- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
تربیت، اساسىترین مساله انسان است که بدون آن، به سعادت دنیا و آخرت نایل نمىگردد. معصومین (علیهم السلام) همچنان که در سایر ابعاد زندگى، چراغ هدایت پیروان خود بوده اند در زمینه تربیت نیز، بهترین و مطمئنترین الگویند. این مقاله بر آنست تا نکاتى از دفتر زرین دیدگاهها و سیره تربیتى یکى از آن بزرگواران یعنى امام باقر (علیه السلام) به پیروان آن حضرت تقدیم نماید.
الف- آداب تربیتى پس از تولد
از امتیازات تربیت اسلامى این است که در آن، علاوه بر زمینه سازى مناسب در قبل از تولد فرزند و بلکه پیش از ازدواج والدین، تربیت از آغازین لحظه تولد به طور عملى شروع مىشود و آداب و سنن ویژه اى نسبت به نوزادان سفارش شده است که در اینجا به برخى از آنها که در کلمات گهربار امام باقر (علیه السلام) مورد توجه واقع گردید اشاره مىشود.
۱-۲ گفتن اقامه در گوش و باز کردن کام نوزاد با آب فرات
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «شایسته است کام نوزاد، با آب فرات باز گردد و در گوشش، اقامه گفته شود.»(۱)
۳-۴ عقیقه و نامگذاری
آن حضرت فرمودند: «هرگاه براى شما فرزندى به دنیا آمد، در روز هفتم اگر پسر است، گوسفند نر و اگر دختر است، گوسفند ماده برایش عقیقه کنید و از گوشت آن به قابله بدهید و در روز هفتم او را نامگذارى کنید».(۲) نکته مهم در نامگذارى، انتخاب نام نیکو و پرهیز از نام هاى ناخوشایند است. زیرا نام نیکو، مایه سرور فرزند و نام ناخوشایند، باعث نگرانى و دغدغه خاطر او مىگردد.
امام باقر (علیه السلام) در سخنان خود، برخى از نام هاى نیکو و غیر نیکو را بیان کرده اند. آن حضرت در این زمینه فرمودند: «اصدق الاسماء ما سمى بالعبودیه و افضلها اسماء الانبیاء»(۳) صادقترین نامها، نام هایى است که بندگى خداوند را تداعى نماید و بهترین آنها نام هاى پیامبران است. و در حدیث دیگرى فرمودند: «مبغوضترین نام ها نزد خداوند، نامهاى «حارث، مالک و خالد»است»(۴)
ب- تاثیر شیر مادر در تربیت
در تربیت فرزندان، والدین نخستین نقش را دارا هستند، این نقش و تاثیر در مقاطع گوناگون سنى یکسان و هم اندازه نمىباشد بلکه در مقاطع و مراحلى از تربیت نقش پدر برجسته تر و در مراحل دیگرى نقش مادر تعیین کننده تر است و در یک دیدگاه کلى مىتوان گفت که تا پیش از سن نوجوانى به ویژه در دوران جنینى و شیرخوارگى نقش مستقیم مادر در تربیت فرزند بیشتر از پدر خواهد بود و از دوره نوجوانى به بعد، به خصوص در مورد پسران، نقش پدران مهمتر است،
البته این بدان معنا نیست که نقش پدر در دوران کودکى و نقش مادر در دوران نوجوانى و جوانى ناچیز و کم رنگ باشد بلکه مقصود، بیان برجستگى نقش و تاثیر بیشتر هر یک در یک مرحله خاص است.
بنابراین یکى از مقاطع مهم، مقطع شیرخوارگى است که در آن، مادر نقش مستقیم و اساسى را دارد. در این مقطع، شیردادن، مهمترین عامل ارتباط نوزاد با مادر است. شیر مادر علاوه بر نقش مهمى که در تغذیه و بهداشت جسمانى نوزاد دارد، عامل ایجاد و انتقال بعضى ویژگیها به فرزند نیز مىباشد و ما به دو نمونه از آنها که در سخنان امام باقر (علیه السلام) بیان شده، اشاره مىکنیم:
۱- حماقت و کودنی
امام باقر (علیه السلام) فرمود: «لا تسترضعوا الحمقاء فان اللبن یعدى و ان الغلام ینزع الى اللبن یعنى الى الظئر فى الرعونه و الحمق» زنان کودن را دایه فرزندانتان قرار ندهید زیرا از طریق شیر، حماقت و کودنى به آنها منتقل مىشود.(۵)
۲– زیبایى و زشتی
آن حضرت فرمودند: «دایههاى زیبا براى فرزندانتان انتخاب کنید و از دایههاى زشت بپرهیزید زیرا چه بسا شیر انتقال دهنده (زشتى و زیبایى) باشد.»(۶) نیز در حدیث دیگرى فرمود: «بر شما باد به انتخاب دایه هاى نظیف و زیبا زیرا شیر انتقال دهنده (زیبایى) است.»(۷)
ج- کودک و نیاز به محبت
محبت از ضرورىترین نیازهاى عاطفى فرزند در دوران کودکى است و بدون توجه به آن کودک به رشد عاطفى مناسب نایل نمىشود، این نیاز، براى کودک به شکلهاى گوناگون قابل پاسخگویى است که مىتوان به بوسیدن کودک، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زیبا و محبت آمیز، خریدن هدیه و اسباب بازى و… اشاره کرد.
