- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
ارتباط دختر و پسر یکی از موضوعات مهم در دوره نوجوانی و جوانی است. نوشتار حاضر پیرامون این موضوع، در سه بخش، تحت عناوین زیر سامان یافته است:
الف) مدخل بحث
۱) از دلایل انحراف در ارتباطات اجتماعی، فقدان مباحث تئوریک و عدم معرفی الگوهای مناسب و قابل تقلید از سوی نخبگان فکری، فرهنگی، حوزوی و دانشگاهی است. این مقاله در یک نگاه عقلی به تعلیل ارتباطات بین دو جنس مخالف پرداخته و با تقسیم مجموعه عوامل به دو دسته «علت» و «دلیل» نکاتی را در رابطه با هر یک به بحث گذاشته است. در انتها نیز برای پیشگیری از خطرات فراراه و چاره جویی مشکلات و دردهای موجود، نکاتی مطرح گردیده است.
۲) مجموعه ارتباطات دختران و پسران را میتوان در یک دسته بندی دقیق و منطقی، به دو قسم هویت نوعی و صنفی تقسیم نمود:
۲-۱ ) هویت نوعی و صنفی: هویت هر فرد در یک مبنا به سطح هویت شخصی، فکری و روحی قابل تقسیم است و در مبنای دیگر به دو سطح هویت فردی و جمعی تقسیم میشود. در این مقاله هویت به دو سطح نوعی و صنفی تقسیم میشود.
منظور از هویت انسانی(نوعی) آن خصوصیاتی است که دختر و پسر را به عنوان انسان در بر میگیرد و از سایر حیوانات و موجودات متمایز میکند. اما در هویت صنفی (جنسی) به دنبال بیان ممیزات دختران از پسران هستیم.
۲-۲) زن و مرد در هویت انسانی (نوعی) مشترکند. وجه ممیز انسان از حیوانات و موجودات دیگر نیز عقل است. از نتایج اشتراک دختر و پسر در هویت انسانی آن است که عقلانیت، علم، آگاهی، خلاقیت و نوآوری برای زن و مرد ممکن است و در این حوزهها میتوانند با هم رقابت کنند و ارتباط داشته باشند.
مدعای دیگر این مقاله، آن است که هویت جنسی (صنفی) دختر و پسر و زن و مرد متفاوتند. در نتیجه جسم این دو صنف با هم متفاوت است و رعایت نکاتی در شیوه پوشش و لباس برای هر دو لازم و ضروری است، نگاه آنها فرق دارد و…. بحث حجاب دختران نیز با بحث زیبایی آنها و لزوم حفظ زیبایی و عدم سوء استفاده دیگران از آنها و عدم عرضه ارزان زیبایی زنان قابل توجیه است.
۲-۳) بحث ارتباط دختر و پسر با ارتباط زن و مرد از جهت منطقی، موارد و مصداقها رابطه عام و خاص مطلق دارد.
۲-۴) مراد از دختر و پسر، ارتباطات دختر و پسر در مقابل والدین و … یا دختر و پسر خردسال در مقابل هم نیست، بلکه اولا در بحث ارتباط دختر و پسر، جوهره و گلوگاه بحث به هویت جنسی و حوزه افتراقات دختر و پسر باز میگردد و نه هویت انسانی و اشتراکات. ثانیا آنچه در روابط دختر و پسر مسئلهساز و بحرانآفرین است، روابط آنها حین و پس از بلوغ و عصر مجردی و قبل از تاهل و ازدواج است. (نوجوانی و جوانی)
۲-۵) تقسیم هویت به انسانی و جنسی، اعتباری است. اگرچه نگارنده معتقد است در حیطه هویت انسانی تعامل و ترابط، بلامانع است اما رعایت حدود و قیودی برای این که این ارتباطات از آفتها و آسیبها مصون بماند، ضرورت دارد.
ب) علل و دلایل روابط دختر و پسر
هر پدیده از سه منظر قابل توجه و بررسی است؛ مقام توصیف، مقام تعلیل و مقام تجویز و توصیه. رابطه دختر و پسر نیز از هر سه منظر یادشده قابل بررسی و مطالعه است. در مقام توصیف میتوان از وضعیت موجود روابط دختر و پسر توصیفات فراوان ارائه داد، که این روابط گاه حتی به صورت نامطلوب وجود دارد.
در مقام تعلیل باید چرایی ارتباط دختر و پسر مورد مداقه قرار گیرد. تا بر اساس آن ببینیم که در مقام تجویز چه باید کرد. در این قسمت عوامل موثر بر ارتباط دختر و پسر تعلیل میگردد. مجموعا عواملی که به عنوان «متغیر مستقل» میتوانند بر مسئله ارتباط دختر و پسر به عنوان «متغیر وابسطه» تاثیر بگذارند به دو دسته «علت» و «دلیل» قابل تقسیماند:
۱) علل روابط دختر و پسر
روابط دختر و پسر، در همه موارد متکی به عقلانیت و گزینش و به عنوان گزینه مطلوب نیست، بلکه در بسیاری از موارد علل دیگری باعث ارتباط دختران و پسران میباشد. مثلا اگر در خانواده و یا دانشگاه و … با محدودیت جدی مواجه باشد، ممکن است از خانه بگریزد و به هر بزه و جرم تن در دهد و به روابط ناسالم در باندها کشانده شوند. این گونه ارتباطات بیش از آن که دلیل داشته باشند، علت دارند.
از جمله نیازهای آدمی نیاز تعلق و محبت است. اگر دختر و پسر دانشجویی با حضور در تشکل های دانشجویی دیگران او را نپذیرند و دوست نداشته باشند و این نیاز پاسخ مناسب نیابد (خلا عاطفی را هم به این مورد اضافه کنیم) ممکن است به جنس مخالف پناه ببرد و از این طریق حتی اگر ناصواب باشد پاسخ بگیرد.
اینجاست که این ارتباط روابط دختر و پسر بیشتر علت دارد تا دلیل، و اینجاست که در آسیب شناسی روابط دختر و پسر حتما باید به این نکته که این ارتباطات از کجا منشا گرفته و خاستگاه آن کجاست و در صورتی که به عللی (مثلا خلاء محبت در خانواده، به رسمیت شناخته نشدن در خانواده، اذیت شدن در کنکور، فقر اقتصادی، سختگیری پدر و مادر، عقده های روانی ایجاد شده در مدارس، خلاء ارایه الگوی مناسب، کم کاری مشاوران تربیتی و روان شناختی آموزش و پرورش و وزارت علوم، برخوردهای متحجرانه و ناپخته نیروهای مذهبی و …) دختران به پسران و پسران به ارتباط با دختران پناه میآورند آن علل ریشه یابی شده و رفع شود. در غیر این صورت، تا علت هست معلول نیز وجود خواهد داشت.
۲) دلایل روابط دختر و پسر
دلایلی همچون تحصیل و داد و ستد های علمی، نیاز به طرح پرسش و پاسخ، کمک گرفتن جزوات و منابع درسی، جهات شغلی و فعالیت های مادی، همکار شدن دختر و پسر و … باعث میشود که نتوان به طور کلی به عدم ارتباط کاری و سازمانی یا تحصیل زن و مرد و دختر و پسر حکم داد. البته این مدعا به معنای وجود هر گونه ارتباط لجام گسیخته در محل تحصیل، دانشگاه و محیط کار نیست.
ارتباط دختر و پسر در همه حوزه ها و مصادیقی که به هویت انسانی برمیگردد، در جهان امروز یک ضرورت است و در دفاع از آن میتوان اقامه دلیل نمود. ارتباطی که با آفت زدایی و آسیب شناسی لازم، حدود و ثغور آن از کار تحصیلی، به صورت قانونی و حقوق، مدون و مضبوط شود.
اما حداقل دلیل در ارتباط دختر و پسر و ضرورت آن، رسیدن به نهاد خانواده از مجرای ازدواج است و این ارتباط البته مربوط به حوزه های هویت جنسی است. پس برای آسیب شناسی این روابط در حیطه های هویت جنسی، چند نکته قابل توجهاند:
اول: ارتباط دختر و پسر برای ازدواج، در صورتی که شرایط ازدواج فراهم نباشد، از سویی باعث هدر رفتن انرژی دو فرد و مانع تحقق آرمان های بلند یک جوان میشود و از سوی دیگر مسالهساز بوده و ممکن است پس از پاسخ منفی یک طرف برای ازدواج، طرف دیگر دچار بحران روحی و فکری شود.
دوم: گرچه ازدواج، امری لازم و ضروری است، اما به طی شدن مراحل عادی، شفاف و روشن (نه ارتباطات مخفیانه و پنهانی) نیاز دارد، در غیر این صورت گاهی دختر و پسر فقط در دامی که از سوی دیگری پهن گردیده میافتد و ارتباط با جنس مخالف، جز استرس و نگرانی و خطر، چیزی برای او در پی ندارد.
سوم: ارتباط دختر و پسر حتی در حوزه های جنسی، ضرورت و لازم است و حداقل توجیه آن بقای نسل است، اما نکته اساسی آن است که ارتباط و تلذذ جسمی دو جنس مخالف از هم، فقط به یک فرد و یک جنس مخالف منحصر میگردد و نگارنده با مبنای عشق بین زوجین، با تعدد زوجات مردان به صورت اصل و قاعده مخالف است (رجوع شود به کتاب مساله زن، اسلام و فمینیسم، ص ۱۸۴-۹).
اگر شرایط ازدواج برای دختر و پسری فراهم نباشد، ارتباط آنها در حیطه های جسمی، نگاه های مریض، حرف های نابجا و… باعث میشود این گونه افراد حتی پس از ازدواج نیز به این عادات غلط و حرکات نامعقول ادامه دهند، خود و دیگران را دچار خطر و بحران سازند.
چهارم: از جمله دلایل ارتباط دو جنس مخالف، وجود غریزه شهوت در آدمیان است. اما از تفاوت های انسان از حیوانات آن است که انسان علاوه بر غرایز، دارای عقل، اراده، انتخاب، اختیار و… است و این قابلیت را دارد که غرایزش را تعدیل کند، کنترل نماید و جهت دهد.
پس گرچه در حیطه هویت جنسی نیز ارتباط دختر و پسر مطلقا نفی نمیگردد، ولی به ارتباط بسیار محدود و حساب شده میرسیم که بهترین مجرای آن در جامعه ما، نهاد خانواده است که از مسیر ازدواج میسر میگردد. البته برای چنین اقدامی، دلیل نیز اقامه میکنیم. چنین ارتباطی نیاز بشری و غریزی و درونی است، شرط بقای نسل است، از نیازهای اساسی است و …
ج) روابط دختر و پسر درمقام تجویز
در این بخش و در مقام توصیه و تجویز، به اینجا میرسیم که رعایت چه نکاتی در موضوع ضرورت دارد و حیاتی است تا از آسیبهای احتمالی روابط دختر و پسر، مصون بمانیم. نکات عمده راهکارهای جلوگیری از خطرات و آفات عبارتند از:
۱- رعایت بهداشت، نظافت و توجه به آرایشها و پیرایشها، خصوصا برای نسل جوان در اصل مطلوب و لازم است. دختر و پسر به جای این که خود را ارزان در معرض دید دیگران قرار دهند، میتوانند با کسب تواناییهای علمی، عقلی، روحی، قلبی و با ارائه آثار هنری، مقالات علمی، پیشرفت تحصیلی، تواناییهای رزمی و … خود را مطرح نموده و با استحکام در جامعه ظاهر شوند.
از راهکارهای آفتزدایی در تعامل بین دختر و پسر، توجه به نوع پوشش و آرایش و شیوه رفتار و مواجهه با دیگران است و سعی و تلاش بر این که خودشان را از طریق صحیح ثابت کنند و روابط سالم دو جنس را با حرکات غلط تخریب نکنند.
۲- در ارتباطات سالم بین دختر و پسر که عمدتا مربوط به حیطههای هویت انسانی است، ضرورتی به ارتباط پنهانی و تنهایی نیست و برای پرهیز از آسیبها، مناسب است که تعامل علمی، شغلی و ضروری دختر و پسر در انظار جمع و محافل عمومی باشد. حتی ارتباطات در حوزه هویت جنسی که مقدمات ازدواج و زندگی مشترک باشد نیز باید با اطلاع خانوادهها و به صورت مشروع، صحیح و قانونی تعقیب شود.
۳- از آنجا که در فرهنگ ایرانی و در جامعه ما، دختر آسیبپذیرتر از پسر است، لذا عقل اقتضا میکند که دختران احتیاطها و دقتهای بیشتری را در تعامل با مردان و جنس مخالف حتی در حوزههای هویت انسانی داشته باشند. از سوی دیگر اگر دختران در امور تخصصی، فنی، علمی و … جنس خودشان را ترجیح دهند (مثلا در صورت وجود پزشک زن، به پزشک مرد مراجعه نکنند) به صورت عمیقی به تثبیت هویت جنسی زنان و تقویت حضور زنان در عرصههای مختلف کمک کردهاند.
۴- در مواردی که ارتباط لازم و ضروری است، باید دختر و پسر از شرم افراطی، هیجانزدگی، پرخاشگری و افراط در معاشرت بپرهیزند و با شناخت واقعی از جنس مخالف و نیز با کنترل خونسردی و صلابت شخصیت، برخورد مبتنی بر احترام و اخلاق را با مراعات حدود شرعی از خود بروز دهند. البته کسب این توانایی و بلوغ در معاشرت، با تذکر، آموزش و تمرین این قابلیت، روزافزون میشود.
۵- اگر روابط دختر و پسر میتواند مطلوب یا نامطلوب باشد، در مقابل مشاهده روابط نامطلوب در ترابط دختر و پسر، سکوت، انفعال، بیتفاوتی و یا همراهی، خطرناک و حتی فاجعهانگیز است؛ حال آن که باید فعال و حساس بود و برای حفظ خود و سلامت روحی خویش، در مقابل روابط ناصحیح دو جنس از مجاری صحیح، عکسالعمل مناسب نشان دهیم. چه بسا فردی با تذکری به راه صواب بازگردد.
۶- دوستیهای عمیق بین دختر و پسر که به عشق منتهی و به ازدواج ختم میشوند، نمیتوانند محصول روابط خیابانی و دوستیهای اتوبوسی و دفعی بین دختر و پسر باشد. زیرا برای ازدواج و زندگی مشترک، شناختهای عمیق لازم است که با این دوستیهای ناصحیح بدست نمیآید. از این رو، از این گونه روابط به شدت باید پرهیز کرد.
۷- دختران و پسران جوان که میخواهند آگاهانه آینده زندگی خود را رقم بزنند و از سویی میخواهند منزوی و غیرفعال و غیراجتماعی نباشند، از هر گونه دام و خطر و آسیب بپرهیزند، چرا که بیدقتی در ارتباط با جنس مخالف ممکن است به تحصیل، موقعیت شغلی، آبروی فرد، موقعیت اجتماعی و خانوادگی و … آسیب وارد کند. از این رو بهتر است مجموعه ارتباطات دختران و پسران با دیگران، سطحبندی و دستهبندی شود که در یک تقسیم «ثنایی» به دو سطح قابل تقلیل است؛
اول، ارتباط با بستگان که خود دو سطح دارد:
الف) ارتباط با محارم (پدر، مادر، خواهر، برادر، عمو، دایی، خاله، عمه و…)
ب) ارتباط با غیرمحارم (پسرداییها، پسرعموها، پسرخالهها و … و دخترداییها، دخترعموها، دخترخالهها و…)
دوم، ارتباط با غیربستگان از جنس مخالف که خود حداقل دو سطح دارد:
الف) روابط ضروری (مثل روابط شغلی، اداری، تحصیلی و…)
ب) روابط غیرضروری (مثل روابط دختران و پسران در کوچه، محله، پارک، سینما و …)
نکته مهم آن است که در تعیین حدود و شیوه تعامل بین دختر و پسر، باید به هر چهار سطح توجه داشته باشم تا روابط صحیح از ناصحیح شناخته شوند. شاید بتوان ادعا نمود که بخشی از روابط ناصواب دختر و پسر در جامعه ما، به فقدان اطلاعات صحیح نسل جوان از میزان مجاز بودن یا نبودن، سطوح مختلف افرادی که در مقابل او هستند، عدم ارائه آموزش برای مواجهه با جنس مخالف و فقدان نهادهایی برای تربیت نمودن نسل جوان برای تعامل با دختران و یا پسران برمیگردد.
منبع: سایت باشگاه اندیشه