- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
-
حسنیه
او در خانه امام صادق(ع) پرورش یافته بود و از شاگردان مکتب وى شمرده مى شد. (۳۵) حسنیه، با استعداد سرشارش، در مناظرات مختلف، که توسط هارون الرشید ترتیب داده مى شد، شرکت جسته و از مقام ولایت دفاع مى کرد.
در یکى از این مناظره ها از فردى، که ابراهیم خوانده مى شد، پرسید: آیا در هیچ جاى تفاسیر شما آمده است که در حجه الوداع رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به امر پروردگار، در غدیر خم، فرود آمده، این آیه را: (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالتک). با بیمناکى براى مردم تلاوت کرد و سپس آیه والله یعصمک من الناس نازل شد و [آیا در تفاسیر شما آمده است که پس از نزول «والله یعصمک من الناس » پیامبر خدا دست على بن ابى طالب را گرفت؛ بر منبرى، که از جهاز شتر ساخته بودند، برآمد و گفت: من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و العن من ظلمه. آنگاه، این آیه نازل شد:
«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا. »
ابراهیم سر به زیر افکند، حسنیه علماء را مخاطب ساخت و آنان را به جان هارون سوگند داد. حاضران، که خود را در مقابل هارون الرشید مى دیدند، لب به تایید گشودند. ابو یوسف گفت: بیشتر صحابه و مفسران تصریح کرده اند که این آیه در باره على بن ابى طالب نازل شده است و حدیث من کنت مولاه فعلى مولاه نیز مشهود است.
حسنیه پرسید درباره «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکوه و هم راکعون » چه مى گویید؟ ابو یوسف گفت: به اجماع امت در باره على بن ابى طالب است.
آنگاه حسنیه با شگفتى پرسید: … احکام و نصوص الهى را وا مى نهید و بیعت روز غدیر را نادیده مى گیرید؟! (۳۶)
-
عمیره بنت سعد بن مالک
او نیز از تابعین شمرده مى شود. عمیره، اهل مدینه و خواهر سهل ام رفاعه ابن مبشر بود. او از راویان حدیث غدیر است و در سلسله سند حدیث «مناشده » امیرمؤمنان(ع) قرار دارد.
-
ام المجتبى علویه
او حدیث غدیر را از عدى بن ثابت نقل کرده است و ابن عساکر در تاریخ خود از حدیث وى یاد مى کند. (۳۷)
-
فاطمه بنت على بن ابى طالب(ع)
او دختر على بن ابى طالب(ع) است و مادرش ام ولد مى باشد. برقى در رجال خود وى را از راویان امام حسن(ع) مى داند (۳۸) و در تهذیب الاحکام از راویان امیرمؤمنان(ع)، ابى حنیفه، اسماء بنت عمیس (۳۹) شمرده شده است. حدیث منزلت (۴۰) و ردالشمس (۴۱) از جمله روایات اوست. وى حدیث غدیر را از ام سلمه نقل نموده است. (۴۲)
«اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: على خیر من اخلفه فیکم و هو الامام و الخلیفه بعدى و سبطاى و تسعه من صلب ائمه ابرار لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیکون الاختلاف فیکم الى یوم القیمه ».
پى نوشت ها
۱- در باره اسلام خدیجه این سخن امیرمؤمنان به تنهایى کافى است که فرمود: «لم یجمع بیت واحد یومئذ فى الاسلام غیر رسول الله و خدیجه و انا ثالثهما» نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ (قاصعه).
۲- کانت سمیه ام عمار بن یاسر و ابوه یاسر ممن عذب فى الله تعالى فصبرا و ارادتهما قریش على ان رجعا عن الاسلام الى الکفر فابیا فضرب ابوجهل سمیه بحربه فى قبلها فماتت… اعیان الشیعه، ج ۷ ، ص ۳۱۹٫
۳- ریاحین الشریعه، ج ۲، ص ۳۰۵٫
۴- الغدیر ج ۱، ص ۹٫
۵- خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۷۳؛ عوالم، ج ۱۱، ص ۴۶۷٫ «هل ترک ابى یوم غدیر خم لاخذ عذرا» تاکید مورخان بر این که اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از جمله حاضرین در غدیر بودند مبین این مطلب است که حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نیز در بین آنان حضور داشته است.
زیرا مورخان حضور زنان پیامبر را به طور مستقل بیان کرده و گفته اند که امهات مؤمنین همراه پیامبر بودند بنابراین از طرفى فاطمه زهرا(سلام الله علیها) داراى چنان شخصیت برترى است که در صورت عدم حضور وى در غدیر باید بتوان روایاتى دال بر آن یافت که ظاهرا وجود ندارد از این روى مى توان گفت که ایشان نیز در بین جمع حاجیان در حجه الوداع حضور داشته است.
