- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
لغزش های سیاسی و مذهبی در نوجوان و جوان
خصیصه سادگی و صفا و زودباوری و صداقت، از مسائلی است که نوجوان و جوان را به کام دشمن می کشاند و آنها را به صورت وسیله و ابزاری، در اختیار مقاصدشان قرار می دهد؛ آنچنان که گاهی خودشان هم نمی دانند در معرض چه فساد و خطری هستند و در سوی چه انحرافی گام برمیدارند.
چه بسیار تشکل ها و سازماندهی ها از این طبقه و نسل که اگر در اختیار اندیشمندان و پاکدلان قرار گیرند، در معرض سازندگی ها خواهند بود و اگر در اختیار بددلان و ناپاکان قرار گیرند، فساد و ناپاکی می آفرینند و صدمه هایی برای خود و دیگران پدید می آورند.
گزافه گویی ها و اغراق ها و شعاردهی ها در آنها، اثرات فوق العاده ای دارد و آنان همچنان تحت تأثیر القاآت دیگران در جنبه های مربوط به محرومیت و استضعاف مردم هستند و اگر با آنان در این ردیف سخنی گفته شود می کوشند برای جبران آن اقدامی نمایند و باصطلاح جامعه را به سوی عدالت بکشانند.
اهمیت جمع آنها
نیروی جوانان به گونه ای است که در سایه تشکّل می توانند منشاء آثار فوق العاده ای گردد و جمعیتشان می تواند فعّال باشد و در تداوم و استقرار بخشیدن به هدفی مؤثر و در پیشبرد آن، دارای نقشی بسیار مؤثر باشد.
در هر تلاش سیاسی، برای تبلیغات، برای پخش تراکت ها، اعلامیه ها و پوسترها، برای بر هم زدن یا ایجاد نظمی، این عده می توانند به عنوان یک جمعیت قابل توجه قد علم کرده و به حساب آیند. در ایجاد جوّی سیاسی از طریق راهپیمائی ها و شرکت در تظاهرات، حتی در افشاگری ها، ایجاد سرو صدا، پدید آوردن جوّ هیجان و عاطفه نقش شان بسیار مهم است.
با نیروهای جوانان، خواه به صورت تدریجی و هم به صورت ناگهانی می توان وضعی را دگرگون و یا نظامی را پیاده کرد. فشار دانش آموزان مدارس در جوامع انقلابی از اهداف استراتژیکی می تواند به حساب آید. اینان بسادگی در مقابل سلطه فکری یا علمی یا عاطفی استقلال فکری خود را از دست داده و از روش های دلخواه پیروی می کنند امری که می تواند مفید به حساب آید و یا در مواردی هم مضّر و خطرناک. بهره برداری های ارزنده سیاسی از این نیروها چشمگیر است همچنان که بهرهگیری خطرآفرین هم در جوامع از این نیروها وجود دارد.
رازداری و تلاش آنان
در جریانات سیاسی، مسأله رازداری، امری مهم است و اینان کسانی هستند که می توانند محرم راز باشند و یا آن را از دیگران، پنهان دارند. مخفی کاری، از مسائل اساسی است و در جریانات پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور ما، همین ها بودند که افکار و اندیشه گروهک ها را مخفی کرده و اسرارشان را برملا نمی کردند.
چه بسیار از اینان که می توانند به صورت عامل نفوذی، در دستگاه و برنامه ها شرکت کنند و به ایجاد دو دستگی و چند دستگی بپردازند و شما می دانید که گاه بچه های مدرسه، مخفیانه و سری به کارهای تشکیلاتی پرداخته و به نفع گروهی خاص مثلاً کارهای ضدانقلابی می کنند. تحت پوشش تحصیل، کار و برنامه اصلی خود را رها کرده و در اختیار دیگران قرار می گیرند.
