- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
۰۹ لباس باید آزاد وراحت باشد. به خصوص برای کودکان، که در سن رشد و دائم در حال بازی و جست و خیز هستند.
۰۱۰ چون بچهها رشد سریعی دارند میتوان لباس های آنها را برای فرزند بعدی نگهداری کرد یا به صورت تمیز و مرتب به کودکان نیازمند داد. ضمناًبه دلیل همین رشد سریع حتی المقدور از خرید لباس های گران قیمت برای آنها صرف نظر کرد.
۰۱۱ برای شستشوی لباس ها، باید دقت نمود که لباس ها از جنس و رنگ نزدیک به هم باشند. چرا که درجه حرارت مورد نیاز برای شستن لباس های پشمی با لباسهای نخی متفاوت است و نیز شستشوی درهم لباس های تیره و روشن، گاه باعث آسیب به رنگ لباس های روشن خواهد شد. از انداختن لباس های زیر با سایر البسه در ماشین لباسشویی پرهیز شود چون ممکن است موجب انتقال بیماریها شود.
۰۱۲ در مورد خرید لباس، میتوان فروشگاههای مطمئن را که با قیمت مناسب لباس میفروشند، شناسایی کرد تا از هدر رفتن وقت در خیابانها و فروشگاهها جلوگیری نمود. به خصوص در مورد خرید عید نوروز میتوان به فاصله ی ۳-۲ ماه به نوروز خرید را انجام داد تا گرفتار گرانی و شلوغی بازار شب عید نشد. همچنین خرید لباس های دست دوم خارجی به دلایل بهداشتی و کم دوامی این نوع البسه، صحیح نیست و مهم تر آنکه با عزت نفس و غرور ملی هم منافات دارد.
۰۱۳ آموزش خیاطی و دانستن نکات مربوط به آن درزندگی، یک هنر خوب برای دختران میباشد. علاوه بر اینکه عاملی برای صرفه جویی در هزینه تهیه لباس است میتواند عامل اشتغال در خانه و کمک به هزینه خانواده باشد به خصوص وقتی که مثلاً آقا یا فرزند خانه شتابزده در حال خروج متوجه میشود کنار جیب یا پایین شلوارش باز شده اینجاست که خانم خانه با فوت و فن خود از یک آبروریزی نیمه جدی جلوگیری میکند و باعث اصلاح وراه افتادن امور میشود. و در مواردی هم میتوان با کمی هنر و سلیقه و هزینه در لباس ها تغییراتی به وجود آورد تا قابل استفاده مجدد شود.
آموزش رفتارهای مطلوب اقتصادی به فرزندان
بخش مهمی از مسائل اقتصادی خانواده، آموزش و تربیت رفتار صحیح اقتصادی به فرزندان است. آموزش اقتصاد به فرزندان، به دو گونه مستقیم و غیرمستقیم صورت میگیرد. بخش غیرمستقیم که مهمتر هم هست، روش و نوع عملکرد والدین است که خواه و ناخواه حتماً به فرزندان منتقل میشود.
مادران مدیر، قانع و صرفهجو، فرزندانی به همین گونه تربیت میکنند و مادران اسرافکار، تجمل پیشه و مصرفگرا نیز فرزندانی تنوع طلب و مصرف زده به جامعه تحویل میدهند. لذا اولین و مهمترین گام در تربیت صحیح اقتصادی فرزندان(مثل سایر زمینههای تربیتی)، تصحیح عملکرد والدین است.
در شیوه ی دوم، والدین یا مربیان به گونهای مستقیم عمل میکنند. مثلاً درباره ی مسائل اقتصادی با فرزندان گفتگو مینمایند یا در هنگام خرید تذکرات لازم و آموزشهای ضروری را به آنها میدهند یا در خانه در مورد مصرف آب، برق، مواد غذایی، نگهداری وسایل و… امر و نهی میکنند.
فرزندان و مالکیت
«اموالکم التی جعل الله لکم قیاماً… »؛
«اموال شما که خداوند برای شما وسیله قوام و پایداری(زندگی)قرار داده است.»(۱)
کودکان، خیلی زود با مفهوم مالکیت آشنا میشوند. از همان اوان زندگی، بچهها در بازی با خواهر و برادر و همسالان خود، با معنای «مال من» و مفهوم این که «دیگران حق تعرض به محدوده و اموال او را ندارند» مأنوس میگردند. کمی که بزرگتر شدند، اعیاد و دید و بازدیدها، فرصت خوبی برای گرفتن عیدی ها و هدیههای مختلف است.
