- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
احسان و نیکی با دیگران از ارزش های بسیار مهم انسانی است که در دین اسلام به آن توجه خاصی شده است. احسان و نیکی با انگیزه های مختلف در افراد تحقق می یابد.
احسان و نیکی معمولا به معناى نیکو کارى تفسیر مى شود، ولى گاه معناى وسیع ترى براى آن ذکر شده، و آن هر گونه عمل صالح، بلکه انگیزه هاى عمل صالح است چنان که در حدیثى از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مى خوانیم که در تفسیر احسان فرمود:
«ان تعبد اللَّه کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک؛ احسان آن است که خدا را آن چنان پرستش کنى که گویى او را مى بینى و اگر تو او را نمى بینى او تو را مى بیند».[۱]
بدیهى است هنگامى که انسان، چنان ایمان به خدا داشته باشد که گویى او را مى بیند و او را در همه حال حاضر و ناظر بداند به سراغ اعمال صالح مى رود، و از هر گونه گناه و معصیت خوددارى مى نماید.[۲]
متن حدیث امام باقر (علیه السلام)
قَالَ الامام الباقر (علیه السلام): إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ لِلْمَعْرُوفِ أَهْلًا مِنْ خَلْقِهِ حَبَّبَ إِلَیهِمُ الْمَعْرُوفَ وَ حَبَّبَ إِلَیهِمْ فِعَالَهُ وَ وَجَّهَ لِطُلَّابِ الْمَعْرُوفِ الطَّلَبَ إِلَیهِمْ وَ یسَّرَ لَهُمْ قَضَاءَهُ کَمَا یسَّرَ الْغَیثَ لِلْأَرْضِ الْمُجْدِبَهِ لِیحْییهَا وَ یحْیی أَهْلَهَا.
وَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ لِلْمَعْرُوفِ أَعْدَاءً مِنْ خَلْقِهِ بَغَّضَ إِلَیهِمُ الْمَعْرُوفَ وَ بَغَّضَ إِلَیهِمْ فِعَالَهُ وَ حَظَرَ عَلَى طُلَّابِ الْمَعْرُوفِ التَّوَجُّهَ إِلَیهِمْ وَ حَظَرَ عَلَیهِمْ قَضَاءَهُ کَمَا یحْظُرُ الْغَیثَ عَنِ الْأَرْضِ الْمُجْدِبَهِ لِیهْلِکَهَا وَ یهْلِکَ أَهْلَهَا وَ مَا یعْفُو اللَّهُ عَنْهُ أَکْثَرُ؛[۳]
امام باقر (علی السلام) فرمود: خدا براى احسان و نیکی شایستگانى از خلق خود را قرار داده، آنان را احسان دوست نموده و نیکوکارى را محبوبشان ساخته و احسان جویان را روى به سوى ایشان داشته و روا کردن نیاز اینان را بر آنان آسان فرموده است، چنان که باران را براى زمین بی حاصل به آسانى (روان) کرده تا آن را زنده کند و به اهلش جان دهد.
و به راستى خدا از خلق خود (برخى) را دشمن احسان قرار داده که خصم نیکى و احسانند و نیکوکارى را بر آنان ناگوار ساخته است، و احسان جویان را از آنکه رو به سوى آنان آرند باز داشته و آنان را نیز از نیکو کارى مانع شده چنان که باران را از زمین بی حاصل باز داشته تا آن را تباه و ساکنانش را نابود کند، و (با این همه) آنچه را خدا مى بخشاید بیش از اینهاست.[۴]
باتوجه به این حدیث شریف در جامعه افراد مختلفی وجود دارد برخی احسان و نیکی را نسبت به دیگران دوست می دارند و آنان را به بارانی تشبیه نموده که بر زمین بی حاصل ببارد و به آن حیات بخشد. اما برخی هم هستند که با احسان و نیکی میانه خوبی ندارند و آنان را به کسانی تشبیه نموده که نمی گذارند بارانی بر زمین بی حاصل ببارد تا ساکنین آن هلاک شوند.
