- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
پیامبر و معصومان(علیهمالسلام) به بزرگسالان و کودکان، مهربانی میکردند و بر محبت به کودکان تأکید فراوان داشتند. از این روی،، آن حضرت میفرمود: «با فرزندان خود با کرامت برخورد کنید و با آداب نیکو با آنها معاشرت کنید».۴۱ تأکید حضرت بر احترام به فرزندان و رعایت برخوردهای احترامآمیز با آنان، برای این است که شرافت ذاتی آنها سرکوب نشود. رفتار مبتنی بر روشهای پسندیده و گرامیداشتن کودکان، از آنها افرادی مستقل، آزاده، باشرافت و صاحب فضیلت میسازد.
اگر کودک کرامت دید و به شخصیت حقیقیاش احترام گذاشته شد، باشخصیت و بافضیلت میشود و چنانچه مورد تحقیر و اهانت قرار گیرد، رشد فضایل در او متوقف شده، به انحراف و کجی میگراید و مانع رشد کارآمدی خانواده و اعضای آن میشود؛ چهبسا گاهی اوقات تأثیر انحراف یک عضو خانواده تمام اعضای آن را دچار بحران و مشکل میکند و از مسیر مستقیم به انحراف میکشاند.
پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرمود: «وقتی نام فرزندتان را میبرید، او را گرامی دارید و جای نشستن را برای او توسعه دهید (و احترامش کنید) و نسبت به او رو ترش نکنید».۴۲
ایشان تمام کودکان را گرامی میداشت و وقتی کودک خردسالی را برای دعا یا نامگذاری میآوردند، حضرت برای احترام او را به آغوش میگرفت و در دامن خود مینهاد. گاهی اتفاق میافتاد که کودک در دامن پیامبر ادرار میکرد؛ کسانی که ناظر بودند، در مقابل این رفتار کودک فریاد میزدند ـ و تندی میکردند تا او را از ادرار باز دارند امّا پیامبر آنان را منع میکرد و میفرمود با تندی و خشونت از ادرار کودک جلوگیری نکنید.
زمانی که دعا یا نامگذاری تمام میشد، اولیای کودک با شادی کودک خود را میگرفتند، در حالی که کمترین آزردگی خاطر به علت ادرار کردن کودکان در پیامبر احساس نمیکردند. وقتی اطرافیان کودک میرفتند، پیامبر لباس خود را تطهیر میکرد.۴۳ آن حضرت با این رفتار خود به دیگران آموختند که نجاست از دامن رسول خدا پاک میشود، اما برخورد تند با عمل طبیعی کودک، از دل او پاک نمیشود و بهداشت روان او را به خطر میاندازد. پیامبر این گونه به کودکان احترام میگذاشت و به آنان مهربانی میکرد.
در روایت دیگری جریان زیبایی از نماز پیامبر و مهربانی به کودکان نقل شده است؛ پیامبر در یکی از روزها که برای نماز جماعت آمده بود، امام حسن(علیهالسلام) نیز که در آن زمان کودک خردسالی بودند با آن حضرت به مسجد آمده بود. پیامبر کودک را کنار خود نشاند و به نماز ایستاد در بین نماز یکی از سجدهها را خیلی طولانی کرد، راوی حدیث میگوید: من سر از سجده برداشتم، دیدم حسن از جای خود برخاسته و روی دوش پیامبر نشسته است. وقتی نماز تمام شد، نمازگزاران سؤال کردند ای رسول خدا! چنین سجدهای از شما ندیده بودیم، گمان کردیم وحی به شما رسیده است؛ آن حضرت در جواب فرمودند: «وحی نرسیده بود، فرزندم حسن در حال سجده بر دوشم سوار شد؛ نخواستم شتاب کنم و کودک را بر زمین گذارم، آن قدر صبر کردم تا خود از شانهام پایین آمد».۴۴
درباره مهربانی پیامبر به کودکان نیز نقل شده است که روزی ایشان نشسته بود، حسن و حسین(علیهماالسلام) وارد شدند؛ حضرت چون آنها را دید، به احترامشان از جا برخاست و به انتظار ایستاد. کودکان در راه رفتن ضعیف بودند، لحظاتی چند طول کشید، ولی نرسیدند. رسول اکرم به طرف کودکان رفت و با استقبال از آنان آغوش باز کرد و هر دو را بر دوش خود سوار کرد و به راه افتاد و در همان حال میگفت: «فرزندان عزیز! مرکب شما چه مرکب خوبی است و شما چه سواران خوبی هستید».۴۵
رفتار پیامبر همیشه، در همه حال و با همه کودکان از روی مهربانی بود. وقتی آن حضرت از سفر بر میگشت و در راه با کودکان مردم برخورد میکرد، به احترام آنها میایستاد؛ سپس امر میفرمود کودکان را میآوردند و از زمین بلند میکردند و به آن حضرت میدادند.
