- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 12 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
مقدمه
پیشوایان معصوم شیعه هر کدام به نوبه خود سرچشمه کمالات و منبع فضایل و صفات عالى انسانى محسوب می شوند. نه تنها شیعه بلکه افراد و گروه هاى مختلفى که با آن بزرگان در ارتباط بوده اند به این نکته اذعان دارند. حتى مخالفین و معاندین آنان گاهى در لابلاى سخنان خویش این حقیقت را ابراز کرده اند. یکى از کارگزاران حکومتى مامون به نام رجاء بن ضحاک – که مامور آوردن امام هشتم علیه السلام از مدینه به خراسان بود – می گوید: هنگامى که امام رضاعلیه السلام را به دستور مامون از مدینه به خراسان آوردم، مامون از رفتار و حالات و خصوصیات وى از من سؤالاتى کرد و من آنچه را که در طول سفر و در اوقات شبانه روز از على بن موسى الرضاعلیه السلام دیده بودم به خلیفه گزارش دادم. مامون به من گفت: «یابن ابى الضحاک! هذا خیر اهل الارض و اعلمهم و اعبدهم فلا تخبر احدا بما شاهدته منه؛ اى پسر ضحاک! این شخص بهترین، داناترین و عابدترین فرد روى زمین است، آنچه را که از فضائل و مناقب و صفات والاى او دیده اى نزد کسى فاش نکن [تا اینکه فضائل او توسط من منتشر شود.]» (۱)
ائمه اطهارعلیهم السلام معدن علم و سرچشمه دانش حکمت و اخلاق و معارف عالى انسانى بوده و به تمام علوم مورد نیاز بشر آگاهى کامل دارند. به فرموده امام هشتم علیه السلام تمام نیازمندی هاى فرزندان آدم در نزد امام معصوم علیه السلام می باشد، و جمیع علوم مختلف بشرى نزد آن هاست. (۲)
عالم آل محمد (صلى الله علیه و آله)
امام کاظم علیه السلام همواره با اشاره به امام رضاعلیه السلام به فرزندان خویش می فرمود: این برادر شما على بن موسى، عالم آل محمد است، پس از وى پرسش ها و مجهولات خویش را بپرسید و آنچه به شما یاد می دهد آن را حفظ کنید، از پدرم (امام صادق علیه السلام) چندین بار شنیدم که فرمود: عالم آل محمد(صلى الله علیه وآله) در صلب توست و اى کاش او را درک می کردم. (۳)
برترین دانشمند
مرحوم شیخ صدوق می گوید: مامون در هر جا که احتمال می داد دانشمندى باشد و توانایى مناظره و مباحثه با امام رضاعلیه السلام را داشته باشد به مجلس خویش دعوت کرده و او را با امام هشتم علیه السلام وارد بحث می نمود. او در این زمینه تلاش هاى فراوانى به عمل آورد که اندیشمندان و نظریه پردازان فرقه ها و گروه هاى مختلف اسلامى و غیر اسلامى در مباحثه علمى بر حضرت رضا علیه السلام پیروز شوند و این به جهت حسد و کینه باطنى وى نسبت به آن حضرت بود. اما امام رضاعلیه السلام در تمام آن جلسات و مناظره هاى سنگین و پیچیده علمى بر تمام دانشمندان عصر غلبه کرد. آن حضرت با کسى به بحث و مناظره نپرداخت مگر اینکه در پایان، طرف مقابل به فضیلت و برترى و دانش سرشار امام هشتم علیه السلام اعتراف نمود و در برابر استدلال هاى قوى و محکم او سر تعظیم فرود آورد. (۴)
شیخ طبرسى از هروى نقل کرده است که هیچ کس را دانشمندتر از على بن موسى الرضا علیه السلام ندیدم و هیچ دانشمندى نیز او را ندید مگر این که همانند من به فضل و دانش او شهادت داد. (۵)
خود امام رضاعلیه السلام در مورد دانش بی کران حضرتش و برترى بر اندیشمندان و متفکرین علوم مختلف می فرماید: «زمانى من در روضه (مسجدالنبی صلى الله علیه وآله) می نشستم و در آن دوران دانشمندان زیادى در مدینه بودند، هرگاه یکى از آن ها در پاسخ پرسشى عاجز می گشت و دیگران هم نمی توانستند از عهده برآیند، همگى به من اشاره می کردند و مسائل مشکل را پیش من می فرستادند و من پاسخ همه آن ها را می دادم.» (۶)
