- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
اشاره
خانواده منتظر، خانواده آرمانی و مورد نظر اسلام میباشد؛ از این رو، آسیبشناسی آن نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است که در اینجا به برخی از آسیبهای فکری و اعتقادی خانواده منتظر اشاره شده است.
مقدمه
در نگاه اسلامی، انسان اشرف مخلوقات است و بر بیشتر مخلوقات کرامت و برتری دارد(۱)، خلیفه خدا بر روی زمین است(۲)، به بهترین شکل آفریده شده و از بدو تولد پاک و خدا خواه است(۳)؛ از این رو انسان میبایست به این وضعیت ایدهآل استمرار بخشد و از هر عاملی که به این وضعیت آسیب میرساند، دوری کند.
بر همین اساس، بخش وسیعی از آموزههای دینی و اسلامی، درصدد حفظ این وضعیت مطلوب برای انسان است و بخش دیگری از آن، به آسیبهایی که به این وضعیت وارد شده و راههای جبران آن مربوط میگردد.
اولین جامعه انسانی در قالب یک نهاد خانوادگی، توسط حضرت آدم و حوا(علیهما السلام) تشکیل شد که در بهترین وضعیت معنوی به سر میبرد و تا آن هنگام که به عبودیت خداوند سرسپرده بود، از آن وضعیت بهرهمند بود. ماجرای حضرت آدم و حوا و حضور ایشان در بهشت، از بُعد آسیبشناسانه حیات انسان در فرد، اجتماع و هستی حکایت میکند؛ چون با بروز آسیب نافرمانی در وضع عبودیت، زندگی آنها دچار مشکل شده و خروج آدم و هوا از بهشت رخ میدهد.
بر این اساس، میتوان به اهمیت آسیبشناسی برای محافظت از حیات معقول و دینی انسان اشاره کرد.
هدف از آسیبشناسی
آگاهی از آسیبهایی که ممکن است در آینده واقع شوند، باعث افزایش توان انسان در مواجهه با آنها شده و سهم بزرگی در دور شدن از آنها و استمرار وضعیت سلامت دارد.
بر این اساس، کسب آگاهی و شناخت از پیشگوییهای معصومین علیهم السلام درباره آسیبهایی که خانوادهها در زمان غیبت به آن دچار میشوند، باعث میشود تا ضمن درک بهتر از دوران سخت و سرنوشتساز غیبت و فهم عمق ابتلا و سختی آزمایش، بیشترین تلاش ممکن در جهت کاستن از آن آسیبها و در امان ماندن از آنها انجام پذیرد و فاصله عصر غیبت تا زمان ظهور به بهترین شکل سپری شود.
در انتظار فعالانه و سازنده، که مایه حرکت، پویایی، عمل و آمادگی است، خانواده منتظر در صدد است تا با آمادگی یافتن برای ظهور، به نزدیکی آن کمک کند و از طریق اصلاح مداوم، گام به گام به وضعیت ایدهآل نزدیک گردد
اصطلاحشناسی خانواده
خانواده از نگاه دینی، مجموعهای از افراد هستند که وظیفه دارند تحت سرپرستی پدر خانواده در مسیر رضایت ولی خدا، خود را رشد دهند و در برخورد با محیط اطراف، نه تنها از خود پاسداری نموده، بلکه براساس باورهای آسمانی، در رشد و شکوفایی خود و جامعه تأثیرگذار باشند. خانواده میتواند با التزام عملی به اصول اعتقادی، زمینهساز جامعه فردا باشد.
جامعه امروز، جامعهای باز است. جامعه باز جامعهای است که عوامل تأثیرگذار در آن، به خصوص خانواده، به شدت گسترده و متفاوت است. رسانهها، مدارس، افراد جامعه و باورهای اجتماعی مردم، هر یک حامل پیامی برای خانواده هستند که برخی قصد دارند نظام و ساختار این نهاد ارزشی را یا مخدوش نمایند و یا در حرکت رو به رشد آن، کاستی و کندی ایجاد نمایند. در چنین شرایطی باید اولاً خانواده اهداف بلند خویش را پیگیری نماید و ثانیاً مقاومتی را در اعضا به وجود آورد تا آنها در مقابل آسیبها، ایستادگی نمایند.
چنین خانوادهای است که با درک حضور ولی خدا در متن زندگی، سعی دارد که رفتار خویش را با رضایت ولی خدا هماهنگ کند و خود را در مسیر اهداف آن یار غایب از نظر به شکوفایی برساند، تا نه تنها در مقابل شیاطین جنی و انسی مقاوم باشد که آنها را نیز در مسیر حق رهبری نماید.
