- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
اطاعت کامل از پدر و مادر، امری است که قرآن بدان فرمان داده و تنها موردی که استثناء شده و شخص میتواند از دستور پدر و مادر اطاعت نکند و با حفظ احترام ایشان از آنان سرپیچی کند، دستور آنها به کفر خداست که در این مورد میتوان حکم و فرمانشان را اطاعت نکرد. اما در همه موارد دیگر میبایست از ایشان اطاعت کرد و فرمان برد.
«لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَـهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولاً وَ قَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیمًا وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ إِن تَکُونُواْ صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلأَوَّابِینَ غَفُورًا»(اسراء ۲۲-۲۵)
با خداى یکتا، خداى دیگرى به خدایی مگیر که نکوهیده و خوار خواهى ماند. پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. هرگاه تا تو زنده هستى هر دو یا یکى از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتى خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگو. در برابرشان از روى مهربانى سر تواضع فرود آور و بگو: اى پروردگار من! همچنان که مرا در خردى پرورش دادند، بر آنان رحمت آور. پروردگارتان از هر کس دیگر به آنچه در دل هایتان میگذرد داناتر است. و اگر از صالحان باشید او توبه کنندگان را میآمرزد.
در این آیه شریفه بعد از اصل توحید، به یکى از اساسیترین تعلیمات انسانى انبیاء- با تأکید مجدد بر توحید- اشاره شده است؛ که همانا نیکى به پدر و مادر است.
«قضا»، مفهوم محکمترى از امر دارد و فرمان قطعى و محکم را میرساند. این مطلب، نخستین تاکید در این باره است، قرار دادن توحید در کنار نیکى به پدر و مادر، تأکید دیگرى بر اهمیت این دستور اسلامی است.
مطلق بودن «احسان» که هر گونه نیکى را در بر میگیرد، و همچنین «والدین» که مسلمان و کافر را شامل میشود، سومین و چهارمین تأکید در این جمله است. نکره بودن «احساناً» که در این گونه موارد براى بیان عظمت میآید، پنجمین تأکید محسوب میشود.
نکته مهمی که از این آیه استفاده میشود این است که اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شدند که به تنهایى قادر بر حرکت و دفع آلودگیها از خود نباشند، فراموش نکن که تو هم در کودکى چنین بودى و آنان را باید جبران کرد.
برخورد پسندیده بر اساس عرف هر جامعه و به کارگیری واژگان زیبا و شیوا، تواضع و فروتنی در برابر آنان، مهربانی و محبت، دعای خیر کردن برای ایشان، دوری از درشت گویی و یا حتی به کار نبردن واژه اف و خسته شدم و آخ و دیگر اصوات نابهنجاری که ایشان را ناخوش آید، از جمله روشهای احسان و اکرام و احترام به پدر و مادر است.
از آنجا که گاهى در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام و تواضع به آنان، ممکن است لغزشهایى پیش بیاید که انسان آگاهانه یا ناآگاهانه به سوى آن کشیده شود، در آخرین آیه مورد بحث میفرماید: «پروردگار شما به آنچه در دل هاى شماست، آگاهتر است؛ زیرا علم خدا در همه زمینهها ضرورى، ثابت، ازلى و خالى از هر گونه اشتباه است؛ در حالى که علوم انسانى واجد این صفات نیست.
بنابراین اگر بدون قصد طغیان و سرکشى در برابر فرمان خدا، لغزشى در زمینه احترام و نیکى به پدر و مادر از انسان سر زد ولى بلافاصله پشیمان شد و در مقام جبران بر آمد، مسلّماً مشمول عفو خدا خواهد شد.
در آیه ی دیگر قرآن کریم میفرماید:
وَ لَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَ مَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ وَ إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ وَ وَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَ فِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ وَ إِن جَاهَدَاکَ عَلى أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»(لقمان ۱۵-۱۲)
در این آیه، بحث از وجود، زحمات، خدمات و حقوق پدر و مادر، و قرار دادن شکر آنان در کنار شکر خداوند است. به علاوه، تاکیدى بر خالص بودن اندرزهاى لقمان، به فرزندش نیز شمرده میشود، زیرا پدر و مادر با این علاقه وافر و خلوص نیت، ممکن نیست جز خیر و صلاح فرزند را در اندرزهایشان بازگو کنند.
جالب این که در آغاز توحید، پدر و مادر را ذکر میکند، ولى به هنگام بیان زحمت و خدمات، تکیه روى زحمات مادر است تا انسان متوجه ایثارگریها و حق عظیم او شود. سپس، به شکر خداوند و شکر پدر و مادر سفارش شده است.
شکر خدا را باید کرد، زیرا خالق و منعم اصلى انسان، خداست که چنین پدر و مادر مهربانى را به ما داده است. و هم شکرگزار پدر و مادر باید بود، که به واسطه این فیض و عهدهدار انتقال نعمتهاى خداوند به انسان میباشند.
و در پایان، آیه با لحنى که خالى از تهدید و عتاب نیست، میفرماید: «بازگشت همه شما، به سوى من است». اگر در اینجا کوتاهى کنید، در بارگاه الهى تمام این حقوق، زحمات و خدمات مو به مو بررسى و محاسبه میشود.
روشهای احسان و تکریم والدین
احسان و احترام به پدر و مادر با توجه به سنتها و فرهنگها متفاوت است ولی اصولی انسانی است که میتوان در همه جا آن را یافت و بدان پایبند بود.
برخورد پسندیده بر اساس عرف هر جامعه و به کارگیری واژگان زیبا و شیوا، تواضع و فروتنی در برابر آنان، مهربانی و محبت، دعای خیر کردن برای ایشان، دوری از درشت گویی و یا حتی به کار نبردن واژه اف و خسته شدم و آخ و دیگر اصوات نابهنجاری که ایشان را ناخوش آید از جمله روشهای احسان و اکرام و احترام به پدر و مادر است.
مطلق بودن «احسان» که هر گونه نیکى را در بر میگیرد، و همچنین «والدین» که مسلمان و کافر را شامل میشود، سومین و چهارمین تاکید در این جمله است. فریاد زدن و درشتی کردن و اف و اخ کردن و اعتراض نمودن و دشنام و ناسزا دادن و پیشی گرفتن از ایشان در نشستن و دراز کشیدن و امور دیگر میتواند از مصادیق بیاحترامی به آنها باشد که میبایست از آنها پرهیز کرد.
در روایت اهل بیت(علیهم السلام) احترام به پدر و مادر و احسان به ایشان به معنای برخورد نیکو و رسیدگی به نیازهای آنان پیش از درخواست، و ابراز قول کریم به معنای طلب مغفرت آمده است.
تعبیر «جناح الذل» نیز نگاه با رأفت و رحمت و دوری از نگاههای تیز و تند و بلند نکردن صدا و بالا نبردن دست و پیش نیفتادن از آنان معنا شده است. (کافی ج۲ ص۷۱۵ تا ۳۱۶)
بر جای بلند و برتر نشاندن از دیگر روشهای تکریم و احسان به پدر و مادر و احترام نهادن به آنان است که از آیه ۱۰۰سوره یوسف میتوان آن را به دست آورد.
حواسمان باشد نادیده گرفتن و بیاحترامی به ایشان در این دنیا موجب میشود تا شخص گرفتار مصیبتها و بلایا گردد و خیر و برکت از زندگی او برود و در آخرت نیز خوار و ذلیل شود.
منبع: تبیان