آن حضرت در گفتار دیگرى می فرماید: «آن گاه که من بر اهل تورات با توراتشان و بر اهل انجیل با انجیلشان و بر اهل زبور با زبورشان و بر صابئین با زبان عبرى خودشان و بر هربذان با زبان فارسی شان و بر رومیان با منطق خودشان و بر اصحاب مقالات و اندیشه هاى مختلف به طریقه خودشان استدلال کنم و آن گاه که هر دسته اى را محکوم نمودم و دلیلشان را باطل ساختم و آنان از عقیده و پندارهاى خویش دست کشیده و بر گفتار من گرویدند، مامون در خواهد یافت که مسندى که بر آن تکیه زده حق او نیست و در آن هنگام از کرده خود پشیمان خواهد شد.» سپس فرمود: «و لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم.» (۷)
نمونه هاى دانش و اندیشه امام هشتم علیه السلام
سخن گفتن از علوم و اندیشه هاى بی کران امامان معصوم؛ آن یکه تازان میدان علم و عمل کار آسانى نیست. ما در این نوشتار به مناسبت ولادت هشتمین کوکب فروزان امامت و در حد مجال به نمونه هایى از دانش سرشار و اندیشه هاى تابناک آن گوهر نبوى می پردازیم.
آشنایى با زبان هاى مختلف
شیخ صدوق رحمه الله به نقل از ابوالصلت هروى می نویسد: امام رضاعلیه السلام با هر گروه و ملیتى از مردم با زبان مادرى او سخن می گفت. به خدا سوگند او از خود آن ها به زبان محلی شان داناتر بود و از خودشان فصیح تر صحبت می کرد. روزى به او گفتم: «یابن رسول الله انى لاعجب من معرفتک بهذه اللغات على اختلافها، فقال: یا اباالصلت انا حجه الله على خلقه؛ و ما کان الله لیتخذ حجه على قوم و هو لا یعرف لغاتهم او ما بلغک قول امیرالمؤمنین علیه السلام؛ اوتینا فصل الخطاب فهل فصل الخطاب الا معرفه اللغات؛ اى پسر رسول خدا، من از آشنایى شما به این همه زبان هاى مختلف در شگفتم! [چطور ممکن است یک انسان به این همه زبان هاى رایج و ملت هاى مختلف آشنایى کامل داشته باشد؟!] آن حضرت در پاسخ فرمود: اى اباصلت! من حجت خداوند بر تمامى مردم روى زمین هستم، و پروردگار متعال حجت و خلیفه خویش بر قومى نمی گرداند کسى را که زبان و گویش آن ها را بلد نباشد، آیا سخن امیرمؤمنان علیه السلام را نشنیده اى که فرمود: به ما فصل الخطاب عطا شده است و آیا فصل الخطاب غیر از آشنایى به لغات و زبان هاى گوناگون، چیزى دیگر است؟!» (۸)
خبر از آینده
کلیم بن عمران می گوید: به امام رضاعلیه السلام گفتم: از خداوند بخواه برایت فرزندى عطا کند. حضرت فرمود: «من صاحب فرزندى خواهم شد و او وارث و یادگار من خواهد بود.» بعد از مدتى امام جوادعلیه السلام به دنیا آمد، حضرت رضاعلیه السلام به اصحابش فرمود: «فرزندى به دنیا آمد که شبیه موسى بن عمران شکافنده دریاست و مانند عیسى بن مریم مادرش پاک و مطهر است.» (۹)
همچنین صفوان بن یحیى نقل می کند: روزى نزد امام هشتم علیه السلام نشسته بودم که حسین بن خالد صیرفى وارد شد. وى به قصد مشورت و نظرخواهى به امام رضاعلیه السلام گفت: می خواهم سفرى به منطقه عریض داشته باشم. حضرت فرمود: «آن جایى را که به عافیت و امنیت و سلامتى دسترسى دارى ترک نکن.» (یعنى به سفر نرو که احتمال خطر هست.) او از گفتار امام علیه السلام قانع نشد و به قصد سفر به عریض به راه افتاد، اتفاقا در راه با دزدان و راهزنان مواجه شده و تمام اموال و دارایی هایش به سرقت رفت و راستى گفتار حضرت بر او روشن گردید. (۱۰)
استدلال قرآنى
حضرت رضاعلیه السلام هنگامى که در یکى از مناظرات خویش در مجلس مامون، جایگاه والاى عترت پیامبرصلى الله علیه وآله را با استدلال به آیات قرآن تشریح می کرد؛ در ضمن شمارش آیاتى که در مورد فضیلت اهل بیت علیهم السلام است، چنین فرمود: «اما هفتمین آیه این است: «ان الله و ملائکته یصلون على النبى یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما»؛ (۱۱) «خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند، اى کسانى که ایمان آورده اید بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملا تسلیم فرمان او باشید.»
