- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
پیشوایان معصوم (ع) هر کدام بنوبت خود منبع فضایل و مناقب و آموزگاران واقعی فضیلت و شرف و اصول انسانیت هستند.آنان پایه گذاران تمدن واقعی و پی افکنان اصول معاشرت و روابط اجتماعی صحیح و سالم میباشند.همگان از یک نور سرچشمه گرفته اند و در یک مکتب تربیتی الهی پرورش یافته اند و رو به یک سو و یک هدف گام برمی دارند و غایت و هدف از زندگی آنان تحکیم مبانی انسانی و تشیید اصول الهی و آسمانی است. پس ذکر فضیلت ویژه بهر کدام از پیشوایان معصوم (ع) به آن معنی نیست که آن دیگران فاقد آن فضیلت یا عاری از آن صفت بوده اند بلکه به مقتضای عصر و باقتضای شرایط تبلیغ و امر بمعروف و آمادگی فکری مردم هر دوره، باعث ظهور بیشتر پاره ای از فضایل و مناقب خاص گردیده است که در دورانهای دیگر آن ویژگی ها زمینه و اقتضای نداشته است.
بعنوان نمونه می توان به شجاعت علی (ع) و فرزندان ارجمندش امام حسن (ع) و امام حسین (ع) اشاره نمود، آنان عصر پیامبر اسلام را درک کردند و با کفار و مشرکین و دشمنان و مارقین و قاسطین و ناکثین روبرو گشتند و برخورد آنان با شمشیر و صحنه های جنگ و ستیزه بوده است از آن رو ظهور شجاعت و صلابت و روح سلحشوری و جهاد در آنان بیشتر از دیگر فضائل به ثبت رسیده است تا دیگر پیشوایان معصوم (ع) .
از این رو صفات و فضائلی که اکنون در این بخش می آوریم در دیگر پیشوایان هم وجود داشته است.
علم و دانش امام کاظم (علیه السلام)
خاندان عصمت و طهارت از پایه گذاران علوم و دانشت های حقیقی بشر بشمار می آیند که با روشن گری ها و راهنمائی های خود که همه از روی علم و حکمت و جهان بینی عمیق معنوی و فکری بوده است تاریکی ها و اوهام را زائل ساخته اند و اجتماع را بسوی حقیقت معارف و مکارم واقعیت و درستی ها و مفاهیم اصیل معاریف بشری رهنمون گشته اند.
یادگارهای علمی و فکری امام موسی بن جعفر (ع) که در محتویات کتابهای حدیث و فقه و کلام و تفسیر ثبت گردیده است یکی از بهترین و غنی ترین میراثهای علمی است که اصول زندگی و روش های تربیتی و معارف ماوراء الطبیعه را با محکم ترین و استوارترین بیانها در اختیار پویندگان آن معارف قرار می دهد و اسرار آفرینش را با عالیترین بیانات توضیح میدهد که امروز علم با آن همه پیشرفت و ترقی فراتر از آن گام ننهاده است.
صدر المتألهین در شرح حدیث شریف عقل که امام (ع) بیکی از یاران خود بنام «هشام بن حکم» القاء فرموده است چنین مینویسد:
«این حدیث عقل در برگیرنده بزرگترین مشخصات و ویژگی های عقل است که در محتویات خود معارف عالیه ای از قرآن مجید را دارد این حدیث شریف محتوی معارف پر ارج الهی است که همانند آنرا در چندین مجلد از کتاب های عرفا و دانشمندان صاحب نظر نمی توان پیدا نمود جامعیت حدیث از آن نظر است که اشاراتی به علم ماوراء الطبیعت، فلکیات، روان شناسی، اخلاق، سیاست مدنی، تربیتی ووو دارد و از نظر مواعظ و پند و اندرز و توجیه به نشائه آخرت سرشار و غنی است» (۱)
امام موسی بن جعفر (ع) بعد از رحلت پدر عالی قدرش اداره کننده فکری و علمی دانشگاه وسیع و بزرگی بود که از پدر به میراث باقیمانده بود. دانشگاهی که مدیریت علمی آن به عهده امام واگذار گردید در حال توسعه و گسترش و دربر گیرنده هزاران دانشجو و استاد بود که در کلاس های مختلف آن از مکتب پر فیض امام صادق (ع) دانش آموخته و اکنون در طی مدارج عالی تری از دانش و فضیلت بودند.