خانواده منتظر، خانوادهای از شیعیان و معتقدین به مذهب دوازده امامی است که در عصر غیبت واقع شده و اعضای آن در انتظار ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سر میبرند. یعنی پیوسته چشم به راه موعود میباشند؛ همچون مادری که فرزندش به سفر رفته و از او بیخبر است، هر لحظه نگاهش به درِ خانه است.
خانوادهای که التهاب و نگرانیِ خاص فرد منتظر را ندارد، خانوادهای منتظر نیست. البته احساس انتظار، دردمندی، التهاب، سوز و گداز، و شور و حال خاص خودش را به همراه داشته باشد، اما به هرحال این احساس، یک احساس بسیار زیبا و دوستداشتنی است و رنجِ انتظار هم رنجی شیرین و گواراست.
شهید مهدی منتظر قائم
به سخن دیگر، خانواده منتظر خانوادهای است که در سیر تاریخی و حرکت اجتماعی خود، چشم اندازی روشن را میبیند که در آن، به تمامی خواستههای انسانی و ایدههای دینی خود خواهد رسید.
خانواده منتظر، شکل تکاملیافته خانواده اسلامی و شیعی است که باید الگوی سایر خانوادههای اسلامی قرار گیرد البته ممکن است همین خانواده در حوزه اعتقادات، با آسیبهایی رو به رو شود که به دو مورد از آنها اشاره میشود:
۱- برداشت انحرافی از مفهوم غیبت
یکی از آسیبهای مهم که به شدت خانوادههای منتظر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را تهدید میکند، برداشت نادرست از مفهوم غیبت است. با توجه به وضعیتی که در زمان غیبت کبری وجود دارد و امام معصوم از دسترس خانوادهها بیرون است، آسیبهایی برای خانواده، منتظر به وجود میآید که یکی از این آسیبها فرض کنارهگیری امام از جامعه انسانی است. در چنین فضایی ممکن است تصور شود که امام به جغرافیای دیگری از عوالم مهاجرت کرده و در هنگامه ظهور، از آن عالم برمیگردد.
طبق این انحراف، رابطه امام با مردم و حتی جهان هستی به کلی قطع میباشد این در حالی است که بنا به روایات اهلبیت(علیهم السلام) امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمان غیبت زنده است، در میان مردم رفت و آمد میکند، به بازارهایشان میرود و بر فرشهایشان قدم مینهد؛ ولی او را نمیشناسند. از این رو تمام برداشتهایی که چگونگی حضور حضرت در زمان غیبت کبری را به چیزی غیر از این برداشت روایی تفسیر میکنند، به عنوان تحریف این مسئله شناخته میشود.
۲- برداشت انحرافی از مفهوم انتظار
از جمله مفاهیمی که از آن، برداشتهای مختلفی در آموزههای مهدوی شده است، انتظار ظهور مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. به واسطه همین تعدد برداشتها و اختلاف تفاسیر، امکان بروز آسیب دیگری برای افراد و خانواده منتظر به وجود میآید، که در آن، مفهوم انتظار از معنای اصلی خود تهی شده و معنای دیگری از آن برداشت شود.
انتظار از یکسو به معنای چشم به راه بودن، و آماده شدن است و از سوی دیگر به درنگ در امور، مراقب بودن و استقامت ورزیدن تفسیر میشود. به عبارت دیگر، انتظار در یک جا به معنای توقف و درنگ و یا مهمل گذاشتن تلقی میشود و در جایی دیگر، به معنای مهیا شدن، توقع، تجهیز و آمادهباش که این دو معنا، در روایات نیز به چشم میخورد.
خانواده منتظر، خانوادهای از شیعیان و معتقدین به مذهب دوازده امامی است که در عصر غیبت واقع شده و اعضای آن در انتظار ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سر میبرند. یعنی پیوسته چشم به راه موعود میباشند؛ همچون مادری که فرزندش به سفر رفته و از او بیخبر است، هر لحظه نگاهش به درِ خانه است. خانوادهای که التهاب و نگرانیِ خاص فرد منتظر را ندارد، خانوادهای منتظر نیست
در انتظاری که به معنای درنگ و توقف است، افراد خانواده دست روی دست میگذارند و با تحمل وضعیت فعلی، هیچگونه مسئولیت دینی را برای قیام نمیپذیرد؛ چرا که برقرار ساختن حکومت همه جانبه را وظیفه امام دانسته و خودشان را در برابر هیچ تلاش و کوششی مسئول نمیدانند. ولی در انتظار فعالانه و سازنده، که مایه حرکت، پویایی، عمل و آمادگی است، خانواده منتظر در صدد است تا با آمادگی یافتن برای ظهور، به نزدیکی آن کمک کند و از طریق اصلاح مداوم، گام به گام به وضعیت ایدهآل نزدیک گردد.