مسلمانان گفتند: یا رسول الله! ما معنى تسلیم را فهمیدیم که باید تسلیم فرمان شما باشیم، اما چگونه صلوات بگوئیم. فرمود: بگوئید: «اللهم صل على محمد و آل محمد کما صلیت على ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید.»
سپس امام رضاعلیه السلام خطاب به حاضرین مجلس فرمود: آیا در این سخن خلافى هست؟ گفتند: نه. در این هنگام مامون گفت: این سخن اجماعى است و هیچ اختلافى در میان امت اسلام نیست. آیا در مورد آل و فضیلت آل محمد، سخنى واضح تر و صریح تر می توانید از قرآن بیان کنید؟ حضرت رضاعلیه السلام فرمود: بلى، شما به من بگویید، آیه شریفه «یس، والقرآن الحکیم، انک لمن المرسلین على صراط مستقیم »؛ (۱۲) «یس! سوگند به قرآن حکیم که تو قطعا از رسولان خداوند هستى و بر راهى مستقیم قرار داری.» مقصود از «یس » چیست؟
دانشمندان مجلس گفتند: «معنى یس، محمد(صلى الله علیه وآله) است و کسى در آن شکى ندارد.» امام هشتم علیه السلام فرمود: «در این آیه خداوند متعال بر محمد و آل محمد فضیلتى عطا کرده است و کسى را یاراى درک حقیقت آن نیست مگر از راه تعقل و اندیشه، براى اینکه خداوند متعال در کتاب مقدس خویش، به غیر از انبیاءعلیهم السلام بر هیچ کس سلام و درود نفرستاده و و «سلام على موسى و هارون » (۱۵) و در هیچ جاى قرآن نفرمود: سلام على آل نوح و سلام على آل ابراهیم و سلام على آل موسى و هارون. فقط فرمود: «سلام على آل یس » (۱۶) یعنى آل محمد صلوات الله علیهم.» مامون بعد از شنیدن این بیان عالى و استدلال قرآنى، خطاب به حاضرین مجلس گفت: «اکنون فهمیدم که شرح این آیات و بیان آن ها در نزد معدن نبوت و اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله می باشد.» (۱۷)
حضرت رضاعلیه السلام در همان مجلس، در شمار آیاتى که براى فضیلت و برترى اهل بیت علیهم السلام نقل می کرد آیه «فسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون »؛ (۱۸) «اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید.» را تلاوت کرده و فرمود: «ما اهل ذکر هستیم، اگر نمی دانید از ما خانواده بپرسید.» دانشمندانى که در مجلس حضور داشتند گفتند: «مقصود خداوند در این آیه از اهل ذکر یهود و نصارى هستند. » امام هشتم فرمود: «سبحان الله! اگر ما پرسیدیم، و آن ها هم به دین خودشان دعوت کردند و گفتند: دین ما بهتر از دین اسلام است، آیا چنین کارى بر ما جایز است؟» مامون پرسید: «یا اباالحسن! ممکن است این سخن را بشکافید و شرح دهید، تا خلاف ادعاى این ها ثابت شود؟» حضرت رضاعلیه السلام فرمود: «بلى، ذکر، رسول الله است و ما (اهل بیت) اهل آن حضرت هستیم و این نکته در کتاب خدا بیان شده است.