گروه های متعددی از متکلمین و فقها، و فلاسفه و محدثین و مفسرین و ریاضیون و مورخین، و رجالیون و ادبا و شعرا و دیگر طبقات مختلف علمی اکنون متوجه مقام علمی الهی امام موسی بن جعفر گردیده اند و از کمالات و فضائل و دانش بی پایان او استفاضه می نمایند.و گرد شمع وجود او را فرا گرفته اند تا مبانی مکتب فکری و علمی اسلامی را غنی تر و پربارتر سازند و نور درخشان اسلامی را روشن تر و تابان تر نمایند.امام موسی بن جعفر (ع) دانشمندترین و با فضیلت ترین مردم عصر خود بود و علم و دانش او همانند انبیاء و رجال الهی از منبع پر فیض الهام و کرامت الهی سرچشمه گرفته بود و در مکتب تربیتی خاندان رسالت و طهارت تکمیل و سرشار گردیده بود.امام صادق (ع) در تصدیق دانش و آگاهیهای علمی او می فرماید :
فرزندم موسی به حدی آمادگی علمی دارد که اگر از تمام محتویات قرآن از او پرسش نمائی با دانش و علم کافی که دارد به تو پاسخ قانع کننده ای می دهد.او کانون حکمت، فهم، معرفت و اندیشه است.
در وسعت و تبحر علمی او کافی است که در نظر آوریم که دانشمندان و محدثین در فنون مختلف اسلامی از وی حقایقی نقل کرده اند که کتبها و دفاتر خود را با آنها پر ساخته اند بحدی که آن حضرت با لقب «عالم» شهرت یافته است.
امام کاظم (علیه السلام) دانشمند عصر
عصر زندگی امام از نقطه نظر علم و دانش، یکی از درخشان ترین اعصار اسلامی بوده است، دانش و هنرهای گوناگون در آن عصر پا بر پلکان اعتلاء نهاده بود.عصر طلائی دانش ها و هنرهای ظریف در دنیای اسلام آغاز گشته بود در یک چنین عصری مشعشع که دیوانها و کتابهای دانشمندان ایران، یونان و هند بزبان تازی ترجمه میشد و فلسفه و ادبیات و دیگر شاخه های علوم آنروزی در اوج اعتلای نسبی خود بود پیشوای هفتم ما را در محافل علمی دانشمندان و مجامع بحث و گفتگو و مناظره عالم و دانشمند می نامیدند تا آنجا که این عنوان در شمار القاب آن حضرت در آمده بود و این موضوع خود می رساند که وجهه علمی و تبرّز فکری او در میان ناباوران امامت نیز پذیرفته شده بود.
شیخ مفید که یکی از پیشگامان علم حدیث و فقه و تاریخ در قرن چهارم می باشد در کتاب خود می نویسد :
روایات متعدد و فراوانی در زمینه های مختلف علمی از وجود امام ابو الحسن (ع) روایت گردیده است که نشان می دهد او فقیه ترین و دانشمندترین فرد روزگار خود بوده است» (۲)
شاگردان امام کاظم (علیه السلام)
اینک به عده ای از بزرگان و فقهاء و محدثین که از تربیت یافتگان آن حضرت و پدرش امام صادق و پسرش امام رضا (علیهم السلام) بوده اند، اشاره میکنیم
- یونس عبدالرحمن مولی آل یقطین. در فهرست شیخ آمده که او بیشتر از سی کتاب در احکام جمع و تألیف کرده است. صدوق فرمود: از ابن الولید شنیدم می فرمود: روایات کتب یونس همه صحیح است مگر آنچه محمد بن عیسی بن عبید بتنهایی از او نقل کرده است.
