- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
این که پدر و مادرها، گاهى اوقات با هم مخالفت و گاهى هم بحث مىکنند، یک مساله عادى است. آنها ممکن است راجع به پول، کارهاى خانه یا این که وقتشان را چطور با هم بگذرانند، مخالفت کنند. گاهى درباره ى مسائل مهم که مربوط به خانواده است و البته خیلى وقتها هم به خاطر مسائل کم اهمیت مثل این که شام چى باشد یا کى به خرید برود، ممکن است مخالفتی پیش بیاید. کسانى که مدت زیادى با هم زندگى مىکنند به طور طبیعى، گاهى با هم مخالفت یا بحث مىکنند.
بعضى وقتها آنها با هم مخالفت مىکنند ولی با آرامش با هم حرف مىزنند و هر دو به هم، شانس شنیدن و گفتن را مىدهند. گاهى هم مخالفت شان را با دعوا و داد زدن به هم نشان مىدهند. بیشتر بچهها از این دعواها خیلى نگران مىشوند. صداهاى بلند و کلمات نا مهربان اولیاء باعث مىشود که آنها احساس ترس یا غمگینى پیدا کنند. حتى وقتى که اولیاء با هم قهر مىکنند و اصلا حرف نمىزنند هم، مىتواند براى بچهها آزاردهنده باشد.
گاهى بچهها فکر مىکنند که در دعواى اولیاء، مقصر هستند، مثلا وقتهایى که به خاطر موضوعى که به بچهها مربوط می شود. در این موقع احساس گناه و تقصیر در بچهها ایجاد مىشود. اما این مهم است که بچهها بدانند که در رفتار های اولیاءشان، هیچ وقت مقصر نیستند.
معنى دعواى اولیاء چیست؟
بیشتر وقت ها، بچهها به این فکر مىکنند که منظور پدر و مادرشان از دعوا چیست؟ ممکن است با خودشان فکر کنند که اولیاى آنها، همدیگر را دوست ندارند و حتى ممکن است که فکر کنند که معنى دعواى آنها این است که مىخواهند همدیگر را طلاق بدهند. اما دعواى پدر و مادرها معمولا این معانى را ندارد.
این مهم است که بچهها بدانند که بزرگترها هم گاهى درست مثل خود بچه ها، با هم دعواى مىکنند و در موقع دعوا، ممکن است که حرفهایى زده شود که “واقعا” منظور آنها نباشد. بعضى روزها بزرگترها خسته و کمحوصله مىشوند و شاید از دست کسى عصبانى باشند، این وقتها ممکن است در خانه بحث و دلخورى و یا شاید دعوا پیش بیاید.
احساس بچهها در موقع دعوا پدر و مادرها چیست؟
شنیدن صداى بلند یا کلمات نامهربان از اولیاء، معمولا بچهها را غمگین مىکند. دیدن ناراحتى و غمگینى اولیاء و این که نمىتوانند عصبانیت خودشان را کنترل کنند، باعث مىشود بچهها بترسند یا احساس تنهایى کنند.
موقع دعوا، بچهها ممکن است بیشتر نگران یکى از اولیاء باشند که بیشتر غمگین شده یا حتى بیشتر سرش فریاد کشیده شده است. یا ممکن است یکى از اولیاء، آن قدر خشمگین شده باشد که احساس خطر پیش بیاید. گاهى هم اولیاى عصبانى با فرزندشان هم، عصبانى می شوند. بعضى اوقات، بچهها از دعوای بزرگترها، دل درد مىگیرند یا گریه مىکنند. یا خوابشان نمىبرد یا مدرسه رفتن برایشان سخت مىشود.
یکى از کارهاى مهم این است که این احساس را با خود اولیاء در میان بگذارند تا آنها به کمک بچهها بیایند. شاید بزرگترها اصلا حواسشان نباشد که بچهها ترسیدهاند و یا به آنها علت بحث را توضیح بدهند و احساس منفى بچهها را بر طرف کنند.
وقتى دعوای بزرگترها زیاد طول بکشد یا زیاد تکرار بشود، چه کار باید کرد؟
هر چند که گاهى پدر و مادرها ممکن است با هم مخالفت کنند ولى این که سر هم داد و فریاد کنند یا حرفهاى خیلى نامهربان بگویند و خلاصه به همدیگر بى احترامى کنند، اصلا کار درستى نیست. گاهى اوقات، دعوا بزرگترها ممکن است با خشونت و هل دادن یا شکستن چیزهاى مختلف یا خداى ناکرده، زدن همدیگر همراه بشود، که این کارها هم، هرگز و به هیچ وجه کارهاى درستى نیست.
در این وقتها، اولیاء احتیاج دارند که کسى به آنها بیاموزد که چطور عصبانیت شان را کنترل کنند! شاید بچهها با یکى از بزرگترهایى که به او اعتماد دارند مثل عمو، پدربزرگ یا معلم، راجع به این که در خانه دعواهاى زیاد یا خطرناک، اتفاق مىافتد و این که ممکن است کسى آسیب ببیند، صحبت کنند و از او بخواهند به خانواده ى آنها کمک کند.
کسانى هم مثل دکترها مىتوانند به خانوادهها کمک کنند تا راههاى بهتر زندگى کردن و مخالفت بدون خشونت و توهین را اولیاء بیاموزند. هر چند که این کار نیاز به زمان و تمرین دارد، ولى اعضاى خانواده را به زندگى آرامترى نزدیک مىکند.
این که اولیاء گاهى با هم مخالفت کنند، اشکالى ندارد؟
مخالفت، به شرط آن که آبرومندانه باشد، به افراد کمک مىکند تا احساسات خود را به هم بگویند و جلوى پرشدن و منفجر شدن را مىگیرد. مهم است که اعضاى خانواده بتوانند با هم در باره ى احساس خود گفتگو نمایند، حتى موقع مخالفت. کار خوبى که مخالفت براى آدمها مىکند این است که معمولا باعث مىشود که یکدیگر را بهتر درک کنند و احساس نزدیکى بیشترى پیدا کنند.
اولیاء هم درست مثل بچهها مخالفت مىکنند و بعد با هم آشتى می کنند و سرانجام همه دوباره احساس خوبى خواهند داشت. هیچ خانوادهاى بدون اشکال نیست و بالاخره یک نقصى پیش مىآید. حتى در خوشحالترین خانهها هم، مساله وجود دارد و بزرگترها گاهى با هم بحث مىکنند. معمولا، همه اعضاى خانواده کمک مىکنند تا زندگى براى بقیه، شیرینتر بشود. پس، مخالفت، قسمتى از یک زندگى است و با کمک محبت و فهمیدن همدیگر، خانواده مىتواند بیشتر مشکلات را بر طرف کند.
منبع: فارس پیج؛ دکتر هادى شاکر