آن جا که در سوره طلاق می فرماید: «فاتقوا الله یا اولى الالباب الذین امنوا قد انزل الله الیکم ذکرا رسولا یتلوا علیکم آیات الله مبینات »؛ (۱۹) «از مخالفت فرمان خداوند بپرهیزید، اى خردمندانى که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را بر شما فرستاده، رسولى که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت می کند.» پس ذکر، رسول الله است و ما هم اهل ذکر هستیم.» (۲۰)
نظریه شرطی سازى در تربیت
امروزه در علوم روانشناسى و تربیتى نظریه شرطى سازى جایگاه ویژه اى یافته است. نظریه پردازان این علوم اعتقاد دارند که شرطی سازى یکى از روش هاى موثر در ایجاد زمینه هاى رشد و تربیت افراد در وصول به اهداف عالى تربیتى است. براى توفیق بیشتر در ایجاد عادات و سجایاى پسندیده در کودکان و نوجوانان می توان از این شیوه کارآمد بهره گرفت. به عنوان مثال ربط دادن خوشی ها و شادکامی هاى زندگى با اهداف مطلوب و مورد نظر مربیان می تواند متربیان را به طور غیر مستقیم به سوى خواسته هاى مورد نظر مربى سوق دهد. حضرت رضاعلیه السلام در گفتارى حکیمانه به این روش اشاره کرده و فرمود: «بروا اهالیکم و اولادکم جمعه الى جمعه؛ (۲۱) جمعه به جمعه (در روزهاى جمعه) به همسر و فرزندان خویش نیکى کنید.»
براى این که بتوانیم روز جمعه را در نظر اعضاى خانواده خوشایند و زیبا و دوست داشتنى جلوه دهیم می توانیم در آن روز به آن ها بیشتر توجه کرده و با تامین نیازهاى مادى و رفاهى و عاطفى آنان به این خواسته تربیتى اسلامى به طور غیر مستقیم نائل شویم.
البته نیکى کردن به خانواده همیشه خوب است، اما امام هشتم علیه السلام که به نیکى کردن در روز جمعه تاکید و تصریح می کند، براى این است که روز جمعه یکى از اعیاد مسلمین و روز شادى و نشاط است و خانواده یک فرد مسلمان باید خاطره خوش و با نشاطى از آن روز داشته باشد و با رسیدن جمعه ناخودآگاه مسرور و شادمان گردد. مدیر یک خانواده می تواند غیر مستقیم با نیکى کردن و توسعه بیشتر به رفاه خانواده در روز جمعه، این شادى و نشاط را به کانون گرم و صمیمى خانواده خویش به ارمغان آورد.
بهداشت و تغذیه
از آن حضرت در مورد تغذیه مناسب و سلامت افراد سخنان ارزنده اى به ما رسیده است که به مواردى اشاره می کنیم: محمد بن سنان نقل کرده است که امام رضاعلیه السلام فرمود: «همسران باردارتان را کندر دهید، اگر فرزند آن ها پسر باشد، پاکیزه قلب و دانشمند و شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد، خوش اخلاق و زیبا می شود و مورد توجه شوهر آینده اش خواهد بود.» (۲۲)
بدیهى است که این نوع خوراکی ها علت تامه پدید آمدن این صفات نیست بلکه عوامل دیگرى نیز در این مورد دخالت دارند.
در سیره تربیتى امام رضاعلیه السلام علاوه بر تاکید بر سایر ابعاد معنوى انسان، به رعایت بهداشت و تغذیه سالم و نیز سایر عوامل غیر مادى مؤثر در سلامتى مانند صدقه و عقیقه توجه خاصى شده است.
