- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
امام باقر (علیه السلام) در زمانه ای می زیست که مجال برای ترویج مکتب تشیع به غایت تنگ بود. تاکید امام(علیه السلام) اما در آن زمانه بر اخلاق مداری بود. التفات به اخلاق، از آموزه های اصلی امام باقر علیه السلام است. تاکید بر این مهم تا بدانجاست که ایشان در تفسیر سخنی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، اخلاق را برابر با “اسلام” می دانند و این دو را در کنار هم تفسیر می کنند. از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که: گرامی ترین شما در جاهلیت ، گرامی ترینتان در اسلام است[۱]
با توجه به اینکه اسلامِ نبی مکرم، پس از جاهلیت عرضه شده و در آن زمانه، طلب اسلام، امری خلاف معقول به نظر می رسیده است، تفسیر این سخن بر بسیاری نامکشوف مانده بود. این سخن به خدمت امام باقر(علیه السلام) عرضه شد. امام(علیه السلام) در پاسخ به این پرسش، سخنی را بر زبان آوردند که نشان از نهایت توجه ایشان و هم عرض قرار دادن میان اخلاق و دینداری است. باقر آل محمد(علیه السلام) اینگونه پاسخ می گوید که: گرامی ترین شما در اسلام، یعنی کسانی که در جاهلیت، خوش اخلاق ترین و بخشنده ترین و خوشرفتارترین نسبت به همسایه بود و اذیتش به هیچ کس نمی رسید و نزدیکترین اشخاص به مردم بود.[۲] اینگونه تفسیر از سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نشان می دهد که امام باقر(علیه السلام) چگونه اخلاق را هم عرض با اسلام قرار می دهند و در کنار هم می نشانند.
امام(علیه السلام) همچنین در بیان ویژگیهای فرد مومن، بر مواردی انگشت می نهند که نشان از برابری اخلاق مداری و دینداری در نظر ایشان دارد. در توصیف اهل ایمان، امام (علیه السلام) بر مواردی اشاره می کنند که فارغ از امور دینی، صبغه ی کاملا اخلاقی دارد. در بیان ارتباط میان اهل ایمان، ایشان اینگونه بیان می کنند که: مومن برادر مومن است. به او دشنام نمی دهد، از او چیزی را مضایقه نمی کند و به او گمان بد نمی برد.[۳] در نظر امام باقر(علیه السلام)، ملاکهای تشخیص یک فرد مومن، به گونه ای ترسیم می شود که در قرابت تام با اخلاق مداری قرار می گیرد. اگر ملاکهای اخلاقی و موازین حسن خلق، در کسی یافت شود، می تواند فردی مومن تلقی شود.
باقر آل محمد(علیه السلام)، بر این باورند که باری تعالی، دوستدار مدارا کردن با مردم است. اگر این صفت اخلاقی در فردی ایجاد شود، می تواند به کسب رضایت خداوند هم امید ببرد. در حدیثی از ایشان نقل شده است که: دستاویز و وسیله ای برای من که نزدیکتر به او باشد، از دراز کردن دست احسان به سوی دیگران نیست.[۴]
امام(علیه السلام) حتی در بیانی آشکار، اخلاق مداری را در کنار امور دینی قرار می دهد و بر آن ثوابی معادل با فرائض دینی در نظر می گیرد. ایشان بیان می کنند که: بنده در نزد خداوند به وسیله اخلاقِ نیکو به درجه روزه دار شب زنده دار می رسد.[۵] در سخنی دیگر قریب به این مضمون، بیان شده است که: شرافت مومن، نماز او در شب می باشد و شما همواره با مردم با نیکی و اخلاق خوب معاشرت کنید.[۶]
امام هر جا که از امور دینی پرده بر می دارند و منزلت امور دینی را بیان می کنند ، تذکار می دهند که بروز امور دینی، بواسطه ی امور اخلاقی است. اگر امر اخلاقی در فردی بروز یابد، می تواند امید ببرد که امر دینی او نیز مقبول بوده است.
یکی از یاران حضرت نقل کرده است که با مسرت به نزد امام باقر رفتم و به ایشان نوید دادم که شیعه و پیروان شما در نزد ما بسیار است؛ ایشان فرمودند که: آیا آنها به ندار مهربانی می کنند؟ آیا در میان آن قوم، نیکوکاران از بدکاران می گذرند؟ آیا به یکدیگر کمک می کنند؟ عرضه داشتم نه؛ فرمودند: آنان شیعه نیستند، شیعه کسی است که این کارها را به جا می آورد.[۷]
به نظر می رسد که اخلاق مداری پیش شرط دینداری است. کسی که بر این موازین ملتزم نیست، قبای دینداری نیز بر وی ناراست است. کسی که توجیه بی اخلاقی از موازین دینی استنباط می کند، نمی تواند که بر اسلوب دینداری خود مسرور باشد .و اینها تعلیمی است که می توان از مکتب باقر آل محمد آموخت.
پی نوشت:
[۱] تحف العقول، ص۵۰۷.
[۲]همانجا.
[۳] همان، ص۵۲۷.
[۴] تحف العقول، ص۵۲۷.
[۵] مشکاه الانوار، ص۴۷۱.
[۶] همان، ص۲۰۸.
[۷] صحیفه سجادیه، ترجمه فیض الاسلام، ص ۱۷۷.
منبع: نگارستان.