امام باقر (علیه السلام) در فرصتهاى مناسب از طریق در آغوش گرفتن و بیان جملات محبت آمیز، محبت خود را به کودک خردسالش امام صادق (علیه السلام) نشان مىدادند و از این طریق به نیاز عاطفى او پاسخ مىگفتند. محمد بن مسلم از اصحاب بزرگ آن حضرت نقل مىکند که من در خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم.
در این هنگام فرزند(خردسال)ش جعفر (علیه السلام) وارد شد و بر سر او ذؤابه(۸) و در دستش عصایى بود که با آن بازى مىکرد. امام باقر (علیه السلام) او را به گرمى در آغوش گرفت و به سینه خود فشرد و خطاب به او فرمود: «پدر و مادرم به فدایت باد (با این چوب) کار لهو انجام مده و بازى مکن، سپس فرمود: «اى محمد! پس از من، او امام توست.
از او پیروى کن و از دانش او استفاده نما، به خدا سوگند او همان صادقى است که رسول خدا (علیه السلام) او را توصیف نمود که شیعیان او در دنیا و آخرت پیروزند و دشمنانش در زمان هر پیامبرى ملعون هستند. در (این هنگام) جعفر (علیه السلام) خندید و صورتش قرمز گردید، آنگاه امام باقر (علیه السلام) به من فرمود: از او سؤال کن، من از او پرسیدم اى پسر رسول خدا، خنده از کدام عضو بدن منشا مىگیرد.
جعفر (علیه السلام) فرمود: اى محمد! عقل از قلب، اندوه از کبد و نفس از ریه و خنده از طحال منشا مىگیرد. (وقتى این پاسخ را از او شنیدم) از جایم برخاستم و او را بوسیدم.»(۹)
د- ستایش از فرزند صالح
ستایش بجا از فرزند و کارهاى نیک او باعث احساس موفقیت و توانایى و نیز موجب انگیزه قوى براى تکرار کارهاى خوب و رشد بیشتر او مىگردد. به خصوص اگر این تمجید به موقع و در حضور کسانى باشد که آگاهى آنها از رفتار شایسته فرزند براى او مهم باشد. على بن حکم به نقل از طاهر یکى از اصحاب امام باقر (علیه السلام) نقل مىکند. من در خدمت امام باقر (علیه السلام) نشسته بودم که فرزندش جعفر (علیه السلام) وارد شد.
امام باقر (علیه السلام) در باره اش فرمود: «او بهترین مخلوقات خداوند است»(۱۰) در این حدیث ملاحظه مىشود که امام باقر (علیه السلام) در نزد صحابى حود فرزندش را که صلاحیت و شایستگى لازم را داشته به بهترین وجه ممکن ستوده است.
ه- والدین و نصیحت فرزند
نصیحت فرزندان و صحبت کردن با آنها علاوه بر آنکه والدین ازطریق آن مىتوانند رهنمودهاى مهم و اساسى را ره توشه زندگى فرزندانشان قرار دهند مىتواند یک نوع زمینه ایجاد ارتباط صمیمى بین والدین و فرزندان را فراهم نماید و از این طریق والدین بخصوص پدر، مىتوانند به فرزند نزدیک شوند و در یک فضاى صمیمى و عاطفى، ضمن آگاهى از مشکلات و خواستههاى فرزندان رهنمودهاى لازم را به آنها ارائه دهند.