رسول خدا بعضی را در آغوش میگرفت و بعضی را بر پشت و دوش خود سوار میکرد و به اصحاب خود نیز میفرمود به کودکان مهربانی کنید و آنان را در آغوش بگیرید و بر دوش خود بنشانید. کودکان از این رفتار محبتآمیز، بیاندازه خوشحال میشدند و این خاطرات شیرین را هرگز فراموش نمیکردند.۴۶
آنگاه که عضوی از اعضای خانواده چنین مورد تکریم و احترام و اظهار مهربانی قرار گیرد، از بودن خود با این خانواده احساس رضایت دارد؛ به اعضای خانواده خود اطمینان و اعتماد پیدا میکند و با عمل به راهنماییهای تربیتی آنان و با استفاده از توانمندیهایی که دارد، بر کمالات و رشد همهجانبه خود میافزاید. رشد همهجانبه هر یک از اعضای خانواده، همان کارآمدی نظام خانواده است.
وقتی درباره مهربانی به کودک در منابع و آموزههای دینی تا این اندازه تأکید شده است و اینقدر آثار مطلوب دارد، بیشک مهربانی و دلسوزی نسبت به بزرگسالان و همسر که به مرحله رشد انتزاعی رسیدهاند و رفتارهای دیگران را تجزیه و تحلیل میکنند، آثار ارزشمندتری به دنبال خواهد داشت.
آنگاه که همسران نسبت به یکدیگر احساس مهربانی کنند، تلاش آنان برای کارآمد ساختن نظام خانواده افزون خواهد شد. پس مهربانی و دلسوزی مخصوص کودکان نیست، بلکه بزرگترها نیز به آن نیازمندند؛ از دریافت آن لذّت میبرند؛ موجب شادکامی و امید به حال و آینده میشود و در نهایت، زمینهساز رشد، بالندگی و کمال خواهد بود.
مثبتاندیشی و کارآمدی خانواده
مثبتاندیشی، تلفیقی از گرایش و نگرش خوشبینانه و مثبت در مورد خداوند، خود، افراد، رویدادها، اشیا و به طور کلی جهان طبیعت و ماورای طبیعت است که بر اساس آن، شخص انتظار نتایج خوب را با توجه تواناییهای خود از جهان و رویدادهای آن دارد. بر اساس این تعریف، در افراد انسانی انتظار تعمیمیافتهای پدید میآید که به هنگام مواجه شدن با مشکلات در تمام حیطههای مهم زندگی، نتایج خوب (در مقابل بد) برایشان رخ خواهد داد.۴۷ خوشبینی نشاندهنده گرایشی در فرد است که بر اساس آن، بهترین نتایج را انتظار دارد و بر جنبههای امیدوارانه یک موقعیت متمرکز میشود.
در منابع دینی، بر خوشبینی به خداوند و امیدوار بودن به رحمت او تأکید زیادی شده است. در روایتی از امام معصوم(علیهالسلام) میخوانیم که «یأس و ناامیدی و بدبینی، زمانی وجود انسان را فرا میگیرد که نسبت به خداوند و عملکردهای او بدبین باشد».۴۸
در واقع، مؤمن از آن جهت به کارها، نتایج آن و آینده خوشبین و امیدوار است که ایمان و اعتماد به خداوند دارد و به او خوشبین است؛ زیرا خداوند در تدبیر همه چیز نقش دارد و فرد مسلمان نیز به خداوند خوشبین است و باور دارد که او کارها را به نفع بندگان خود مدیریت میکند.
بنابراین، میتواند خوشبین باشد که او موفق خواهد شد و به کمک خداوند از کارهای خود نتایج خوب خواهد گرفت و خداوند به او کمک میکند تا از گزندها و آفتها در امان بماند و بر مشکلات غلبه کند. پس خوشبینی یک عضو خانواده مسلمان، بیهوده و بدون دلیل نیست، بلکه متکی به رحمت و فضل خداوند است.
