- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
حضرت صادق علیه السلام فرمودند: حضرت فاطمه علیها السلام را نزد خداى تعالى نُه نام است: فاطمه، صدیقه، طاهره، مبارکه، زکیّه، راضیه، مرضیّه، محدّثه، و زهرا. پس فرمودند: آیا میدانى که تفسیر فاطمه چیست؟ راوى عرض کرد: مرا خبر ده اى سیّد من! فرمود: یعنى بُریده شده از بدیها… .(۱)
«بر اساس روایات، آن بانو را فاطمه نامیدهاند زیرا: از هر بدی جداست،(۲) شیعیانش را از دوزخ میرهاند،(۳) به وسیله علم و کمال از شیر گرفته شده،(۴) بدیل ندارد،(۵) انسانها از شناختنش عاجزند،(۶) و از نام خداى فاطر گرفته است.»(۷)
علامه مجلسی مینویسد:
صدّیقه به معنى معصومه و مبارکه یعنى صاحب برکت در علم و فضل و کمالات و معجزات و اولاد گرامی؛ طاهره، پاکیزه از صفات نقص؛ زکیّه، نمو کننده در کمالات و خیرات؛ راضیه، راضى به قضای الهی؛ مرضیّه، پسندیده خدا و دوستانش؛ محدّثه، آن که فرشته با او سخن میگوید و زهرا، نورانى به نور صورى و معنوی معنا میدهند.
صدیقه به معنى معصومه و مبارکه یعنى صاحب برکت در علم و فضل و کمالات و معجزات و اولاد گرامی؛ طاهره، پاکیزه از صفات نقص؛ زکیّه، نمو کننده در کمالات و خیرات؛ راضیه، راضى به قضای الهی؛ مرضیّه، پسندیده خدا و دوستانش؛ محدّثه، آن که فرشته با او سخن میگوید و زهرا، نورانى به نور صورى و معنوی معنا میدهند.
اَبان بن تَغلَب از حضرت صادق علیه السلام سؤال کرد: به چه سبب فاطمه را زهرا مینامند؟ حضرت فرمود:
براى آن که نور فاطمه سه مرتبه در روز براى امیرالمؤمنان علیه السلام ظاهر میشد؛ یک مرتبه در آغاز روز، که فاطمه به نماز بامداد میایستاد؛ نور سفیدى از آن خورشید فلکِ عصمت ساطع میگردید و در خانههاى مدینه میتابید و دیوارها را سفید میکرد؛ آن سان که از مشاهده آن حالت تعجّب کرده و به خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله میشتافتند و علت آن نور را سؤال میکردند.
حضرت میفرمود:
به خانه دخترم فاطمه بروید تا سبب آن نور بر شما ظاهر گردد. چون به خانه آن حضرت میآمدند، میدیدند که آن حضرت در محراب عبادت نشسته به نماز مشغول است و آن نور از روى انورش ساطع است، پس میدانستند نورى که مشاهده کردهاند از وجود مقدس اوست.
چون هنگام زوال شمس میشد و فاطمه علیهاالسلام مهیّاى نمازمیگردید، نور زردى از جبینش میدرخشید، و بر خانههای مدینه میتابید، و از آن نور در و دیوار و جامهها و رنگهای ایشان زرد میشد؛ چون از سبب آن حال سؤال میکردند، حضرت رسول صلى الله علیه و آله آنها را به خانه فاطمه علیهاالسلام میفرستاد، چون به خانه آن حضرت میرفتند، وى را در محراب عبادت مییافتند که مشغول نماز است و از روى مبارکش نور زردی ساطع است، پس میدانستند که آنچه دیدهاند از نور روى آن حضرت بوده است.
ابان بن تغلب از حضرت صادق علیه السلام سؤال کرد: به چه سبب فاطمه را زهرا مینامند؟ حضرت فرمود:براى آن که نور فاطمه سه مرتبه در روز برای امیرالمؤمنان علیه السلام ظاهر میشد؛ یک مرتبه در آغاز روز، که فاطمه به نماز بامداد میایستاد؛ نور سفیدى از آن خورشید فلک عصمت ساطع میگردید و در خانههاى مدینه میتابید و دیوارها را سفید میکرد؛ آن سان که از مشاهده آن حالت تعجّب کرده و به خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله میشتافتند و علت آن نور را سؤال میکردند.
