- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
ریشه و مبنای هر سه آیین ذکر شده یکی است و از مبدأ واحدی سرچشمه گرفته است؛ بنابراین اختلاف و دوگانگی در اصل آنها را ندارد، امّا به علت دور شدن از سیر عقل فطری و راه مستقیمی که پیامبران الهی نشان دادهاند، امروزه شاهد اختلافاتی هستیم که گاه این آیینها را چنان از هم دور میکند که پذیرش ریشه مشترک در این ادیان در تصور نمیگنجد. در نوشتار ذیل کوشش شده که به بیان اختلافات موجود میان اسلام با یهودیت و مسیحیت از دیدگاه اسلام شیعی اثنی عشری پرداخته شود.
تمام یا حداقل اکثریت قریب به اتفاق فِرَق اسلامی مبنای اسلام را سه اصل توحید، نبوت و معاد میدانند.
توحید: در آیین اسلام خدا یکی است، بینیاز است، زاده نمیشود و نمیزاید، همتا ندارد، شنوا و بینا و داناست، زنده است و توانا، خالق تمام خلایق، پاک از تمام معایب، از تمام صفات برتر و خارج از هر حد ازلی و ابدی است، تمام خوبیها از اوست و هر چه بدی است از ساحتش به دور است.
خدای یهود:
تورات مملوء است از صفاتی که برازندهی خدا نیست، اگر چه فلاسفه و متکلمین یهودی چون موسی بن میمون کوشیدهاند آنها را استعاره، کنایه از مفاهیم دیگری اعلام نمایند که ما هم در مواردی با امثال وی موافقیم و استدلالات وی را مردود نمیشماریم، امّا با تمام تلاشها به مواردی برخورد میکنیم که دیگر جای توجیه و کنایه و استعاره نیست. مثلاً یهوه (خدا) به صورت مردی با یعقوب کشتی میگیرد و چون یعقوب بر او پیروز میگردد لگدی بر عضله ران خدا میزند و خدا لنگ میشود.[۱] ابن میمون که تشبیهات تورات را استعاره میداند لنگ شدن خدا را استعاره از چه چیز می پندارد؟؟!!
خدای تورات گاهی از اعمال خود مثل خلق انسان[۲] و گزینش شأول برای پادشاهی اسرائیل پشیمان میشود[۳] که این حاکی از بیتدبیری یا سوء تدبیر خدای توراتی است و هیچ استعارهای برنمیدارد. خدای تورات حتی فریبکاری هم میکند و به دروغ به آدم و حوا میگوید خوردن از درخت ممنوعه موجب مرگ شماست، حال آنکه موجب بیداری و باز شدن چشمهای آنان بر روی حقایق میشود و البته این راز را شیطان برملا میکند و دروغ گویی خدا افشاء میشود.[۴]
از این دست مطالب در تورات بسیار است که هیچ گونه توجیه و تفسیر و تأویل نمی تواند، نادرستی آنها را از بین ببرد.
خدای مسیحی:
مسیحیان به خدای پدر، پسر و روح القدس اعتقاد دارند، حکم سنتی ایمان به خدای سه گانه در شورای نیقیه در سال ۳۲۵ م پذیرفته و در سال ۳۸۱ در شورای قسطنطنیه تأئید و شرح و بسط داده شد، این اعتقاد نامه ساختاری سه بخشی دارد «ما به یک خدای پدر توانا، که آسمان و زمین را آفرید … و به یک خدای پسر عیسی مسیح تنها فرزند خدا مولود پدر قبل از همه چیز … و به روح القدس خداوند و حیات بخش اعتقاد داریم.» و تا به امروز توسط میلیونها مسیحی در سراسر جهان به هنگام مراسم عشای ربانی به کار رفته است.[۵]
گر چه تلاشهای زیادی به کار رفته تا تثلیث را نوعی توحید معرفی کند، امّا همواره این تلاشها به علت وجود متون مقدس مسیحی که خدای سه گانه را تبلیغ میکند ناکام بوده، تا جایی که یکی از علمای مسیحی، به نام یوحنای دمشقی در مقام دفاع از تثلیث مسیحی بر استدلالات مسلمین برای تبیین توحید، حمله کرده و بدون آنکه منطق صحیحی را ارائه دهد، چنین نوشته است که:
«قرآن از کلمه و نیز از روح القدس سخن به میان آورده است، متفکران مسلمان با گفتن اینکه کلمه و روح القدس خارج از خدا هستند، در حقیقت تلاشی که برای اجتناب از شریک تراشیدن برای خدا دارند، خدا را پاره پاره کردهاند، اعتقاد به شریک داشتن بهتر است از آنکه خدا را پاره پاره کرده و دربارهی او به گونهای سخن بگوییم که گویی او یک سنگ، چوب یا یکی از اشیاء بیجان است، از این رو شما مسلمین ما را به ناحق مشرک میدانید، ولی ما شما را پاره پاره کنندگان خدا میدانیم … [۶]
نبوت:
در دین اسلام خصوصاً مذهب تشیع برخی از اصول و معیارهای نبوت از قرار زیر می باشد:
۱. همهی پیامبران معصومند، یعنی در تمام عمر از خطا و اشتباه به تأیید الهی مصون و محفوظند، تا واسطهای مطمئن میان خدا و خلق باشند.