امام باقر (علیه السلام) در حدیثی دیگیر فرموده است: مَنْ صَنَعَ مِثْلَ مَا صُنِعَ إِلَیهِ فَقَدْ کَافَأَ وَ مَنْ أَضْعَفَ کَانَ شَکُوراً وَ مَنْ شَکَرَ کَانَ کَرِیماً وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّهُ مَا صَنَعَ کَانَ إِلَى نَفْسِهِ لَمْ یسْتَبْطِئِ النَّاسَ فِی شُکْرِهِمْ وَ لَمْ یسْتَزِدْهُمْ فِی مَوَدَّتِهِمْ فَلَا تَلْتَمِسْ مِنْ غَیرِکَ شُکْرَ مَا آتَیتَهُ إِلَى نَفْسِکَ وَ وَقَیتَ بِهِ عِرْضَکَ. وَ اعْلَمْ أَنَّ طَالِبَ الْحَاجَهِ لَمْ یکْرِمْ وَجْهَهُ عَنْ مَسْأَلَتِکَ فَأَکْرِمْ وَجْهَکَ عَنْ رَدِّهِ؛[۵]
هر که احسان و نیکی چنان کند که با او کرده اند، پاداشى سربه سر داده و هر که دو چندان کند سپاسگزارى کرده و هر که سپاس گزارد، کریم است. و هر که بداند هر احسانى کند به خود کند (و ذخیره دیگر سراى خود اندوزد) مردم را ناسپاس نشمرد و بیش مهرى آنان را نخواهد. سپاس مندى دیگران را بر آنچه خود به خویشتن کرده و با آن آبرویت را نگهداشته اى از آنان مخواه و بدان که نیاز خواه آبرویش را از خواهش آورى به نزد تو حفظ نکرده است پس تو آبرویت را از رد کردن (و دریغ داشتن بر) او نگاهدار.
در این حدیث مراتب احسان و نیکی را بیان فرموده است. و نیز بیان فرموده که در احسان و نیکی نمودن با دیگران باید حفظ آبرو شود. و کسی که دست رد به نیازمند می زند در حقیقت آبروی خود را ضایع کرده است.
احسان و نیکی به فقرا و نیازمندان
احسان و نیکی با عمل و با رفتار درست و با کمک و برآورده نمودن نیازهای دیگران محقق می شود. مصداق اتم و اکمل احسان و نیکی، رفع نیازهای مادی دیگران است. همچنین سخت نگرفتن مقروض نیز از مصادیق احسان و نیکی است. و بهترین راه براى عبور از گردنه هاى سخت آخرت و مناسب ترین زاد و توشه براى لحظه هاى هولناک صحراى محشر، کمک به فقرا و احسان به نیازمندان است. این کار در حقیقت شبیه آن است که این زاد و توشه را در دنیا تحویل آنها دهیم و آن ها با خود حمل کنند و در قیامت تحویل ما دهند. آیا از این معامله پرسودتر و بهتر وجود دارد؟[۶]
به همین دلیل خداوند در قرآن کریم فرموده است: «وَ أَنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنین؛[۷] و در راهِ خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق،) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید! و نیکى کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست مى دارد».
در آیات قبل از جهاد سخن گفته شده و سپس به انفاق دستور داده و احسان ونیکی در آخر آمده است؛ یعنى، این آیات انسان را از مرحله جهاد و انفاق به مرحله احسان و نیکى رهبرى مى کند؛ زیرا مرحله احسان بالاترین مراحل تکامل انسانى است که اسلام به آن توجه دارد. آمدن این جمله در ذیل آیه انفاق در ضمن اشاره به این است که در انفاق مى بایست کمال نیکى و مهربانى باشد و از هر نوع منّت و آنچه باعث رنجش و ناراحتى انفاق شونده مى باشد برحذر گردد.[۸]
امیرمومنان (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر به او چنین توصیه فرمود:
«إیّاک و المنّ على رعیّتک باحسانک أو التّزیّد فیما کان من فعلک أو أن تعدّهم فتتبع موعدک بخلفک فإن المنّ یبطل الإحسان و التّزیّد یذهب بنور الحقّ؛[۹] از منت بر رعیت به هنگام احسان و نیکى کردن، بپرهیز، و از آن ها زیاده خواهى در برابر آنچه انجام دادهاى، مکن، و هرگاه وعده اى به آن ها مى دهى، تخلف منما، چرا که منت، احسان را باطل مى کند و زیاده خواهى، نور حق را از میان مى برد.[۱۰]
احسان و نیکی نسبت به همسر
یکی از موضوعات انفاق همسر انسان است که در معرض طلاق قرار می گیرد. خداوند در آیه طلاق می فرماید: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ».[۱۱] طلاق، (طلاقى که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) باید به طور شایسته همسر خود را نگاهدارى کند (و آشتى نماید)، یا با نیکى او را رها سازد (و از او جدا شود)
بنا بر این طلاق سوم، رجوع و بازگشتى ندارد، و هنگامى که دو نوبت کشمکش و طلاق و سپس صلح و رجوع انجام گرفت، باید کار را یکسره کرد، و به تعبیر دیگر اگر در این دو بار، محبت و صمیمیت از دست رفته، بازگشت مى تواند با همسرش زندگى کند و از طریق صلح و صفا در آید، در غیر این صورت اگر زن را طلاق داد دیگر حق رجوع به او ندارد مگر با شرایطى که در آیه بعد بیان شده است.
