- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
یکى از مباحث مهم تاریخ عاشورا که در این فصل درباره آن بحث و بررسى صورت گرفته، حضور اهل بیت علیهم السلام در کربلا در اولین اربعین شهادت امام حسین علیه السلام بر سر مزار آن حضرت و دیگر شهداى کربلاست. در میان شیعه، مشهور است که اربعین روزى است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابى بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به زیارت قبر امام حسین علیه السلام نائل شد و در همان جا بود که اهل بیت علیهم السلام هنگام بازگشت از شام نیز به زیارت مزار امام علیه السلام آمده و جابر را ملاقات کردند. هم چنین در این روز سر امام حسین علیه السلام به بدن ملحق شده و دفن شد. اما در مقابل این شهرت، برخى اندیشمندان متقدم و معاصر شیعه، ورود اهل بیت علیهم السلام را در روز اربعین سال ۶۱ ق انکار کرده اند که دیدگاه ها و دلایل انکار آنان و نیز ادله و قراینى که برخى محققان معاصر براى رد دلایل منکران اقامه کرده اند، بررسى و مطالعه خواهد شد. سپس در ادامه، قراین و شواهد تاریخى و روایى این موضوع را به منظور اثبات چنین شهرتى بیان خواهیم کرد.
«اربعین» در متون و نصوص دینى
واژه اربعین از اصطلاحاتى است که در متون دینی، حدیثى و تاریخى کاربرد زیادى دارد و بسیارى از امور، با این عدد و واژه، تعریف و تحدید شده اند. مثلا کمال عقل در چهل سالگی، آثار چهل روز اخلاص، آثار حفظ چهل حدیث، دعاى چهل نفر، دعاى براى چهل مومن، قرائت دعاى عهد در چهل صبح، عدم پذیرش نماز شراب خوار تا چهل روز، گریه چهل روز زمین، آسمان و فرشتگان بر امام حسین علیه السلام، استحباب زیارت اربعین و … از جمله مواردى است که جایگاه و ارزش والاى این واژه و عدد را در معارف اسلامى بیان می دارد. (۱)
با این همه، در احادیث، تنها استحباب زیارت اربعین در باره امام حسین علیه السلام وارد شده است و چنین سفارشى درباره هیچ یک از معصومان علیهم السلام پیش و پس از سیدالشهدا علیه السلام وجود ندارد. بنابراین از نظر تاریخى و حدیثی، هیچ پیشینه اى را نمی توان برای اربعین و اعمال مربوط به این روز تا پیش از حادثه عاشورا تصور کرد و این ویژگی و امتیاز، تنها براى امام حسین علیه السلام است.
استحباب زیارت اربعین در روایات و گزارش هاى تاریخى
مهم ترین دلیل بزرگداشت اربعین سیدالشهدا علیه السلام روایت مرسله اى از امام عسکرى علیه السلام است که فرموده است:
نشانه هاى مومن، پنج چیز است که یکى از آنها زیارت اربعین است. (۲)
افزون بر این، امام صادق علیه السلام زیارت اربعین را به صفوان بن مهران جمال تعلیم داده است که در آن به بزرگداشت اربعین تصریح شده است. (۳)
اما درباره منشا’ اهمیت اربعین در منابع کهن شیعه، باید گفت که به این روز از دو جهت توجه شده است. یکى از جهت بازگشت اسراء از شام به مدینه و دیگرى به سبب زیارت قبر سیدالشهدا علیه السلام توسط جابر بن عبدالله انصاری، یکى از اصحاب برجسته رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمومنین علیه السلام.
شیخ مفید، شیخ طوسى و علامه حلى در این باره می نویسند:
روز بیستم صفر روزى است که اهلبیت امام حسین علیه السلام از شام به سوى مدینه بازگشتند. هم چنین در این روز، جابر بن عبدالله انصاری، صحابى رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم براى زیارت امام حسین علیه السلام از مدینه به کربلا آمد و او اولین کسى بود که قبر امام حسین علیه السلام را زیارت کرد. (۴)
پی نوشت ها:
۱- براى آگاهى بیشتر در این باره، ر.ک: رضا تقوى دامغانی، اربعین در فرهنگ اسلامی، و نیز عبدالکریم پاک نیا، «اربعین در فرهنگ اهل بیت علهیم السلام»، نشریه مبلغان، ش ۵۲، ۱۳۸۳/ ش ۲۱، ص ۳۳٫
۲- شیخ مفید، المزار، ص ۵۳؛ محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ص ۷۸۷ – ۷۸۸؛ محمد بن فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص ۲۱۵؛ سید ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه فیما بعمل مره فی السنه، ج ۳، ص ۱۰۰٫ (از این پس به اختصار، «الاقبال» نوشته می شود.) متن روایت چنین است: و علامه المومن خمس: صلاه الاحدى و الخمسین، و زیاره الاربعین، و التختم بالیمین، و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم؛ نشانه مومن، پنج چیز است: (خواندن) پنجاه و یک رکعت نماز(هفده رکعت واجب و سى و چهار رکعت مستحبی)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانى به خاک مالیدن و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم.» درباره انگشتر به دست راست کردن باید گفت که این مسئله، سفارش ائمه معصومین علهیم السلام است که در واقع، نوعى مبارزه با سیره خلفاى بنی امیه است. چرا که به گفته زمخشرى نخستین کسى که انگشتر به دست چپ کردن را شعار خود قرار داد و بر خلاف سنت عمل کرد، معاویه بود. (علامه عبدالحسین امینی، الغدیر، ج ۱۰، ص ۲۱۰). هم چنین شیعه، بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم را در نمازهایى که واجب است حمد و سوره آن بلند خوانده شود (صبح، مغرب و عشا)، واجب و در نماز هایى که واجب است حمد و سوره آن اخفاتى خوانده شود (ظهر و عصر)، مستحب می دانند و این امر نیز به دستور و سفارش ائمه علهیم السلام بوده است، زیرا چنان که فخر رازى گفته سات اخفات در بسم الله را بنی امیه رواج دادند تا آثار على علیه السلام را نابود کنند. (جهت آگاهى بیشتر در باره تفسیر این روایت، ر. ک: سید محمد على قاضى طباطبائی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا علیه السلام، ص ۳۹۰ به بعد).
۳- شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۷۸۸- ۷۸۹؛ همو، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۱۳- ۱۱۴؛ سید ابن طاووس، همان، ج ۳، ص ۱۰۱- ۱۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۳۱- ۳۳۲٫
۴- شیخ مفید، مساژ الشیعه (چاپ شده در جلد ۷ مولفات شیخ مفید)، ص ۴۶؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۷۸۷؛ رضی الدین على بن یوسف مطهر حلی، العدد القویه، ص ۲۱۹٫
منبع :محسن رنجبر؛مجله تاریخ در آینه پژوهش، ش ۵، ۱۳۸۴