- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
یک از اموری که در جنگ مورد توجه جنگجویان است، مقابله به مثل با دشمن است. یعنی آیا هرکاری را که دشمن انجام دهد می توان همان کار را با دشمن انجام داد؟ به عبارت دیگر ایا از دیدگاه دین اسلام مقابله به مثل با دشمن جایز است یا خیر. در این مقاله کوتاه به این مطلب پرداخته شده و از قرآن کریم برای آن شاهد اورده شده است.
خداوند می فرماید:
«الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ»
ترجمه:
ماه حرام، در برابر ماه حرام! و تمام حرام ها، (قابل) قصاص است. و (به طور کلى) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدى کنید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید (و زیاده روى ننمایید); و بدانید خدا با پرهیزگاران است!
این آیه، بحثى را که در آیات پیش در مورد جهاد به طور کلى آمده است تکمیل مى کند، و در واقع پاسخى است به ایراد افراد ناآگاه که مى گفتند: مگر مى توان در ماه حرام جنگ کرد که اسلام چنین دستورى را داده است؟
توضیح این که: مشرکان «مکّه» مى دانستند جنگ در ماه هاى حرام (ذى القعده، ذى الحجه، محرم و رجب) از نظر اسلام جایز نیست و به تعبیر دیگر اسلام این سنت را که از قبل وجود داشته امضاء کرده است، مخصوصاً در مسجد الحرام و «مکّه» این کار نارواتر است، و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به هر دو حکم احترام مى گذارد.
به همین دلیل، در نظر داشتند، مسلمانان را غافلگیر ساخته و در ماه هاى حرام به آنها حمله ور شوند، و شاید گمانشان این بود، اگر آنها احترام ماه هاى حرام را نادیده بگیرند، مسلمانان به مقابله بر نمى خیزند، و اگر چنین شود به مقصود خود رسیده اند.
آیه مورد بحث، به این پندارها پایان داد، نقشه هاى احتمالى آنها را نقش بر آب کرد،(۱) و دستور داد: اگر آنها در ماه هاى حرام دست به اسلحه بردند، مسلمانان در مقابل آنها بایستند، مى فرماید: «ماه حرام در برابر ماه حرام است» (الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ).
یعنى اگر دشمنان احترام آن را شکستند و در آن با شما پیکار کردند شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.
«زیرا حرمات، قصاص دارد» (وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ).
«حُرُمات» جمع «حرمه» به معنى چیزى است که باید آن را حفظ کرد و احترام آن را نگه داشت، و حَرَم را از این جهت حَرَم گفته اند: که جاى محترمى است و هتک آن جایز نیست، و اعمال نامشروع و قبیح را از این جهت حرام مى گویند: که ممنوعیت دارد، همان گونه که در مورد حرم، یا ماه حرام بعضى اعمال ممنوع است.
این جمله، در واقع پاسخ دندان شکنى است به آنها که اجازه جنگ در ماه هاى حرام را به پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) ایراد مى گرفتند. یعنى احترام ماه حرام، یا سرزمین «مکّه» حرم امن خدا، در برابر کسانى است که آن را محترم مى شمرند، ولى در برابر کسانى که احترام آن را زیر پا مى گذارند، رعایت آن لازم نیست، و مسلمانان حق دارند با آنها وارد پیکار شوند، و این در واقع یک نوع قصاص است، تا دیگر مشرکان به فکر سوء استفاده از احترام ماه حرام یا سرزمین محترم «مکّه» نیفتند.
آن گاه، به یک دستور کلى و عمومى که شامل موضوع مورد بحث نیز مى شود، اشاره کرده، مى فرماید: «هر کس به شما تجاوز کند، به همان اندازه بر او تجاوز کنید ولى از خدا بپرهیزید (و زیاده روى ننمایید) و بدانید: خدا با پرهیزکاران است» (فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ).
اسلام، بر خلاف مسیحیت کنونى که مى گوید: «من به شما مى گویم با شریر مقاومت مکنید بلکه هر کس به رخساره راست تو تپانچه زند دیگرى را نیز به سوى او بگردان ـ و اگر کسى خواهد با تو دعوى کند و قباى تو را بگیرد عباى خود را نیز بدو واگذار ـ و هر گاه کسى تو را براى یک میل مجبور سازد دو میل همراه او برو».(۱)
چنین دستورى را نمى دهد; چرا که این دستور انحرافى، باعث جرأت و جسارت ظالم و تجاوزگر است، حتى مسیحیان جهان امروز نیز هرگز به چنین دستورى عمل نمى کنند، و کمترین تجاوزى را با پاسخى شدیدتر، که آن هم بر خلاف دستور اسلام است، جواب مى گویند.
اسلام مى گوید: در برابر متجاوز، باید ایستاد، و به هر کس حق مى دهد اگر به او تعدى شود، به همان مقدار مقابله کند، تسلیم در برابر متجاوز مساوى است با مرگ، و مقاومت مساوى است با حیات، این است منطق اسلام.
جالب این که: آیه مفهوم وسیعى دارد و منحصر به مسأله قصاص در مقابل قتل یا جنایات دیگر نیست، بلکه امور مالى و سایر حقوق را نیز شامل مى شود.
البته این موضوع با مسأله عفو و گذشت، که در مورد دوستان یا افراد شکست خورده یا نادم و پشیمان صورت مى گیرد، هیچ گونه منافاتى ندارد.
گاهى بعضى از عوام، تصور مى کنند معنى آیه این است: اگر کسى فرزند دیگرى را به قتل برساند، مقابله به مثل اجازه مى دهد که پدر مقتول فرزند قاتل را به قتل برساند، و اگر ضربه اى بر برادر او وارد کرد، او هم ضربه اى بر برادر جانى وارد کند، ولى این اشتباه بزرگى است; زیرا قرآن مى گوید: شخص معتدى و تجاوزگر باید (به همان اندازه) مجازات شود، نه فرد بى گناه دیگر، باز مفهوم این سخن این نیست که اگر کسى خانه شخصى را آتش زد خانه او را آتش بزنند، بلکه مفهومش این است معادل قیمت خانه را از او بگیرند.
ضمناً تأکیدى که در ذیل آیه در مورد تقوا ذکر شده تأکیدى است بر عدم تجاوز از حدّ، و به تعبیر دیگر، مقابله به مثل نباید شکل انتقام جویى به خود گیرد، همان انتقامى که حدّ و مرزى براى خود نمى شناسد.
و این که مى گوید: «خدا با پرهیزکاران است»، اشاره به این است که: آنها را در مشکلات تنها نمى گذارد و یارى مى دهد; زیرا کسى که با دیگرى است در مشکلات به او کمک مى کند و در برابر دشمن او را حمایت مى نماید.
پی نوشت
۱. «انجیل متّى»، باب پنجم، شماره هاى ۳۹ تا ۴۲ (عهد جدید، ترجمه به همت انجمن پخش کتب مقدسه در میان ملل).
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی