- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
زیارت برادران دینى رفتن و دیدار مؤمنان، مورد سفارش اولیای دین است که هم رابطه هاى درونى آحاد امت را استوارتر می سازد، هم محبت ها را می افزاید و هم کدورت ها را می زداید و هم خدا و رسول را خوشحال می سازد…
دید و بازدید
آنچه روحیه ها را شاداب و زندگی ها را باصفا می سازد، «دیدار» است؛ چه دیدارهاى دوستانه، چه خویشاوندانه! به ویژه اگر در دیدارها، سخنان دلنشین گفته شود و خاطرات شیرین و همفکرى در مسیر گشایش مشکلات.
زیارت برادران دینى رفتن و دیدار مؤمنان، مورد سفارش اولیای دین است که هم رابطه هاى درونى آحاد امت را استوارتر می سازد، هم محبت ها را می افزاید و هم کدورت ها را می زداید و هم خدا و رسول را خوشحال می سازد؛ و چه کار نیکى بهتر از این؟ …
بجاست که این گونه دیدارها، به خاطر خدا و با انگیزه خلوص و عمل به سنت دین باشد، نه روى طمع هاى دنیوى و انگیزه هاى مادى و سودگرایانه و سوداگرایانه!
محتواى دیدارها
گاهى رفت و آمدها و زیارت ها، به جاى سودمندى، زیانبار است و به جاى آنکه بهره تربیتى یا پاداش اخروى داشته باشد، محصولى جز افزایش گناه یا هدر رفتن فرصت ها ندارد.
هوشیاران می کوشند از همه دیدارها سود ببرند و از تباهى فرصت، جلوگیرى کنند. باید با «حصارشکنى»، خود و زندگى خود را از انزوا درآورد و روحیه جمعى و تعاون و همزیستى را تقویت کرد.
آنان که پاى خود و خانواده خود را از رفت و آمد با افراد با ایمان و خانواده هاى شریف و بافرهنگ می برند، راه خیر را به روى خود می بندند مگر نه این که این گونه انزواها، حالتى از یاس براى انسان پدید می آورد و افسرده می سازد و نشاط از چنین زندگی هایى رخت برمیبندد؟!
امام صادق (علیه السلام) به اصحاب خویش سفارش می فرمود: «تَزاوَرُوا و تلاقوا و تَذاکروا اَمْرَنا وَ اَحْیُوهُ»؛(۱) «به دیدار و ملاقات یکدیگر بروید و «امر» ما را یاد کنید و به یاد هم آرید و آن را زنده نگهدارید.
این حدیث، محتواى سازنده و تربیتى و جهتدار و هدفدار بودن دیدارها را تبیین می کند. ملاقات هایى که شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) داشتند، محتوایى مکتبى داشت و به توصیه امام، می بایست در راستاى «احیاى امر» و زنده نگهداشتن مرام و مکتب و فلسفه سیاسى امامت شد، تا امت، روح و جان یابد و به بیراهه نیفتد.
بهره هاى دیدار
مناسب است در سایه ملاقات ها و دید و بازدیدها، خانواده ها و افراد، از دردها و مشکلات یکدیگر آگاه شوند و در حد توان، در رفع آنها بکوشند. مشورت و همدلى و همدردى، گوشه اى از این بهره ها است. تشریک مساعى در حل معضلات و رسیدگى به نیازمندان، گوشهاى دیگر.
«خیثمه» مى گوید: خدمت حضرت امام باقر (علیه السلام) رسیدم تا با آن حضرت خداحافظى کنم. امام فرمود:
«اى خیثمه! هر کدام از دوستان و هواداران ما را دیدى، سلام ما را به آنان برسان و آنان را به تقواى الهى توصیه کن و سفارش کن که توانگرانشان به فقیران سر بزنند، توانمندان به ناتوانان سرکشى کنند، زندگان در تشییع جنازه مردگان شرکت کنند، در خانه هاى هم، یکدیگر را دیدار کنند. این گونه دیدارها، سبب احیاء امر ما (خط ولایت و رهبرى اهل بیت) می گردد.»(۲)
اگر دیدارها، چنین برکت هایى نداشته باشد، جز اتلاف وقت و سرمایه چیزى نیست! وقتى جمعى دور هم می نشینند و ساعاتى را به صحبت می گذرانند، در جمع بندى پایانى، اگر دیدند از آن همه صحبت، چیزى نه در یاد مانده، نه سودى به کف آمده، دریغ از آن اتلاف فرصت!
اما اگر بحث هاى علمى و اجتماعى، به روشنگرى افکار کمک کند، نقل خاطرات و سرگذشت ها، براى دیگران عبرت آموز و راهگشا باشد، بازگویى حالات دیگران، حس همدردى و کمک رسانى را تقویت کند، اینجاست که ملاقات، به بهره ورى رسیده است.
زیارت مؤمن
در یک جامعه ایمانى، همبستگى اهل ایمان ضرورى است. این پیوند، در سایه دیدارها پدید می آید و استحکام می یابد. در روایات، بابى تحت عنوان «زیاره المؤمن» است که به این گونه دیدارها تأکید دارد. امام صادق (علیه السلام) فرموده است:
«ما زارَ مسلمٌ اَخاهُ المسلمَ فی اللّهِ وَ للّهِ الاّ ناداهُ اللّهُ عزّ و جلّ: ایّها الزّائرُ طِبْتَ وَ طابَتْ لَکَ الجنّهُ»(۳)؛ هیچ مسلمانى برادر دینی اش را در راه خدا و براى خدا زیارت نمی کند، مگر آن که خداى متعال به او ندا می دهد: اى دیدارکننده! خوشا به حالت، بهشت براى تو سزاوار و گوارا باد!
در این دیدارها، دو رکن وجود دارد: دیدارکننده و دیدارشده (زائر و مَزور). آن که پیشقدم در زیارت می شود، فضیلت بیشترى دارد و پاداشى افزونتر.
این، سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که فرمود: «الزّائر اَخاهُ المسلم اَعْظَمُ اَجْرا مِنَ المَزُور.»(۴) «آن که برادر مؤمن خود را دیدار می کند، پاداشى بزرگتر از شخصِ دیدارشده دارد.
آنان که «کار» را بهانه کاستن از دیدارها و صله رحم ها و رفت و آمدها می کنند، باید خود اینها را هم کار به حساب آورند، بلکه از بهترین کارها. این، اقتدا به سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
در حدیث است: هرگاه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یکى از مسلمانان را سه روز نمی دید، از حال او می پرسید. در پاسخ سوال پیامبر، اگر مىگفتند که غایب است (مثلاً سفر رفته) برایش دعا می کرد. اگر حاضر بود، به دیدارش می رفت و اگر بیمار بود، به عیادتش می شتافت.(۵)
دیدار حضورى
برخى به هر دلیل، عیادت و زیارت و احوالپرسیشان «غیر حضورى» است. می کوشند تا از طریق این و آن، یا از راه تلفن و نامه، احوالپرسى کنند و تماس داشته باشند.
گرچه از این رهگذر، کسب اطلاع می توان کرد ولى دیدار رویاروى و نشست و گفتگوى چهره به چهره، حلاوت و برکتى دیگر دارد.
در احادیث، عنوانِ «تزاور» و «ملاقات» مطرح است. البته احوالپرسى تلفنى هم خیلى خوب است و نوعى صله رحم محسوب مى شود، ولى جاى «دیدار حضورى» را پر نمی کند.
نامه نوشتن به اقوام و دوستان، نیکو است، اما بار سفر بستن و حضورا خدمت پدر و مادر و بستگان و آشنایان رسیدن و آنان را شاد کردن، ثوابى مضاعف و تأثیرى افزونتر دارد. مى گویید نه؟ امتحان کنید!
شما خودتان از دیدار چهره برادر یا فرزند یا دوست، بیشتر خوشحال می شوید ـ اگر از سفر آیند ـ یا از شنیدن صدایشان از آن سوى سیم هاى مخابرات؟ تازه، این خودش نشان محبت بیشتر و صمیمیت و یکدلى در رابطه ها است.
اگر هنگام درگذشت یکى از اقوام، از دوستان و آشنایانتان کسى تلگراف تسلیت بفرستد یا آن که از شهر و محله خود پیش شما آمده، از نزدیک در غمتان شریک شود و در مراسمتان شرکت کند، کدام یک را صمیمی تر می یابید؟
رفت و آمد خودتان با دیگران نیز چنین است. هرگز به تلفن و نامه، قناعت نکنید و صدا و دست خط و عکس را به جاى دیدار حضورى ننشانید.
اُویس قرنى را شنیده اید که از مادر اجازه گرفت و از یمن به مدینه آمد، تا محبوبش، محمد مصطفى (صلی الله علیه و آله و سلم) را یک بار ببیند و برگردد … و چنان شد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
من بوى بهشت را از سوى قَرَن می شنوم، چه بسیار مشتاق تو هستم اى اویس قرن! «تَفُوحُ روایحُ الجنّهِ مِن قِبَلِ قَرَن، واشوقاه إلیکَ یا اویسَ القَرَن!»(۶)
در همین دیدارهاى حضورى است که نشاط خاطر و بهره ورى از تجارب و سخنان نهفته است. امام هادى (علیه السلام) فرموده است: «مُلاقاه الاِخوان نَشْرَه وَ تلقیحُ العَقْلِ وَ اِنْ کانَ نَزْرا قَلیلاً»(۷)؛ دیدار برادران، سبب انبساط خاطر و بارورى اندیشه است، هر چند کوتاه و اندک باشد.