آنچه در این رابطه از روایات اسلامی برداشت میشود، گویای آن است که انتظار یک عمل و یک اقدام است؛ و به یک حالت روحی و روانی محدود نمیگردد.
در واقع وظیفه خانواده منتظر، تطبیق خواست و اراده خود با خواست و اراده الهی است و در این مسیر همواره میبایست در برابر اراده الهی تسلیم بوده و منتظر تحقق اراده الهی باشند.
در طرف مقابل، دستهای دیگر از روایات که به زمینهسازی ظهور مربوط میشوند و بر ابعاد مثبت انتظار تأکید میکنند و به حوزه اراده انسانی مربوط میشوند، گویای این مهم هستند که اگر چه خواست خداوند بر غیبت امام تعلق گرفته است، اما خانوادههای مۆمن میبایست با حفظ اعتقاد صحیح خود و رعایت عفت و تقوی، به انجام واجبات و ترک محرمات فردی و اجتماعی بپردازند و از زیر بار این مسئولیت بزرگ شانه خالی نکنند.
جمع بین این روایات، نه تنها به فهم عمیقتر آموزه انتظار کمک میکند، بلکه فرد و خانواده منتظر را از آسیبهای موجود در این زمینه، مصون میدارد.
مقدمه
یک خانواده منتظر، شکل تکامل یافته خانواده اسلامی و شیعی است که باید الگوی سایر خانوادههای اسلامی قرار گیرد. خانوادههای اسلامی ممکن است با آسیبهایی در حوزه مهدویت روبهرو شوند که به دو مورد آن، یعنی برداشتهای انحرافی از مفهوم غیبت و برداشت از مفهوم انتظار، پرداختیم. در این شماره به چند آسیب دیگر در این حوزه اشاره میکنیم:
آمیختگی نشانههای ظهور با شرائط ظهور
ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شرایط و نشانههایی دارد که از آنها به عنوان زمینههای ظهور و علائم آن یاد میشود. تفاوت این دو آن است که شرایط و زمینهها در تحقق ظهور تأثیر واقعی دارند، به گونهای که با فراهم شدن آنها ظهور امام اتفاق میافتد و بدون آنها ظهوری نخواهد بود؛ ولی علائم در وقوع ظهور نقشی ندارند، بلکه تنها نشانههایی هستند که به وسیله آنها میتوان به اصل ظهور و یا نزدیک شدن آن پی برد.
یکی از آسیبهای فکری در خانواده منتظر، خلط بین این دو مقوله است؛ یعنی خانواده منتظر دچار برداشت غلط میشوند و به جای فراهم نمودن شرایط و زمینههای ظهور، به دنبال پی گیری علائم ظهور میباشند که تنها جنبه اِعلام و معرفی دارند، در حالی که هر پدیدهای در جهان با فراهم آمدن شرایط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود؛ یعنی باید شرایط را ایجاد کنیم تا مشروط بیاید؛ مانند فراهم نمودن شرایط لازم برای بدست آمدن محصول خوب.
قیام و انقلاب جهانی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ـ که بزرگترین حرکت جهانی است ـ پیرو همین قاعده است؛ یعنی نباید تصور شود که حرکت اصلاحی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از راه معجزه و بدون اسباب و عوامل مادی به سرانجام برسد؛ بلکه بر اساس تعالیم قرآن و پیشوایان معصوم، سنت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مسیر طبیعی و علل و اسباب عادی انجام گیرد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «خداوند امتناع دارد از این که امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.»(۴)
این که ظهور حضرت پس از پر شدن دنیا از ظلم و جور اتفاق میافتد، ارتباط منطقی با عملکرد منتظران ندارد؛ زیرا مقصود از این احادیث آن است که ظهور وقتی است که همه جای دنیا پر از ظلم و جور شود؛ اما عکس این گزاره صحیح نیست و نمیتوان معتقد شد که راه تحقق ظهور حضرت، گسترش ظلم و جور است و بر این اساس بایستی با ترویج ظلم و فساد به استقبال ظهور شتافت
همچنین در روایتی شخصی به امام باقر(علیه السلام) عرض میکند: «میگویند زمانی که امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام میکند همه امور بر وفق مراد او خواهد بود و خونی ریخته نخواهد شد. حضرت فرمودند: هرگز چنین نیست! قسم به آن کس که جانم در دست اوست، اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)چنین میشد.» (۵)
بنابراین خانواده منتظر باید زمینههای ظهور را بشناسد و در راه تحقق آن گام بردارد؛ زمینههایی همچون طرح و برنامه، اعتقاد به رهبری دینی، پرورش یاران شایسته که برخوردار از معرفت و اطاعت، عبادت و صلابت، جاننثاری و شهادتطلبی، شجاعت و دلیری، اتحاد و همدلی، زهد و پارسایی باشند، نه آنانی که وقت خود را صرف پیدا کردن تعدادی از حوادث کنند؛ مانند خروج سفیانی، خسف بیداء، خروج یمانی، صیحه آسمانی، دجّال، قتل نفس زکیه، که هیچ نقشی در وقوع ظهور ندارند؛ بنابراین بین شرایط و علائم ظهور، فرقهای زیادی وجود دارد.