امام باقر (علیه السلام) نیز در فرصتهاى مناسب با فرزندان خود صحبت مىکردند و گاهى به شکل گروهى و عمدتا به شکل فردى به نصحیت آنها مىپرداختند که به نمونه هایى از آنها اشاره مىکنیم:
۱- اسماعیل بن خالد نقل مىکند که از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمود: پدرم ابو جعفر (علیه السلام) ما (فرزندان) را جمع مىنمود و به ما مى فرمود: اى فرزندان! از تعرض نسبت به حقوق دیگران بپرهیزید، بر مشکلات و سختیها صبر پیشه کنید و اگر خویشان شما را به کارى که ضررش براى شما بیش از نفعش باشد دعوت کردند، اجابت نکنید.»(۱۱)
۲- از جمله سفارشهاى آن حضرت به فرزندش امام صادق (علیه السلام) این جملات است: «خداوند سه چیز را در سه چیز دیگر پنهان کرده است: رضایش را در اطاعت مخفى کرد پس هیچ طاعتى را کوچک نشمار، شاید که رضایتش در همان طاعت باشد، خشم و غضبش را در معصیت پنهان نمود پس هیچ نوع معصیتى را کوچک نپندار، شاید که غضبش در همان باشد و اولیاء خود را در میان بندگانش پنهان کرد، پس احدى از بندگان او را حقیر مدان که شاید همان بنده، ولى او باشد.»(۱۲)
۳- آن حضرت به فرزندش فرمود: «فرزندم! از کسالت و اندوه بپرهیز که این دو، کلید هر شرى مىباشند، زیرا اگر سست و تنبل باشى به اداى حق نخواهى پرداخت و اگر محزون و اندوهناک باشى، بر حق، صبر پیشه نخواهى کرد.»(۱۳)
۴- سفیان ثورى نقل مىکند که امام صادق (علیه السلام) را ملاقات کردم و از او خواستم مرا نصحیت کند… آن حضرت فرمود: اى سفیان! پدرم مرا به سه چیز سفارش و از سه چیز بر حذر داشت، از جمله آن سفارشات این بود که فرزندم! هر که با رفیق بد همراه شود، سالم نمى ماند و هر که در محلهاى اتهام برود، مورد اتهام قرار مىگیرد و هر که بر زبان خود کنترل نداشته باشد، پشیمان مىشود.»(۱۴)
و- اهمیت آرامش خانواده در تربیت
تردیدى نیست که خانواده، نقش اساسى در تربیت فرزند دارد و پرورش صحیح فرزندان بدون توجه جدى والدین به این امر مهم و ایجاد فضاى مناسب و آرام براى آن، میسر نیست. نابسامانى خانواده، اختلاف و نزاعهاى والدین، عدم رابطه صمیمى میان اعضاى خانواده به ویژه والدین، فقدان امنیت و آرامش لازم در جامعه کوچک خانواده، تربیت صحیح فرزند را به مخاطره مى اندازد.
از این رو در مبحث حسن خلق در روایات، بیش از هر مورد دیگرى در باره خوش رفتارى پدر خانواده با اهلش تاکید شده است و این حاکى از آن است که خوش رفتارى در کانون خانواده اهمیت ویژه دارد و آثار مثبت آن فراتر از خوش رفتارى با افراد دیگر است، زیرا در جامعه کوچک خانواده، افراد کاملا با هم در ارتباط هستند و بر یکدیگر تاثیر مىگذارند و چتر آثار مثبت خوش رفتارى و پیامدهاى سوء بدرفتارى، بر سر همه اعضاى خانواده پهن مىگردد و در یک کلام، خوش رفتارى در کانون خانواده، آثار تربیتى فراوان و بدرفتارى پیامدهاى سوء بى شمار به همراه دارد.
امام باقر (علیه السلام) در زمینه اهمیت خوشرفتارى در کانون خانواده فرموده است: «… من حسن بره باهله زید فى عمره»(۱۵) هر کس احساس و ملاطفتش را نسبت به خانواده اش نیکو گرداند، عمرش طولانى مىگردد.،
در این حدیث شریف، تعبیر لطیف و ظریف «من حسن بره» دلالت بر آن دارد که نه تنها احسان و ملاطفت نسبت به خانواده پسندیده و لازم است بلکه مىبایست براى تاثیر بیشتر، این احسان و ملاطفت به نیکویى و به بهترین وجه انجام گیرد. همچنین در حدیث دیگرى آن حضرت، کامل شدن اسلام و ایمان، آمرزش گناهان و رضایت خداوند متعال در روز قیامت را از آثار خوش رفتارى با خانواده برشمرده اند. «اربع من کن فیه کمل اسلامه … و حسن الخلق مع الاهل و الناس»(۱۶)
ز- نقش تربیتى عمل والدین و مربیان
مربیان موفق در جهاد مقدس تربیت، بیش از آن که به گفتار دعوت به نیکى کنند، با عمل صالح دعوت کرده اند. پیش از آنکه سخن بگویند، عمل نمودند. پیش از آن که به تربیت دیگران اقدام کنند، به اصلاح خویش پرداختند. بنابراین والدین که خود اولین مربیان فرزندان هستند مىبایست با زبان عمل با فرزندانشان سخن بگویند. فرزندان باید در عمل ببینند که والدین به آنچه مىگویند پاىبند هستند و خود عمل مىکنند و گفتارشان با عملشان مطابقت دارد.