گروه های سیاسی،ف از احساسات شدیدشان و هم از نیروهایشان استفاده می کنند. آنها را برای شناسایی ها، تهیه کروکه ها، تدارکات ترورها، فعالیت های انتحاری وامیدارند فعالیت های محرمانه گروهی در نزدشان بسیار و تلاشهای خرابکارانه زیاد است.
برای جوان هیچ چیز مهمتر از تشویق در گروه برای یک برنامه نیست و این همان امری است که در سطحی وسیع برای به راه انداختن شان در طریق هدف و مقصدی خاص استفاده می شود و آنان حاضر می شوند تحت هر شرایطی، تن به جنایت و پستی دهند.
جنبه شعاری و احساساتی آنها
به علت رقت عاطفی و حساسیّت های ظاهری، شدیداً تحت تأثیر شعارهایی هستند و از آن کاملاً تأثیر می پذیرند. شعارها می توانند آنان را به راه بیندازند، آنچنان که تا مدت ها، آنها را از کار و بازی و تفریح که از خواسته های فوقالعاده شان است بازدارد.
شعارهایی در آنان بیشتر اثر دارد که جنبه مردمی داشته و ناشی از محرومیتها و استضعاف ها باشد. اصولاً شعارهایی این چنین، خواه با حقیقت باشد و خواه بی ریشه و بی معنی، جوانپسند است و آنها را شدیداً تحت تأثیر قرار می دهد. آنها همچنین با شعارهایی کوبنده اگر چه بی اساس باشد، می کوشند دیگران را تحت تأثیر قرار دهند. در این اظهار، استدلالی و منطقی لازم نیست مطرح باشد مثل متهم کردن دیگران به مغز ارتجاع، با شعار نجات محروم، اسلام ناب، و دیگر کلمات پر زرق و برق.
در اثر غوطه ور شدن در شعارها، وضعشان به گونه ای است که حتی از کارهای اساسی خود، باز می مانند و آلت دست و مقاصد سوء کسانی می شوند که خائنانه از وجودشان بهره برداری می کنند.
مرتع قرار گرفتن آنها
به خاطر وجود همین جنبه هاست که سازمان های سیاسی، سعی دارند آنها را جلب و جذب کرده و احیاناً موجبات سازندگی یا انحراف آنها را فراهم آورد و این خطر معمولاً برای نسلی است که والدین و مربیان شان بر آنان اشرافی ندارند. دستگاه ها و سازمان های سیاسی سعی دارند آنها را کانالیزه کنند و فکر آنها را در اختیار گیرند. در چنان صورتی است که آنها چون نیروهایی بی جیره و مواجب، در اختیار قرار می گیرند. در این مرتع قرار گرفتن البته عواملی چون زودباوری، عقدهها، روابط فردی، بی مایگی فرهنگی و سستی عقاید دخالت دارند.
دستگاه ها می کوشند آنان را وادارند به گونه ای فکر کنند که مورد نظر آنهاست و آنگاه سعی دارند آنها را به جلو انداخته و خود به صورتی محرمانه ضربت کاری خود را وارد کنند. به دلایل خاص سنی و احساسات شدید آنها بی باکانه به پیش می روند و این همان مسأله ای است که در مواردی گروه انتحاری می آفریند و این گروه در محقق ساختن آرزوی اربابان سیاست همه نیروی خود را به کار می اندازند.
نقش گروه در آنان
نوجوانان و جوانان دوست دارند با هم باشند و بدون دخالت بزرگترها برای خود نقشه بکشند و کار کنند و این خود یکی از عوامل جذب آنان به سوی دستجات و گروه هاست. اینان در گروه احساس راحتی و امنیت می کنند و خود را از کنترل والدین و مربیان دور می بینند.
آنها به دنبال دستجات و گروه هایی هستند که وسوسه و هیجانات آنها را پاسخگو باشند و گروه است که می توانند به سادگی تمام احساس مسئولیت ها را به کناری نهند و تابعیت آن را بپذیرند. در این تابعیت است که کارهای وحشتناکی انجام می دهند و اعمال ترسناکی را برای خراب کردن و شدت عمل از خود بروز می دهند. همین ها هستند که می توانند به تبعیت از سرگروه خود خطر میلیشیا را به وجود آورند و قدرتی به حساب آیند.
با همه تمایلی که به آزادی دارند گاهی در معرض این خطرند که گروه ها آمدوشدها و ملاقاتها و رفتار و گفتار آنها را زیر نظر گرفته و با ایجاد قیود سازمانی آنها را مهار می کنند، اینان در تحت باندشان تلاش و فعالیت می کنند و سرزنش رئیس گروه در آنجا تحرکی ایجاد می کند که از نو به کار و فعالیت بپردازند.
در عین حال فراموش نکنیم که هیچ چیز به اندازه سرخوردگی جوان از یک گروه مورد قبول، از یک سیاست یا از یک روحانی، او را از این امور و اشخاص دور نمی سازد. اگر لغزشی از افراد مورد علاقه خود ببینند، هرگز آن را از یاد و از خاطر نمی برند.
عوامل جلب و جذب
عواملی که سبب جلب و جذب آنان می شود، بسیار است و گروه های سیاسی، با استفاده از آن عوامل، آنها را به سوی خود میکشند. مثلاً تحت عنوان خودسازی، آنان را وادار مینمایند که از خود، در حضور دیگران انتقاد کنند. نوجوان یا جوان ساده و زودباور و از سوی دیگر ناآگاه و بی اطلاع نسبت به مسائل اخلاقی و تربیتی، شروع می کند به ذکر عیوب و برشمردن گناهان و لغزش خود، این امر، خود، دستاویزی برای گردانندگان امور می شود که با استفاده از شرمساری او و لو دادن خود، تحت اختیارشان قرار گیرند.
همچنین اینان برای این که مرتجع معرفی نشوند و غرورشان در هم شکسته نشود، در برابر مارکها خود را میبازند و خود نگهداری را، از دست می دهند. شعارها و رنگ زدنها آنها را شدیداً تحت تأثیر قرار می دهد و این هم می تواند سبب طرد باشد و هم سبب تحریک.
گاهی برای ایجاد حرکت در آنها می کوشند القابی چون قهرمان به آنها بدهند. و امری بسیار جزیی را که آنان انجام داده اند، بزرگ به حساب آورند. زمانی برای ایجاد تحرک، دخترانی را در بین آنان قرار می دهند و در آن صورت، هر کس برای حفظ شوؤن خود سعی دارد تن به هر عمل ناروایی دهد تا از دیگران عقب نماند.
تکیه به جنبه های عاطفی و احساسی، خود از عواملی است که آنان را جلب و جذب مینماید. چه بسیار دخترانی که طعمه سیاست آنان شدهاند تنها بدین شعار که تو مثل حضرت زینبی و یا جوانان به راه افتاده اند بدان خاطر که آنان را به علی اکبر امام حسین (علیهما السلام) تشبیه کرده و به او گفتهاند تو برای اسلام زنده ای و داری به اسلام عزیز که شدیداً محتاج توست، خدمت می کنی.
سازماندهی و تشکل
در بین آنها، تشکیلات و سلسله مراتب و سازماندهی حتی نظامی دیده می شود. برای کارهای خود فرمانده، معاون، مشاور و… قائل شده و به آن احترام قائلند. این سازماندهی و تشکیلات، اگرچه به نظر ما مسخره آید ولی برای آنها، مهم و در صورت هدایت حتی می تواند سازنده باشد.
جوان را، خوب می توان متعبّد کرد؛ خواه متعبّد به خدا و خواه متعبّد به شیطان. زیاد، تحت تأثیرند و در رابطه با سازمان و تشکیلات خود، گاهی آنان متعبّد می شوند آنچنان که تخلّف از سازمان را جایز نمیدانند و در برابر دشوارترین امور، کافی است که به آنها گفته شود این یک دستور سازمانی است و ما جلوه شدید آن را در رابطه با گروهکهای پس از انقلاب دیده ایم.