چون آخر روز فرامیرسید و آفتاب غروب میکرد، از روى منوّر فاطمه علیهاالسلام نور سرخى میدرخشید، از فرح و شادى و شکر و نعمت الهى پس به آن نور خانههاى مدینه و دیوارهاى آن سرخ میشد. مردم که از مشاهده آن حالت متعجّب میشدند، به خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله میرسیدند و از علت آن سوال مینمودند. حضرت صلى الله علیه و آله ایشان را به خانه فاطمه علیهاالسلام میفرستاد، پس آن بانو را میدیدند که در محراب نماز نشسته و به تسبیح و تمجید الهى مشغول میباشد و از گونهاش نور سرخى ساطع است. پس میدانستند که آن چه دیدهاند از آثار نور آن حضرت بوده و پیوسته آن نور در جبین انور فاطمه علیهاالسلام بود تا آن که امام حسین علیه السلام متولد شد و آن نور به جبین آن حضرت منتقل گردید و پیوسته آن نور با ما هست و از امامى به امام دیگر منتقل میشود تا روز قیامت.(۸)
همچنین از آن حضرت پرسیدند: به چه سبب حضرت فاطمه علیهاالسلام را زهرا میگفتند؟ فرمود:
زیرا که حق تعالى آن حضرت را از نور عظمت خود آفرید و چون او را آفرید، آسمانها و زمین از نور روى او روشن شد و دیدههای فرشتگان را خیره گرداند، و همگى براى حق تعالى به سجده افتاده و گفتند: اى خداى ما این چه نور است؟
فاطمه علیهاالسلام را به آن سبب زهرا نامیدند که چون در محراب خود به عبادت میایستاد، نور او، اهل آسمان را روشنى میبخشید، چنان که ستارگان آسمان اهل زمین را روشنایى میدهند.
حق تعالى به ایشان وحى کرد: نورى است که از نور خود آفریده و در آسمان ساکن گردانیده و از عظمت خود آن را خلق کردهام. و او را از وجود پیغمبرى از پیغمبران خود که او را بر جمیع پیغمبران برترى دادهام بیرون خواهم آورد، و از این نور پیشوایان دین را که قیام نمایند به امر من هدایت کنند مردم را به دین حق بیرون خواهم آورد و آنها را خلیفههاى خود در زمین گردانم، بعد از آن که وحى من منقطع شود.(۹)
و نیز از آن حضرت روایت کردهاند که:
فاطمه علیهاالسلام را به آن سبب زهرا نامیدند چرا که وقتى در محراب خود به عبادت میایستاد، نور او، اهل آسمان را روشنى میبخشید، چنان که ستارگان آسمان اهل زمین را روشنایى میدهند.(۱۰)
از امام حسن عسکرى علیه السلام سؤال کردند که چرا حضرت فاطمه را زهرا نامیدند؟ فرمود:
از براى آن که روى آن حضرت براى امیرمؤمنان علیه السلام در آغاز روز مانند آفتاب، و در هنگام زوال چون ماه منیر میدرخشید و نزد غروب آفتاب همانند ستاره روشن میشد.(۱۱)
در حدیث متواتر از طریق خاصّه و عامّه روایت شده است: آن حضرت را برای این فاطمه نامیدهاند که حق تعالى او و شیعیانش را از آتش جهنم بریده است.
همچنین در احادیث متواتر از طریق خاصّه و عامّه روایت شده است: آن حضرت را براى این فاطمه نامیدهاند که حق تعالى او و شیعیانش را از آتش جهنم بریده است.(۱۲)
ابن شهر آشوب روایت کرده است که کنیههاى آن حضرت: امّ الحسن، امّ الحسین، امّ المحسنین، امّ الائّمّه، امّ ابیه، و اسماء آن حضرت: فاطمه، بتول، سّیده، عذر، زهراء، حوراء، مبارکه، طاهره، زکیّه، مرضیّه، محّدثه، مریم، الکبرى و صدیقه الکبری بود.(۱۳)
پینوشت:
۱. علل الشرایع؛ ص۱۷۸/ خصال شیخ صدوق، ص ۴۱۴٫
۲. علل الشرایع،۱/۲۱۲٫
۳. معانى الاخبار؛ ص۶۴٫
۴. کشفالغمه؛۱/۴۶۳٫
۵. بحارالانوار؛۴۳/۱۳٫
۶. تفسیرفرات کوفی؛ص۵۸۱٫
۷. حلیهالابرار؛۲/۶۴۴٫
۸. علل الشرایع؛۱۸۰٫
۹. علل الشرایع؛ص ۱۷۹٫
۱۰. معانى الاخبار؛۶۴/علل الشرایع؛۱۸۱٫
۱۱. مناقب ابن شهر آشوب؛۳/۳۷۸٫
۱۲. علل الشرایع؛۱۷۹٫
۱۳. همان .
منبع:کتاب بوى بهشت سوخته . برگزیده از کتاب جلاءالعیون علّامه محمّد باقر مجلسى؛اقتباس: على لباف ، ص ۱۱ تا ۱۶٫