- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
روز غدیر، روز اکمال دین
در تفسیر «فخر رازى» و تفسیر «روح المعانى» و تفسیر «المنار» در ذیل آیه ۳ سوره «مائده» نقل شده است که: پیامبر(صلى الله علیه وآله)بعد از نزول این آیه بیش از هشتاد و یک روز عمر نکرد.
و با توجه به این که وفات پیامبر(صلى الله علیه وآله) در روایات اهل تسنن، و حتى در بعضى از روایات شیعه (مانند آنچه «کلینى» در کتاب معروف «کافى» نقل کرده است) روز دوازدهم ماه ربیع الاول بوده، چنین نتیجه مى گیریم که روز نزول آیه درست روز هیجدهم ذى الحجه بوده است.
ب ـ در روایات فراوانى که از طرق معروف اهل تسنن و شیعه نقل شده، صریحاً این مطلب آمده است که: آیه شریفه فوق، در روز غدیر خم و به دنبال ابلاغ ولایت على(علیه السلام) نازل گردید، از جمله:
۱ ـ دانشمند معروف سنّى «ابن جریر طبرى» در کتاب «ولایت» از «زید بن ارقم» صحابى معروف، نقل مى کند که: این آیه در روز «غدیر خم» درباره على(علیه السلام)نازل گردید.
۲ ـ «حافظ ابو نعیم اصفهانى» در کتاب «ما نزل من القرآن فى عَلىّ(علیه السلام)» از «ابو سعید خدرى» (صحابى معروف) نقل کرده که: پیامبر(صلى الله علیه وآله) در غدیر خم، على(علیه السلام) را به عنوان ولایت، به مردم معرفى کرد و مردم متفرق نشده بودند تا این که آیه «اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ…» نازل شد.
در این موقع پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:
اَللّهُ أَکْبَرُ عَلى اِکْمالِ الدِّیْنِ وَ اِتْمامِ النِّعْمَهِ وَ رَضِىَ الرَّبِّ بِرِسالَتِى وَ بِالْوِلایَهِ لِعَلِىٍّ(علیه السلام) مِنْ بَعْدِى، ثُمَّ قالَ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ: «اللّه اکبر بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودى خداوند از رسالت من و ولایت على(علیه السلام) بعد از من، سپس فرمود: هر کس من مولاى اویم على(علیه السلام)مولاى او است، خداوندا! آن کس که او را دوست بدارد دوست بدار، و آن کس که او را دشمن دارد، دشمن بدار، هر کس او را یارى کند یارى کن، و هر کس دست از یاریش بر دارد دست از یارى او بردار».
۳ ـ «خطیب بغدادى»، در تاریخ خود از «ابو هریره» از پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین نقل کرده که: بعد از جریان غدیر خم و پیمان ولایت على(علیه السلام) و گفتار عمر بن خطاب: «بَخٍّ بَخٍّ یَا بْنَ أَبِى طالِب أَصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى کُلِّ مُسْلِم» آیه «اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِیْنُکُمْ» نازل گردید.
در کتاب نفیس «الغدیر» علاوه بر روایات سه گانه فوق، سیزده روایت دیگر نیز در این زمینه نقل شده است.
در کتاب «احقاق الحق»، از جلد دوم تفسیر «ابن کثیر»، صفحه ۱۴ و از «مناقب خوارزمى»، صفحه ۴۷ نزول این آیه را درباره داستان غدیر از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده است.
در تفسیر «برهان» و «نور الثقلین» نیز ده روایت از طرق مختلف نقل شده که این آیه درباره على(علیه السلام) یا روز «غدیر خم» نازل گردیده، که نقل همه آنها نیازمند به رساله جداگانه است.
مرحوم «علامه سیّد شرف الدین» در کتاب «المراجعات» چنین مى گوید: «نزول این آیه را در روز غدیر در روایات صحیحى که از امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) نقل شده، ذکر گردیده و اهل سنت، شش حدیث با اسناد مختلف از پیامبر(صلى الله علیه وآله)در این زمینه نقل کرده اند که صراحت در نزول آیه در این جریان دارد».
از آنچه در بالا گفتیم روشن مى شود: اخبارى که نزول آیه فوق را در جریان غدیر بیان کرده، در ردیف خبر واحد نیست که بتوان با تضعیف بعضى اسناد آن، آنها را نادیده گرفت.