با این همه آثار و برکات، دیگر چه جاى درنگ و بهانه جویى و عذرتراشى براى ترک مراوده و رفت و آمد؟! براى این گونه دیدارها، باید در پى بهانه بود و هر فرصتى را مغتنم شمرد، … البته تا حدى که به مزاحمت نیانجامد و موجب اتلاف وقت دیگرى نشود.
وقتى کسى از مسافرت برمیگردد، یا خداوند به کسى فرزندى عنایت می کند، یا ازدواجى صورت می گیرد، یا خانه جدیدى خریدارى می شود، یا خداى ناکرده بیمارى و کسالتى براى کسى پیش می آید، اینها همه بهانه تجدید عهد و دیدار حضورى است.
حتى اگر او هم مهمانى ندهد، ولى در صورت فراهم بودن شرایط، رفتن به دیدار و گفتنِ خوشامدى، تهنیتى، تبریکى، تسلیتى، خدا شفا دهدى، چشم روشنى و … مناسب است و این دیدارها، مایه تحکیم دوستی ها است.
پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «الزّیارهُ تُنْبِتُ المودَّهَ»(۸) «دیدار، دوستی آور است.»
دیدار کریمانه
چه خوب که در دیدارها، قصد قربت کنید و اینها را به حساب خدا بگذارید. اگر معامله و سودا هم می کنید، با خدا سودا کنید، تا اجر ببرید. نگویید: من چند بار رفته ام، آنها نیامده اند، نوبتى هم که باشد، حالا نوبت آنها است.
در بهرهورى از ثواب و پاداش الهى که نباید این گونه محاسبات را به میان کشید. درست است که هر دیدى، بازدیدى دارد و هر سلامى، علیکى و هر نامه اى جوابى! ولى گاهى هم باید کریمانه و بزرگوارانه برخورد کرد.
دیدار مومن، دیدار خدا است و چقدر ثواب دارد. در حدیث قدسى آمده است که خداوند مى فرماید: «اَیّما مُسلِمٍ زارَ مُسلما فَلَیْسَ ایّاهُ زارَ، اِیّاىَ زارَ وَ ثوابُهُ عَلىَّ اَلجَنَّهُ».(۹)؛ هر مسلمانى که به دیدار مسلمانى برود، او را نه، بلکه مرا زیارت کرده است و پاداش او بر عهده من، بهشت است.
چه چیزى بالاتر از این؟ دیدار مومن، همپاى دیدار خدا!».
از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) روایت است:
«هر مؤمنى که به قصد دیدار مومن دیگر بیرون رود و او را همراه با معرفت به حقوقش زیارت کند، به پاداش هر گامش در این راه، خداوند حسنه اى براى او می نویسد و سیئه اى از او محو می کند و درجه اى می افزاید.
چون در بزند، درهاى آسمان به رویش باز می شود و چون با یکدیگر ملاقات و مصافحه و معانقه کنند، خداى متعال رو به فرشتگان کرده و مباهات می کند که: این دو بنده ام را بنگرید! به خاطر من با هم دوستى و دیدار می کنند.
بر من است که از این پس از عذاب، مصونشان دارم. و چون برگردد، فرشتگان بدرقه اش می کنند و اگر تا شبِ بعد، از دنیا برود، از حساب، معاف می شود …»(۱۰)
وقتى دیدارها این همه فضیلت و ثواب و آثار دنیوى و اخروى دارد، چه محرومند آنان که به بهانه هاى مختلف یا لجاجت ها و اندیشه هاى کودکانه و حقیرانه، با هم قهر یا ترک رفت و آمد می کنند و درهاى برکت را به روى خویش مى بندند! گرماى دلها در سایه دیدارهاى صمیمانه و معاشرت هاى مخلصانه و آمیخته به صداقت و مودت است.
پی نوشت ها
۱ـ اصول کافى، ج۲، ص۱۷۵؛
۲ـ همان.
۳ـ همان، ص۱۷۷، حدیث۱۰؛
۴ـ میزان الحکمه، ج۴، ص۲۹۷؛
۵ـ مکارم الأخلاق، ص۱۹؛
۶ـ سفینه البحار، ج۱، ص۵۳؛
۷ـ میزان الحکمه، ج۴، ص۲۹۸؛
۸ـ سفینه البحار، ج۱، ص۵۶۷؛
۹ـ همان.
۱۰ـ همان.
منبع: پیام زن؛ شماره ۶۲؛ نویسنده: جواد محدثى