۲. بنده خدایند و فرمانبردار.
۳. معجزه داشتهاند و باذن الله علم غیب داشتهاند.
۴. برای اصلاح تمام شؤون دین و دنیا آمدهاند و …
در یهودیت نبوت مقامی عظیم است و تلاش بسیاری لازم است که یک فرد بتواند به آن نائل شود. در تلمود آمده است: زیرکی و چابکی برای انسان، پاکی میآورد و پاکی باعث طهارت است و طهارت به پاکیزگی میرسد و پرهیزگاری قدوسیت میبخشد و قدوسیت آدم را متواضع میکند و تواضع و فروتنی ترس از خطاکاری در انسان ایجاد میکند و ترس از خطاکاری سبب پارسایی و دینداری گردیده و پارسایی و دینداری شخص را دارای روح القدس میکند.[۷]
ولی اینها کیفیتهای اخلاقی است که فرد را مستعد مقام نبوت میکند که علاوه بر اینها شرایط دیگری نیز ذکر شده است: ۱. دلیری، ۲. ثروتمندی، ۳. دانایی، ۴. فروتنی، که در جای دیگری به جای صفت روحی فروتنی، صفت جسمانی بلند قامت بودن[۸] آمده است.
و پیامبر نباید تکبر کند چرا که نبوت از وی دور میشود و اگر عصبانی و خشمگین شود، نبوت او را ترک میکند.[۹] در آیین یهود پیامبران بنی اسرائیل بر پیامبران سایر اقوام برتری دارند و تورات در مورد این مسئله چنین توضیح میدهد: خداوند، آنها چون همسر عقدی خود مینگرد و به پیامبران بتپرستان چون زن صیغهای نگاه میکند.[۱۰]
و نیز در این کتاب آمده است که: اسحق دارای دو فرزند توأمان بود: ۱. عیسو ۲. یعقوب. ابتدا عیسو و پس از دقایقی یعقوب به دنیا آمد. عیسو به مقام نخست زادگی مفتخر شد.[۱۱] امّا یعقوب با حیله عنوان نخست زادگی را از عیسو خریداری کرد.[۱۲]
پس از چندی با حیلهای دیگر، به جای عیسو از پدر برکت یافت، و به علت کشتی گرفتن با خدا و غلبه بر او، نامش به اسرائیل[۱۳] تغییر یافت. از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود، بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا و با انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی.[۱۴] یهودیت نبوت حضرت مسیح (علیهالسلام) و حضرت خاتم ـ صلّی الله علیه و آله ـ را قبول ندارند.
نبوت در نگاه مسیحی: نگاه مسیحی همان نگاه یهودی است با این تفاوت که پیامبر آیین خود را پسر خدا و یکی از اقانیم ثلاثه (یعنی جزئی از خدای سه گانه واحد مسیحی که در بحث توحید گذشت) میداند. و پیامبر خاتم را قبول ندارد و منتظر ظهور دوباره حضرت عیسی(علیهالسلام) می باشد.
معاد:
در تورات به عنوان مهمترین متن دینی یهود جملات صریحی در مورد معاد نیامده و صریحترین جملهای که در عهد عتیق در مورد معاد وارد شده این است:«میراننده و زنده کننده به قبر و بیرون آورنده خداوند است.»
در معاد یهودی تنها چند نفر بسیار استثنایی نظیر الیاس نبی (علیهالسلام) پس از پایان حیات دنیوی خویش در آسمان یا عرش الهی جای گرفتند
و در آئین مسحیت هر یک از پیروان با ایمان حضرت مسیح (علیهالسلام) به خاطر استحقاق و پاداش حاصل از کفاره خون عیسی (علیهالسلام) در آسمانها در کنار وی سلطنت خواهند کرد.[۱۵]
آنگونه که در دین اسلام نسبت به میعاد اهتمام شده و مسائل آن به صورت شفاف و مفصل بیان گردیده در دین مسیحیت و یهودیت رایج در عصر حاضر هیچ اشاره ای نشده است و مسئله معاد در این دو دین خیلی گمرنگ می باشد.