بلکه اخبارى است که اگر متواتر نباشد لااقل مستفیض است، و در منابع معروف اسلامى نقل شده، اگر چه بعضى از دانشمندان متعصب اهل تسنن، مانند: «آلوسى» در تفسیر «روح المعانى» تنها با تضعیف سند یکى از این اخبار کوشیده اند بقیه را به دست فراموشى بسپارند و چون روایت را بر خلاف مذاق خویش دیده اند، مجعول و نادرست قلمداد کنند.
و یا مانند نویسنده تفسیر «المنار» با تفسیر ساده اى از آیه گذشته، بدون این که کمترین اشاره اى به این روایات کند، شاید خود را در بن بست دیده که اگر بخواهد روایات را ذکر کرده و تضعیف کند بر خلاف انصاف است و اگر بخواهد قبول کند بر خلاف مذاق او است!
نکته جالبى که باید در اینجا به آن توجه کرد این است که: قرآن در سوره «نور» آیه ۵۵ چنین مى گوید:
وَعَدَ اللّهُ الَّذِیْنَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِیْنَهُمُ الَّذِى ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً…: «خداوند به آنهائى که از شما ایمان آوردند و عمل صالح انجام داده اند وعده داده است که آنها را خلیفه در روى زمین قرار دهد همان طور که پیشینیان آنانرا چنین کرد، و نیز وعده داده آئینى را که براى آن پسندیده است مستقر و مستحکم گرداند، و بعد از ترس به آنها آرامش بخشد».
در این آیه خداوند مى فرماید: آئینى را که براى آنها «پسندیده» در روى زمین مستقر مى سازد.
با توجه به این که سوره «نور» قبل از سوره «مائده» نازل شده است، و با توجه به جمله «وَ رَضِیْتُ لَکُمُ الاِسْلامَ دِیْناً» که در آیه مورد بحث، درباره ولایت على(علیه السلام)نازل شده، چنین نتیجه مى گیریم که اسلام در صورتى در روى زمین مستحکم و ریشه دار خواهد شد که با «ولایت» توأم باشد; زیرا این همان اسلامى است که خدا «پسندیده» و وعده استقرار و استحکامش را داده است.
و به عبارت روشن تر، اسلام در صورتى عالمگیر مى شود که از مسأله ولایت اهل بیت(علیهم السلام) جدا نگردد.
مطلب دیگرى که از ضمیمه کردن «آیه سوره نور» با «آیه مورد بحث» استفاده مى شود این است که: در آیه سوره «نور» سه وعده به افراد با ایمان داده شده است:
نخست خلافت در روى زمین.
دیگر امنیت و آرامش براى پرستش پروردگار.
و سوم استقرار آئینى که مورد رضایت خدا است.
این سه وعده در روز «غدیر خم» با نزول آیه «اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِیْنَکُمْ…» جامه عمل به خود پوشید; زیرا نمونه کامل فرد با ایمان و عمل صالح، یعنى على(علیه السلام) به جانشینى پیامبر(صلى الله علیه وآله) نصب شد و به مضمون جمله «الیَوْمَ یَئِسَ الَّذِیْنَ کَفَرُوا مِنْ دِیْنِکُمْ» مسلمانان در آرامش و امنیت نسبى قرار گرفتند و نیز به مضمون «وَ رَضِیْتُ لَکُمُ الاِسْلامَ دِیْناً» آئین مورد رضایت پروردگار در میان مسلمانان استقرار یافت.
البته این تفسیر، با روایاتى که مى گوید آیه سوره «نور» در شأن مهدى(علیه السلام)نازل شده، منافات ندارد; زیرا «آمَنُوا مِنْکُمْ…» داراى معنى وسیعى است که یک نمونه آن در روز «غدیر خم» انجام یافت و سپس در یک مقیاس وسیع تر و عمومى تر در زمان قیام مهدى(علیه السلام) انجام خواهد یافت.
بنابراین، کلمه «الارض» در آیه، به معنى همه کره زمین نیست، بلکه معنى وسیعى دارد که هم ممکن است بر تمام کره زمین گفته شود، و هم به قسمتى از آن، چنان که از موارد استعمال آن در قرآن نیز استفاده مى شود که: گاهى بر قسمتى از زمین اطلاق شده و گاهى بر تمام زمین (دقت کنید).(۱)
پی نوشت:
۱. تفسیر نمونه، جلد ۴، صفحه ۳۴۳.