داشتن دید مثبت نسبت به مسائل زندگی و تبیینهای خوشبینانه از حوادث ناخوشآیند، بر توانایی رویارویی با مشکلات تأثیر میگذارد. در مقابل، تبیینهای بدبینانه ممکن است افراد را دچار حالتهای عاطفی منفی و در نتیجه بازداری ایمنی کند. در این حالت، احتمال بروز بیماریهای جسمی نیز بیشتر میشود و بیماری به نوبه خود بر روند کارآمدی زندگی آثار نامطلوبی برجای میگذارد. خوشبینی فرد را به تلاش برای طراحی نقشههایی برای حل مشکل سوق میدهد. فرد با عمل به این نقشهها، انتظار دارد امور غالباً مطابق نظر او پیش روند و همین امر کوشش او را مضاعف میکند.۴۹
بنابراین، میتوان گفت دیدگاه مثبت نسبت به مشکلات و ناگواریهایی که در زندگی پیش میآید، بر حالات عاطفی و بهبود روابط اعضای خانواده تأثیر میگذارد و سبب کارآمدی خانواده میگردد.
اعضای خانواده کارآمد در پرتو خوشبینی به خداوند، به یکدیگر نیز خوشبین هستند و با رویکردی مثبت و سازنده به دیگر اعضا مینگرند و در برخورد با آنان تمایل دارند که به افکار، عملکردها و رفتارها از دریچه خوشبینی و مثبت بنگرند.
در منابع دینی، گمان نیک نسبت به دیگران و اعضای خانواده بسیار مورد توجه و ستایش قرار گرفته و بر فواید و آثار ارزشمند آن در کارآمدی ارتباطات و جامعه انسانی و خانوادگی تأکید شده است. خوشبینی، عامل جلب نظر دیگران،۵۰ آرامش درون۵۱ و کاهش غم و اندوه۵۲ است.
حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: «گمان نیکو به افراد، از بهترین خصایص و بزرگترین نعمتهای خداوند متعال است».۵۳ همچنین آن حضرت میفرماید: «کسی که به مردم حسن ظن داشته باشد، مهر و محبت آنان را به دست خواهد آورد».۵۴
یکی از ارکان زندگی مشترک و عوامل کارآمدی خانواده، مهر و محبت نسبت به یکدیگر است. آنگاه که اعضای خانواده و بهویژه زوجین با در پیش گرفتن شیوهای مثبت و سازنده و با خوشبینی با یکدیگر ارتباط برقرار سازند، کانون خانواده آنان سالم و کارآمد خواهد بود. زن و شوهری که به دنبال زندگی شیرین و لذتبخش هستند، به همسر خود با دید مثبت و خوشبینانه مینگرند؛ جنبههای مثبت او را در نظر میگیرند و با چشمپوشی از عیوب و نواقص، پیوسته زندگی و رفتارها را زیبا میبینند و حتی گاهی برخی معایب را خوبی و نیکی میبینند.
برادفورد۵۵ (۱۹۸۳) در زمینه رضایت زوجین از زندگی، پژوهشی درباره ۳۵۱ زوج که طول زندگی آنان از پانزده سال بیشتر بود انجام داد و از دلایل ادامه زندگی مشترکشان پرسید. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل زیر در تداوم زندگی مشترک مؤثر بوده است:
الف) نگرش مثبت نسبت به همسر؛
ب) داشتن این عقیده که ازدواج یک امر مقدس و یک تعهد دائمی است؛
ج) تشابه هدفها و آرزوها؛
د) رضایت از روابط جنسی؛
از اموری که با خوشبینی رابطه مستقیم دارد، بروز سوء تفاهم و سوء برداشت از رفتارها و گفتارهای یکدیگر است. سوء برداشت سبب تخریب روابط مطلوب اعضای خانواده و بروز تشنج و ناراحتی میشود. یکی از عوامل اصلی بروز اختلافهای زناشویی، سوء تفاهم است و بهترین راه مقابله با چنین سوء تفاهمها و برداشتهای غلطی، خوشبینی است.
برای پدید آوردن حالت خوشبینی، زن و شوهر باید در ابتدای زندگی بکوشند یکدیگر را به خوبی کشف کنند و بشناسند و با سیره رفتاری و گفتاری یکدیگر کاملاً آشنا شوند، تا زمینه بروز سوءظن از بین برود. در عین حال لازم است تمام موازین اخلاقی و اسلامی را در همه رفتارها و گفتارها رعایت کنند تا شناخت و رفتار با یکدیگر همراه شده و خوشبینی را پدید آورد.
این خوشبینی، اعتماد متقابل را در خانواده تقویت میکند؛ برداشتهای منفی از رفتارهای یکدیگر کاهش مییابد؛ زمینه درک مناسب و روابط صمیمانه فراهم میشود و اعضای خانواده با احساس آرامش و ایمنی زندگی خواهند کرد. وقتی این امور در کنار هم جمع شوند، کارآمدی خانواده را تضمین میکنند.