۶- بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳ و ۳۵۴؛ اسمى المناقب، ص ۳۲؛ نهج الحیاه، ص ۳۸٫
۷- احقاق الحق، ج ۲، ص ۴۶۰٫ در فیض الغدیر، ص ۳۹۱ به نقل از ینابیع الموده حدیث را چنین نقل کرده است «قالت: قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) من کنت ولیه فعلى ولیه و امامه ».
۸ – الغدیر، ج ۱، ص ۱۹۷؛ «من کنت مولاه فعلى مولاه » احقاق الحق، ج ۶، ص ۲۸۲؛ ارجح المطالب، ص ۵۷۱ و ۴۴۸٫ صاحب فیض الغدیر توضیحى بر احتجاج حضرت فاطمه دارد (فیض الغدیر، ص ۳۹۰).
۹- ام سلمه دختر ابى امیه بن المغیره مخزومى است مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب است او دختر عمه پیامبر و همسر وى بود و در سال ۶۵ هجرى وفات یافت. (اعلام خصال صدوق، ص ۳۰۱)
۱۰- معارج النبوه، ج ۲، ص ۳۱۸٫
۱۱- فیض الغدیر، ص ۳۸۸ -۳۸۹٫
۱۲- الغدیر، ، ج ۱، ص ۱۷ و ۱۸؛ ملحقات احقاق الحق، ص ۵۳؛ معجم رجال الحدیث، ج ۲۳، ص ۱۷۷٫
۱۳- اعلام النساء، ص ۶۵۱؛ بصائر الدرجات، ص ۱۸۳، ح ۴٫
۱۴- مانند «من سب علیا فقد سبنى و من سبنى فقد سب الله تعالى » (المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۲۱) و «قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) کانى دعیت فاجیب و انى تارک فیکم الثقلین احدهما اکبر من الاخر کتاب الله عز و جل حبل ممدود من السماء الى الارض و عترتى اهل بیتى فانظروا کیف تخلفونى فیهما». اعلام النساء، ص ۶۳۴ نقل از امالى شیخ طوسى، ج ۲، ص ۹۲؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۲، ارجح المطالب، ص ۳۳۸، از طریق ابن عقده.
۱۵- اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۴۰۸؛ جامع الرواه، ج ۲، ص ۴۵۵؛ خلاف طوسى، ج ۱، ص ۵٫
۱۶- الغدیر، ج ۱، ص ۱۷٫
۱۷- امالى مفید، ص ۵۵ و۵۶؛ ارشاد مفید، ص ۱۶۳ و ۱۶۴٫ مجموعه فضایل و عنایات اسماء بنت عمیس به اهل بیت(ع) در ضمن مقاله اى مستقل در شماره هاى آینده به خوانندگان گرامى ارائه خواهد شد.
۱۸- اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۴۸۸٫
۱۹- رجال برقى، ص ۶۰٫
۲۰- رجال شیخ طوسى، ص ۳۳٫
۲۱- تنقیح المقال، ج ۳، ص ۷۳؛ معجم رجال الحدیث، ج ۲۳، ص ۸۸۱٫
۲۲- اعلام النساء، ص ۴۸۸؛ ارجح المطالب، ص ۳۳۷٫
۲۳- «رجع رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) من حجه حتى نزل بغدیر خم ثم قام خطیبا بالهاجره فقال: ایها الناس [من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و اخذل من خذله و انصر من نصره] ینابیع الموده، ص ۴۰؛ اعلام النساء، ص ۴۸۹٫ روایت غدیرى فاخته را در الغدیر، ج ۱، ص ۱۸ و احقاق الحق، ج ۲، ص ۴۶۳ ببینید.
۲۴- عایشه در سال ۵۷ در مدینه درگذشت و در بقیع دفن شد. (اعلام خصال صدوق، ص ۳۱۵)
۲۵- الغدیر، ج ۱، ص ۴۸؛ احقاق الحق، ج ۲، ص ۴۶۰٫
۲۶- الغدیر، ج ۱، ص ۵۸٫
منصور بن حسین آبى معروف به ابوسعد صاحب کتاب نثرالدرر متوفى قرن پنجم کتابى به نام حدیث الغدیر نوشته و بنا به گفته مناقب ابن شهرآشوب این کتاب راویان حدیث غدیر را بر حسب حروف الفبا برشمرده است. «غدیر در آینه کتاب، ص ۷۹»
۲۷- المیزان فى تفسیر القرآن، ص ۵۹٫
۲۸- روایت فوق را حافظ بزرگ ابوموسى مدینى در کتاب خود آورده است. او مى گوید: این حدیث سلسله دار است. زیرا هر یک از فاطمه ها از عمه خود روایت کرده اند و این روایت پنج خواهر برادر است که هر یک از دیگرى نقل کرده اند.