معمولاً والدین هم در همین ارتباط بچهها را تشویق به پسانداز میکنند با رفتن به دبستان، بچهها با پول تو جیبی گرفتن و خرید کردن از بوفه مدرسه یا مغازه سر راه، کم کم وارد داد و ستدهای مالی کوچک میشوند.
بعدها در سن نوجوانی، برخی به کار و فعالیت در بازار میپردازند و در جوانی هم که به طورجدی وارد بازار کار میشوند. در این دوران، مسائل زیادی است که یاد گرفتن آنها برای فرزندان ما ضروری میباشد. برخی از این مسایل احکام شرعی مسائل اقتصادی امت که والدین باید با توجه به فتاوای مراجع تقلید خود آنها را بشناسند و به فرزندان هم بیاموزند. ولی ذکر برخی از این مسائل در این جا هم بیمناسبت نیست:
اگر فرزند دختر ده ساله یا بزرگتر و پسر پانزده ساله یا بزرگتر از طریق کسب، مالی به دست آورند پرداخت خمس آن بر آنها واجب است.
داد و ستد کودک اگر به طور مستقل ـ نه از سوی ولی ـ باشد، باطل است خواه هر دو طرف معامله، کودک باشند یا یک طرف آن.
داد و ستد کودک ممیز در چیزهای کم ارزشی که رسم مردم در آنها بر معامله با کودکان است، باطل نیست.
کودک نمیتواند قرض بدهد یا بگیرد، اجاره بدهد یا مالی را ببخشد یا چیزی را عاریه دهد یا امانت بدهد یا امانت بگیرد.(۲)
امام علی(علیه السلام): «المغبون غیر محمود و لا مأجور»(۳) «گول خورده(مغبون)، نه ارزشی دارد و نه پاداشی.»
یکی از امور اقتصادی خانوادهها، خرید کردن فرزندان میباشد. خرید کردن از کارهای خوبی است که میتواند هم باعث همکاری فرزندان در امور خانه بشود تا کمکی به انبوه کارهای پدر و مادر باشد و هم عاملی برای ایجاد حس مسئولیت و مهارت برای زندگی مشترک آینده آنها باشد.
غیر از آن که گاهی خرید کردن فرزندان بزرگتر در مواقع ضروری برای کوچکترها، موجب ایجاد محبت بیشتر بین آنها میگردد، ولی در این باره باید به نکاتی توجه نمود: اگر با فرزندتان به خرید میروید، در مورد اجناسی که میخواهید خرید کنید از آنها نظرخواهی کنید تا توجه آنها به ملاکهای خرید مثل کیفیت و قیمت مناسب، تولید داخلی بودن، سالم بودن کالا، شماره پروانه، تاریخ تولید و… جلب شود.
از همان آغاز از خریدهای غیرضروری خود داری کنید تا این کار برای بچهها به عنوان یک عادت در بیاید نه اینکه جذب رنگ و ظاهر و تبلیغات کالاها شوند و هر چه در چشم زیبا آید در سبد خرید قرار داده شود بلکه خرید را متناسب با مقدار پول موجود و نیاز واقعی و با توجه به اولویتهای خانواده باید انجام داد.
اگر فرزندتان را به خرید میفرستید: به مقدار لازم پول در اختیار او قرار دهید. منظور از لازم، نه مقدار کمتر از میزان کالای سفارش شده است تا فرزند شما پس از خرید مقروض و یا احیاناً سرافکنده در مقابل مغازه دار و سایر مشتریها نشود و نه خیلی بیشتر از حد نیاز، تا وسوسه به خریدهای غیرضروری نشود.
به مغازهها و فروشندگان و مسیر رفت و آمد او و به مدت زمان رفت و برگشت او، توجه و نظارت داشته باشید.
نوعی برنامهریزی داشته باشید که بچهها مکرراً به خرید نروند. بلکه با کمی هماهنگی، خریدها بیشتر به صورت یکجا انجام شود تا از اتلاف وقت آنها پرهیز شود.
حتی المقدور از فرستادن دختران آن هم به صورت تنها، به خرید خودداری شود و در صورت ضرورت، رعایت احتیاطهای لازم در خیابان و کوچه به خصوص برخورد متین و جدی با فروشندگان مرد به آنها تذکر داده شود.
