- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
سلام بر گل زیباى مجتبوى در بوستان حُسن نبوى، سبط اکبر، الگوى کمال و آینه جمال، که میلادش در نیمه رمضان، رویِش گلى در بوستان ماه خدا بود.
سلام بر مجتباى آل محمد، فرزند برومند على و زهرا علیهماالسلام ، که گوهر دریاى فضیلت بود.
سلام بر آن «آینه حُسن ازلى»، که تولّد فرخندهاش در آستانه «شبهاى قدر»، برکتى مضاعف بر سفره افطار و سحر روزه داران است.
در خندههاى صبحدم نیمه ماه مبارک، یک میلاد نهفته بود، که دامن دامن زیبایى و حُسن به بشریّت ارزانى داشت و همه ما را بر سفره احسانش مهمانِ کرامت او ساخت، تا از مائده معنویّتى خدایى بهرهمند شویم.
سلام بر او، که کرامت و جود، آینه دار فضایل اوست. دلهاى شیعیان، با نسیم روح نواز نام زیبایش، صفا مىگیرد و یاد او همچون عطر بهشتى مشام جانها را مىنوازد.
امروز هم، پس از گذشت هزار و چهارصد سال، شادى و شعفى را که با تولّدش در خانه على و فاطمه علیهماالسلام پدید آمد، مىتوان حس کرد.
فاطمه علیهاالسلام ، دریاى پیوسته به رسالت بود و على علیهالسلام مسند نشینِ امامت. وقتى این دو دریا به هم پیوست، غوّاص آفرینش از تلاقى این دو دریا، «گوهر حُسن» به چنگ آورد.
لؤلؤ سبز این دو دریا، «حسن بن على» بود.
این مولود، شش سال از لبخندها و نوازشهاى پیامبرخدا صلىاللهعلیهوآلهوسلم و آغوش معطّر او بهرهمند شد و عطر بهشت در سایه نامش قرار و آرام یافت.
عصاره هستى و میوه باغ کمال و گل دامان زهراى عزیز بود.
«سرور جوانان بهشت» بود و لقب «مجتبى»، تابلوى زیبایى است که برگزیدگى و کمال او را مىنمایاند و فضایل او را در چشم انداز نگاه مردم قرار مىدهد.
آن گونه که مهمانان ماه خدا، بر سفره رحمت الهى متنعّم مىشوند، شیعیان نیز در مهمانخانه همیشه گشوده آن پیشواى سخاوت، از معنویت و پارسایى و بزرگوارى او بهره مىبرند.
او، همدرد محرومان، همراه ضعیفان، همنواى فرشتگان و هم آواى کرّوبیان بود.
امام صابر و عابد و کریمى بود که عاشقانه به عبادت مىایستاد و پیوسته لبهایش که غنچه جمال آفرین بود، به ذکر محبوب مترنّم بود. با یاد مرگ، به خوف و گریه مىافتاد و هنگام نماز، رنگ از چهرهاش مىپرید.
شوق دیدار خانه خدا، بیست و پنج بار او را پیاده به حرم خدا کشاند.
وجودش وقف خدا بود و هستىاش در خدمت بندگان خدا.
«کریم اهلبیت» بود و شعاع کرمش دور و نزدیک و آشنا و غریب و خویش و بیگانه را فرا مىگرفت.
اگر ببالیم که او امام ماست، بجاست و اگر فخرکنیم که مقتداى ماست، رواست. سلام بر آن حجّت حق و مِشکات هدایت الهى!
امام و اسوهاى که بوى بهشت در سخن و سکوتش پیچیده بود و صلح او زمینه ساز قیام «عاشورا» گشت و قهرمانى میدانِ «صبر و پایدارى» به نام او سکّه خورد.
امام مظلومى که شرایط، حتى براى شهادتى خونین و تحوّل آفرین و رسواساز برایش فراهم نبود. براى مصلحت اسلام و مسلمین، جام تلخ صلح را سرکشید و در این راه، زخم زبانهایى از نزدیکترین یارانش هم شنید.
سلام بر صبر خدایىاش، که ما را الهام بخش صبورى در راه حق است.
سلام بر صلح حماسىاش، که ما را آموزگار عمل به تکلیف و تبعیّت از وظیفه است.
سلام بر بقیع غریبش، که رواق مظلومیّت اهل بیت و شیعه است.
سلام بر آن مسموم شهید، بر آن مظلومیّت مجسّم و تجسّم مظلومیّت.
اینک… ماییم و مائده کرامت آن «کریم اهلبیت»، که پیوسته گسترده است و خوشه چینان معنویّت و ایثار را مهمان فضایل خویش ساخته است.
منبع :کوثر ، پاییز ۱۳۸۱، شماره ۵۵
جواد محدّثى