آن حضرت، در بخشى از مطالبى که براى مامون نوشته است می فرماید: «والعقیقه عن المولود للذکر و الانثى واجبه و کذلک تسمیته و حلق راسه یوم السابع و یتصدق بوزن الشعر ذهبا او فضه و الختان سنه واجبه للرجال؛ عقیقه براى پسر و دختر، نامگذارى، تراشیدن موهاى سر نوزاد در روز هفتم و معادل وزن موها طلا و یا نقره صدقه دادن لازم است و ختنه پسر بچه ها واجب است.» (۲۳)
آن حضرت در سخن دیگرى به نقل از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود: «فرزندانتان را در روز هفتم ختنه کنید، زیرا ختنه باعث پاکى بیشتر و رشد سریعتر آنان می شود.» (۲۴)
تغذیه سالم و مقوى را امام رضاعلیه السلام در مورد فرزندش نیز عملا مراعات می کرد. یحیى صنعانى می گوید: در منا به محضر امام رضاعلیه السلام وارد شدم، دیدم که جوادعلیه السلام در دامان حضرت نشسته و حضرت به او موز می دهد. (۲۵)
تفکر سیاسى
الف) صفوان بن یحیى می گوید: پس از شهادت حضرت امام کاظم علیه السلام، حضرت امام رضاعلیه السلام خطبه خوانده و امامت خود را آشکار ساخت، ما از عواقب این امر ترسیدیم، به حضور حضرت رضاعلیه السلام رفتم و عرض کردم: «شما جریان امامت خود را آشکار نمودید و ما از گزند این طاغوت (هارون) ترس داریم.»
امام فرمود: «او هر چه سعى دارد انجام دهد، قدرت تسلط بر من نخواهد یافت.»
صفوان می گوید: بعدا ما از منبع موثقى دریافتیم که یحیى بن خالد برمکى (وزیر هارون) به هارون گفت: این على پسر موسى بن جعفرعلیهما السلام براى خود ادعاى امامت می کند. هارون در پاسخ وى گفته است: آنچه که در مورد پدرش انجام دادیم نتیجه نگرفتیم، آیا می خواهى همه آن ها را بکشیم؟!» (۲۶)
ب) امام هشتم علیه السلام با هوشیارى و دوراندیشى خاص توانست بعد از مرگ هارون و در دوران نزاع فرقه ها و آشوب هاى سیاسى و فرهنگى و کشمکش هاى سیاسى میان امین و مامون، به ارشاد و تعلیم و تربیت افراد همت گمارد و حتى بعد از استقرار حکومت مامون، آن حضرت با موضع گیری هاى حکیمانه نقش تربیتى خویش را ادامه داد.
مامون که در میان خلفاى عباسى از همه داناتر و زیرک بود، از علوم مختلف عصر خویش آگاهى داشت و از تمام استعدادهاى موجود براى پیشبرد قدرت خویش بهره می گرفت. وى با چهره عوام فریب و شیطانى خود طرح هاى حساب شده اى را براى شکستن قداست و عظمت امام هشتم علیه السلام پی ریزى می کرد. یکى از نقشه هاى شوم وى طرح مساله ولایتعهدى بود که در آن اهداف مختلفى همچون درهم شکستن معنویت و قداست امامان شیعه، مشروعیت بخشیدن به حکومت خودکامه خویش، تخطئه شیعیان، کنترل مرکز مبارزات مخالفین، جدایى بین امام و مردم و سایر موارد را پیش بینى کرده بود.