زمینهسازی از راه گسترش ظلم و فساد
شبهه دیگر اینکه در روایات آمده است؛ «ظهور امام موعود با اصلاح جهان از فسادها و ظلمها همراه خواهد بود و پایان این تباهیها و نابهنجاریها به دست ایشان رقم خواهد خورد»(۶).
این دسته اخبار سبب شده است تا برخی گمان برند قبل از ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هر تلاش و کوششی نسبت به اصلاح امور و مقابله با ظلم و فساد بینتیجه بوده و از این رو نباید نسبت به اینگونه بیعدالتیها حساسیتی نشان داد.
این بیتوجهی سبب شده تا این ذهنیت به وجود آید که منتظران ظهور امام(علیه السلام)، احساس کنند در برابر تباهیها و ناهنجاریهای پیش آمده در عصر غیبت و فتنههای آخرالزمان، وظیفهای ندارند و این روند تا آنجا ادامه یافته که شایعهای مبنی بر ترغیب به ترویج بدیها و زشتیها برای ایجاد زمینه ظهور موعود از سوی عدهای از افراد جاهل و منحرف شنیده شود.
این آسیب مربوط به اشتباهی است که میان واقعیات و وظیفهها رخ میدهد؛ در واقع، این که ظهور حضرت پس از پر شدن دنیا از ظلم و جور اتفاق میافتد، ارتباط منطقی با عملکرد منتظران ندارد؛ زیرا مقصود از این احادیث آن است که ظهور وقتی است که همه جای دنیا پر از ظلم و جور شود؛ اما عکس این گزاره صحیح نیست و نمیتوان معتقد شد که راه تحقق ظهور حضرت، گسترش ظلم و جور است و بر این اساس بایستی با ترویج ظلم و فساد به استقبال ظهور شتافت.
برای بررسی و توضیح این آسیب، باید میان علائم و شرایط ظهور تفکیک قائل شد. آنچه به وقوع ظهور میانجامد و برای آن به منزله شرط تلقی میگردد، با آنچه همراه آن رخ میدهد و نشانه هشدار و آگاهیبخشی در نظرگرفته شده، تفاوت است و از این رو نمیتوان با تکیه بر علائم یک پدیده، به وقوع قطعی آن دل بست؛ به عبارت بهتر باید گفت که پر شدن دنیا از ظلم و جور، جزو علائم و نشانههایی است که برای ظهور ذکر شده و ارتباطی با علت ظهور ندارد.
به راستی، در صورت رضایت و مشارکت در ظلم و گناه، چه تفاوتی میان به اصطلاح منتظران و افراد آلوده به معاصی و مظالم وجود خواهد داشت؟ در این صورت، امام با افرادی که در سیاهیها و ظلمتهای عصر غیبت مشارکت جستهاند، چگونه برخوردی خواهد داشت؟
طرح مباحث غیرضروری
از جمله آسیبهایی که ممکن است جریان آموزشی و تربیتی خانواده مهدوی را تحت تأثیر قرار دهد، طرح مباحث و جزئیات غیرضروری و اصرار بر پیجویی آنهاست.
به طور کلی از آنجا که گستره علوم و دانشها بسیار وسیع و عمر و ظرفیت آدمی محدود است، به حکم عقل باید تنها به مهمترین و مفیدترین علوم پرداخت و درصدد کسب آنها برآمد؛ از این رو دستهای از علوم و آگاهیها برای انسان مفید نبوده و اگرچه به کسب مجموعهای از دانستنیها میانجامد، اما در مقایسه با مسائل اصلی و کلی، پیگیری آنها نه تنها سودی نداشته که ممکن است سبب اتلاف وقت و آسیبزا باشد.
