتب العلمیه ،۱۴۱۸هـ – ۱۹۹۸م،ج۴ص۱۰۲»
[۱۵] . سیوطی، عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی، الدر المنثور ،بیروت، دارالفکر،۱۹۹۳ج۶ص۹۰۳
[۱۶]. بیهقی ،أبو بکر أحمد بن الحسین بن علی البیهقی: السنن الکبرى ،حیدر آبادهند ،مجلس دائره المعارف النظامیه الکائنه،۱۳۴۴ ه،چاپ اول،ج۲ص۱۵۰
[۱۷] . إبن حجر هیتمی، أبی العباس أحمد بن محمد بن محمد بن علی إبن حجر الهیتمی، الصواعق المحرقه على أهل الرفض والضلال والزندقه،- بیروت ،مؤسسه الرساله۱۹۹۷،چاپ اول،ج۲ص۴۲۱
[۱۸] .همان ،ج۲ ص۴۲۱
[۱۹] . مسلم قشیری نیسابوری ، أبو الحسین مسلم بن الحجاج بن مسلم القشیری النیسابوری، بیروت،دار الجیل بیروت – دار الأفاق ،(بی تا)،ج۷ص۱۳۰
[۲۰] . ترمذی ،: محمد بن عیسى أبو عیسى الترمذی السلمی ،الجامع الصحیح سنن الترمذی، تحقیق : أحمد محمد شاکر وآخرون ،بیروت،دار إحیاء التراث العربی (بی تا)ج۵ص۳۵۱
[۲۱] . حدیث متواترحدیثی است که : راویان آن در هر طبقه ، بحدى برسند که اطمینان حاصل شود که آنها توطئه و سازشى براى دروغ گفتن نداشته اند. به همین جهت ، مى گویند خبر متواتر مفید قطع و یقین است ، در مقابل آن ، خبر ((واحد)) است که مفید ظنّ و گمان مى باشد .
[۲۲] . هیثمی، نور الدین علی بن أبی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، بیروت، دار الفکر۱۴۱۲ هـ،ج۹ص۲۶۷
[۲۳] حسکانى عبید الله بن احمدحسکانى ؛شواهد التنزیل لقواعد التفضیل؛ تحقیق: محمد باقر محمودى،تهران ،سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى( ۱۴۱۱ ق) چاپ: اول ج۲ص
منبع : وحید خورشید؛سایت پژوهه