رک: اسنى المطالب فى مناقب على بن ابى طالب »، شمس الدین ابوالخیر الجزرى، ص ۳۲؛ احقاق الحق، ج ۲۱، ص ۲۶ و۲۷؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳؛ عوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۴؛ اثبات الهدى، ج ۲، ص ۵۵۳ و ج ۳، ص ۱۲۷؛ اعلام النساء المؤمنات، ص ۵۷۸ و مسند فاطمه معصومه(سلام الله علیها)، سید على رضا سید کبارى، ص ۵۶ (چاپ نشده).
۲۹- ابواسحاق سعد بن ابى وقاص در سال ۵۴ – ۵۸ و عایشه بنت سعد در سال ۱۱۷ وفات یافتند. نسایى روایت وى را نقل کرده است. به خصائص نسایى، ص ۳ مراجعه شود.
۳۰- التقریب، ابن حجر، ص ۴۷۳٫
۳۱- الغدیر، ج ۱، ص ۳۸- ۴۱؛ خصائص نسائى، ص ۱۸ و ۲۵٫
عایشه بنت سعد احادیث دیگرى راجع به فضایل امیرمؤمنان دارد؛ به اسنى المطالب، ص ۵۲ و ملحقات احقاق الحق، ص ۱۸۹ و ۱۹۰ رجوع کنید.
۳۲- الغدیر، ج ۱، ص ۳۸ – ۴۱٫
۳۳- دارمیه حجونیه از زنان فاضل، خردمند و فصیح بود. او استدلالى قوى داشت و در خط ولایت استوار بود. روایت او را ابن عبدربه در عقد الفرید از سهل بن ابى سهل تمیمى از پدرش نقل کرده است.(عقد الفرید، ج ۱، ص ۳۵۲؛ بلاغات النساء، ص ۷۲)
۳۴- متن کامل مباحثه دارمیه حجونیه را در کتب ذیل بخوانید:
بلاغات النساء، ص ۷۲؛ العقد الفرید، ج ۱، ص ۱۶۲؛ صبح الاعشى، ج ۱، ص ۲۵۹؛ الغدیر، ج ۱، ص ۲۰۹؛ اعلام النساء المؤمنات، ص ۳۳۳؛ اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۳۶۴٫
۳۵- ریاض العلماء، ج ۵، ص ۷۰۴٫ او فاضل، عالم، مدقق و آگاه به اخبار و آثار بود.
۳۶- این متن در حلیه المتقین، بخش مناظرات حسنیه، ذکر شده است. در باره موضوع مناظره حسنیه اختلاف است. سید محسن امین در اعیان الشیعه، ذیل کلمه «حسنیه » مى گوید: این [مناظره] از اختراعات ابوالفتوح رازى است. مرحوم خوانسارى در روضات الجنات این مناظره را ذکر کرده است و شیخ آقابزرگ در ذریعه مى نویسد:
الحسنیه: رساله فى الامامه تنسب الى مؤلفها و هو بعض الجوارى من بنات الشیعه فیها مناظراتها مع علماء المخالفین فى عصر هارون الرشید. (الذریعه، ج ۷، ص ۲۰۰، رقم ۸۹؛ نقل از اعلام النساء، ص ۳۰۰ تا ۳۰۱). براى تحقیق بیشتر در باره شخصیت حسنیه به تنقیح المقال، ج ۳، ص ۲۴۷؛ ریاض العلماء، ج ۵، ص ۴۰۷؛ روضات الجنات، ج ۱، ص ۱۵۳؛ الذریعه، ج ۷، ص ۲۰۰ و ج ۴، ص ۹۷ و ج ۲۵، ص ۲۹۶ و ج ۵، ص ۱۰۵ و ۱۴۵ و ۱۶۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۷۵٫ معجم رجال الحدیث، ج ۲۳، ص ۱۸۷ رجوع کنید. خلاصه اى از مطالب کتب فوق در اعلام النساء ص ۳۰۰ تا ۳۰۲ آمده است.
۳۷- الغدیر، ج ۱، ص ۷۰٫
۳۸- پیام غدیر، عذرا انصارى، ایشان روایت را از تاریخ دمشق، باب تاریخى على بن ابى طالب(ع) ص ۵۱ نقل نموده اند.
۳۹- رجال برقى ، ص ۶۰؛ معجم رجال الحدیث، ج ۲۳، ص ۱۹۷، رقم ۱۵۶۵۹٫
۴۰- تهذیب التهذیب، ج ۱۲، ص ۴۷۰٫
۴۱- اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۹ – ملحقات احقاق الحق ؛ ص ۲۶۲
۴۲- همان، ص ۵۴٫
منبع : محمد عابدى کوثر ، اردیبهشت ۱۳۷۶، شماره ۲