صفت اخلاقی خوشبینی، افزون بر این که سبب کارآمدی خانواده میشود، به طور مستقیم در کارآمدی و بروز خوشبینی در جامعه نیز اثر میگذارد؛ زیرا هر سبک تبیینی که در تبیین پدیدهها توسط والدین به کار برده شود، کودکان به دقت آن را یاد میگیرند و به خاطر میسپارند و در برخورد با افراد جامعه انسانی از آن استفاده میکنند. والدین خوشبین، فرزندان خوشبین به جامعه تحویل میدهند و خود نیز همینگونه در جامعه رفتار میکنند. بدین ترتیب رفتارهای جامعه انسانی بر اساس خوشبینی شکل میگیرد و یکی از عوامل کارآمدی جامعه میشود.
نتیجهگیری
مهمترین نتایج پژوهش حاضر عبارتند از:
۱-در منابع دینی، آموزهها و دستورالعملهای اخلاقی برای رشد و تعالی در جنبههای فردی و اجتماعی و مادی و معنوی زندگی خانوادگی بیان شده است.
۲- صبر، راستگویی، تکریم، احترام متقابل، مدارا با یکدیگر، دلسوزی و مهربانی و مثبتاندیشی و خوشبینی، از مهمترین آموزهها و رفتارهای اخلاقی هستند که بر کارآمدی خانواده تأثیر مستقیم دارند.
۳- توجه نکردن به دستورهای اخلاق اسلامی در شکلدهی رفتار و تعامل با دیگر اعضای خانواده، موجب نا کارآمدی آن میشود.
۴- بر اساس منابع دینی، عمل به دستورالعملهای اخلاق اسلامی بر استحکام نظام خانواده میافزاید و کارآمدی آن را تضمین میکند؛
۵- برخورداری اعضای خانواده از فضایل اخلاقی و عمل به آنها، نه تنها سبب نجات در قیامت است، بلکه زندگی دنیا نیز بدون آن سامان نمییابد و کارآمدی خانواده به عنوان کانون تعلیم و تربیت بدون کسب و رعایت مسائل اخلاقی تأمین نخواهد شد.
۶- اخلاق، بهترین ضامن اجرایی قوانین و مقررات در کانون خانواده است و کارآمدی آن را تضمین میکند.
۷- خانواده، بهترین محیط برای آموزش آموزههای اخلاق خانوادگی به فرزندان است.
منابع
- المتقی، علیابن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۰۵ ق.
- امینی، ابراهیم، همسرداری، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۶-
- تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و دررالکلم، قم دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶-
- حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۹۱ م.
- دیماتئو، امک رابین، روانشناسی سلامت، ترجمهسیدمهدی موسوی و همکاران، تهران، سمت، ۱۳۷۸ ش.
- سالاری فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، قم، پژوهشگده حوزه و دانشگاه و سمت، ۱۳۸۵-
- سبزواری، محمد، جامع الاخبار، قم، مؤسسه آلالبیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ ق.
- ستیر، ویرجینا، آدمسازی در روانشناسی خانواده، ترجمه بهروز بیرشک، تهران، رشد، ۱۳۸۴-
- طبرسی، رضیالدین حسنبن فضل، مکارم الاخلاق، شریف رضی، ۱۴۱۲-
- فیض کاشانی، محسن، المهجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، بیروت، نشر اعلمی للمطبوعات، ۱۹۸۳م.
- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سیدجواد مصطفوی، تهران، فرهنگ اهلبیتعلیهمالسلام، بیتا.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۹۸۳ م.
- محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۹-
- مصباح، محمدتقی، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۴-
- مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی ابن ابیطالب(علیهالسلام) ، ۱۳۷۷-
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، قم، آلالبیت(علیهمالسلام) ، ۱۴۰۹ ق.
- حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ ق.
