- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
مرحوم شیخ مفید، کلینى ، راوندى و یعضى دیگر از بزرگان در کتاب هاى خود آورده اند:
یکى از خادمان حضرت ابوالحسن ، امام علىّ هادى علیه السلام – به نام نصیر خادم – حکایت کند:
بارها به طور مکرّر مى دیدم و مى شنیدم که حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکرى علیه السلام در حیات پدر بزرگوارش با افراد مختلف ، به لُغت و لهجه ترکى ، رومى ، خزرى و… سخن مى گوید.
مشاهده این حالات ، براى من بسیار تعجّب آور و حیرت انگیز بود و با خود مى گفتم : این شخص – یعنى ؛ امام عسکرى علیه السلام – در شهر مدینه به دنیا آمده و نیز خانواده و آشنایان او عرب بوده و هستند، جائى هم که نرفته است ، پس چگونه به تمام لغت ها و زبان ها آشنا است و بر همه آن ها تسلّط کامل دارد؟!
تا آن که پدرش امام هادى علیه السلام به شهادت رسید؛ و باز هم مى دیدم که فرزندش ، حضرت ابومحمّد عسکرى علیه السلام با طبقات مختلف و زبان ها و لهجه هاى گوناگون سخن مى گوید، روز به روز بر تعجّب من افزوده مى گشت که از چه طریقى و به چه وسیله اى حضرت به همه زبان ها آشنا شده است ؟!
تا آن که روزى در محضر مبارک آن حضرت نشسته بودم و بدون آن که حرفى بزنم ، فقط در درون خود، این فکر را گذراندم که حضرت چگونه به همه لغت ها و زبان ها آگاه و آشنا شده است ؟!
که ناگهان امام حسن عسکرى علیه السلام به من روى کرده و مرا مورد خطاب قرار داد و فرمود: خداوند تبارک و تعالى حجّت و خلیفه خود را که براى هدایت و سعادت بندگانش تعیین نموده است داراى خصوصیّات و امتیازهاى ویژه اى مى باشند، همچنین علم و آشنائى به تمام لهجه ها و لغت ها حتّى به زبان حیوانات را دارند.
و نیز معرفت به نَسَب شناسى و آشنائى به تمام حوادث و جریانات گذشته و آینده را که خداوند متعال از باب لطف به حجّت و خلیفه خود عطا کرده است ، دارند به طورى که هر لحظه اراده کنند، همه چیز و تمام جریانات را مى داند .
سپس امام حسن عسکرى علیه السلام در ادامه فرمایشاتش افزود: چنانچه این امتیازها و ویژگى ها نبود، آن وقت فرقى بین آن ها و دیگر مخلوق وجود نداشت ؛ و حال آن که امام و حجّت خداوند باید در تمام جهات از دیگران برتر و والاتر باشد.(۱)
۱- اصول کافى : ج ۱، ص ۵۰۹، ح ۱۱، الخرایج و الجرایح : ج ۱، ص ۴۳۶، ح ۱۴، إرشاد شیخ مفید: ج ۳۴۳، بحارالا نوار: ج ۵۰، ص ۲۶۸، ح ۸٫