در روایت آمده که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد مسجد شدند و مشاهده کردند که جماعتی گرد مردی جمع شدهاند. فرمودند: چه خبر است؟ گفتند: این شخص علامه است. پیامبر فرمود: منظور از علامه چیست؟ گفتند: داناترین مردم به دودمان عرب و حوادث ایشان و نیز به روزگار جاهلیت و اشعار عربی است. حضرت فرمودند: «اینها علمی است که نادانش را زیانی ندهد و عالمش را سودی نبخشد…»(۷) در روایت دیگر نیز آمده که رسول خدا از علم بیفایده (علم لاینفع) به خدا پناه بردهاند.(۸)
با غیبت آن وجود لطیف آسمانی، فترت و فاصلهای از حجت الهی به وجود آمد. این فاصله به دنبال خود حیرتزایی خواهد داشت و خانوادههای منتظر را در گرداب و سرگردانیها به بازی خواهد گرفت و تا سرحد تهاجم (فتنهها) خواهد کشاند؛ بهگونهای که انبوه فتنهها، او را به حصار خود در خواهد آورد و به بند خواهد کشید و تا او را به تاریکیها و «یأس» نکشاند، آرام نگیرد
این سخنان، اشاره به مباحثی دارد که پرداختن به آنها مانع از پرداختن به مسائل مهم و اساسی خواهد شد و از این رو به بروز آسیبهایی منتهی میشود؛ مسائلی که نه تنها ثمره عملی ندارد، بلکه پرداختن به آنها، اذهان خانواده منتظر را به مسائل غیرضروری و انحرافی هم میکشاند.
برای نمونه، پرداختن به مباحثی چون مکانِ زندگی امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر غیبت، جزئیات مربوط به ازدواج و خانواده ایشان، اصرار بر ملاقات و دیدار امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این زمان و پیگیری جزئیات مربوط به سلاح و ادوات جنگی و شکل و شمایل یاران و دشمنان ایشان و مسائلی از این قبیل، فرهنگ انتظار را از روح اصلی خود ـ که بر اساس معرفت امام و اراده الهی در هدایت تاریخی بشر شکل گرفته ـ جدا میکند؛ حال آن که در هیچ روایتی از معصومان به شناخت این مسائل و اصرار در پرداختن به آنها اشاره نشده است و برعکس به لزوم کسب معرفت نسبت به امام و ارتقای بصیرت نسبت به فتنهها و شرایطی که در زمان غیبت به وجود آمده، تأکید شده است.
کوتاهی در ارتباط با علمای دین
با غیبت آن وجود لطیف آسمانی، فترت و فاصلهای از حجت الهی به وجود آمد. این فاصله به دنبال خود حیرتزایی خواهد داشت و خانوادههای منتظر را در گرداب و سرگردانیها به بازی خواهد گرفت و تا سرحد تهاجم (فتنهها) خواهد کشاند؛ بهگونهای که انبوه فتنهها، او را به حصار خود در خواهد آورد و به بند خواهد کشید و تا او را به تاریکیها و «یأس» نکشاند، آرام نگیرد.
خانوادهها باید با مشورت عالمان در عصر غیبت، ضمن کسب بصیرت و آگاهی، به روشنگریِ فرزندان خویش همت گمارند، قبل از آنکه منحرفانِ کژاندیش، دل و فکر آنها را بربایند. بدین سان، نظام راهبردی خانواده دینی در عصر غیبت، بر اساس تکلیف آنان شکل میگیرد. به تعبیر امام صادق(علیه السلام): «بادِرُوا أولادَکم بِالحَدیثِ قَبلَ أنُ یَسبِقکُم إلیهمِ المُرجِئه(۹)؛ بشتابید به سوی فرزندانتان، قبل از آن که گروه منحرف از شما پیشی بگیرند (و فرزندانتان را منحرف کنند).»
پینوشتها
۱- وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلاً؛ سوره اسراء.
۲- وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الأْرْضِ خَلِیفَهً؛ سوره بقره/۳۱
۳- الکافی، جلد۲، ص ۱۲
۴- «یأبی الله الا ان یجری الامور باسبابها» شرح اصول کافی، ج ۳، ص ۱۷۸
۵- الغیبه نعمانی، ص ۲۸۴؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۸
۶- من لایحضرهالفقیه، ج ۴، ص ۱۷۷
۷- الکافی، ج ۱، ص ۳۳
۸- کنزالفوائد، ج ۱، ص ۳۸۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۷۰
۹- فروع کافی، ج ۴، ص ۴۷، روایت ۵
منبع: مجله امان شماره ۴۰؛ سید محمد میرتبار
تبیان