نجاشی در رجال خود فرموده: در میان اصحاب ما متقدم و عظیم المنزله بود، در ایام هشام بن عبدالملک متولد شد، امام صادق (علیه السلام) را در میان صفا و مروه دید ولی از وی چیزی نقل نکرده و از امام کاظم (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) روایت نقل فرموده است، امام رضا (علیه السلام) در علم و فتوا دادن به او اشاره میکرد.
ابوهاشم جعفری گوید: کتاب «یوم و لیله» یونس را به امام حسن عسکری (علیه السلام) عرضه کردم، فرمود: این کتاب تصنیف کیست؟ گفتم: تصنیف یونس آل یقطین است. فرمود: «اعطاه الله بکل حرف نوراً فی الجنه».
- صفوان بن یحیی، شیخ طوسی در فهرست میفرماید: صفوان بن یحیی که لباس سابری خرید و فروش میکرد، اوثق اهل زمانش در نزد اصحاب حدیث و عابدترین اهل روزگارش بود، روزی صد و پنجاه رکعت نماز میخواند و سالی سه ماه روزه میگرفت و هر سال زکات مالش را سه برابر میداد.
او و عبدالله جندب و علی بن نعمان در بیت الله الحرام عهد کردند که اگر یکی از دنیا رفت، بقیه بعد از او نماز او را بخوانند، روزه او را بگیرند، حج او را به جای آورند و زکات او را بدهند، دو رفیقش قبل از او از دنیا رفتند، لذا صفوان به عهد خود عمل میکرد.
او از حضرت رضا و امام جواد و امام هادی (علیه السلام) روایت کرده و نیز از چهل نفر از اصحاب امام صادق (علیه السلام) نقل حدیث میکند و برای او کتب زیادی هست و از موسی بن جعفر (علیه السلام) مسائلی و روایاتی دارد.
نجاشی فرموده: صفوان بن یحیی ثقهٌ ثقهٌ عَینٌ. از حضرت رضا (علیه السلام) روایت نقل کرده و در نزد آن حضرت مقام شریفی داشت، کشی او را در رجال امام کاظم (علیه السلام) ذکر کرده، وکیل امام رضا و امام جواد علیهماالسلام بود، به طرف مذهب واقفیه نرفت، او در سال دویست و ده وفات یافته است.
- محمد بن ابی عمیر. نجاشی فرمود: کنینهاش ابو احمد، بغدادی الاصل، امام کاظم (علیه السلام) را ملاقات کرد و از او احادیث بسیاری شنید و در بعضی احادیث، امام او را أبا احمد خطاب کرده است و نیز از حضرت رضا (علیه السلام) حدیث نقل کرده، در نزد خاصه و عامه دارای منزلت است، شیخ در فهرست فرمود: «و کان من أوثق الناس عندالخاصه و العامه و أنسکهم نسکاً».
او همان است که به هارون الرشید خبر دادند: که او نامهای همه شیعه را در عراق میداند، هارون او را گرفت و گفت: نام شیعیان را بگو، او قبول نکرد، او را لخت کرده و آویزان نموده و صد ضربه شلاق زدند. میگوید: تحمل فشار بقدری سخت شد که عن قریب بود نام شیعیان را فاش کنم، ناگاه ندای محمد بن یونس بن عبدالرحمان را شنیدم که میگفت: ابن ابی عمیر! از خدا بترس، و موقف خود را در پیش خدا بیاد آور، این گفته باعث قوت قلب شد که تحمل کردم و نگفتم والحمدلله؛ و در آن گرفتاری بیشتر از صد هزار درهم ضرر دید. (رجال کشی).
او چهار سال بعلت طرفداری از امامت بزندان رفت، خواهرش کتابهای او را دفن کرد و از بین رفت، بقولی خودش در غرفهای گذاشته بود که باران بر آنها جاری گردید و ششسته شدند، لذا از حفظ، نقل حدیث میکرد، اصحاب ما بر مراسیل او اعتماد کردهاند، کتابهای زیادی تألیف کرده است، او در سال دویست و هفده به جوار حق پیوست. (رجال نجاشی).
سندی بن شاهک بامر هارون او را صد و بیست تازیانه زد و در حبس افکند، او بیست و یک هزار درهم داد تا خلاص شد… از مردی ده هزار درهم طلب داشت، آن مرد خانه خود را به ده هزار درهم فروخت، پولش را پیش ابن ابی عمیر آورد و گفت: این طلب تو است.