به نظر مىرسد که اساسىترین عامل تربیتى معصومان (علیهم السلام) و در واقع مهمترین راز موفقیتشان در تربیت فرزندان، همان تربیت با عمل و پاى بندیشان به آنچه مىگفتند بوده است و این شیوه در سیره تربیتى امام باقر (علیه السلام) نیز کاملا آشکار است. فرزندان آن حضرت با دیدن اعمال پدر براى انجام اعمال صالح و رفتار درست الگو مىگرفته و به راز بندگى خداوند دست مىیافتند.
در ذیل به ذکر دو نمونه از رفتارهاى آن حضرت اکتفا مىکنیم:
۱- امام باقر (علیه السلام) و صدقه به فقراء: از فرزند بزرگوار آن حضرت نقل شده است که روزى بر پدرم وارد شدم و مشاهده کردم که در آن روز پدرم هشت هزار دینار به تهى دستان مدینه صدقه دادهاند و اهل خانهاى را که تعداد آنها به یازده نفر مىرسید آزاد کرده است»(۱۷)
۲- اسحاق بن عمار از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است: من پیوسته رختخواب پدرم را پهن مىکردم و منتظر مىماندم تا ایشان به رختخواب بروند و بخوابند، سپس برمىخاستم و به رختخواب خود مىرفتم، شبى آن حضرت تاخیر کردند و من در طلب او به مسجد رفتم، در حالى که مردم خواب بودند، او را در حال سجده دیدم و غیر او کسى در مسجد نبود.
من صداى او را مىشنیدم که مىگفت: «سبحانک اللهم انت ربى حقا حقا، سجدت لک یا رب تعبدا و رقا، اللهم ان عملى ضعیف فضاعفه لى، اللهم قنى عذابک یوم تبعث عبادک و تب على انک انت التواب الرحیم.»(۱۸)
ن- تربیت معنوى فرزندان
تربیت ابعاد مختلفى چون جسمانى، عقلانى، عاطفى، اجتماعى و اخلاقى دارد. از مهمترین ابعاد تربیت، تربیت معنوى است که به عقیده ما در تربیت اسلامى، پرورش این بعد غایت همه ابعاد دیگر است.
این نوع تربیت که شامل پرورش بعد معنوى انسان و فراهم نمودن زمینه ارتباط انسان با خداوند و در نهایت پرورش انسان براى رسیدن به قرب الهى است. بسیار مورد تاکید ائمه (علیهم السلام) بوده است و آن بزرگواران در تمام صحنههاى زندگى بیشترین اهمیت را به پرورش این بعد فرزندان مىدادند و براى تحقق آن از شیوههاى خاص بهره مىگرفتند.
که به نظر مىرسد از مهمترین شیوه ها، دو شیوه (ذکر و دعا) است و هر چند دعا نیز یک نوع ذکر تلقى مىشود اما از آنجا که در تربیت معنوى، عنصرى کلیدى و مهم است از آن به عنوان یک شیوه جداگانه یاد مىکنیم. امام باقر (علیه السلام) در سیره تربیتى خود از این دو شیوه به شکل خاصى بهره جستند.
۱- ذکر و یاد خدا
ذکر که عبارت از توجه قلبى انسان نسبت به خداوند است و گاهى در قالب الفاظ مخصوصى بر زبان جارى مىشود. نقش بسیار مهمى در تربیت بعد معنوى انسان دارد. ابن قداح از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که «پدرم (امام باقر علیه السلام) بسیار یاد خدا مىنمود، همراه او راه مىرفتم او را در حال ذکر مىدیدم با او غذا مىخوردم او را در حال یاد خداوند مىدیدم، با مردم سخن مىگفت و این کار او را از یاد خدا غافل نمىکرد.
