- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
تجربههایی که در کودکی داشته ایم، بر رفتارهای ما در بزرگسالی تاثیر میگذارند و ناخواسته و ناخودآگاه، با همسرمان رفتاری مشابه والدین خود داریم. درک این حقیقت، نخستین گام برای بازسازی یک ارتباط مخدوش شده است…
فرزندان ما هم از ما میآموزند و رفتارهایمان بر نسل آینده هم تاثیر خواهد گذاشت. ما در کودکی و نوجوانی از عوامل مختلفی تاثیر میگیریم؛ دوستان و همسالان، معلمها، خویشاوندان، فرهنگ اطرافیان و بالاخره از همه مهم تر والدینمان. روانشناسان میگویند بخش مهمی از یادگیری ما در ۶ سال اول عمرمان و زمانی که با والدین در خانه تنها هستیم، اتفاق میافتد.
والدین نه فقط با رفتاری که با کودکشان دارند، بلکه از طریق روابطشان با یکدیگر تاثیر عمیقی بر رفتارهای فرزندشان در آینده میگذارند. هر چقدر میزان رضایت والدین از ازدواجشان بیشتر باشد، فرزند آنها نیز به احتمال بیشتری در زندگی زناشویی آینده اش احساس رضایت خواهدکرد. اگر والدین به یکدیگر عشق بورزند و برای هم احترام قائل باشند، فرزند آنها نیز در بزرگسالی چنین رفتاری با همسر خود خواهدداشت.
البته این به آن معنا نیست که همه کودکانی که در خانوادههای از هم گسیخته و پرآشوب بزرگ شدهاند، حتما در روابط آیندهشان شکست خواهندخورد. گاهی فردی غیر از والدین محبت و حمایت مورد نیاز کودک را نثار او و نقش الگوی مثبت را در زندگی او ایفا میکند؛ شخصی مثل خاله، عمه، دایی یا معلم. با وجود این همه روان درمانگران بر این باورند که چنین افرادی باید بسیار بیشتر از دیگران برای شناخت مشکلهای خود و حل کردن ضعفهای شان در آینده تلاش کنند.
شکلگیری روابط در بزرگسالی
رویدادهایی که در کودکی در خانواده شاهدش بودهایم، از راههای متعددی بر روابط ما در بزرگسالی تاثیر میگذارند. گاهی کاملا مشخص است که کدام تجربه دوران کودکی فرد باعث بروز رفتاری در بزرگسالی او شده است؛ مثلا کودکی که در سن پایین مورد آزار جنسی قرارمی گیرد، ممکن است در آینده نتواند رفتارهای جنسی سالمی داشته باشد. چنین فردی حتی اگر ازدواج کند، معمولا از برقراری روابط جسمی نزدیک با همسرش واهمه دارد زیرا در ذهن او با این روابط، خطر تداعی میشود.
گاهی هم حدس زدن این که کدام تجربه دوران کودکی باعث بروز یک رفتار در بزرگسالی یک فرد شده، دشوار است. مثلا بعضی افراد ناخودآگاه تمایل دارند شخصی شبیه به والدین خودشان برای ازدواج انتخاب کنند تا بتوانند در آینده صفاتی که در پدر یا مادرشان مشاهده نمیکردند، در طرف مقابل خود پرورش دهند. این نحوه انتخاب، زمینه را برای شکست ازدواج فراهم میکند زیرا تغییر و خلق صفات جدید در افراد، بسیار دشوار است.
یکی از تاثیرات دوران کودکی بر بزرگسالی، تقلید ناخودآگاه از والدین است؛ مثلا دختری که دایم در خانه شاهد مراقبت مادر از پدر خود است، فکر میکند «زن باید از مرد مراقبت کند.» و در آینده نیز همین روش را خواهد داشت. او از نیازهای خود و خواستههای شخصی اش چشم میپوشد تا بتواند «مراقب» خوبی برای شوهرش باشد؛ همان رفتاری که در کودکی از مادرش مشاهده کرده است.
یک سناریوی شایع دیگر این است که کودکانی که والدینشان مدام دعوا میکنند، با احساس گناه و تقصیر رشد میکنند و همین موضوع باعث میشود در آینده و پس از ازدواج، بیش از حد مسوولیت قبول کنند. آنها سعی میکنند همه چیز را مرتب و منظم نگه دارند.
آنها وقتی همسرشان از دردسر یا مشکلی شکایت دارد، به جای آرامش دادن به او و گوش کردن به حرفهایش، سعی میکنند مشکل را حل کنند. این رفتار اگرچه با حسن نیت انجام میشود، ولی معمولا طرف مقابل را به ستوه میآورد چون هر انسانی بیشتر از آن که به حل مشکلش فکر کند، به همدردی و گوش شنوا نیاز دارد.
