- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
شبهه:
با توجه به آنچه از پیامبر(ص) نقل شده است: «لعن الله زائرات القبور» نباید زنان به زیارت قبور بروند در حالی از نظر شیعه رفتن زنان به زیارت قبور اشکالی ندارد.
پاسخ:
پاسخ این شبهه را اینگونه میتوان داد:
الف – احادیثى داریم که میگوید حضرت فاطمه زهرا(س) یا عایشه به زیارت قبور می رفتند؛ انّ فاطمه کانت تزور قبر عمها حمزه کل جمعه فتصلى و تبکى عنده:(۱)
فاطمه زهرأ هر جمعه به زیارت قبر عمویش حمزه میرفت و آنجا نماز میخواند و گریه میکرد.
ابن أبى ملیکه میگوید: رأیت عائشه تزور قبر أخیها عبدالرّحمن و مات بالحبشى و قبر بمکه.(۲)
عایشه به زیارت قبر برادرش عبدالرحمن در مکه میرفت… او در منطقه اى به نام حبشى که در نزدیکى مکه است مرد و به مکه انتقال یافت و دفن گردید.
ب – این حدیث – لعن الله زائرات القبور – با حدیث بریده نسخ شده و یا معارض است، چنانکه حاکم نیشابورى و ذهبى به آن تصریح کرده اند.
و روایت بریده: نهى رسول الله(ص) عن زیاره القبور ثم أمر بزیارتها.(۳)
ج – علماى اهلسنّت فتوى به استحباب زیارت قبور براى زنان دادهاند:
ابن عابدین میگوید: هل تستحبّ زیاره قبره(ص) للنساء؟
الصحیح من مذهبنا و هو قول الکرخى و غیره: من أنّ الرّخصه فى زیاره القبور ثابته للرجال و النسأ جمیعاً فلا اشکال و اما على غیره فذلک نقول بالاستحباب لاطلاق الاصحاب بل قیل واجبه.(۴)؛
ابن عابدین از فقهای اهل سنت می گوید: آیا زیارت قبور براى زنها استحباب دارد؟ سپس در جواب می گوید: آنچه که در مذهب ما صحیح یاست سخن کرخى و دیگران است و آن اینکه جواز زیارت قبور براى مردان و زنان ثابت است و هیچ اشکالى در آن نیست. اما بنابر غیر مذهب – و مبناى – ما، باز هم قائل به استحباب هستیم چون اصحاب به طور مطلق فتوى به استحباب داده و ویژه مردها ندانسته اند. بلکه بعضى قائل به وجوب آن شده اند.
اما حدیث «لعن الله زائرات القبور » که از سه طریق نقل شده همگی ضعیف است:
در طریق اول ابن خثیم است و گفته اند که به احادیث او احتجاج و استدلال نمی شود.(۵)
در طریق دوم باذان است که او هم مورد احتجاج نیست.(۶)
در طریق سوم عمر بن ابى سلمه است که او را هم ضعیف دانسته اند.(۷)
پی نوشت:
[۱].سنن الکبرى، ج ۴، ص ۱۳۲؛ مصنف عبدالرزاق، ج ۳، ص ۵۷۲.
[۲].مصنف عبدالرزاق، ج ۳، ص ۵۷۰، معجم البلدان، ۲، ۲۱۴.
[۳].السنن الکبرى، ج ۴، ص ۱۳۱؛ مستدرک حاکم، ج ۱، ص ۳۷۴.
[۴].رد المحتار، ج ۲، ص ۲۶۳؛ المواهب اللدنیه، ج ۳، ص ۴۰۵.
[۵].میزان الاعتدال، ج ۲، ص ۴۵۹.
[۶].تهذیب الکمال، ج ۴، ص ۶.
[۷].سیر اعلام النبلأ، ج ۶، آیه ۳۳.