کودکان را در ساعات دیروقت شب، به خرید نفرستید. به آنها تذکر بدهید که هر خرید، درست نیست، مانند خرید شانسیها(۴) و یا مواد محترقه و یا برخی از مواد غذایی ظاهراً جذاب که از نظر تغذیهای مضر هم میباشد مثل یخمکها، پفکها و… و یا خرید مواد خوراکی خارجی که تولید داخلی آن هم وجود دارد و از لحاظ مرغوبیت نیز مناسب است.
به آنها یاد دهید برای خرید کردن، با شما مشورت نمایند و برای خرج کرن پول خود هم، برنامهریزی و دقت داشته باشند.
فرزندان و پول
امام باقر(علیه السلام): «خداوند درهم و دینار را برای سامانیابی کار خلق قرار داده است تا بدان وسیله امور زندگانی مردمان بگذرد و نیازهای آنان برآورده شود.»(۵)
نحوه نگهداری از اسکناسها را باید به فرزندان آموزش داد. متأسفانه در کشور، سالیانه مبلغ بیست میلیارد تومان صرف تبدیل اسکناس ها میشود.(۶) با توجه میتوانند از این ضرر بزرگ ملی جلوگیری کنند. با خرید یک کیف پول که هزینه ی کمی دارد، به راحتی میتوان پول را نگهداری کرد. بچهها باید ارزش پول درآوردن و پول نگهداشتن و پول خرج کردن را بدانند.
آنها باید بدانند که پول، نعمتی از جانب خداست که از زحمات فراوان پدر و مادر به دست میآید. لذا نباید به راحتی از بین برود و باید در قبال آن احساس مسئولیت کنند. ضمن آن که باید این را هم بدانند که پول وسیله است، نه هدف و در برخورد با پول باید نه آن قدر وابسته بوده که به مرز بخل و خساست رسید و نه آنقدر بیتوجه که به مرز اسراف و زیادهروی وارد شد. به همین خاطر باید به آنها آموزش داد که پول توجیبی خود را به اندازه و به جا خرج کنند.
به جا و اندازه بودن را هر خانواده با توجه به شرایط خود به فرزندان آموزش میدهد. مدیریت خانواده سعی کند پول توجیبی بیش از اندازه نیاز فرزندان به آنها ندهد و با محاسبه ی نیاز هفتگی یا ماهانه بچهها و با گفتگو و توافق این پول را در اختیار او گذارد. ضمن آن که میتوان گه گاه آنها را تشویق به دادن صدقه از پول خود یا شرکت در خیریههای فصلی نمود. هم چنین میتوان آنها را راهنمایی و تشویق کرد که اضافه پول توجیبیها یا عیدیهای خود را پسانداز نموده و در موارد مهمتر خرج نمایند.
فرزندان و حفظ اموال
امام صادق(علیه السلام): «احتفظ بما لک فإنه قوام دینک»(۷)؛ «مال خود را نگهداری کن که مایه پایداری دین تو است.»
از دیگر آموزشهای ضروری به فرزندان، توجه دادن آنان به حفظ اموال میباشد، برخورد توپ با شیشه و شکسته شدن آنها یا وارد شدن ضرر به اموال دیگران، نباشد، که این کار مستلزم صرف هزینههای مادی و زمانی زیادی است و بر پدر و مادر واجب است از پول پسانداز فرزند(اگر دارد) و یا از پول خودشان خسارت وارده را جبران نمایند. علاوه بر آن که آبروی فرزند نیز نزد دیگران مخدوش میشود.
والدین میتوانند به کودکان بیاموزند برای بازکردن در نوشابه از قاشق و چنگال استفاده ننمایند، درها را آهسته ببندند، آب زیاد مصرف نکنند، در نگهداری وسایل خود انظباط و نظم داشته باشند و… تا با ایجاد احساس مسئولیت در آنها این دقت و آموزشها تدریجاً برای حفظ اموال عمومی نیز گسترش یابد. مثلاً از وسایل مدرسه به نحو صحیح استفاده نمایند.
به میز و نیمکت و در و دیوار وسایل همکلاسیهای خود ضرر و صدمهای وارد نکنند. بدون اجازه دست به جیب و کیف افراد دیگر ولوازم خانواده خود نبرند، و برای برداشتن وسایل دیگران از آنها اجازه بگیرند(رعایت همین نکته از بسیاری درگیریهای خانگی فرزندان جلوگیری میکند)کرایه تاکسی و اتوبوس را به طور کامل بپردازند و کوتاهی در پرداخت آن را زرنگی ندانند و به خاطر این امور دوستان خود را تأیید ننمایند.