بعضی آدمها از همان کودکی تصمیم میگیرند شبیه والدین خودشان نباشند. آنها عمیقا مایلند مصداق ضرب المثل «آموختن ادب از بیادبان» باشند و رفتار غلط پدر یا مادرشان را تکرار نکنند اما این تصمیم هم در آینده مشکلهای خاص خودش را دارد.
با وجود آن که بیشتر تاثیرپذیری دوران کودکی و انعکاس آنها رفتارهای بزرگسالیمان، ناخواسته و ناخودآگاه است اما میتوانیم با روشهای مختلف آنها را اصلاح کنیم و یکی از این روشها مشاوره است.
به فرزندان و نوههایتان کمک کنید
تولستوی میگوید: «همه خانوادههای خوشبخت به هم شبیه هستند ولی هر خانواده بدبخت، بدبختی خاص خودش را دارد.» خانوادههای مشکل دار، ممکن است از راههای بیشماری به آینده فرزندانشان آسیب بزنند. از آنجا که فرزندان هم به نوبه خود رفتارها را به فرزندان خودشان انتقال میدهند، اصلاح رفتار شما با همسرتان میتواند نه تنها آینده فرزندان، بلکه حتی آینده نوههایتان را هم بهتر کند. برای رسیدن به این هدف، این نکتهها را همیشه به یاد داشته باشید:
رابطهتان را اصلاح کنید
تحقیقات بسیاری نشان میدهند مهمترین عامل اثرگذار بر قضاوت کودکان درباره ازدواج و سلامت جنسی در آینده، رابطه والدین با یکدیگر است. هر چه تنش و دعوا میان پدر و مادر کمتر باشد، سلامت روانی آینده کودکان بیشتر تضمین خواهدشد.
گاهی والدینی که مشکلهای زیادی با یکدیگر دارند، «فقط به خاطر بچه ها» به زندگی با هم ادامه میدهند. با وجود آنکه طلاق، از نظر روانی آسیب بزرگی به کودکان میزند، اما بسیاری از روان شناسان بر این باورند که ادامه زندگی در شرایط پر از تنش و اضطراب دایمی ممکن است آسیب جدیتری برای کودکان به دنبال داشته باشد.
با هم حرف بزنید
صحبت در مورد مسایل و تلاش برای حل مشکلها با گفت وگو، یکی از مهمترین مهارتهایی است که هر زوجی باید بیاموزند. به جای دعوا کردن با یکدیگر و نیش و کنایه زدن، بهترین راه این است که با همسرتان صحبت کنید. با این کار بچهها یاد میگیرند ابراز مخالفت و نارضایتی تا زمانی که شکل آزاردهنده به خود نگیرد، ایرادی ندارد و برعکس به حل مشکلها در ازدواج کمک میکند.
احساساتتان را صادقانه بیان کنید
همانقدر که بیان احساسات مثبت اهمیت دارد، ابراز ناامیدی و ضعفهای فردی نیز مهم است. وقتی کودکی میبیند که والدینش به مشکلها اعتراف میکنند، راحتتر میتواند احساسات خودش را بیان کند و از مشکل هایش حرف بزند.
اگر والدینی که برای حل مشکلشان نزد مشاور میروند، این موضوع را به بچهها بگویند، آنها باور میکنند که «مشکل داشتن» فاجعه نیست و میفهمند که گاهی انسان نمیتواند به تنهایی از پس مشکلها بر بیاید و باید از کسی کمک بخواهد. بچهها یاد میگیرند که اعتراف به ضعف و درخواست کمک چیز عجیب و غریبی نیست و کسی که کمک میخواهد، نباید احساس شرم کند.
محبتتان را نشان دهید
کودکان برای احساس آرامش و امنیت فقط نیازمند محبت شما به خودشان نیستند، آنها نیاز دارند ببینند والدینشان هم به هم محبت میکنند. اگر محبتتان را به همسرتان به صورت آشکار ابراز کنید، فرزندانتان هم یاد میگیرند در آینده با همسرشان با محبت رفتارکنند. از اینکه در حضور کودکان دست همسرتان را بگیرید، نوازشش کنید یا با او شوخی کنید و بخندید، خجالت نکشید.
از همسرتان تعریف و او را تحسین کنید. دیدن این روابط مثبت به فرزندتان کمک میکند در آینده آسانتر بتواند همین روابط را با همسرش داشته باشد. اگر شما هم به کمک نیاز دارید، هرگز برای درخواست آن دیر نیست!
منبع: سلامت