- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
دوران جوانى یکى از با ارزشترین، متنوع ترین و پیچیده ترین چشماندازهاى زندگى است. ایام جوانى دوران درخشندگى و فروغ شور و هیجان، سرور و شادى و نشاط و امید و دوران قوّت و قدرت و کار و کوشش است.
هر چند جوان در اول راه، بى تجربه و به دنبال هویت گم شده خویش است؛ اما اگر به نیروها و استعدادهاى فطرى با ارزش خود توجه کرده و به خویشتن دست یابد و از این فرصت طلایى استفاده کند، پایههاى زندگى خویش را استحکام بخشیده و به خوشبختى و کمال دست مىیابد. پس به شما جوانان عزیز توصیه مىکنیم، تا این فرصت گران بها از دست نرفته به نکات زیر توجه کنید:
۱ـ قدر و قیمت خود را بدانید
ارزش جوانى نسبت به سایر زندگى به حدى است که اولیاى گرامى اسلام، آن را هم ردیف ارزش سلامتى و تندرستى نسبت به ضعف و بیمارى معرفى کرده اند. امام على(علیه السلام) مىفرماید: «دو چیز است که قدر و قیمتش را نمىشناسد مگر کسى که آن دو را از دست داده باشد، یکى «جوانى» و دیگرى «تندرستى و عافیت».»[۱]
۲ـ جوانى دوران حق پذیرى و هدایت پذیرى
امام صادق(علیه السلام) در دلیل معطوف کردن توجه تبلیغى به نسل جوان مىفرماید: «جوانان زودتر حق را مىپذیرند و سریع تر به هر خیر و صلاحى مىگرایند.»[۲]
۳ـ جوانى دوران فطرت پاک، لطافت روح و بیدارى احساس مذهبى
سیاهى گناه، خطا، کینه و حسد روح جوان را در بر نگرفته و فطرت پاکش دست نخورده است و کشش هاى معنوى او را به سوى پاکى و تعالى سوق مىدهد؛ جوانانى که از نیرو هاى شهوانى خود شکایت مىکنند و خود را در برابر این تمایلات تحریکى ضربه پذیرى پندارند، بدانند که در مقابل آن علاوه بر نیروى جسمى و روحى قوى، یک نیروى فطرى قوى معنوى در وجود شان هست که مىتوانند با بیدار نگه داشتن آن به مقابله با شهوات غریزى خود بپردازند.
۴ـ جوانى دوران تربیت پذیرى و رشد و تعالى
جوان داراى سلامتى فکر و روح مىباشد و از چنان آمادگى ذهنى برخوردار است که چون زمین حاصلخیز خالى مستعد پرورش و رویاندن هر بذرى است که در آن کاشته مىشود. امام على(علیه السلام) مىفرماید: «دل جوان نوخاسته مانند زمین آماده ایست که از هر سبزه و گیاه خالى است، هر بذرى که در آن افشانده شود، مىپذیرد و در خود مىپرورد. [۳]
۵-جوانى دوره توانمندى و تلاش
مهمترین نیروى انسانى هر جامعه اى رادر نسل جوان آن مىتوان یافت قدرت و نیروى جوانى است که مىتواند بر مشکلات زندگى فایق آید و راه حلى سخت و ناهموار را به آسانى بپیماید. به همین دلیل است که دنیاى امروز، جوانان را در کلیه شئون سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، صنعتى و …. مورد توجه ویژه قرار مىدهد.
۶ـ جوان و عزت نفس
ایام جوانى، دوران شکفتگى شرافت دوستى و عزّت خواهى است که یکى از ارکان اساسى سعادت بشرى مىباشد. اگر جوانان بتوانند آن تمایل عالى فطرى را همواره در نهاد خود زنده و حاکم نگه دارند و خود را از ذلّت و تحقیرى حفظ کنند، زمینه خوشبختى و کامیابى دائمى خویش را فراهم مىکنند. جوانان با عزت و کرامت نفس خود را از پستى گناه و شهوت به دور مىدارند. امام على(علیه السلام) مىفرماید: «کسى که براى خود شخصیت قایل است و عزت و کرامت نفس دارد، تمایلات پست جوانى و شهوات در پیش او خوار و ذلیل است.» [۴]
۷ـ جوان و آزادگى، عدالت خواهى و میل به استقلال و شخصیت
انسان در ایام جوانى دیگر نمىخواهد طفیلى دیگران باشد و مىخواهد یک فرد مستقل، آزاد و اثرگذار باشد. اگر این میل و احساس فطرى جوانى به صورت صحیح هدایت و رهبرى شود، نمىتواند در برابر ظلم و بى عدالتى ها تحمل کند و به فعالیت و مجاهده براى برقرارى عدالت مىپردازد و در پى کسب هویت و شخصیت خویش از الگوهاى مثبت و الهى تقلید مىکند.
۸ـ جوانى دوران عشق و محبت
روح جوان لبریز از امید و آرزو و سرشار از عشق و محبّت است. دوستى ها در این دوران بر پایه محبت و عشق پاک صورت مىگیرد. این دوستى هاى سالم جوانان در آستانه زندگى اجتماعى، تقویت کننده شخصیت و فعلیت رساننده استعداد هاى اجتماعى آنان است. این گرایش اگر پاکى خود را از دست ندهد، این ارزش فوق العاده را دارد که اولین احساسات واقعى نوع دوستى را در انسان به وجود آورد و از جوان فردى فداکار، ایثارگر و عاشق الهى بار بیاورد.
۹ـ جوانى ایام طراوت و زیبایى
با فرا رسیدن دوران جوانى، نه تنها بدن نیرومند و قوى مىگردد و عواطف و احساسات شکفته مىشوند، بلکه فرد زیبا و با طراوت مىشود. جمال رخسار و نشاط و شادابى چهره، یکى از عوامل جاذبه میان فردى و محبوبیت اجتماعى و رمز نفوذ در دل دیگران مىباشد.
۱۰ـ جوان مومن محبوب ترین آفریده
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) مىفرماید: «محبوب ترین آفریده ها نزد خداوند، جوان نورس و خوش سیمایى است که جوانى و زیبایى خود را در راه خدا و فرمانبرى او خرج کند. این کسى است که خداوند به او بر فرشتگان فخر مىکند و مىگوید: این به راستى بنده من است.»[۵]
منابع کمکى
۱ـ محمد جواد رودگر، جوان، تهران، موسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۲
۲ـ محمد تقى فلسفى، جوان از نظر عقل و احساسات، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۸۴
۳ـ على حسن زاده، جوانان از نگاه معصومان (علیهم السلام)، قم، راه سبز، ۱۳۸۱
۴ـ سید حمید فتاحى، با جوانان در ساحل خوشبختى، نشر الهادى، ۱۳۷۷
پینوشتها
۱- آمدى، عبد الواحد، غرر الحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، ۱۳۶۹، ص ۴۴۹
۲- کلینى، محمد بن یعقوب، روضه کافى، قم، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۴۸، ص ۹۳
۳- فیض الاسلام، نهج البلاغه، ص ۹۰۳
۴- همان، دشتى، حکمت ۴۴۹
۵- محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، دار الحدیث، ۱۴۱۶ ق، ج۵، ص ۹
منبع: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه؛ نور علیزاده