گفت: این پول از کجاست؟ آیا به ارث بردهای یا کسی به تو بخشیده است؟ گفت: خانهای را فروختهام، پول آن است. ابن ابی عمیر گفت: ذریح محاربی از امام صادق (علیه السلام) به من نقل کرد که فرمود: «لا یُخرج الرجل من مَسقط رأسه بالدّین» یعنی بعلت قرض مرد را از خانهاش بیرون نمیکنند. لذا این پولها را قبول نمیکنم با آنکه به خدا قسم فعلاً به یک درهم نیز احتیاج دارم (تحفه الاحباب). ببین تربیت امامان صلوات الله علیهم چه مردانی به وجود آورده است. اگر انسان خودش خانهاش را بفروشد و بیاورد مانعی ندارد ولی آن بزرگوار احتیاط کرده است.
- عبدالله بن مغیره ابو محمد بجلی. نجاشی فرموده: ثقه ثقه، کسی در جلالت و دین و ورع به او نمیرسد، از ابی الحسن موسی بن جعفر (علیه السلام) حدیث نقل کرده و گویند سی کتاب تألیف نموده است.
کشی در رجال خود نقل کرده: عبدالله بن مغیره گوید: قول واقفیها را قبول کرده بودم، به حج مشرف شدم، به وسوسه و تردید افتادم، به پرده کعبه چسبیده و گفتم: خدایا! مطلوب و اراده مرا میدانی، مرا به بهترین ادیان هدایت کن، در آن وقت به دلم افتاد که محضر امام رضا (علیه السلام) بروم، به مدینه آمدم و به در خانه آن حضرت رفتم، به غلام آن حضرت گفتم: بگو مردی از اهل عراق اجازه ورود میخواهد. در این بین صدای امام را شنیدم که فرمود: عبدالله بن مغیره! داخل شو، داخل خانه شدم، امام چون به من نگاه کرد، فرمود: خدا دعایت را قبول فرمود و تو را به دین خود هدایت کرد، گفتم: «اشهد انک حجه الله و امینه علی خلقه».
- علی بن جعفر صادق (علیه السلام) ، برادر امام کاظم و از تربیت شدگان آن حضرت است و زمان چهار امام را درک کرده است، مفید رحمهالله در ارشاد فرموده: علی بن جعفر رضی الله عنه از روایان حدیث، صحیح العقیده، شدیدالورع و کثیرالفضل است، ملازم برادرش موسی بن جعفر (علیه السلام) بود و ازوی روایات بسیاری نقل کرده است (ارشاد: ص ۲۶۹) شیخ در فهرست فرموده: «علی بن جعفر… جلیل القدر ثقه و له کتاب المناسک و مسائل اِلأَ خیه موسی بن جعفر (علیه السلام) سأله عنها».
در مناقب فرموده: از جمله ثقات آن حضرت، حسن بن علی بن فضال کوفی، عثمان بن عیسی، داوود بن کثیر رقی، و علی بن جعفر صادق (علیه السلام) است و از خواص اصحابش علی بن یقطین، ابوالصلت عبدالله بن سلام، اسماعیل بن مهران، علی بن مهزیار، ریان بن صلت، احمد بن محمد حلبی، موسی بن بکیر و اسطی و ابراهیم بن أبی البلاد کوفی است (ج ۴ ص ۳۲۵).
پی نوشت ها:
۱ صدر المتالهین یکی از مفاخر فلاسفه و دانشمندان عصر اخیر است که در فلسفه و معارف حکمت و کلام کم نظیر است.کتاب اسفار و شرح اصول کافی و شواهد الربوبیه و تفسیر برخی از آیات قرآن از آثار اوست و مهمتر از آن، پایه گذاری یک مکتب فلسفی و فکری است که هنوز هم پیروان فراوان دارد او در سال ۱۰۵۰ در سفر حج در بصره به رحمت ایزدی پیوست.
۲ ارشاد مفید ص ۲۷۲
منبع: پایگاه اطلع رسانی حوزه.