در سازمان و تشکیلات، اگر به آنها قدرتی واگذار شود و اختیاراتی داده شود، کاملاً از آن لذت میبرند و گردانندگان امور با استفاده از این روحیه، او را به سویی که مورد نظر است، جهت داده و به پیش می روند.
لغزشها
به علت عدم قدرت تجزیه و تحلیل مسائل و عدم توان در جنبه آیندهنگری، در معرض خطرات متعدد است و این خود، زمینه را برای درگیریهایی فراهم می کند. چه بسیارند قلب واقعیت ها که برای جوانان مطرح میکنند و او آن را پذیرا شده و بر اساس آن، به پیش می رود که این خود، یکی از عوامل انحراف است.
سیاست بازان در طریق جهت دادن نوجوان و جوان به سوی مقصدی خاص، سعی دارند به برخی از امور، اصالت دهند. مثلاً در زندگی، اصل را بر مبارزه می گذارند و در ذهن آنها این نکته را مهم می سازند که همه چیز باید در خدمت مبارزه باشد.
مخالفت با مقررات و حتی زندگی در خفا و قرار گرفتن در حالت خودسانسوری، از مسائلی است که میتواند برای او خطری باشد در عین آن که رضایت خود را از آن اعلام می دارد و عدم توجه و مراقبت اولیا در حفظ و کنترل او طرح دشمن را درباره نوجوان پیروز می گرداند.
اینان، به علت سادگی و زودباوری، در مواردی حتی نمی توانند معنی برخوردهای منافقانه را تشخیص دهند. حتی خائنانه کار میکنند و آن را جنایت به حساب نمی آورند. در ذهن آنها وارد کرده اند که فلان عمل تو، اسلامی و یا حاکی از اسلام ناب است و بر این اساس، موضعگیری های خاصی به آنان می دهند. اگر نقاب دشمنی از چهره ها بالا زده شود، جداً از آنان روی گردان می شوند. زیرا در نظر جوان، هیچ چیز مهمتر از خیانت یک دوست نیست و اگر دریابد که بر سر او کلاه گذاردهاند، کاملاً تغییر موضع می دهد.
خطر در مدارس
وضع و موقعیت آنان را باید درک کرد و در نظر داشت از آن بابت که در اجتماعات و به ویژه در مدارس، خطر در چندمتری آنهاست. توجهات مربیان بیشتر باید متوجه مدارس باشد از آن بابت که بهره گیران از خطوط سیاسی سعی دارند از طریق مدرسه اقدام کنند.
آنها می دانند که زبده ترین و کم خرج ترین گروه برای سیاسیون همین بچه های مدارس هستند که آینده جامعه را در اختیار دارند. مدارس از مهمترین و حساس ترین نقاط اجتماع برای ادامه حیات سیاسی، نظامی و اقتصادی آنهاست و از این جهت از اهمیت خاصی برخوردار است.
سیاست بازان آنها را چون مهره هایی به حساب می آورند که در جاهایی باید کاشته شوند، در سازمان های دانش آموزی، در تیم های ورزشی، درسی، آنان را به صورتی وارد می کنند.
توطئه دشمن در به انحراف کشیدن بچه های مدارس، از سطح پایان دبستان شروع شده و تا دانشگاه را در برمیگیرد. و ما می دانیم از مقاصد مهم گروهک ها و دیدگاهشان؛ یکی این نکته بوده است که انقلاب جدید (حرکت ضد انقلابی) را باید از مدارس شروع کرد و معتقد بودند که کمترین نیروگذاری روی مدارس بیشترین سوددهی و بازدهی را خواهد داشت.
روزنامه کیهان