من مشاهده مىکردم که زبان او مدام در حال گفتن ذکر لا اله الا الله بود. پدرم ما را جمع مىنمود و ما را به ذکر و یاد خدا امر مىفرمود و این کار تا طلوع خورشید ادامه داشت، هر کدام از ما که قرائت قرآن آموخته بود به خواندن قرآن و هر کدام که قرآن نیاموخته بود به گفتن ذکر امر مىنمودند.»(۱۹)این حدیث در بر دارنده دو نکته مهم است:
نخست آنکه بر مطابقت گفتار با عمل حضرت دلالت دارد و نشان مىدهد که امام، ابتدا خود عمل مىنمودند و از ذکر گفتن غافل نمىشدند و بعد فرزندانشان را به ذکر و یاد خدا امر مىنمودند. نکته دوم آنکه نباید فرزندان را به حال خودشان رها کرد بلکه مىبایست ضمن حفظ آزادى حساب شده و منطقى و توجه به استقلال طلبى و آزادی خواهى آنها، در فرصتهاى مناسب با ایجاد انگیزه و شوق به طور عملى آنها را به انجام کار نیک مشغول نمود.
۲- دعا
عا و مناجات، از مؤثرترین روشها در تربیت بعد معنوى انسان است. از طریق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پیدا مىکند و در پرتو آن جان خود را از چشمه معرفت و محبت سیراب مىگرداند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هرگاه مسالهاى پدرم را محزون مىکرد ایشان زنان و فرزندان را جمع مىنمود. آنگاه خود دعا مىکردند و آنها آمین مىگفتند.»(۲۰)
همچنین برید بن معاویه عجلى نقل مىکند: «هرگاه امام باقر (علیه السلام) قصد مسافرت داشتند، خانواده خود را در منزلى جمع مىنمودند و این چنین دعا مىکردند «اللهم انى استودعک نفسى و اهلى و مالى و ولدى، الشاهد منا و الغائب، اللهم احفظنا و احفظ علینا، اللهم اجعلنا فى جوارک، اللهم لا تسلبنا نعمتک و لا تغیر ما بنا من عافیتک و فضلک».
پرودگارا! خود و اهلم و مالم و فرزندانم، حاضر و غایب آنها را به تو سپرده ام؛ پروردگارا! ما را حفظ کن و سلامتى ما را مستدام دار؛ پروردگارا! ما را در جوار خودت جاى ده و نعمتت را از ما مگیر و عافیت و فضلت را نسبت به ما تغییر مده»(۲۱)
از دو حدیث بیان شده، معلوم مىشود که آن حضرت فرزندان خود را از طریق دعا به یاد خداوند متوجه مىگردانید و غیر مستقیم به آنها تعلیم مىداد که باید در تنهایى و هنگام مشکلات، بر خداوند توکل نمود و تنها از او در خواست کمک نمود.
پینوشتها ۱- وسایل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۳۸، ح ۲- همان، ص ۱۵۱، ح ۱۱٫ ۳- همان، ص ۱۲۴، ح ۱٫ ۴- همان، ص ۱۳۰، ح ۲٫ ۵- تهذیب الاحکام، ج ۸، ص ۱۱۰، ح ۳۷۵٫ ۶- الکافى، ج ۶، ص ۴۴، ح ۱۲٫ ۷- التهذیب، ج ۸، ص ۱۱۰; الکافى، ج ۶، ص ۴۴، ح ۱۳٫ ۸- الذؤابه، طرف العمامه و السوط، و فى الحدیث، کان ابى یطول دوائب نعلیه اى اطرافها (مجمع البحرین، ج ۲، ص ۵۷) اما درفرهنگهاى عربى به فارسى آن را به «زلف و گیسو» معناکرده اند. ۹- بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۵، ح ۱۲; به نقل از کفایه الاثر، ص ۳۲۱ ۱۰- همان، ص ۱۳، به نقل از ارشاد مفید. ۱۱- حلیه الابرار، ج ۲، ص ۱۲۶٫ ۱۲- کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۶۰; سیره الائمه الاثنى عشر، ج ۲، ۱۳- همان، ص ۳۴۴٫ ۱۴- الخصال، صدوق، ص ۱۶۹٫ ۱۵- تحف العقول، ص ۲۱۶; ائمتنا، ج ۱، ص ۳۶۵٫ ۱۶- حیاه الامام الباقر (علیه السلام)، باقر شریف القرشى، ص ۳۰۰-۲۹۹;(این حدیث با همین مضمون و با کمى تفاوت در الخصال صدوق، ص ۲۲۲ از امام سجاد (علیه السلام) نیز نقل شده است.) ۱۷- بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۹۰٫ ۱۸- حلیه الابرار، ج ۲، ص ۱۱۲٫ ۱۹- الکافى، ج ۲، ص ۲۹۹; بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۸-۲۹۷; حلیه الابرار، ج ۲، ص ۱۱۱-۱۱۰٫ ۲۰- بحار الانوار، به نقل از الکافى، ج ۲، ص ۴۸۷٫ ۲۱- حلیه الابرار، ج ۲، ص ۱۳۴٫ منبع: تبیان؛ نویسنده: على همت بنارى