حضرت آیت الله خامنه اى در پیامى که به نخستین کنگره جهانى حضرت رضاعلیه السلام صادر نموده است به بعضى از علل این طرح و توضیح اهداف آن پرداخته و می فرماید: «در این حادثه، امام هشتم على بن موسى الرضاعلیهما السلام در برابر یک تجربه تاریخى عظیم قرار گرفت و در معرض یک نبرد پنهان سیاسى که پیروزى یا ناکامى آن می توانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد. اما امام هشتم با تدبیرى الهى بر مامون فائق آمد و او را در میدان نبرد سیاسى که خود به وجود آورده بود به طور کامل شکست داد و نه تنها تشیع ضعیف یا ریشه کن نشد بلکه حتى سال دویست و یک هجرى یعنى سال ولایتعهدى آن حضرت، یکى از پربرکت ترین سال هاى تاریخ تشیع شد و نفس تازه اى در مبارزات علویان دمیده شد و این همه به برکت تدبیر الهى امام هشتم علیه السلام و شیوه حکیمانه اى بود که آن امام معصوم در این آزمایش بزرگ از خویشتن نشان داد.» (۲۷)
همچنین تدبیرهاى موفق و اندیشه هاى روشن آن حضرت در قضایاى دیگرى نیز به چشم می خورد. مثلا تیزبینى و هوشیارى سیاسى آن حضرت در نماز عید به وضوح روشن است. با اینکه طراح این مراسم خود مامون بود و حضرت با پیشنهاد وى به مصلى می رفت اما حرکت هوشمندانه و روشنگر امام رضاعلیه السلام به گونه اى بود که مامون دستور جلوگیرى از اقامه نماز را صادر کرد.
حسن ختام
امام رضاعلیه السلام هنگام عزیمت به خراسان در مسیر خود به نیشابور رسید، جمعیت بسیارى از آن حضرت استقبال کردند، هنگامى که خواست به سوى «مرو» برود، جماعتى از علماى اهل تسنن بر سر راه آن حضرت آمدند تا آن حضرت را زیارت کنند و خواستند تا حدیثى از آباء گرامش که صاحبان اندیشه توحیدى بودند نقل کند، امام دستور داد پرده را کنار زدند، مردم در حال هجوم بودند و سر و صدا می کردند، امام از مردم خواست تا ساکت گردند، آنگاه فرمود: «پدرم از پدرش تا امیرالمؤمنین علی علیه السلام و او از پیامبرصلى الله علیه وآله و او از جبرئیل نقل کرد که خداوند فرمود: «کلمه لا اله الا الله حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابی؛ کلمه توحید، حصار محکم من است، هر کس داخل آن گردید، از عذاب من ایمن خواهد شد.» امام بعد از اندکى تامل به آن ها فرمود: این موضوع شروطى دارد. «و انا من شروطها؛ پذیرش امامت من از جمله شرایط آن است.» ۲۰ هزار و به نقلى ۲۴ هزار نفر این سخن را نوشتند. (۲۸)
عبدالکریم پاک نیا
پى نوشت ها:
۱) عیون اخبار الرضاعلیه السلام، ج ۲، ص ۱۸۲.
۲) همان، ج ۱، ص ۱۶۹.
۳) اعلام الورى، ج ۲، ص ۶۴؛ بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۰.
۴) عیون اخبار الرضاعلیه السلام، ج ۱، ص ۱۵۲.
۵) اعلام الورى، ج ۲ ،ص ۶۴؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۱۷.
۶) کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۱۷؛ بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۰.
۷) بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۷۴.
۸) عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۳۰.
۹) بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۵.
۱۰) عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۳۲.
۱۱) احزاب / ۵۶.
۱۲) یس / ۱ – ۴.
۱۳) صافات / ۷۹.
۱۴) صافات / ۱۰۹.
۱۵) صافات / ۱۲۰.
۱۶) صافات / ۱۳۰.
۱۷) عیون اخبار الرضاعلیه السلام، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر صافى، ج ۴، ص ۱۲۴.
۱۸) انبیاء / ۷.
۱۹) طلاق / ۱۰.
۲۰) عیون اخبار الرضاعلیه السلام، ج ۱، ص ۱۸۷.
۲۱) فقه الرضا، ص ۴۰۷.
۲۲) وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۳۶.
۲۳) عیون اخبار الرضاعلیه السلام، ج ۲، ص ۱۲۳.
۲۴) بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۱۲.
۲۵) الکافى، ج ۶، ص ۳۶۰.
۲۶) سوگنامه آل محمدصلى الله علیه وآله، ص ۱۱۰.
۲۷) پیام به نخستین کنگره جهانى حضرت رضاعلیه السلام.
۲۸) اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸.
منبع :مبلغان ، بهمن ۱۳۸۰، شماره ۲۵