- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
در سال ۱۱۲۶ ه. ق در خانواده اهل علم و فضیلت ، دیده به جهان گشود. از تبار پیامبر بود. خاندانش همه عالم و صاحب کمال و فضیلت بودند. پدرش ، علاّمه میر محمد ابراهیم ، فقیهى پارسا ، شاعرى نفس کشته و با تقوا بود. دایم به یاد آخرت بود و با قرآن و ادعیه انس و همدمى ویژه داشت. افزون بر نوشته هاى فقهى و کلامى آیات الاحکام مرحوم اردبیلى ، شرحى کرده و کتابى جامع در زمینه دعا ، از خود به یادگار گذاشته است.شاعر بود. هم به فارسى شعر مى گفت و هم به عربى.
در کتابخانه عظیم او تنها هفتاد کتاب خطى وجود داشت که همه آنها را یا تالیف کرده بود و یا استنساخ. برادر بزرگش ، آقا سید محمد نیز ، عالمى متعهد و اهل سیر و سلوک بود و در علوم مختلف اسلامى دست داشت. صاحب کتاب پرمایه اعیان الشیعه ، به نقل از برخى اجازات ، او را به آیت اللهى در علم وفضیلت و حجّت خدا بر صاحبان عزم و بردبارى ، ستوده است. عالم ربّانى ، آقا میر حسین قزوینى ، در محضر چنین پدر و برادرش دانش و کمال آموخت و در زمانى کوتاه ، در میان همگنان خود درخشید و به فضل و تقوى مشهور گردید و به مقام اجتهاد نایل شد. در سى و پنج سالگى ، جامع کمالات علمى و عملى گردید. دوست و همدم جوانى او ، مرحوم شیخ عبدالنبى قزوینى در کتاب گران سنگ تتمیم امل الامل ، مى نویسد: فاضلى بى مانند و عالمى کم نظیر است. اگر از جامعیّت او پرستش کنى دریایى است کاستى ناپذیر… در تثبیت و تحقیق اقوال چیزى فرو گذار نکند. مختارش چنان دقیق برگزیند که گریزى از پذیرش آن نمى باشد… از اوان جوانى ، تا سى و پنج سالگى ، با او بودم. اکنون شصت و پنج بهار از عمر او مى گذرد.
تحصیلات
بهره ورى از اقیانوس علوم پدر و تدبّر و مطالعه گسترده در علوم اسلامى از خدمت دیگر اساتید آن زمان بى نیازش کرد بدین جهت ، او استاد کم دیده بود. شرح حال نگاران ، از چهار استاد براى وى ، نام مى برند:سید نصر اللّه حائرى ، شیخ حسین ماحوزى ، مولى محمّد قاسم سراب تنکابنى و شیخ محمد على جزینى. علاوه بر فقه و اصول ، که مجتهدى صاحب نام و بارک بین بود ، در علوم و فنون دیگر نیز ، مهارتى ویژه داشت . صاحب روضات الجنات او را به مستجمع مراتب معقول و منقول ستوده است. علاّمه قزوینى ، جامعیّت او را چنین توصیف مى کند: لیس فنّه مقصورا على الفقه ولا منظوره موقوفا علیه بل هو متفّنن باتقان. دانش او منحصر به فقه نبود و چنین منظورى هم نداشت ، بلکه در تمام فنون ، دیدگاه هایى صائب و استوار داشت .
اساتید
او ، این همه را مرهون برادرش ، آقا سید محمد مهدى ، مى داند مرحوم آقا بزرگ تهرانى ، مى نویسد: از اساتید او ، سید عالم ، صاحب کمالات و فضایل ، استاد علوم عقلیه ، نقلیه ، رجال و احادیث ، میر محمد مهدى بن محمد ابراهیم حسینى است. خود در این زمینه مى گوید: نزد او (سید محمد مهدى) آنچه توانستم آموختم. توفیق یافتم در زمینه اصول ، فروع ، معقول و منقول از او بهره ها گیرم. او ، بر من حقّى بسیار دارد. خداى رحمتش کناد.
تالیفات
او ، غیر از تهذیب نفوس ، تربیت شاگردان و تقویت و رشد عقاید و ایمان مردم با رفتار الهى خود ، کتاب هایى در زمینه هاى گوناگون از خود به یادگار نهاد:
۱. معارج الاحکام. شهید ثانى ، قدس سره ، بر کتاب شرایع الاسلام محقق ، شرح ژرف و پرمایه نگاشته است به نام مسالک الافهام. مرحوم قزوینى ، این کتاب را به عنوان متن درس خارج براى برادرش سید حسن و گروهى از فضلاء تدریس کرد. این مباحث را به در خواست برادر کوچکش ، آقا سید حسین ، استاد فیلسوف بزرگ شیعه ، ملاّ على نورى ، قدس سره ، گرد آورى و نام آن را معارج الاحکام فى شرح مسالک الافهام و شرایع الاسلام نهاد. این کتاب افزون بر نظریّاتى دقیق در احکام و مسایل آن ، در بر دارنده مباحثى مفید در جامع الرواه حاج محمد اردبیلى و مشترکات کاظمى و طریحى آمده است. در بخش پنجم ، کتابهایى را که مأخذ مورد اعتمادش بوده نقد و بررسى کرده و در ضمن فعلى مبسوط را به احوال بسیارى از قدماء و متاخرین ، اعم از اساتید خود و پدرش ، اختصاص داده است. محدث نورى ، صاحب مستدرک درباره این کتاب مى نویسد: کتابى بزرگ و شریف است مقدمات نیکو و سودمندى دارد.
۲. مستقصى الاجتهاد فى شرح ذخیره المعاد و الارشاد.در اجازه خویش به سید محمد بحر العلوم ، به تمام شدن این کتاب تصریح کرده است.
۳. براهین السّداد فى شرح الارشاد. کتابى بزرگ است و داراى چندین جلد مىباشد. مرحوم آقا بزرگ کتاب تجارت آن را در کتابخانه محمد حسن صدر الدّین ، دیده است
۴. نظم البرهان فى احکام الایمان. در اجازه خود به مرحوم بحر العلوم از آن به نام شرح نظام البرهان ، یاد کرده دراین کتاب اصول دین و مباحث اعتقادى را از زبان شعر تبیین کرده است. طلیعه آن چنین است:من بعد اسم الرّب حمد لازم و عند عقل شکر حقّ جازم و أسمعن من لطف ربّ العالمین من الحسینى المسمّى باالحسین
۵. الدّر الثمین. این کتاب در بر دارنده چهل رساله در موضوعات فقهى و دیگر علوم است
۶. المجموع الرّائق در عوائد شوارق و فوائد بوارق ، چندین رساله در فقه است
۷. تذکره العقول فى اصول الدّین در ۱۱۴۲ ه. ق. او را به پایان برده است.
۸. کتاب الاخلاق. این کتاب به زبان فارسى نگارش یافته است. او رسائل و کتابهایى دیگر نیز نوشته است. در اجازه خود به مرحوم بحر العلوم مى نویسد: آنها تا کنون زیاده بر بیست رساله شده است. مورّخ بزرگوار ، سید محسن امین ، در کتاب اعیان الشیعه ، عنوان بیست و شش کتاب را آورده است.
وفات
او در سال ۱۲۰۸ ، به لقاء یار پیوست ، در قزوین به خاک سپرده شد. و اینک مرقد مطهر او در آن شهر ، چون یکى از امام زادگان قریب الواسطه ائمه (ع) ، محل روا شدن حاجات و استجابت دعوات و زیارتگاه عموم مؤمنین است.