- دمشقی، اسماعیل بن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالاندلس، بیتا، ج ۷-
پىنوشتها
۱- استادیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره). دریافت: ۸/۶/۸۸ ـ پذیرش: ۲۰/۹/۸۸
۱- مسائل اخلاقی به سه دسته تقسیم میشوند:
الف) مسائلی که محورشان رابطه انسان با خداست (اخلاقی الهی)؛
ب) مسائلی که محورشان رابطه انسان با خودش است (اخلاق فردی)؛
ج) مسائلی که محور آنها را روابط اجتماعی انسان با دیگران تشکیل میدهد (اخلاق اجتماعی). وقتی در محاورات عرفی گفته میشود کسی اخلاقش خوب است یا خوب نیست، منظور همین ملکاتی است که در روابط او با دیگران خودنمایی میکند. دو دسته اول، در واقع توسعه اخلاق عرفی است که با توجه به بینش اسلامی و این که موضوع اخلاق، مطلق فعل اختیاری انسان، اعم از اجتماعی و غیراجتماعی است، حاصل شده است؛ زیرا هر فعل اختیاری ـ چه اجتماعی و چه غیراجتماعی ـ میتواند دارای ارزش مثبت یا منفی باشد و در محدوده مسائل اخلاقی قرار گیرد (محمدتقیمصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ص۲۴۱ـ۲۴۴).
۲ ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۲۲
۳- علیابن حسام الدین المتقی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ح ۵۲۱۷۵
۴- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۶، ص۴۰۵
۵- همان، ج ۱۰۰، ص ۲۲۶
۶- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۸۳
۷ ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۴۶
۸- عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غررالحکم، ح ۲۱۳
۹- ناصرمکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج ۲، ص ۴۴۶
۱۰- محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ح ۱۰۰۶۴
۱۱- محمدباقرمجلسی، بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۹
۱۲- محمدی ریشهری، منتخب میزانالحکمه، ص ۴۳۹
۱۳- همان، ص ۱۰
۱۴- محمدرضا سالاریفر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، ص ۱۱۷
۱۵- ویرجینا ستیر، آدمسازی در روانشناسی خانواده، ص ۷۸
۱۶- محمدرضاسالاریفر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، ص ۱۱۷
۱۷- محمد محمدی ریشهری، دوستی در قرآن، ح ۳۸
۱۸- همان، ح ۸۶
۱۹- همان، ح ۸۶۴
۲۰- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵
۲۱-همان، ص ۲۲۳ و ۲۲۸
۲۲- ابراهیم امینی، همسرداری، ص ۳۳
۲۳- محمدباقرمجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۱
۲۴- محمدبن حسن حر عاملی، وسائلالشیعه، ج ۲۰، ص ۲۳
۲۵- در این دیدگاه، انسان خلیفه الهی «انی جاعل فی الارض خلیفه» (بقره:۳۰)، حامل روح خدا «و نفخت فیه من روحی» (حجر: ۲۹) و حامل امانت الهی است «فحملها الانسان» (احزاب :۷۲).
۲۶- محمدباقرمجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۴
۲۷- همان، ج ۱۰۰، ص ۲۵۳
۲۸- همان، ج ۱۰۳، ص ۲۳۷
۲۹- ابن شعبه حرانی، تحفالعقول، ص ۳۶۲
۳۰- محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج ۲، ص ۳۱۲
۳۱- رضیالدین حسنبن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۴
۳۲- محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص ۱۳۰
۳۳- عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص ۳۴
۳۴- محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۱۴
۳۵- عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص ۳۲۸
۳۶- محمدباقرمجلسی، بحارالانوار، ج ۶، ص۴۶
۳۷- اسماعیل بن کثیر دمشقی، تفسیر ابنکثیر، ج ۷، ص ۲۹۸
۳۸- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۹۵
۳۹- محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۴۶۷
۴۰- همان، ج ۱۱، ص ۵۹۱).
۴۱- حسام الدین المتقی هندی، کنزل العمال، ج ۱۶، ص ۲۵۶
۴۲- محمد سبزواری، جامع الاخبار، ص ۱۲۴
۴۳- رضیالدین حسنبن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۵
۴۴- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۹۴
۴۵- همان، ص ۲۸۵ – ۲۸۶
۴۶- محسن فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج ۳، ص ۳۶۶ _ ۳۶۷
۴۷- محمدرضا سالاری فر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، ص ۱۱۸
۴۸- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵، ص ۴۸
۴۹- دیماتئو، روانشناسی سلامت، ج ۲، ص ۵۸۲ ـ ۵۸۴
۵۰- مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۴۱۷).
۵۱- محمدیریشهری، میزانالحکمه، ج۵، ص۶۲۳
۵۲- همان.
۵۳- عبدالواحد آمدی، غررالحکم، ح ۴۸۳۴
۵۴- همان، ح ۸۸۴۳
۵۵- Bradford.
منبع: ماهنامه معرفت شماره ۱؛ محمد مهدی صفورایی پاریزی؛ (با اندکی تصرف و تغییر)