به هر حال منظور از جدا شدن توام با احسان و نیکى این است که حقوق آن زن را بپردازد و بعد از جدایى، ضرر و زیانى به او نرساند و پشت سر او سخنان نامناسب نگوید، و مردم را به او بدبین نسازد، و امکان ازدواج مجدد را از او نگیرد.
بنا بر این همانگونه که نگاهدارى زن و آشتى کردن باید با معروف و نیکى و صفا و صمیمیت همراه باشد، جدایى نیز باید توام با احسان گردد.
و بر طبق آنچه در ادامه آیه آمده است شوهر نمىتواند هنگام جدایى چیزى را که به عنوان مهر به زن داده است باز پس گیرد و این یک مصداق جدایى بر پایه احسان است. بعضى از مفسران [۱۲] مفهوم این جمله را وسیع تر از «مهر» دانسته و گفته اند چیزهاى دیگرى را که به او بخشیده است نیز باز پس نمى گیرد.[۱۳]
احسان و نیکی به والدین
حق پدر و مادر از مسائلى است که در قرآن مجید زیاد روى آن تکیه شده و کمتر موضوعى است که این قدر مورد تاکید واقع شده باشد، و در چهار مورد از قرآن، بعد از توحید قرار گرفته است. که میان این دو ارتباط و پیوندى است و در حقیقت چنین است چون بزرگترین نعمت، نعمت هستى و حیات است که در درجه اول از ناحیه خدا است، و در مراحل بعد به پدر و مادر ارتباط دارد، زیرا که فرزند، بخشى از وجود پدر و مادر است، بنا بر این ترک حقوق پدر و مادر، هم دوش شرک به خدا است.[۱۴]
خداوند می فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً؛[۱۵] (به یاد آورید) زمانى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید؛ و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکى کنید».
همچنین می فرماید: «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا؛[۱۶] بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزى را شریک خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیکى کنید»
و باز می فرماید: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا؛[۱۷] و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکى کنید!
و نیز می فرماید: «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا؛[۱۸] و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکى کنید».
نتیجه گیری
از احادیث امام محمد باقر (علیه السلام) این نتیجه به دست آمد که احسان و نیکی از اموری است که در دین اسلام بسیار مهم است و از این رو د احادیث و آیات قرآن کریم توجهی خاصی به آن مبذول گردیده است. احسان و نیکی از نظر موضوع محدودیت ندارد با هر کسی حتی با کافران می توان با احسان و نیکی برخورد نمود. همچنین بیان شد که احسان و نیکی درمورد والدین، فقرا و مسمتندان و نیز همسر بسیار مورد تاکید قرار گرفته و به ویژه احسان با والدین در مرتبه بعد از عبادت خداوند و اعتقاد به توحید قرار داده شده است.
گردآوری: حمید الله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . تفسیر فى ظلال القرآن، ج۱، ص ۲۷۶.
[۲] .تفسیر نمونه، ج۲، ۳۹.
[۳] . تحف العقول، ص ۲۹۵.
[۴] . ترجمه تحف العقول، ص ۳۰۲.
[۵] . تحف العقول، النص، ص: ۳۰۰
[۶] . آیات ولایت در قرآن، ص۲۳۵.
[۷] . سوره بقره، آیه ۱۹۵.
[۸] . اسلام و کمکهاى مردمى، ص۶۳.
[۹] . نهج البلاغه، نامه ۵۳.
[۱۰] . اسلام و کمکهاى مردمى، ص ۱۲۸.
[۱۱] . سوره بقره، آیه ۲۲۹.
[۱۲] . تفسیر کبیر، جلد ۶ صفحه ۹۹.
[۱۳] . تفسیر نمونه، ج۲، ص: ۱۶۷
[۱۴] . تفسیر نمونه، ج۳، ص ۳۷۹.
[۱۵] . سوره بقره، آیه ۸۳.
[۱۶] . انعام ، آیه ۱۵۱.
[۱۷] . سوره اسراء، آیه ۲۳.
[۱۸] . سوره نساء ، آیه ۳۶.
منابع
۱. قرآن کریم.
۲. نهج البلاغه.
۳. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۴۰۴ ق/ ۱۳۶۳ ش.
۴. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، ترجمه تحف العقول، مترجم: اتابکى، پرویز، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز، چ۱، ۱۳۷۶ش.
۵. سید قطب، تفسیر فى ظلال القرآن.
۶. مکارم شیرازی، ناصر، اسلام و کمکهاى مردمى، ملاحظات: تهیه و تنظیم بانو ج فرازمند، قم، نسل جوان، چ۱، ۱۳۸۳ش.
۷. مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، ملاحظات: تهیه و تنظیم حجه الإسلام والمسلمین ابوالقاسم علیان، قم، نسل جوان، چ۳، ۱۳۸۶ش.
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهیه و تنظیم جمعى از فضلاء، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چ۳۲، ۱۳۷۴ش.