- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
این حکومت تا سال ۱۳۲ هجری ادامه یافت. معاویه پس از خود پسرش یزید را به ولیعهدی گماشت. پس از یزید معاویه دوم مدت کوتاهی حکومت کرد. و با مرگ او خلافت اموی پایان یافت. سپس مردم شام با مروان بن حکم ابن ابی العاص بیعت کردند و مروانیان تا سال ۱۳۲ هجری خلافت را عهده دار بودند. آخرین خلیفه اموی «مروان بن محمد» معروف به مروان حمار می باشد.
پایان خلافت امویان
بیعت با ابوالعباس عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس در حقیقت، انقراض حکومت امویان و برپایی حکومت عباسیان است. مورخان، زمان بیعت با ابوالعباس سفاح را روز جمعه سیزدهم ماه ربیع الاخر سال ۱۳۲ هجری نوشتهاند. همان گونه که بیان شد، مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی بود. وی در سال ۱۲۷ هجری به حکومت رسید.[۱]
در این زمان، دعوت عباسیان به اوج خود رسیده بود. داعیان عباسی در مناطق مختلف، مردم را به «الرضا من آل محمد» شخصیت مورد رضایت از خاندان رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، دعوت می کردند. این دعوت خصوصا در خراسان با پیشرفت قابل ملاحظه ای همراه بود. ابومسلم خراسانی موفق شد از جانب عباسیان بر خراسان غلبه کند. سپس افرادی را به جنگ با مروان حمار فرستاد.[۲]
مروان در جنگ شکست خورد و از سوی دیگرف در کوفه، مردم با عبدالله بن محمد (سفاح) بیعت کردند…. و او سپاهی را به فرماندهی عمویش عبدالله بن عباس به جنگ مروان فرستاد که موجب شکست مجددا مروان شد. پس از آن مروان به مصر، فرار کرد و در همانجا مرد و خلافت اموی با مرگ او به پایان رسید.[۳]
علل انقراض حکومت بنی امیه
به نظر میرسد نارضایتی مردم از حکومت اموی، قیام های مردمی، نزاع های قبیله ای، درگیری های داخلی و در نتیجه ضعف داخلی، از عوامل اصلی سقوط بنی امیه می باشند.[۴] محمد سهیل طقوش در علل سقوط امویان به عوامل ذیل به طور مفصل اشاره دارد:
۱- درگیری خاندان اموی؛
۲- ولایتعهدی دو نفره؛
۳- درگیری های قبایلی؛
۴- عربگرایی امویان؛
۵- اختلافات مذهبی.[۵]
تحلیلی از حکومت امویان
هر چند در دوره بنی امیه این خاندان موفق شدند از حیث کشورگشایی و گسترش قدرت سیاسی به پیشرفتهای قابل ملاحظه ای دست یابند، اما در مجموع، این حکومت به واسطه جنایات و اقدامات خلافی که مرتکب شده است، چهره ای منفی از خود به جای گذاشته است.
اقدامات منفی حکومت
برخی از اقدامات منفی این حکومت عبارتند از:
سختگیری نسبت به شیعیان
سیاست معاویه و اکثر خلفای اموی نسبت به شیعیان بسیار سختگیرانه بود. شیعیان در این دوره عموما در نهایت سختی روزگار می گذراندند. امنیت آنها همه جا مورد تهدید بود. قتل عام و غارت اموال شیعیان در این دوره امری رایج بود.[۶]
شهادت ائمه
ائمه شیعه در این دوره در فشار و سختی بیشتری بودند. شهادت امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر (علیهم السلام) در این دوره و توسط حاکمان سفاک اموی صورت گرفت.
بدون شک شهادت این ائمه بزرگوار، خصوصا به شهادت رساندن امام حسین (علیه السلام)، به همراه ۷۲ تن از یاران باوفایش در صحرای کربلا سال ۶۱ هجری که به دستور یزید به شهادت رسیدند، از بزرگترین جنایات بشری در طول تاریخ است.
در این دوره، لعن امام علی (علیه السلام) خصوصا تا زمان به حکومت رسیدن «عمر بن عبدالعزیز» به شدت رواج داشت و به صورت یک سنت درآمده بود.
موروثی کردن خلافت
یکی دیگر از اقدامات امویان استبدادی و موروثی کردن خلافت است. موروثی کردن خلافت به این معناست که تعین جانشین، توسط سلطان پیشین صورت می گیرد. و علاوه بر این یکی از فرزندان یا اعضای خاندان پادشاه به عنوان جانشین تعین می شوند.
معاویه همانگونه که ذکر شد، فرزندش یزید را به عنوان جانشین خویش معرفی کرد و با این کار خلافت را موروثی کرد.[۷] این روند تا پایان دوره حکومت بنی امیه ادامه داشت. «هر چند در دوره عباسیان نیز این روند ادامه داشته است اما بحث ما فعلا در خصوص بنی امیه است.»
گسترش اندیشه جبرگرایی
از دیگر جنایات امویان می توان به گسترش جبرگرایی اشاره کرد. این اندیشه که در حقیقت در راستای تثبیت خلافت امویان صورت میگرفت، این عقیده را در مردم القا می کرد که خواست الهی این است که بنی امیه به عنوان خلیفه در جامعه اسلامی حکومت کنند و کسی حق مخالفت و اعتراض بر این خواست الهی را ندارد.
رفتار ناشایست با غیر عرب ها
در این دوره مساوات که یکی از ارکان مهم نظام اسلامی بود از میان رفت. امویان نژاد عرب را نژاد برتر و والاتر شمردند و گفتند؛ چون پیامبر اسلام از عرب برخاسته است پس عرب بر دیگران برتری دارد.
سایر اقدامات منفی امویان
تاویل قرآن و جعل حدیث
صرف درآمدهای دولت در مسائل تجملاتی و خوشگذرانی، میگساری و زنبارگی، رواج موسیقی و غنا از دیگر اقدامات غیر قانونی و عموما خلاف شرع امویان می باشد بدون شک همین عوامل موجبات نارضایتی مردم را از حاکمان اموی فراهم میساخت.
سرانجام، نارضایتی مردم از این حکومت در کنار عوامل دیگر موجبات سقوط حکومت اموی و روی کارآمدن حکومت عباسی را فراهم ساخت.
پی نوشت ها
۱.مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۲، ص۹۳۴، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، ۱۳۷۴.
۲.دینوری، ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ص۳۴۵-۳۴۷، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۰.
۳.طقوش، محمدسهیل، دولت امویان، ص۱۸۸، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۰.
۴.مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۲۳.
۵.طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ص۲۰۹-۱۹۲، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۰.
۶.ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۵۷، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۲.
۷.کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ص۸۱۳، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تهران، آموزش و انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲.
منبع: سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «انقراض بنی امیه»، تاریخ بازیابی ۹۵/۰۱/۰۴.