البته جدای از اصول سه گانه که در این نوشتار ذکر شد در مسائل دیگری از جمله فروعات (احکام) میان اسلام و یهودیت و مسیحیت اختلافات بسیاری موجود است که به گوشهای از آن اشاره مینماییم:
مرحوم حاج بابا قزوینی یزدی از علمای بزرگ یهود که به آیین اسلام مشرف شده در کتاب خود مینویسد: آنچه بالفعل مستمسک علماء یهود است در اثبات عبادات خود … هیچ یک داخل تورات نیست و همه از کتاب مشنا است که حدود دو هزار سال بعد از عهد موسی مکتوب شده است و این اعمال در زمان آبادی بیت المقدس نبوده و بعد از خرابی بیت المقدس بنا شده است.
به هر صورت عبادات و احکام موجود میان یهودیان بسیار است، امّا چهار مسئله در میان آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است:
۱. نماز یومیه که در سه وقت قبل از طلوع، زوال ظهر، هنگام غروب، اداء میشود.
۲. هر گاه عیبی در ریهی حیوان ذبح شده یافت شود آن حیوان حرام است و نباید خورده شود.
۳. حیوان باید توسط یک فرد عالم به جمیع مسائل دینیه یهود ذبح شود و در غیر این صورت حرام است.
۴. گوشت حیوانات را با لبنیات نمیخورند حتی در یک سفره جمع نمیکنند و تا از خوردن یکی چند ساعت نگذرد آن دیگری را نمیخورند.
و در خصوص نمازهای یومیه میگویند که این عبادات در عوض قربانیهاست، که در زمان اقامت در بیت المقدس واجب بود، در تورات یا سایر کتاب دینی دلیلی برای آن یافت نشد، حال سخن بیدلیل خود معلوم است که چیست.[۱۶]
و در آیین مسیحیت شریعت همان است که در تورات است زیرا هیچ منبعی در دست نیست که حضرت عیسی (علیهالسلام) حکمی شرعی آورده باشد، بلکه آنها اعتقاد دارند که عیسی (علیهالسلام) برای اصلاح آیین یهود و تکامل آن آمده است اگر چه به بسیاری از احکام معموله توسط یهودیان عمل نمیکنند از جمله در خوردنیها و برخی از عبادات، امّا در مقابل اعمالی دارند که یهود به آن ملتزم نیست.[۱۷] ناگفته نماند هر چند در انجیل، مسیحیت مؤیید شریعت یهودیت است در متن رساله ها و نامه های پولس، مسیحیت عاری از هر گونه تکلیف معرفی شده است.
در نتیجه یهود و مسیحیت در فروعات مثل نماز، صوم، زکات، حج، و امثال این امور کاملاً با دین اسلام مخالف میباشند، یا اصلاً احکامی که در اسلام مطرح است در این دو دین وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد مغایر و مخالف احکام اسلامی میباشد.
پی نوشت:
[۱] . تورات سفر پیدایش، باب ۳۲ : بند۲۴ ـ ۲۷، ص ۵۰.
[۲] . تورات سفر پیدایش.
[۳] . کتاب اول سموئیل، ۱۵ : ۳۵.
[۴] . سفر پیدایش، فصل۳، آیه۳-۵.
[۵] . رابریت ویلکن، خدای سه گانه در کتاب مقدس، فصلنامهی هفت آسمان، شماره ۱۴، ترجمه الیاس عارف زاده، ص ۹۰.
[۶] . همان.
[۷] . میشنا سوط، ۹: ۱۵، و راب ابراهام کهن، گنجینهی تلمود به کوشش امیر فریدون گرگانی، تهران، انتشارات اساطیر، ۸۲، ص ۱۳۹.
[۸] . تلمود، فصل چهارم.
[۹] . همان.
[۱۰] . تورات سفر پیدایش، ۲۵: ۲۲.
[۱۱] . همان، ۲۵ : ۲۹.
[۱۲] . همان، ۲۷ : ۱.
[۱۳] . اسرائیل به معنی برگزیدهی خدا.
[۱۴] . سفر پیدایش، باب ۲۹ و ۳۰.
[۱۵] . ریچارد بوش، رابرت ویر و دیگران، جهان مذهبی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸، ص ۸۱۷.
[۱۶] . حاج بابا قزوینی یزدی، محضر الشهود فی رد الیهود، محقق حامد حسن نواب، مؤسسه حضور قم، چاپ اول، ۷۸، ص ۷۲ تا ۷۴.
[۱۷] . آشتیانی، جلال الدین، تأملی در آیین مسیح، با اقتباس از فصول مختلف کتاب.