بلکه کوتاهی نمودن در این امور را یک ضرر معنوی به خود و ضرر مادی به جامعه بدانند. به طور کلی برای مالیکیت دیگران و حدود آن اهمیت قائل شوند و حقالناس را مهم بدانند. توجه دادن بچهها به این امور عامل مهمی است که بعدها در بزرگسالی وقتی در جامعه متصدی شغل و فعالیتی شدند نسبت به اموال و حقوق مردم مراعات حدود و ضوابط را بنمایند.
فرزندان و کار
امام صادق(علیه السلام): «… و انسان اگر کاری نداشته باشد، از گستاخی و بیهودگی و ناسپاسی به راههایی کشیده میشود که به حال او و نزدیکانش کشیده شدند… »(۸)
تشویق فرزندان به کار کردن، از وظایف تربیتی والدین است. کار کردن را باید به عنوان یک ارزش مثبت به فرزندان آموزش داد. آغاز آنهم از همان ابتدای کودکی است که کودک برای همکاری در امور ساده و پیش پا افتاده تشویق شود. با بزرگ شدن کودکان میتوان انسانهایی را که با کار و تلاش پیگیر و پشتکار فزاینده ی خود به درجات عالی انسانی و اجتماعی رسیدهاند به عنوان الگو معرفی کرد.
متأسفانه بسیاری از جوانان این گونه هستند که میخواهند خیلی زود به همه چیز برسند و از ابتدای زندگی همه چیز داشته باشند در حالی که باید به آنها یادآوری نمود که جوهره ی زندگی کار است و کار. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«دانه برای خوراک آدمی پدید آمد و آسیاب کردن و خمیر کردن و نان پختن تکلیف انسان گشت. پشم برای لباس انسان آفریده شد و باز کردن و رشتن و بافتن وظیفه ی او گردید درخت پدید آمد و کاشتن و نگهداری آن بر عهده ی انسان قرار گرفت و در هر پدیدهای از پدیدهها، جایی برای کار و تلاش آدمی باقی گذاشته شد، زیرا که صلاح حال آدمی در همین است… »(۹)
حتی همه ی آنهایی که به عنوان افراد ثروتمند شناخته شدهاند، سالیان سال کار کردهاند تا به اینجا رسیدهاند. جوانان ما باید بدانند که کار عامل مهم تربیت، کسب تجربه و تشخیص اجتماعی و به دست آوردن مهارتهای زندگی و رشد استعدادها و بروز خلاقیت ها است.
در واقع کار قانون حیات آدمی است. سستی و تنبلی بلا و آفت میباشد و همان طور که آهن بر اثر زنگ از بین میرود، بطالت هم قلب نوجوان را. بیکاری موجب عدم تعادل و کسالت روحی و مادر انواع بزهکاریهاست در حالی که کار و کوشش موجب ایجاد تجربه و مجموعه تجربهها نردبان ترقی و تعالی و استقلال است.
گفتگوهای خانوادگی
«لیس للانسان الا ما سعی، و أن سعیه سوف یُری»(۱۰)؛ «انسان جز حاصل کوشش خویش چیزی ندارد و نتیجه ی کوشش وی به زودی دیده میشود.»
یکی از روشهای تربیت ایجاد رفتار اقتصادی، ترتیب دادن گفتگوهای خانوادگی درباره ی مسائل اقتصادی است. سؤالات فرزندان، اتفاقات مختلف در جامعه، کم و زیاد شدن درآمد خانواده و… فرصتهای مناسبی است که گفتگوهای جمعی صورت بگیرد. پدران و مادران آگاه از این موقعیتها استفاده نموده و به بچهها آموزش میدهند.
از مهمترین مباحث، توضیح وضع و پایگاه اجتماعی خاص خود است. منظور از «وضع» این است که از حیث امکانات، زندگی هر کس با دیگران تفاوتهایی دارد که این تفاوتها برخی جبری و برخی اختیاری است. کودکان و نوجوانان در مدرسه، اجتماع یا در مهمانیها، با همکلاسیها یا افرادی برخورد مینمایند که مثلاً لباس ها و یا لوازم خیلی متنوع و قشنگ دارند یا خیلی راحت پول خرج میکنند.
اینها ممکن است سؤالات و یا ابهاماتی را برای فرزندان به وجود آورد یا آن که انگیزهای شود تا آنها از وضعیت خود، دچار نارضایتی شده و درخواستهای گوناگونی را از والدین داشته باشند. برای آنها باید توضیح داده شود که هر خانواده، دارای جایگاه و وضع اجتماعی خاص خود است.
گر چه خانوادهها میتوانند و باید تغییراتی را در وضعیت خود به وجود آورند ولی این مسئله بسیار مهم است که هرگز نباید در این ارتباط دچار چشم و هم چشمیها و رقابتهای فرساینده شد، بلکه باید به گونهای همه جانبه و با رعایت شرایط، به خصوص رعایت حدود الهی و حلال و حرام و ضرورت حضور فیزیکی و معنوی و تربیتی والدین در خانه به این مسائل پرداخت.
فرزندان باید یاد بگیرند که قانع باشند و بر اساس آنچه که دارند باخلاقیت و تلاش، امکانات بهتری فراهم نمایند و نسبت به داشتههای دیگران حسادت نورزند.
والدین هرگز نباید از کمبودها و نداشتهها بنالند. به خصوص مادران فهمیده نباید کاستیهای زندگی را در پیش چشم فرزندان به رخ پدر و اعضای خانواده بکشند بلکه برعکس به هنگام شکایت فرزندان توجه آنها را به نقاط مثبت زندگی جلب کرده و با ارج گذاری بر زحمات پدر، آنها را به کار و تلاش بیشتر و آینده ی بهتر و تأمین درآمد از راه حلال امیدوار و تشویق نمایند.
شکرگزاری خدا را به خاطر نعمتهای بیشمارش یادآوری نمایند و میانهروی و اعتدال را به آنها آموزش دهند و درس خودباوری و تمرین اعتماد به نفس، به آنها بدهند.
توجه به این نکته ضروری است که احساس رفاه و آسایش، مهمتر از داشتن وسایل و اسباب متعدد است. چه بسیار خانوادهها هستند که با آن که دارای امکانات رفاهی فراوانی میباشند، احساس رضایت و آرامش نمیکنند زیرا ارزش داشتههای خود را نمیدانند(۱۱) و چه بسیار افراد که با رضایتمندی و قناعت، از حداقل امکانات با مدیریت و دقت استفاده و رفع نیاز مینمایند زیرا که: «و لا کنز اَغنی من القناعه»(۱۲)؛ هیچ گنج و ثروتی بینیاز کنندهتر از قناعت نیست.
در این گفتگوها میتوان روشهای جلوگیری از اسراف را به فرزندان آموزش داد و حتی با سؤال از فرزندان و تحریک خلاقیت آنان از خودشان خواست که با ابداع روشهای جدید و ارائه ایدههای نو شیوههای بهره وری را نشان دهند، و یا آنچه را که در این زمینه آموختهاند به بقیه ی اعضای خانواده بیاموزانند.
همچنین با بیان تجارب شخصی و یا شخصیتهای تاریخی به خصوص مردان الهی و اولیائ دین و یا حوادثی که در ملل دیگر اتفاق افتاده به آنها یاد داد که چگونه میتوان با کار سالم و خلاقانه و توأم با پشتکار و با توکل بر خدا و نیز با مشورت و یاری دادن به آنها شغل مناسب و زندگی پاک و شیرین داشت.
ادامه دارد…
پینوشتها
۱-سوره نساء آیه ۴.
۲-احکام کودکان از تولد تا بلوغ، محمد حسن فلاح زاده.
۳-وسائل الشیعه، ج۱۲،ص۴.
۴-از نظر شرایط صحت معامله، جنس مورد معامله باید برای خریدار مشخص باشد و بداند در مقابل مقدار پولی که میپردازد چه چیزی را دریافت میکند.
۵-هی (الدنانیر و الدراهم)خواتیم الله فی ارضه، جعلها الله مصحه لخلقه و بها تستقیم شؤونهم و مطالبهم. امالی طوسی، ج۲،ص۱۳۳.
۶-طبق آخرین برآوردها در سال ۱۳۸۵، سالیانه مبلغ بیست میلیارد تومان صرف تبدیل اسکناس ها میشود.
۷-امالی طوسی، ج۲،ص۲۹۲.
۸-بحار، ج۳،ص۸۶.
۹-همان.
۱۰-سوره نجم، آیات ۴۰-۳۹.
۱۱-در سیره ی پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که ایشان نعمتهای الهی را گر چه کم بود بزرگ میشمرد و هرگز مذمت نمیکرد. تفسیر المیزان، ج۶،ص۳۲۱.
۱۲-نهج البلاغه، کلمات قصار، ۳۷۱